پای حرفهای کارگران پارس جنوبی:
طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت تصویب شود/ نخبگانی که در گرمای جنوب جانفشانی میکنند.../ چرا میگویند «صلاحیت» نداریم؟
طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت، «میتواند» به شرایط نابرابر به نحو مطلوبی خاتمه دهد: واسطهها و پیمانکاران حذف میشوند، نیروهای قراردادی بعد از گذراندن مراحلی رسمی میشوند و کارگران ارکان ثالث بدل به نیروهای قرارداد مستقیم میشوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت» طرحی است که علیالظاهر اگر کارشکنیها و مخالفتهای برخی مقامات اجازه دهد، قرار است کارکنان شرکتی و قراردادی تمام نهادهای مرتبط با خزانه را دربربگیرد؛ از یکسو، کارگران پیمانکاری شهرداریها به عنوان نهادی عمومی و زیرمجموعهی وزارت کشور، با نگرانی در انتظار تصویب این طرح هستند و از دیگر سو، کارگران فنی و متخصص پیمانکاری در پالایشگاهها و پتروشیمیهای نفتی هستند که علیرغم داشتن تخصص، مدرک دانشگاهی و سالها سابقه کار، هنوز با دستمزد بسیار ناچیز در سختترین شرایط ممکن زندگی میکنند و از تبعیض نهادینه شده رنج میبرند.
پیمانیهای پارس جنوبی
پارس جنوبی، کلونی اصلی نفت و گاز کشور، از زمان خارج شدن از شمول قانون کار در سالهای انتهایی دههی ۷۰، فارغالتحصیلان دانشگاهی را در گروههای انبوه به خود جذب کرده است؛ در سالهای آغازین، به دلیل یکسان بودن نوع قراردادها و دستمزدها، نظامِ سلسله مراتبی و کاسِتی امروز وجود نداشت و در هر حال، یک فارغالتحصیل زبدهی دانشگاهی بعد از چند سال کار کردن در عسلویه میتوانست صاحب یک خانه شخصی در کلانشهرها و یک اتوموبیل متوسط و آبرومند شود. درواقع نیروی انسانی از شرایط کار و دستمزدهای دریافتی رضایت نسبی داشت؛ اما به تدریج به دلیل تغییر بنیادین معادلات روابط کار، ورق برگشت و این رضایت نسبی تبدیل به نارضایتی گسترده شد.
با ورود پیمانکاران و شرکتهای تامین نیروی انسانی به پارس جنوبی، همهی مناسبات کار، از صدر تا ذیل تغییر کرد؛ انبوهی از نیروهای متخصص و فارغالتحصیلِ دانشگاههای برتر کشور بدون توجه به استحقاق و توانمندیِ ارزشمندی که دارا هستند، به شرکتهای پیمانکاری سپرده شدند؛ به گونهای که به اعتراف خود مدیران ارشد پارس جنوبی، امروز تعداد کارگران پیمانکاری و ارکان ثالث این منطقه، از مجموع رسمیها و قراردادیها چند ده درصد بیشتر است. هجوم بیامان پیمانکاران در دههی ۹۰ شمسی، مثل بلای آسمانی بر سر نیروی انسانی متخصص شروع به باریدن گرفت؛ امروزه یک کارگر پیمانکاری با مدرک کارشناسی ارشد و ده سال سابقه کار، حقوقی در حد شش میلیون تومان میگیرد در حالیکه یک رسمیِ پشت میزنشین با مدرک کارشناسی و سابقهی بسیار کمتر، بیش از دوازده میلیون تومان در ماه دریافتی دارد.
همین تبعیض آزاردهنده، موجب شده که نارضایتی ریشه بدواند؛ به طوریکه شب ششم دیماه، یک کارگر پیمانکاری پارس جنوبی که مدرک فوق لیسانس دانشگاه صنعتی شریف دارد (به گفته دوستان نزدیکش، یک نخبه) با حلقآویز کردن خود در منزل استیجاری، به زندگی خود پایان میدهد؛ آخرین پیام او به یک همکار دوست و صمیمی این است: دیگر واقعاً خسته شدهام.....
تغییر مطلوب اوضاع با تصویب طرح ساماندهی
حالا اما طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت، «میتواند» به این شرایط به نحو مطلوبی خاتمه دهد: واسطهها و پیمانکاران حذف میشوند، نیروهای قراردادی بعد از گذراندن مراحلی رسمی میشوند و کارگران ارکان ثالث بدل به نیروهای قرارداد مستقیم میشوند.
این طرح «اگر» به تصویب برسد، میتواند نقطهی پایانی باشد بر تبعیض، البته اگر به تصویب برسد؛ و به خاطر اهمیت بسیار زیاد آن است که از ششم دیماه، چند نفر از کارگران پیمانکاری عسلویه و پارس جنوبی به تهران آمدهاند تا با نمایندگان مجلس شورا بحث و رایزنی کنند و خواستار تصویب سریعتر این طرح شوند.
آنها از نمایندگان مجلس درخواست دارند به کارشکنیها و بهانهگیریها هیچ توجهی نداشته باشند و فقط به سرنوشت هزاران کارگر متخصصی بیندیشند که در زیرمجموعهی عریض و طویل نفت، با نگرانی چشم به صحن علنی مجلس دوختهاند.
پای درد دلهای نمایندگان کارگران پارس جنوبی:
چرا میگویند «صلاحیت» نداریم؟
یکی از این کارگران که از نیروهای ارکان ثالث است و علیالقاعده در معرض تعدیل و بلک لیست شدن به دلیل مطالبهگری؛ با تاکید بر اینکه نامش در این گزارش نیاید، در ارتباط با شرایط کاری خود و همکارانش به ایلنا میگوید: ما نیروهای نفت خدمتگزار صدیق مردمیم، به عشق وطن جان میدهیم تا نفسهای مردم در خانهها و شهرها گرم بماند اما دیربازی است که متاسفانه مورد بیعدالتی و تبعیض قرار گرفتهایم. مسئولانی که هیچ اطلاعی از زندگی و کار ما ندارند، قدمی برای حل مشکلات ما برنمیدارند.
او اضافه میکند: وضعیت شغلی نیروهای متخصص ارکان ثالث، مصداق روشن و واضحِ بردهداری نوین است؛ این نیروها هیچ امیدی به آینده ندارند. اما وقتی مجلس طرح ساماندهی را در دستور کار قرار داد، بعد سالها ناامیدی، دوباره لبخند به لب نیروهای ارکان ثالث نشست، ما به آینده امیدوار شدیم؛ یادمان نرفته رئیس جمهور محترم همان اوایل سر کار آمدن گفت چرا داخل یک اتاق چهار نفر یک کار یکسان انجام میدهند اما چهار حقوق متفاوت میگیرند، این بیعدالتی مسلم است؛ ما هم چیزی جز از میان برداشته شدن همین بیعدالتی نمیخواهیم و برای همین هدف بزرگ و مقدس است که به تهران آمدهایم.
به گفته وی، علیرغم اینکه ماهیت کار در پالایشگاههای پارس جنوبی مستمر است و نیروهای کار ثابت، هرچند سال یکبار (معمولاً هر دو سال) مناقصهای برگزار میکنند و بعضا شرکتهایی که پایینترین هزینه را پیشنهاد میدهند و دارای لابی قدرتمند و روابط وسیع هستند، برنده میشوند؛ این شرکتها برای سودجویی بیشتر، غیرقانونی دست در جیب کارگر میکنند و از حق و حقوق نیروی کار متخصص میزنند.
این کارگر ادامه میدهد: کارگر حق هیچ اعتراضی ندارد و ناظران نیز نظارتی ندارند و به این ترتیب، این چرخهی سودجویی و حقکشی برای سالیان متمادی ادامه مییابد. لذا حذف کامل دلال و واسطه و پیمانکار صوری، تنها راهحل موجود است و طرحی که با هدف حذف پیمانکاران و تبدیل وضعیت نیروها در کمیسیون اجتماعی مجلس تدوین شده، میتواند امید و عدالت را به پارس جنوبی برگرداند. اما ما امروز نگرانیم؛ زمزمههایی شنیده می شود که سازمان امور استخدامی میخواهد پیمانکاران را نگه دارد و کارگران ارکان ثالث را از شمول این طرح خارج کند؛ یکی از مقامات سازمان امور استخدامی در برنامهای رادیویی میگوید «این بیعدالتی است که ما بخواهیم کارگران پیمانکاری را استخدام کنیم، این ظلم در حق نخبگان است»!
«ظلم در حق نخبگان»! یک کارگر دیگر که به نمایندگی از جانب کارگران چند فازِ مختلفِ پارس جنوبی به تهران آمده، با نیشخندی در مورد این عبارت کوتاه میگوید: کدام نخبگان؛ همان نخبگانی که با معدل ۱۸ فوق لیسانس شریف به عنوان پیمانکاری در عسلویه کار میکنند و ماهی شش میلیون تومان حقوق میگیرند و از فرط استیصال و ناتوانی دست به خودکشی میزنند؛ مگر آن کارگر که جان خود را گرفت، نخبه نبود؛ منظورشان دقیقاً کدام نخبگان است که با استخدام کارگران پیمانکاری در حقشان ظلم میشود؟! ما در دمای ۴۸ درجه و رطوبت ۷۰ درصد، در سایتهای پرخطر کار میکنیم؛ معنای ظلم واقعاً از نظر آقایان چیست؟! این نوع اظهارات، به راستی توهین به خیل عظیم کارگران باسابقه و متخصص پارس جنوبی است. ما به این مدیر میگوییم به خودت زحمت بده و از روی صندلیات بلند شو، به پارس جنوبی بیا و واقعیتها را از نزدیک ببین؛ بیا ببین تخصص و سابقهی نیروهای رسمی چقدر است و اصولاً چکار میکنند؛ بیا ببین نیروهای پیمانکاری چقدر تخصص و تبحر دارند؛ بیا و شاهد باش که چطور با دلِ ناخرسند، جانفشانی میکنند و کارشان واقعاً شاهکار است!
این کارگر یک پیشنهاد میدهد: یک تیم از همین مدیران با یک دوربین حقیقتیاب در دست، بیایند و چند شبانه روز در پارس جنوبی مستقر شوند؛ ببینند کدام گروه از کارگران واقعاً کار میکنند؛ کدامها واقعاً تخصص و تبحر و توانمندی دارند و اینکه سازمان امور استخدامی ادعا میکند نیروهای پیمانکاری صلاحیت ندارند، تا چه حد درست است. نفت را ما نیروهای ارکان ثالث و پیمانکاری میچرخانیم اما کل صنعت نفت و پاداشهای آن را رسمیها دریافت میکنند. من ادعا میکنم کارگران پیمانکاری و ارکان ثالث نباشند، هیچ پالایشگاهی برای یک ساعت نمیتواند سر پا بماند و کار کند.
کارگر دیگری رشتهی صحبت را به دست می گیرد؛ او نیز خواستار تصویب هرچه سریعتر طرح ساماندهی است و از بلاتکلیفی و انتظار به ستوه آمده؛ این کارگر در ادامهی درد دلهای همکارانش میگوید: سرنوشت ما ناعادلانه به پیمانکاران گره خورده است و هیچ تبعیض و ناعدالتی از این بالاتر نیست؛ چطور مدیران سازمان امور استخدامی ادعا میکنند استخدام پیمانکاریها، بیعدالتی است! ما یک خواسته روشن داریم:
«طرح ساماندهی باید تمام نیروهای پیمانکاری و ارکان ثالث پارس جنوبی و صنعت نفت کشور را دربربگیرد و براساس این طرح، همهی این نیروها تبدیل وضعیت و قرارداد مستقیم و رسمی شوند. چشم امید ما به نمایندگان مجلس است؛ فقط با تصویب یک طرح جامع ساماندهی و حذف عبارتی به نام پیمانکار -این اژدهای هزار سر- امید و رضایت به کارگران پارس جنوبی بازمیگردد.»
ناامیدمان نکنند
این کارگران به دنبال مذاکره با نمایندگان مجلس هستند؛ آنها میخواهند امیدشان به یاس و ناامیدی بدل نشود؛ یک کارگر در پایان میگوید: «امیدواریم این طرح به تصویب برسد و این بار واقعا جدی باشند؛ ماههاست که منتظریم...»
گزارش: نسرین هزاره مقدم