گفتگو با یک زوج فعال کارگری/ آیا تشکلها موفق بودهاند؟
احسان سهرابی و سیمین یعقوبیان به ارزیابی نقش تشکلهای کارگری و میزان مشارکت صنفی زنان کارگر میپردازند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، احسان سهرابی، عضو هیات مدیره کانون عالی شوراها و رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان خراسان رضوی است. او از سال ۱۳۸۳ در شوراهای اسلامی کار کشور فعالیت داشته است. سیمین یعقوبیان نماینده کارگران در هیات تشخیص و مشاور امور بانوان در کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار خراسان رضوی است و پیش از این، دو دوره بازرس کانون شوراهای اسلامی کار خراسان رضوی و سه دوره با شورای اسلامی کار ایمن خودرو شرق همکاری داشته است.
این زوج کارگری که تنها زوج کارگری فعال در تشکل شوراهای اسلامی کار کشور هستند، در گفتگوی زیر در ارتباط با نقش تشکلها در پیشبرد مطالبهگری کارگران و جایگاه امروزی آنها صحبت میکنند.
جایگاه تشکلهای کارگری را چطور ارزیابی میکنید؛ آیا آنها در دستیابی به اهداف خود موفق بودهاند؟
سهرابی: جایگاه تشکلها در بین کارگران میتواند بسیار موثر می باشد مشروط به اینکه ابتدا کارگران نمایندگان خود را با دقت انتخاب کنند و این نمایندگان بعد از انتخاب شدن، مطالبه گری صحیحی داشته باشند که این امر میتواند اعتماد کارگران را دو چندان کند. درستی انتخاب نمایندگان اهمیت بسیار دارد، وای از آن روزی که نمایندگان کارگر مسیر درستی نرفته و جامعه هدفشان را سر در گم کنند . همین امر میتواند کارگران را نسبت به عضویت در تشکلهای کارگری بدبین سازد.
یعقوبیان: مساله مهم دیگر، نقش زنان کارگر در تشکلهای صنفی و کارگری است؛ تشکلها میتوانند صدای رسای بانوان باشند؛ با توجه به سهم عمده زنان در اشتغال، متاسفانه سهم ناچیزی در سازمانها و تشکلهای کارگری دارند و این عارضه نیازمند کالبدشکافی دقیق است؛ چرا علیرغم اینکه نرخ مشارکت اقتصادی زنان بالا رفته، نرخ مشارکت صنفی آنها همچنان پایین است؛ زنان کارگر مشکلات خاص خود را دارند که اگر در تشکلها فعال شوند، میتوانند این مشکلات را پیگیری کنند.
آیا به تشکلها نمره قبولی میدهید؟
سهرابی: نمیتوانیم ادعا کنیم که تشکلها توانستهاند رسالت ذاتیشان را به بهترین نحو انجام دهند ولی بازهم حضور آنها در جامعه غنیمت است و بدون تردید موثر بوده است؛ اگر بخواهیم در این حوزه آسیب شناسی کنیم به مشکلات عمدهای برمیخوریم که برخی از این مشکلات به خود تشکلها و افراد عضو در آنها برمیگردد و برخی دیگر به رفتار شرکای اجتماعی از جمله کارفرما و دولت.
یعقوبیان: تشکلها به طور نسبی توانستهاند نقش ایفا کنند اما شرایط موجود با شرایط ایدهآل فاصلهی چشمگیری دارد. من معتقدم با توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی زنان، میتوان از تشکلها به عنوان یک اهرم موثر برای تقویت حضور زنان و اشتغال پایدار آنان استفاده کرد .از آنجا که شخصیت بانوان و آقایان متمایز است مشکلات آنان در برخی از موارد متفاوت بوده که قانون گذار نیز آن را پیش بینی نموده است، به عنوان مثال میزان اضافه کار، حمل بار و اشتغال در برخی از مشاغل سخت وزیان آور برای زنان ممنوع شده ولی وجوه مشترکی در قانون اساسی و قوانین کار و تامین اجتماعی برای زنان و مردان تعریف شده که به هر دو از منظر شخصیت انسانی و صنفی نگاه شده است. زنان و مردان در اجتماع لازم و ملزوم همدیگر هستند و در فرایند تولید و کار سهم هر کدام در کیفیت و بهرهوری مشخص است؛ به عنوان مثال در حوزه پزشکی پرستاران خانم ثابت کردند که حضور دارند تا زندگی ببخشند حتی اگر از جانشان عبور کنند و همچنین از آنطرف مردان دلیری داریم که از مرز وبوم و ناموس وطن دفاع میکنند. با توجه شرایط کنونی و وضعیت معیشتی خانوادهها با یک شغل هزینهها و مخارج زندگی تامین نمی شود و نیاز است بانوان نیز دوشادوش مردان با حفظ کرامت اخلاقی مشارکت اقتصادی داشته باشند و بنابراین باید میزان مشارکتهای صنفی و مدنی آنها نیز به تبع آن افزایش یابد.
سهرابی: من یک توصیه کوچک به کارگران دارم؛ کارگران حداقل یک بار قانون کار و تامین اجتماعی را مطالعه کنند و آگاهی کامل در مورد حقوق خود پیدا کنند، علاوه بر این بدانند که حقوق متقابل با کارفرمایان به چه صورت است. این آگاهی میتواند موجب شود در آینده مورد سوءاستفاده قرار نگیرند؛ به عنوان مثال بیمه بیکاری حقی است که هیچگونه ارتباطی با کارفرما ندارد ولی بارها کارگران در مراجعاتی که داشتند ترس از تهدید کارفرما را مطرح کردند مثلاً اینکه کارفرما اعلام کرده با بیمه بیکاری شما موافقت نمیکنم...
شرایط اقتصادی و معیشتی خانوادهها دشوار شده است و وقتی زن و مرد همپای هم کار میکنند و زحمت میکشند قطعا با مشکلات و آسیبهای روانی کمتری مواجه هستند و خانواده آنها از نظر روحی و روانی وضعیت قابل قبولی خواهد داشت و در نتیجه تصمیم گیریهای بهتر در حوزه نابسامانی های اجتماعی و مشکلات اقتصادی گرفته میشود. اما متاسفانه در ماههای اخیر شاهد چند مورد خودکشی ناشی از مشکلات اقتصادی در خانوادههای کارگری بودیم؛ امیدواریم علاوه بر اتخاذ تمهیدات مدیریتی در محیطهای کاری جهت افزایش آرامش و امنیت خاطر کارگران با همکاری و نظارت تشکلهای کارگری و مداخلهی امیدبخش آنها بتوانیم به این مشکلات قایق بیاییم.