در مراسم بزرگداشت جعفر شهری باف مطرح شد؛
جعفر شهری سبب توجه جدی به تهران شد/ «تهران قدیم» از بهترین آثار درباره تهران دوره قاجاریه است
به مناسبت هفته بزرگداشت روز «تهران» مراسم بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی جعفر شهری باف (نویسنده و پژوهشگر تاریخ اجتماعی تهران) در فضای مجازی برگزار شد.
به گزارش ایلنا، به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و به مناسبت هفته بزرگداشت روز «تهران» مراسم بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی جعفر شهری باف (نویسنده و پژوهشگر تاریخ اجتماعی تهران) در فضای مجازی اجرا شد.
در این برنامه که دوشنبه نوزدهم مهرماه ۱۴۰۰ برگزار شد، حسن بلخاری (رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی)، حسن انوری (عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، نصرالله حدادی (تهران شناس)، حسین ایمانی جاجرمی (دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران) و کامران صفامنش (پژوهشگر تاریخ معماری و شهرسازی) سخنرانی کردند.
حسن بلخاری در ابتدای این برنامه گفت: این دویست و هفتمین برنامه بزرگداشت، تجلیل و تکریم مفاخر ایران است که در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران برگزار میشود؛ مراسم بزرگداشت مرحوم جعفر شهری باف که بدون استثنا یکی از برترین تهران پژوهان کشور اند. برگزاری این مراسم با هفته و روز تهران نیز مصادف شده است و به همین دلیل، در این ایام مرحوم جعفر شهری به عنوان یکی از مفاخر برگزیده شدهاند تا در این مراسم ما مورد تجلیل و تکریم قرار بگیرند.
او افزود: این استاد فقید در آثارشان، چهره تابناکی از تهران قدیم را برای ایرانیان به یادگار گذاشتند و درحقیقت فعالیت ایشان در عرصه تهران پژوهی، سبب توجه جدی به تهران که قطعا مهمترین شهر ایران از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، شده است.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود درباره وجه تسمیه «تهران» گفت: تکثر آراء درباب وجه تسمیه تهران، بیانگر این است که هنوز یک رای غالب و مسلطی که بتواند این نام را شرح بدهد، وجود ندارد. ولی اینکه «تهران» روز چهاردهم مهر را در تقویم ملی ما ایرانیان به خود اختصاص داده، این امر به چهارده مهر ۱۲۸۶ شمسی باز میگردد که در اولین دوره مجلس شورای ملی که پس از مشروطیت تشکیل شد و نخستین مجلس شورا در ایران بود؛ در این روز از تهران به عنوان «دارالخلافه» نام بردهاند که مبنای پایتخت شدن آن نیز هست. بنابراین انتخاب روز چهاردهم مهر به عنوان روز تهران باز میگردد به نخستین باری که این شهر در قوانین یا در متون رسمی ایران به عنوان دارالخلافه یا پایتخت نامیده شده است. البته در سال ۱۳۹۵ شمسی نیز رسما این روز به پیشنهاد شورای اسلامی وارد تقویم ملی ما شد.
او ادامه داد: ما در هفته تهران به سر میبریم و انتخاب مرحوم جعفرشهری به عنوان یکی از مفاخر کشور و انتشار کتابی در باب زندگی و آثار ایشان و همچنین سخنرانی استادان عزیز دربرنامه انجمن، به مناسبت هفته و روز تهران است.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: جامعهشناسی دانش مسلط نیمه دوم قرن بیستم در اروپا و غرب بود و به نحوی جای فلسفه را نیز گرفت. در این علم که مهمترین دغدغهاش شناسایی یک جامعه به عنوان کل واحد است و مورد توجه و اقبال متفکران زیادی در غرب و شرق عالم قرار دارد؛ دو رویکرد برجسته را داریم: یکی رویکرد بازتاب و دیگری رویکرد شکل دهی. اولین رویکردی که در جامعهشناسی در نسبت میان هنر، رسانه و جامعهشناسی و جامعه به شدت مورد توجه قرار میگیرد این است که رسانهها بازتاب خلقیات و تمامی جزئیات و کلیاتیاند که در یک جامعه میگذرد. جامعهشناس در این راستا، مطالعات میدانی را به کار میگیرد و تصویر کامل را از برای جامعهشناسی بسیار دقیق آن جامعه که میتواند مهمترین ابزار برای حکومت و دولتمردان برای برنامه ریزی باشد را، ارائه میدهد.
اوافزود: رویکرد بازتاب در حوزه بررسی رسانه، به نحوی هنر و رسانه را آیینهای میداند برای ارائه کردن و نشان دادن آنچه که در روی پوست و زیرپوست جامعه درجریان است و ما حقیقتا علم و دانشی مهمتر از جامعهشناسی و در میان رویکردها، رویکردی مهمتر از رویکرد و تئوری بازتاب نداریم.
بلخاری ادامه داد: یکی از مهمترین و بنیادیترین رسانههای بشر در تمام ادوار تاریخی به ویژه از زمانی که مسئله کتابت به وجود آمد، کتاب است. شاید کتاب مهمترین رسانهای باشد که در تمامی جوامع و ادوار بشری وجود داشته است. مرحوم «شهری» در قلمرو شناسایی دار الخلافه، جامعه و روانشناسی اجتماعی مردم تهران، و در شناسایی تهران قدیم بهترین آثار را برای ما به ارمغان گذاشته است؛ یعنی با استفاده از رسانه بسیار قدرتمند و نیرومندی چون کتاب و بربنیاد رویکردهایی مثل رویکرد بازتاب؛ مبتنی بر عمیق و ژرفترین تحقیقات میدانی که برجستهترین متد تحقیقی در جامعهشناسی است؛ این کتابها را تألیف و منتشر کرده اند.
اوافزود: مرحوم «شهری» چنان تصویری از تهران قدیم ارائه کردهاند که گویی در تمامی آنچه که روایت کردهاند خود حضور بیّن دارد، وی اخلاقیات و خلق و خوی مردم و فرهنگی که در میان آنها بوده را کاملا آشکار کرده است و این مهم به نحوی اشاره به تحقیقاتی عمیق و میدانی ایشان دارد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درادامه گفت: از جمله مهمترین آثار مرحوم جعفر شهری در حوزه تهرانشناسی و تهران پژوهشی کتاب «تهران قدیم» است و دیگری هم «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم»؛ البته آثارشان فقط در حوزه تهرانپژوهی نیست. مثلا اثری عمیق در رابطه با حضرت امیرالمومنین (ع) دارند که بیان دقیق معارف حضرت و به نوعی تاریخ زندگی ایشان نیز به شمار میرود. همچنین سهگانهای در حوزه رمان دارند و سفرنامههایی را هم نوشتهاند؛ از جمله سفری که به مکه و فرنگ داشته اند.
او تأکید کرد: قلم مرحوم شهری در این آثار از یک سو بیانگر ایمان بینظیر ایشان نسبت به معصومین (ع) و پیامبر خدا (ص) است و از سوی دیگر تصویر زیبایی از خانه کعبه و خلوت با حضرت حق را ارائه میدهند؛ البته انتقادهایی هم به امور بیقاعده در آیینهای مذهبی دارند.
بلخاری افزود: یکی از نکات بسیار مهم آثار مرحوم شهری علاوه بر روان بودن و جذابیت فوق العاده متن و قلم، نکاتی است که درباره فلسفه نگارش این آثار در مقدمه این کتابها به رشته تحریر درآورده اند. به عنوان نمونه درمقدمه کتاب «تاریخ اجتماعی تهران»، نامهای از امام علی (ع) در نهج البلاغه را آوردهاند که نشانگر ارادتی است که به حضرت داشتهاند تا مبنایی برای فلسفه تاریخ نگاری ایشان باشد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در پایان تأکید کرد: انتشار این نامه شریف در آغاز کتاب تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم توسط استاد جعفر شهری، هم بیان فلسفه تاریخ و هم بیانگر تحقیق، تأمل و پژوهش ایشان در حوزه تاریخ است.
تسلط بالا بر اصطلاحات تخصصی
در ادامه این برنامه، حسن انوری طی سخنان کوتاهی گفت: مرحوم جعفرشهری از جهت اطلاع درباره اصطلاحات زبان تهرانی و هم اطلاع درباره آنچه که زندگی اجتماعی تهران نامیده میشود تبحری فوق العاده داشت. ایشان چند جلد کتاب درباره تهران نوشته اند؛ از جمله کتاب «تهران قدیم» که از بهترین کتابهایی است که درباره تهران دوره قاجاریه نوشته شده است؛ البته ایشان به زبان «تهرانی» هم احاطه فوق العادهای داشتند.
اوافزود: بنده وقتی مشغول تدوین «فرهنگ سخن» بودم از ایشان دعوت کردم که هفتهای یک روز مشکلات لغوی ما را درباره اصطلاحات تهرانی حل کنند. ایشان قبول کردند و با کمال میل هفتهای یک روز به دفتر من میآمدند و اشکالات را رفع میکردند.
انوری تأکید کرد: مرحوم «شهری» حافظه بسیار قویای داشت و به آنچه که در کتابهایش نوشته بود، تسلط کامل داشت. یک روز یک اصطلاح مرحوم جمال زاده را از او پرسیدم. بلافاصله گفت که من این اصطلاح را به کار نبرده ام…خدایش او را رحمت کناد و امیدوارم همیشه یادش زنده بماند.
«شهری»؛ مبدع و مبتکر
در ادامه این نشست نصرالله حدادی به ایراد سخن پرداخت و گفت: اگر آثار استاد جعفر شهری در حوزه تاریخ اجتماعی شهر تهران نبود، قطعا حلقه مفقودهای در تاریخ ما پیدا میشد. به یقین آثار مرحوم شهری دارای فراز و فرود است. فراز از این نظر که در کتاب تهران در قرن سیزدهم، بیش از ۱۱۰ شغل مستقیم و ۱۱۰۰ شغل غیرمستقیم را توضیح داده است. این بسیار مهم است که شما همه مشاغل را با همه زوایا در برابر خواننده بگذارید. نکته جالب اینجاست که اکثراین مشاغل را خود مرحوم «شهری» تجربه کرده بود.
اوافزود: سهگانه زندگینامه او شکر تلخ، گزنه و قلم سرنوشت-از سویی روایت فراز و نشیب زندگی اوست و از سوی دیگر آینه تمامنمای تاریخ اجتماعی سه دهه ۱۳۲۰-۱۲۹۰ شمسی تهران. او چنان در «شکر تلخ»، دو سال مشمشه و قحطی دمپختکی را که مقارن با جنگ جهانی اول ۱۲۹۶-۱۲۹۵ است- را ترسیم میکند که براساس آن به خوبی میتوانیم به ادبار و نکبت حکومت قاجار پی ببریم.
حدادی درادامه گفت: زمانی که با آن مرحوم آشنا شدم از ایشان پرسیدم سال مشمشه یعنی چه؟ اشاره کردند و گفتند که به معنی بیماری آنفولانزا ست که مقارن با سالهای ۱۲۹۵ و ۱۲۹۶ شمسی و جنگ جهانی اول و قحطی و خشکسالی بر ایران عارض شده بود.
او افزود: یک روز با هم از مسیرخیابان انقلاب میگذشتیم. در چهار ولیعصر (عج) لحظهای توقف کرد و به زمین نگاه کرد. من ایشان را «آقا» صدا میکردم؛ گفتم «آقا» اتفاقی افتاده است. گفت اگر سینه این زمین را بشکافند و ۱۰ الی ۱۵ متر زیر زمین بروند به اسکلتهای زیادی برخورد میکنند؛ تعجب کردم. پرسیدم برای چه؟ گفت: وقتی قحطی «دمپختکی» و «مشمشه» آمد دسته دسته مردم تهران به علت گرسنگی و بیماری از دنیا میرفتند و آرامستانهای سطح تهران دیگر جا نداشت و مردم برای اینکه خودشان دچار بیماری نشوند، اموات را در گاریهای دستی میگذاشتند و در داخل خندقهای شمالی تهران رها میکردند. این یک بخش از تاریخ تهران است که فردی که خودش شاهد و ناظر ماجرا بوده، آن را روایت میکند.
حدادی در ادامه گفت: جعفر شهری در شکر تلخ، سرگذشت تلخ زندگی خود، پدر و مادر و برادرش را نقل و سیری را بیان میکند که بر اساس آن با مشاغل مختلف و حرفههایی که یاد گرفته بود دست و پنجه نرم کرده بود و در طبقات مختلف و زیرین جامعه به کار و فعالیت پرداخته بود.
او تأکید کرد: لایههای زیرین جامعه همیشه خودشان زاینده و مولداند و زبانشان زایش دارد و عقیم نیستند. به همین خاطر وقتی در آثار مرحوم شهری جست و جو میکنید به یک امر مهمی پی میبرید؛ اینکه ضرب المثل ها، کنایهها، استعارهها و چیزهایی از این دست را به فراوانی میتوانید دراین آثار پیدا کنید. چیزی که در ادبیات ما در میان تمامی آثار بزرگان شعر و ادب فارسی از سعدی تا فردوسی و حافظ وخیام تا برسد به روزگار ما یعنی با استاد ملک الشعرا و استاد شهریار نیز وجود دارد.
حدادی افزود: جعفر شهری، زاده رنج بود و چون به تقدیر اعتقاد داشت، هیچگونه اختیاری را برای بشر قائل نبود و تماما زندگی را در جبر میدانست و در برابر تمامی حوادث، تسلیم محض بود، اما لحظهای از کوشش و تلاش دست برنمیداشت. او مبدع و مبتکر بود و گاه کارهایی میکرد که باعث تعجب میشد.
او در پایان تأکید کرد: همواره این سوال برایم مطرح است؛ اگر جعفر شهری درباره طهران نمینوشت، آیا کسی بود که همانند او بتواند این همه گنجینه از فرهنگ عامه و زندگی مردم را از خود باقی گذارد؟ من که از سال ۱۳۶۲ تا واپسین لحظه حیات او، همراهش بودم به ضرس قاطع میگویم نه! آنچه که او درباره شغل و کار نوشته، اکثریت قریب به اتفاق آن را خود تجربه نموده بود و مواردی که با ذات او مغایرت داشت، همسرش مددکار او شده بود و تمام زوایای آن شغل و کار را به او آموخته بود. شهری قبل و بعد ندارد و یگانهای بود با تمام نقاط قوت و ضعفی که میتوان در نوشتههای او یافت، ولی به ضرس قاطع میگویم: شهری اگر نبود و نمینوشت، ما از تهران، اطلاعات زیادی نداشتیم.
ذهن «آرشیوی» داشت
چهارمین سخنران این نشست حسین ایمانی جاجرمی بود. او در ابتدا گفت: جعفر شهری را میتوان شهرپژوهی خارج از دانشگاه نامید که بدون دلمشغولیهای معمول کارهای پژوهشی همچون تعریف مساله، روش شناسی، مدل نظری، روایی و اعتبار دادهها و بالاخره منابع و ارجاع دهی به آن ها، شرح شخصی خود را از شهر تهران میدهد؛ از پایتخت در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی و جزئیات زندگی آن در دورهای خاص از تاریخ که بیشتر مصادف با کودکی و نوجوانی نویسنده است.
اوافزود: او را میتوان صاحب ذهنی آرشیو گونه دانست که همچون مشاهدهگری مستقیم و تیزبین حوزه کارش را زندگی روزمره آدمهای معمولی، داستان ها، باورها و مکانهای نیست و فراموش شده طهران انتخاب کرده است. او به سبب زیست در میان توده مردم و آشنایی با آداب و رسوم و زبان عامیانه مردم توانست در نوشتههای خود «با زبانی صریح و طنز آمیز، پستیهای اجتماعی و اخلاقی را به تصویر» کشیده و نقد کند. همین بالندگی در میان توده و جماعت عام به او دیدی یکتا نسبت به شهر تهران بخشیده است که در کمتر نویسنده و پژوهشگری میتوان آن را دید.
استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: «شهری» در کنار مجموعه پنج جلدی طهران قدیم، شش جلد کتاب دیگر هم با نام «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» نوشته که هر دوی این مجموعهها را مستقل از هم میداند با این حال آن دو مجموعه را «در عین انفکاک مکمل هم» معرفی میکند که چون به هم پیوسته شوند در مباحت تهران بدل به دایره المعارفی کامل میشوند.
اواضافه کرد: شهری همواره به دنبال نوشتن در باره تهران و ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی آن است. در پیشگفتار کتاب قند و نمک مینویسد که «پس از اتمام و چاپ کتاب شش جلدی تهران در قرن سیزدهم هنوز به نظرم میرسید چیزی از تهران بجا مانده که نیامده است و نمیدانستم چه باید باشد، اگر چه دیگر کتابهایم مانند طهران قدیم، شکر تلخ، گزنه و غیر اینها میتوانستند مکمل آن باشند». همین دغدغه است که سبب میشود در سفری به انگلستان برای دیدن پسر، عروس و نوه، به جای دیدار و استراحت و تمدد اعصاب، با دیدن علاقه عروس انگلیسی خود به ضرب المثلهای ایرانی، کتاب قند و نمک را با موضوع ضرب المثلهای تهرانی به زبان محاوره به رشته تحریر درآورد.
جاجرمی در پایان گفت: در مجموع میتوان «شهری» را همچون پرسه زن یا فلانری در طهران قدیم دید که در متن ماجراها و فضاها حضور دارد و آن چه را دیده، شنیده و تجربه کرده بیان میکند. اطلاعاتی که شهری از خاطرات خود از شهر تهران در کتابها گردآورده میتواند به عنوان دادههای موجود در پژوهشهای تاریخی و گذشته نگر مربوط به شهر تهران مورد بهره برداری محققان و پژوهشگران علاقمند قرار گیرد. اهمیت جعفر شهری در حوزه مطالعات شهری بسیار است و قدر کارهای او با گذشت زمان بیشتر شناخته خواهد شد.
نگاه نقادانه به «شهر»
در پایان این برنامه، کامران صفامنش طی سخنانی گفت: از اقدام انجمن مفاخر برای بزرگداشت مرحوم «شهری» تقدیر و تشکر میکنم، چراکه این بزرگداشت بسیار نیکو و به موقع است. زمانی که من حدود پنج دهه پیش شروع به کار درباره تهران کردم، مرحوم شهری، مقبول بزرگان و اساتید نبود و بیشتر مورد انتقاد بود؛ یعنی از نحوه موضوعاتی که به آن میپرداخت و مطالبی که در واقع موضوع کار ایشان بود، همیشه مورد بحث قرار میگرفت؛ کسی به درستی دقت نمیکرد که ماهیت فعالیتهای ایشان چیست.
او ادامه داد: آثار مرحوم شهری از جمله، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم و تاریخ تهران قدیم، دو کتاب مفصلیاند که برای من ظرف بسیار با ارزشی برای کار درباره تهران به شمار میروند. اطمینان دارم که برای اصلاح بسیاری از اشتباهات رایج درباره تهران و مکانهای آن، هنوز هم میشود از کار ایشان بهره گرفت. زمانی که ایشان این کار تحقیقی را انجام میداد و البته دیگر بزرگانی که به تهران توجه داشتند؛ کسی خارج از ظرف زمان به شهر نگاه نمیکرد؛ یعنی کسی که تاریخ شهر را بنویسد و گذشته را بفهمد و آینده را بشناسد و بعد تاریخ اجتماعی شهر را بنویسد.
صفا منش افزود: مرحوم شهری چون در تهران به دنیا آمده بود؛ خودش ظرفی برای پر کردن به نسلهای بعدی تحویل داد؛ چه در تاریخ اجتماعی تهران چه در تهران قدیم. شناخت دقیق «شهر» باعث شده بود که ایشان بتواند نگاهی نقادانه و گاهی نگاهی تند نسبت به «شهر» داشته باشد. او این کار را در دوره انتقال انجام داد؛ به دلیل فهم و تجربه زیستهای که داشت.
او درباره ویژهگیهای جعفر شهری نیز گفت: دقت، ریزبینی، پرداختن به جزئیات، حافظه تصویری، به کار بردن اصطلاحات و حفظ لغات، توجه ویژه به مکانها و آدم ها، شغلها و حرفهها و توصیف فضاها و مکانهای شهری با مسائل و ساختار آنها بدون اینکه فرمت معین و ثابتی در مورد همه اینها مطرح باشد؛ از جمله ویژهگیهای علمی و پژوهشی آن مرحوم بود. بنابر این از دوچرخه مرکب شیطان تا فعالیت مصالح فروشیها و فتیله بافها و… در کتابهای او ثبت شده اند؛ چون او نویسنده است و دست به قلم دارد؛ ثبت و ضبط میکند و مطالب را بدون ارجاع مطرح میکند.
او تصریح کرد: جعفر شهری هم داستاننویس و هم سفرنویس است اما مثل نویسندگان و مورخان خارجی به ایران و تهران نگاه نمیکند. در گذشته همیشه در نگاه فرنگیان، تاریخ ما مملو از توصیف حکام و پادشاهان بود که گاهی با قصهها و اسطورهها هم مخلوط میشدند؛ اما جعفر شهری به مثابه یک ایرانی اصیل، به سبک خودش کار میکند.
صفا منش تأکید کرد: بحث شناخت پدیدههای تاریخی و تاریخ اجتماعی بسیار مهم است. تاریخ اجتماعی شهر مقولهای است که امیدوارم در تهران به آرامی، شکل مناسبتری به خود بگیرد؛ چه از راه آکادمیک و مستند محور و چه براساس آثار رسمی و تاریخ شفاهی و پژوهش برمبنای مشاهدات؛ یعنی همان کار مهمی که جعفر شهری در طول چند دهه از عمر با برکت خود به آن اهتمام و توجه داشت.