بررسی دلایل کاهشِ میانگین ساعتِ کار در ایران؛
با پدیدهی کمشماری ساعت کار مواجه هستیم/کارگران کار میکنند اما جایی ثبت نمیشود
کاهش میانگین ساعت کار هفتگی در ایران مثبت است یا منفی؟ بررسیها نشان میدهد این اتفاق میتواند به ضرر کارگران باشد. از طرف دیگر ما در ایران با پدیدهای به نام کمشماری ساعت کار کارگران هم مواجه هستیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، چندی پیش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گزارشی درباره میزان ساعت کار هفتگی در ایران منتشر کرد. این گزارش که ساعت کار در پنج سال یعنی از سال ۹۲ تا ۹۷ را محور قرار داده بود، حاوی اطلاعات جالب توجهی بود. یافتههای این گزارش نشان میدهد میانگین ساعت کار ایرانیان در هفته ۴۳ ساعت است. این در حالی است که بر اساس قانون فردی که میخواهد دریافتی کاملی داشته باشد ملزم به ۴۴ ساعت کار کردن در هفته است.
چرا ایرانیان یک ساعت کمتر از قبل کار میکنند؟
کاهش یک ساعتی کار هفتگی در ایران میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و هم مثبت و هم منفی تلقی شود. به صورت کلی یکی از مواردی که فعالان حقوق کارگران در سراسر دنیا آن را دنبال میکنند کاهش ساعت کار کارگران است.
از میانههای قرن بیستم میلادی بود که کارفرمایان و برنامهریزان بنگاههای تولیدی و صنعتی به این نتیجه رسیدند ساعت کار زیاد نه تنها به افزایش تولید و بهرهوری منجر نمیشود که برعکس ممکن است واحد اقتصادی را دچار «بازده نزولی» کند. تولید و ایجاد ارزش افزوده از ترکیب عوامل تولید حاصل میشود، یعنی به نسبتی که عوامل تولید بیشتری با هم ترکیب شوند، تولید باید افزایش یابد. با این وجود قاعدهای هست که آن را بازده نزولی مینامند. حدی از ترکیب عوامل تولید ممکن است و در نقطهای جای اینکه بیشتر کردن عوامل تولید به بازدهی منجر شود، باعث ضرر و زیان است.
کارگران قشر ضعیف جامعه هستند و شرایط بازار کار باعث شده آنها خطر نکنند و تن به بسیاری از موارد بدهند. کارگری که میبیند اگر تن به اضافه کاری ندهد، در فهرست تعدیل نیرو قرار میگیرد چارهای جز این ندارد و مجبور است با کمشماری ساعت کار هم کنار بیاید
در حوزه نیروی کار بررسیها نشان میدهد میزانی از کار روزانه باعث میشود بهرهوری حاصل شود. کارشناسان حوزه کار روی حدود هشت ساعت کار روزانه توافق دارند. اگر این میزان بیشتر شود بهرهوری پایین میآید، آنقدر که ممکن است هزینههای تولید را پوشش ندهد. گذشته از این توجیه اقتصادی، لزوم توجه به سلامت جسمی و روحی کارگران باعث میشود ساعت کاری در کشورهای مختلف مدام کمتر و کمتر شود. اطلاعات جدید نشان میدهد قطر، بنگلادش و پاکستان به ترتیب با ۴۹، ۴۷ و ۴۷ ساعت کار هفتگی بیشترین ساعات کاری را دارند. در مقابل ساعت کاری در استرالیا برای یک هفته ۳۳ ساعت و در انگلستان و آلمان ۳۵ و ۳۶ ساعت است. همانطور که عنوان شد ایرانیها هم به صورت میانگین در هفته ۴۳ ساعت کار میکنند. اینکه کشور ما در میانه جدول است شاید نشاندهنده وضعیت طبیعی باشد اما واقعیت کمی متفاوت است. دستمزد نسبتا پایین در ایران که کفاف هزینههای ماهانه را نمیدهد باعث میشود بسیاری از ایرانیان به دنبال اضافهکاری باشند تا بخشی از هزینههای خود را از این طریق جبران کنند. حال چه اتفاقی افتاده است که ایرانیانی که در شرایط طبیعی برای تامین معاش مجبور به اضافهکاری هستند حتی یک ساعت کمتر از حد معمول کار میکنند؟ جواب اولی که میتوان به این سوال داد این است که از طرفی میزان مشاغل پاره وقت (کار کردن کمتر از ۴۴ ساعت در هفته) در ایران افزایش یافته و از طرف دیگر خبری از اضافهکاری نیست. اگر پیش از این به دلیل وجود تقاضا، یک کارخانه یا کارگاه دو شیفته و سه شیفته کار میکرد، حالا به دلیل شدت گرفتن مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها، کم شدن تقاضا به دلیل کاهش قدرت خرید، گران شدن مواد اولیه و سختی در تهیه آنها بسیاری از کارگاهها زیر ظرفیت تولید کار میکنند و دیگر خبری از اضافه تولید نیست. به این دلایل یک گمانهزنی دیگر را نیز باید اضافه کرد: ایرانیها زیاد کار میکنند، اما ساعت کاریشان کم حساب میشود.
کمشماری ساعت کاری در ایران
علی اکبر سیارمه (کارشناس روابط کار) به ایلنا میگوید که در ایران با کمشماری ساعت کار مواجه هستیم.
او توضیح میدهد: بنابر قانون، نیروی کار موظف به ۴۴ ساعت کار کردن در هفته است و بیش از این اضافهکاری به حساب میآید. کارفرما نمیتواند کارگران را مجبور به اضافه کاری کند، اما بررسی بسیاری از کارگاهها و کارخانهها نشان میدهد کارفرمایان به اجبار کارگران خود را وامیدارند اضافهکاری کنند.
این کارشناس روابط کار میگوید: حدود هشت ساعت کار روزانه منجر به پر شدن ساعت موظفی کار هفتگی یعنی ۴۴ ساعت میشود. یعنی کارگاهها و واحدهای تولیدی که شیفتی کار میکنند باید سه شیفت کاری داشته باشند، حال آنکه در بسیاری موارد سه شیفت تبدیل به دو شیفت ۱۲ ساعت شده و کارگران مجبور میشوند اضافهکاری کنند.
او ادامه میدهد: در چنین شرایطی اینکه عنوان شود میانگین ساعت کار در ایران حتی از ۴۴ ساعت هم کمتر است، عجیب به نظر میرسد. به نظر ارزیابی درست و مبتنی بر واقعیت نیست چراکه قرائن و شواهد چیز دیگری میگوید.
سیارمه با تاکید بر اینکه ارزیابیهای درستی صورت نگرفته، نشان میدهد: یک واقعیت دیگر نیز وجود دارد و آن این است که ما با کمشماری ساعت کار در ایران مواجه هستیم. برخی از کارفرمایان به انحای مختلف میزان ساعت کاری را کاهش میدهند. برای مثال زمان ناهار خوردن یا زمانی را که صرف ایاب و ذهاب میشود، از ساعت کاری کسر میکنند، حال آنکه کارفرما باید زمان ناهار را جزء ساعت کاری در نظر بگیرد و همچنین باید زمینه لازم برای رسیدن افراد به محل کار را با دایر کردن سرویس فراهم کنند.
او با تاکید بر اینکه در ایران با کمشماری ساعت کار مواجه هستیم، میگوید: کارگران قشر ضعیف جامعه هستند و شرایط بازار کار باعث شده آنها خطر نکنند و تن به بسیاری از موارد بدهند. کارگری که میبیند اگر تن به اضافهکاری ندهد، در فهرست تعدیل نیرو قرار میگیرد چارهای جز این ندارد و مجبور است با کمشماری ساعت کار هم کنار بیاید.
این کارشناس بازار کار ادامه میدهد: حل مشکل با مراجعه به قانون و اجرای بیکم و کاست آن امکانپذیر است. دولت که کارفرمایای بزرگ است، خود در مواردی قانون را رعایت نمیکند و از طرف دیگر نظارتی نیز بر کارگاهها نیست و به آسانی حق کارگران ضایع میشود.
میانگین ساعت کار ایرانیان در هفته ۴۳ ساعت است. این در حالی است که بر اساس قانون فردی که میخواهد دریافتی کاملی داشته باشد ملزم به ۴۴ ساعت کار کردن در هفته است
او تاکید میکند: حرف من سر کارگاههای غیرمجاز و زیرزمینی نیست. در آن کارگاهها که وضعیت پیچیدهتر و بدتر است. متاسفانه در کارگاههای مجاز هم به قانون توجه نمیشود. نتیجه هم ایجاد خسارت روحی و جسمی برای کارگران است. لازم است برخی از دلایلی که باعث میشود کارگران مجبور به کار کردن اضافه شوند و تازه ساعت کار آنها به درستی محاسبه نشود، شناخته شده و در راستای اصلاح وضعیت عمل کنیم.
اتفاقات مثبتی که در واقعیت منفی هستند
وجود حدود سه میلیون بیکار در ایران و همچنین حجم بالای جوانانی که میتوانند در زمره نیروی در جستوجوی کار قرار گیرند، اما به دلایلی در جستوجوی کار نیستند، باعث از ریخت افتادن بازار کار ایران شده است. رقابتی نسبتا شدید برای در اختیار گرفتن یک موقعیت شغلی وجود دارد و این رقابت شدید باعث میشود در بسیاری موارد افراد تن به خواستههایی بدهند که از نظر قانونی و حقوق کارگران پذیرفتنی نیست. اضافهکاری اجباری، کمشماری ساعت کار و دست شستن از برخی مزایای کاری در بازار کار ایران واقعیتهایی غیرقابل انکار هستند. در این میان دستمزد نسبتا پایین باعث میشود افراد برای تامین معاش اضافهکاری کنند. حداقل حقوق به سختی یک سوم هزینههای خانوارها را پوشش میدهد. در چنین شرایطی اگر با کاهش ظرفیت تولید مواجه باشیم و خطوط تولید کاهش یابند، هر چند ساعت کار کاهش مییابد و این امر مثبتی است، اما از آنجا که دریافتی کارگران کم میشود، به نگرانیهایی دامن میزند. در واقع این مطالبه کارگران که ساعت کار باید کاهش یابد در ایران در مواردی به امر منفی تبدیل شده است. کارگران مجبور به اضافهکاری هستند و وقتی اضافهکاری نیست نگران تامین مخارج خود میشوند.