یک فعال صنفی معلمان:
چرا میگویند معلمان باید ۴۸ ساعت در هفته کار کنند؟! / معلمان در بخش خصوصی و خرید خدمات در ماه یک میلیون تومان هم درآمد ندارند!
جعفر ابراهیمی با انتقاد از سیاستهای کیفیتزدایی از آموزش، چاره کار را در بازگشت به معیارهای کیفی و مقابله با خصوصیسازی میداند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ذوعلم (رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی) این اواخر گفته است: «برخی معلمین ساعت زمان آموزشی خود را طی ۲-۳ روز و به صورت فشرده انجام میدهند و در نتیجه کیفیت آموزشی افت شدیدی پیدا میکند. ما باید توجه داشته باشیم که یک معلم در واقع کارمند دولت است و باید ۴۸ ساعت در هفته کار کند.»
جعفر ابراهیمی (فعال صنفی معلمان و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان کشور) در پاسخ به این اظهارات میگوید: مستقل از دولتها، سیاستهای حاکم بر آموزش و پرورش طی سال های اخیر، کاهش بار مسئولیت دولت در عرصه ارائه خدمات آموزشی، بیثباتسازی شغل معلمی، خصوصیسازی و پولیسازی آموزش بوده است؛ این سیاستهای ضدآموزشی در دولتهای بعد از انقلاب با توجه به شرایط و مشخصات هر دوره همواره جریان داشته، اما میتوان به مدد آمار و با اتکا بر تجربه زیسته شغل معلمی به وضوح درک نمود که در دوران احمدینژاد افول نظام آموزشی شتاب بیشتری گرفته و در دوران روحانی به اوج خود رسیده است.
او ادامه میدهد: یکی از شاخصهای اصلی افول واقعی یک نظام آموزشی، کیفیتزدایی از نظام آموزشی و غلبه شاخصهای کمی بر شاخصهای کیفی است که معلمان و دانش آموزان ازجمله قربانیان اصلی این سیاستگذاری غیرآموزشی به شمار میآیند. در این بین، متاسفانه ما دانشآموزانی در دوره دوم متوسطه روبرو هستیم که قادر به نوشتن و خواندن صحیح نیستند!
به گفتهی وی، بررسی و مشاهدهی تجربه دیگران به خصوص کشورهای موفق اسکاندیناوی نشان میدهد هر جا محتوای آموزشی با توجه به نیازهای کودکان تهیه شده، شاخصهای کیفی آموزش بهبود یافته است اما در ایران، با یک فرار رو به جلو، مساله را وارونه جلوه داده و کاستیها را به غلط به ساعات کاری معلمان مربوط میکنند!
در اکثر کشورهای جهان معلمان زیر سی ساعت در هفته تدریس میکنند
ابراهیمی اضافه میکند: در حالی بحث ۴۸ ساعت تدریس در هفته را وسط میکشند که در اکثر کشورهای جهان معلمان زیر سی ساعت در هفته تدریس میکنند و حتی در برخی کشورها معلمان کمتر از ۲۴ ساعت در هفته تدریس میکنند؛ در ژاپن یک معلم تنها ۱۴ ساعت در کلاس درس به تدریس میپردازد و ۳۰ ساعت در هفته معلمان به امور فوق برنامه و پژوهش در مدرسه میپردازند و بابت آن حقوق میگیرند.
ابراهیمی معتقد است؛ مدیران آموزشی، به عمد بحثِ ساعت تدریس معلمان را وسط کشیدهاند تا از طریق آن کمبود نیروی کار آموزشی را جبران کنند، تا بتوانند بر تراکم بالای ۴۰ نفر دانشآموزان در برخی مناطق بر پولی و خصوصیسازی آموزش، آمار واقعی کودکان طرد شده از مدرسه و مناسبات نادرست و نئولیبرالی سرپوش بگذارند.
او در پایان تاکید میکند: جالب اینجاست که خواسته و پیشنهاد آقایان یعنی ۴۸ ساعت کار در هفته، حتی بیشتر از ۴۴ ساعت کار در هفته طبق قانون کار است! این در حالیست که همین الان معلمان در بخش خصوصی و خرید خدمات، هفتهای ۴۴ ساعت کار میکنند اما درآمدشان به یک میلیون تومان هم نمیرسد!