یادداشتی از محمدمهدی سیدناصری؛
زمستانِ سختِ کودکان کار!
محمدمهدی سیدناصری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان در یادداشتی پیرامون مصائب و مشکلات کودکان کار در فصل سرما یادداشتی منتشر کرد.
کودکانِ کار یکی از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی هستند که در فصلِ زمستان، خطرات بیشتری آنها را تهدید میکند. کودکان کار نماد آشکار نابرابریهای اجتماعی هستند؛ کودکانی که بهجای تحصیل و بازی، در معرض کارهای طاقتفرسا و خطرات محیطی قرار دارند. در فصل زمستان، شرایط نامساعد جوی همچون سرما، بارش برف و باران، و ساعات طولانی کار در فضای باز، آنان را بهطور جدی در معرض بیماریها و آسیبهای جسمی و روانی قرار میدهد. این شرایط، حقوق بنیادین و اساسی این کودکان را که در اسناد بینالمللی مانند کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل تصریح شده است، به چالش میکشد. وضعیت کودکان کار در فصل زمستان چگونه است؟
در فصل زمستان، بسیاری از کودکان کار مجبور به فعالیت در فضای باز هستند، از فروش کالاهای کوچک در خیابانها گرفته تا کارگری در مکانهای ساختمانی. دمای پایین، لباسهای نامناسب، و تغذیه ناکافی موجب بروز بیماریهای تنفسی، سرمازدگی، و ضعف سیستم ایمنی در این کودکان میشود. علاوه بر آسیبهای جسمی، استرس ناشی از کار در شرایط دشوار وعدم دریافت حمایت روانی، موجب افزایش مشکلات عاطفی و اضطراب در آنان میشود.
باوجود اینکه قوانین بسیاری جهت حمایت از کودکان کار در کشورهای مختلف تدوین شده، اجرای این قوانین در عمل با چالشهایی جدی مواجه است. در دولتهای در حال توسعه، ضعف در نظارت قانونی و عدم تخصیص بودجه کافی برای حمایت از کودکان، شرایط را برای استثمار آنان فراهم مینماید. در فصل سرما، این نابرابریها بیشتر خود را نشان میدهند و بسیاری از این کودکان، حتی از ابتداییترین نیازهای خود همچون لباس گرم یا سرپناه محروم هستند.
مطابقِ با مادهی ۳۲ کنوانسیونِ حقوق کودک سازمان ملل، کودکان میبایست در برابر کارهایی که برای سلامتی یا رشد آنان زیانآور است، حمایت شوند. این در حالی است که بسیاری از دولتها بهرغمِ امضای این کنوانسیون، توانایی یا ارادهی کافی برای اجرای مفاد آن را ندارند. در بسیاری از کشورها، قوانین داخلی جهت حمایت از کودکان کار وجود دارد، اما این قوانین به دلایل متعددی از جمله ضعف اقتصادی و فساد اداری، بهطورِ کامل اجرا نمیشوند. در نتیجه، کودکان کار در فصلِ زمستان بیش از پیش در معرضِ استثمار و بهرهکشی قرار میگیرند.
دولتها باید نظارت بر اجرای قوانین مرتبط با حقوقِ کودکان را افزایش دهند و با وضعِ سیاستهای حمایتی، زمینهی کاهش آسیبها را فراهم نمایند. سازمانهای مردمنهاد میتوانند با اجرای طرحهای حمایتی همچون توزیع لباس و غذای گرم، برگزاری کارگاههای آموزشی و ارائهی خدمات درمانی، نقش مؤثری در کاهش آسیبها ایفا کنند و در آخر باید حاطر نشان ساخت که افزایش آگاهی عمومی در مورد حقوقِ کودکان کار و شرایط دشوار آنان، میتواند به جلب حمایتِ اجتماعی و کاهش بهرهکشی از این گروه منجر گردد.
فصلِ سرما، آزمونی برای انسانیتِ ما است؛ آزمونی که در آن، حمایت از حقوقِ کودکان کار نه تنها وظیفهای اخلاقی، بلکه ضرورتی قانونی و اجتماعی است. کاهش آسیبهای ناشی از زمستان سخت برای این کودکان، نیازمند تعهد جدی دولتها، مشارکت فعال نهادهای مدنی و آگاهی عمومی است. سرنوشت کودکان کار، بازتابی از وضعیت جامعهی ما است و بیتفاوتی در قبال آنان، به معنای غفلت از آینده است!