بحران جدی کرونا برای محرومان سیستان و بلوچستان؛
زبالههای زرد سهم کودکان کار، مرگ کرونایی سهمِ بنزینفروشها و روستانشینان
تامین دارو به صورت رایگان و فراوان، اولین و ضررویترین مطالبهی مردم روستانشین سیستان و بلوچستان است؛ اگر دارو فراوان و رایگان به دست این مردم نرسد، خیلیها تلف میشوند!
به گزارش خبرنگار ایلنا، غول کرونا مهیبتر از آن است که به تصور درآید! این غول مهیب، زندگی آدمها را پودر میکند و در عرض چند روز از انسانها جنازه میسازد؛ وضعیت کرونا در سیستان و بلوچستان به شدت بحرانی است؛ پای این غول مهیب به روستاها و شهرستانهای کوچک این استان هم کشیده شده و به گفتهی ساکنان محلی، اگر واکسیناسیون و درمان مردم این استان در اسرع وقت جدی گرفته نشود، یک فاجعهی انسانی در حال رقم خوردن است.
آمارهایی که نگرانکننده است/ آیا وضعیت کنترل شده؟
آمارهای اعلام شده، به شدت نگرانکننده است و بسیاری از منابع آگاه و مقامات محلی میگویند اوضاع از آنچه روایت میشود به مراتب وخیمتر است؛ هرچند هفدهم تیرماه، بعد از چند روز تعطیل کردن و رعایت اصول ابتدایی قرنطینه، رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان گفت: "با توجه به محدودیتهای ایجاد شده در ۱۰ روز اخیر خوشبختانه روند افزایشی متوقف شده و شاهد ثبات در تعداد مبتلایان هستیم" اما به نظر نمیرسد این ثبات و پایداری اوضاع در همه جای استان برقرار باشد.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در ارتباط با آخرین آمار اعلام کرده است: متوسط آمار ابتلاها در موج اخیر که حدود سه هفته است در استان جولان میدهد، پنج برابر موجهای قبلی است. روزانه بین ۱۳۰۰ تا ۱۱۶۰۰ نفر در سیستان و بلوچستان مبتلا به این ویروس مهلک میشوند، که باعث شده در حال حاضر حدود ۷۶۰ بیمارمبتلا به کرونا در بیمارستانهای استان تحت مراقبت باشند.
در چنین شرایطی که همه شهروندان این استان محروم در حال تجربه کردن یک بحرانِ کمنظیر هستند، اوضاع برای گروههای خاص و روستانشینان این استان به مراتب بحرانیتر است؛ برای آنهایی که فاقد شناسنامه هستند، دفترچه درمانی ندارند، در مناطق و روستاهای مرزی و بسیار دور از امکانات اولیهی درمانی زندگی میکنند یا سطح دسترسیشان به امکانات اولیه زندگی از جمله آب شرب سالم به شدت محدود است.
آمارها در ارتباط با تعداد بیشناسنامهها در استان سیستان و بلوچستان چندان واضح و سرراست نیست؛ پیش از این، یکی از روزنامههای رسمی کشور بهنقل از علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی نوشته است که از جمعیت ۱۰۰ هزار نفری شهر زاهدان، ۳۰ درصد مردم بدون شناسنامه هستند. این آمار در برخی گزارشها، شمار بیشناسنامههای استان سیستان و بلوچستان را تا ۱۰۰ هزار نفر نیز تعمیم میدهد و از این رقم نیز فراتر میرود.
یکسوم مردم محروم از دفترچه بیمه/ داروها گران است!
بنابراین اگر آمار ۳۰ درصدی را مبنا قرار دهیم، باید بگوییم یکسوم مردم این استان به دلیل نداشتن شناسنامه، از سایر خدمات حمایتی مانند دفترچه بیمه هم محروم هستند و حتی اگر امکان بستری شدن در بیمارستانها و مراکز درمانی استان را داشته باشند، به دلیل بیشناسنامگی و بیدفترچگی، باید تمام هزینههای درمان را آزاد بپردازند؛ و این در حالیست که بیشناسنامگانِ استان محروم سیستان و بلوچستان، جزوِ محرومترین شهروندان این استان هستند و امکان خرید داروهای ساده را به صورت آزاد ندارند؛ نتیجه این میشود که این افراد بیهویت و بیشناسنامه، گاهاً مجبور میشوند از سر ناچاری، عطای درمان رسمی را به لقای هزینههای سرسامآور آن ببخشند، در خانه بمانند و حتی به بیمارستان مراجعه نکنند؛ در چنین شرایطیست که مرگ کرونایی تبدیل به یک فاجعه میشود؛ فاجعهای برای مردمان محرومی که هیچ زمان هیچ سهمی از مواهب و ثروتهای ملی نداشتهاند و امروز به گفتهی زهره صیادی (فعال مدنی و مدافع حقوق بیشناسنامههای سیستان و بلوچستان) سهمشان از همیشه کمتر است؛ چراکه امروز سهم این مردمان به اندازهی خرید یک بسته قرصِ «سایتووکس ۲۰۰» نیست؛ دارویی که برای درمان بیماران کروناییِ بستری نشده تجویز میشود و هر بستهی آن حدود ۶۰۰ هزار تومان قیمت دارد!
صیادی که این روزها در سیستان و بلوچستان به سر میبرد و از نزدیک شاهد بروز فاجعه برای گروههای در معرض خطر این استان محروم است؛ در این رابطه با اشاره به بافت جمعیتی پرخطر ساکن روستاها و مناطق صعبالعبور این استان که هیچ دسترسی به درمان ندارند؛ به ایلنا میگوید: مردم پول خرید داروها را ندارند؛ بدون دفترچه بیمه، خرید بیشتر داروهای کرونا، برای شهروندان این استان تقریباً غیرممکن است؛ مانع بزرگ دیگر، دستیابی به مراکز درمانی است؛ توی ایست بازرسیها شناسنامه و کارت شناسایی میخواهند و اگر کارت نباشد، به عنوان غیرایرانی و غیرقانونی بازداشت میکنند و بعدش هم، اردوگاه و رد مرز... خیلی از آدمها اینجا نمیتوانند خودشان را به مراکز درمانی برسانند؛ هستند افرادی که در یک روستا ساکنند اما چون شناسنامه و اوراق هویت ندارند، نمیتوانند خود را به مراکز درمانی شهرها برسانند؛ حتی در چنین روزهایی هم خطر بازداشت، اردوگاه و رد مرز وجود دارد!
او فقط به وضعیت یک خانواده به عنوان یک نمونه اشاره میکند: «۵ نفر از یک خانواده هشت نفره، مبتلا به کرونا شدهاند؛ همه خانواده بدون شناسنامه هستند و بدون بیمه؛ هزینهی دارو برای هر فرد حدود یک میلیون و ششصد هزار تومان؛ حساب کنید برای ۵ نفر هزینهها چقدر میشود! البته این هزینهی ابتداییترین و ارزانترین داروهاست که این خانواده باید به صورت آزاد بخرند وگرنه فرزندانشان جلوی چشم پدر و مادر پرپر میشوند....»
تامین داروی فراوان و رایگان برای مردم سیستان و بلوچستان،یک مطالبهی بسیار جدی!
صیادی تاکید میکند: تامین دارو به صورت رایگان و فراوان، اولین و ضررویترین مطالبهی مردم روستانشین سیستان و بلوچستان است؛ اگر دارو فراوان و رایگان به دست این مردم نرسد، خیلیها تلف میشوند!
او خطاب به وزیر بهداشت میگوید: دارو به سیستان و بلوچستان برسانید؛ این مردم «همین امروز» به شما نیاز دارند؛ این مردم سالهاست که در محرومیت غرق هستند؛ امروز دیگر «جانشان» در معرض خطر است؛ این مردم حق دارند شناسنامه داشته باشند؛ حق دارند دارو داشته باشند؛ حق دارند درمان بگیرند و حمایت شوند!
مردمی که مدتهاست به خاطر کرونا و بسته شدن مرزها، وضعیت معیشتی بغرنجی دارند، امروز در رنجی مضاعف اسیر شدهاند؛ جانشان در معرض خطر است؛ در این بین، وضعیت کودکان کار و زبالهگرد این استان به شدت بحرانی است؛ صیادی در ارتباط با این کودکان میگوید: بچههایی که بنزین و سوخت جابجا میکردند که به خاطر بسته شدن مرز؛ عملا بیمعیشت ماندند؛ کودکانی هم که توی زبالهها پی مواد قابل بازیافت جستجو میکنند، با انبوهی از زبالههای بیمارستانی مراکز کوچک درمانی و درمانهای خانگی در تماس هستند؛ چیزی که به اصطلاح به آن میگویند «زبالههای زرد»؛ بچهها در فضای خیلی خیلی آلودهتری قرار گرفتهاند؛ زبالههای زرد معمولا قاطی زبالههای شهری نمیشود ولی حالا به خاطر افزایش مراجعه و تقسیم درمان با مراکز درمانی کوچک و درمانهای خانگی؛ کنترل و مدیریت زباله از بیمارستانها خارج و توی شهر پخش شده است.
هر زمان که بحران اینچنینی بروز میکند، به جای اینکه دولت «مسئولیت اجتماعی خود» را بپذیرد، خیرین و انجمنهای خیریه ورود میکنند و کار را دست میگیرند؛ امروز زمان آن است که داروی فراوان و رایگان در سیستان و بلوچستان و روستاهای آن توزیع کنند؛ زمان آن است که واکسیناسیون گستردهی این مردم –همهی مردم با اولویت پرخطرها- را در دستور کار قرار دهند؛ همه شهروندان این استان – چه شناسنامه داشته باشند و چه نداشته باشند- باید واکسینه شوند؛ باید دارو بگیرند و باید از خدمات درمانی رایگان اصل ۲۹ قانون اساسی بهرهمند شوند و انجام همهی اینها، صفر تا صد، برعهدهی دولت است.
مطالبه را به خیریه تقلیل ندهید!
صیادی در این رابطه میگوید: تلخترین بخش این اتفاقها؛ تقلیل مطالبه به خیریه است! دولت باید مسئولیتش را برای درمان رایگان برای انسان ایرانی بپذیرد؛ واقعاً نیاز است که دولت بستر پذیرش بیقید و شرط بیماران توسط مراکز درمانی استان را فراهم کند؛ بروند به روستاها و به همه دارو و درمان ارائه دهند؛ برای واکسیناسیون فکری بکنند؛ شهروند درجه اول و درجه دوم نداشته باشند؛ انسانهای مرزی در این شرایط بسیار تنها ماندهاند و حالِ «این مردم» اصلاً اصلاً خوب نیست!
وضعیت سیستان و بلوچستان از آنچه روایت میکنند، به مراتب بغرنجتر و حادتر است و اگر وضعیت حادِ بیشناسنامهها و روستانشینان دورافتاده و مرزی، همهی آنهایی که در آمارهای رسمی بستری شدن و ابتلا نمیآیند را به این معادلهی سراسر بحران بیفزاییم، نتیجه به راستی یک فاجعهی انسانی است؛ کودکان کار، بیشناسنامهها و مردم روستاهای دورافتاده و صعبالعبور، بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند، خطری به جدیتِ «مرگ»! به راستی چه زمانی قرار است مردم محروم سیستان و بلوچستان از حق ابتدایی و اولیهی درمان رایگان بهرهمند شوند؛ چه زمانی قرار است سهمشان از ثروتهای ملی به اندازهی یک بسته قرصِ «سایتووکس ۲۰۰» باشد؟!