جمعی از کارگران عسلویه:
مجلس بهجای کارگران سراغ کارمندان رفت تا ۲۱ برابر شدن حقوقها را عملی کند/ اعتراض در گرمای ۵۰ درجه جنوب و منتفع شدنِ لاکچریها!
کارگران پروژهای و پیمانکاری عسلویه از نتایج اعتراضات صنفی و تصمیمات مجلس ناراضی هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «ناراضی هستیم؛ از اینکه گروهی برمیگردند و به ما میگویند ابزار دست شدهاید تا دیگران به مُراد دلشان برسند و سور و سات بر پا کنند، ناراضی هستیم؛ نه فقط ناراضی که عصبانی هستیم....»
جمعی از کارگران پیمانکاری و پروژهای عسلویه، از آنچه ششم تیرماه و بعد آن پیشامد کرده، انتقاد دارند؛ آنها از لابیگری کارکنان رسمی نفت و پروپاگاندای رسانهای آنها در رسانههای نفتی انتقاد کردند، رسانههای همسو با مدیران نفتی و یقه سفیدان که این روزها سعی میکنند با بزرگنمایی برخی شعارها و خواستهها، فضاسازی کنند، گفتمانسازی کنند و مسیر اعتراضات نفت را به انحراف بکشانند!
۲۱ برابر شدن حقوقها مطالبهی ما نیست!
کارگران ارکان ثالثِ عسلویه و کنگان میگویند: خواستههایی مانند تعدیل مدرک یا ۲۱ برابر شدن حقوق یا مستثنا شدن از قانون مدیریت خدمات کشوری، جزو مطالبات ما نیست و اعتراض روزهای اخیر برای تحقق این دست مطالبات شکل نگرفته است.
این کارگران با بیان اینکه در روزهای گذشته با هزار زحمت و مصیبت، صدای دادخواهی خود را بلند کردیم؛ میگویند: اما مجلس صدایمان را نشنید، در ششم تیرماه، پای درد دلهای رسمیها نشست و برای آنها مصوبه و قانون در دستور کار قرار داد!
یک کارگر پیمانکاری با تاکید بر اینکه رسمیها همین امروز ۱۵ برابر کف حقوق، حقوق میگیرند و جزو طبقهی لاکچری مزدبگیران هستند؛ ادامه داد: ما خواستههایی مثل حذف پیمانکاران، عقد قرارداد مستقیم، برابری مزدی، برخورداری از حق تشکل، دستمزد شایستهی حداقل ۱۲ میلیون تومانی، رعایت اصول ایمنی و بهداشت کار و برخورداری از امنیت شغلی را مطرح کردیم اما نتیجه آن شد که دیدیم؛ مجلس از اعتراضات ما استفاده کرد تا خواستههای مدیران نفتی و رسمیها را محقق کند و ما را در حاشیهی رینگ گیر بیندازد.
کارگرانی که چند روز است به نشانهی اعتراض دست از کار کشیدهاند؛ همین نظام طبقاتی را دلیلی برای شکل نگرفتن اتحاد صنفی بین نیروهای نهادی مانند وزارت نفت میدانند و میگویند: وقتی گروهی را بیدلیل بر گروهی دیگر ارجحیت بدهند حتی بدون اینکه از نظر تخصص، مهارت یا مدرک تحصیلی از اساس ارجحیت و برتریای در کار باشد، موجب بروز نارضایتیهای بسیار میشود و عملاً اتحاد و همدلی شکل نخواهد گرفت؛ حال به جای اینکه تبعیض را از میان بردارند میآیند میگویند چرا یک کارمند نفتی که ۳۲ میلیون تومان حقوق میگیرد، دیگر افزایش حقوق شامل حالش نمیشود یا به او اضافه کار و مزایای مزدی نمیپردازند! این حرفهایی که این روزها از زبان آنهایی که به اصطلاح نمایندگان ملت هستند، میشنویم، حسابی دلمان را به درد میآورد؛ مگر ما شهروند این مملکت نیستیم؛ مگر ما مدرک لیسانس و فوق لیسانس نداریم؟ مگر ما برای صنعت نفت زحمت نمیکشیم و شبانهروز عرق نمیریزیم؟!
انحراف رسانهای:
آنهایی که در عسلویه وضعشان خوب نیست، کارگران بیسواد و بیتخصص هستند!
تقریباً تمام کارگران پیمانکاری عسلویه از مسیر جدیدی که اعتراضات به خود گرفته، ناراضیاند؛ آنها خود را نماینده بدنهای میدانند که به راستی مورد ستم قرار گرفته اما همیشه سعی شده این ستم را لاپوشانی کنند و بگویند همه چیز گل و بلبل است، بگویند آنهایی که در عسلویه وضعشان خوب نیست لابد کارگرانِ بیسواد و بیتخصص هستند وگرنه مهندسان نفت و درسخواندهها که در رفاه هستند و حقوقشان از همهی کارمندان دولت بیشتر است!
یک کارگر، در واقع یک مهندس- کارگر که بعد از چندین سال کار تاسیسات صنعتی کردن، همچنان یک «کارگر پیمانکاری» و بینصیب از تحرک شغلی و طبقاتی است (نمیتواند جایگاه خود را ارتقا بخشد و جای هیچ پیشرفتی ندارد) با ناراحتی بسیار میگوید:
«جوری وانمود میکنند که گویا همهی ما ارکان ثالثیها، یک مشت کارگر بیسواد هستیم و خیلی لطف کردهاند که در پروژههای نفتی به ما کار دادهاند! اصلاً به روی خودشان نمیآورند که بخش عظیمی از جوانان تحصیلکرده و فارغالتحصیلان دانشگاهی را انداختهاند زیر دست شرکتهای دلالی و پیمانکاری و برای یک لقمه نان، این جوانان را به استثمار کشاندهاند! من مدرک مهندسی دارم، چرا باید ارکان ثالثی و پیمانکاری باشم؛ مگر من چه چیزی کمتر از یک رسمی نفت دارم که با همین مدرک، پشت میز و زیر کولر نشسته و پول پارو میکند؟!»
او خودش به این سوالات دردناک پاسخ میدهد: میدانید من چه کم دارم، فامیل یا بستگان قدرمند که در دولت یا مجلس باشند و بتوانند دست من را به عنوان کارمند رسمی بند کنند! مدیران دولتی، افراد فامیل و وابستگانشان را میآورند و به عنوان کارمند رسمی به سیستم میچسبانند؛ ولی ما تحصیلکردهها باید همچنان بینصیب و بیروزی بمانیم!
فقط کمی «عدالت»!
آنچه کارگران عسلویه میخواهند، فقط کمی عدالت است، عدالتی که به نظر میرسد در سادهترین و ابتداییترین تفسیر از آن مخدوش شده است؛ هیچ جوره نمیشود این نظام طبقاتی نفت را به عدالت نزدیک کرد؛ حالا بعد از اعتراض گسترده برای همین عدالتِ از دست رفته، بازهم مسیر را منحرف کردهاند و میگویند: خواستههای معترضان همین است که رسمیها میگویند! کافیست به یک بیانیه که در رسانههای نفتی از جانب مثلاً معترضان منتشر شده توجه کنیم:
« سه مطالبه مهم پرسنل نفت از دولت سیزدهم؛ مطالبه چهارم نیز بزودی منتشر میشود؛ اولین مطالبه پرسنل و متخصصین نفت از رئیس جمهور منتخب ملت ایران، انتخاب وزیر نفتی کاردان است. دومین مطالبه پرسنل و متخصصین نفت از رئیس جمهور منتخب ملت ایران، رسیدگی به وضعیت پرسنل نفت است. سومین مطالبه پرسنل و متخصصین نفت از دولت سیزدهم، رفع محدودیت تعدیل مدرک کارکنان است.»
در این رسانهها، خیلی چیزها را نمیگویند؛ جای حرفها و درد دلهای «کارگران واقعی»، «کارگران اصیل و بیپشتوانه» خالیست!
در بیانیهها و متنهای منتشر شده در این رسانههای به اصطلاح نفتی، هیچ اشارهای به مهمترین خواستهی معترضان در اردوگاههای کار اجباری عسلویه و کنگان نشده است؛ به آن عدالت از دست رفته که در دمای ۴۰ یا ۵۰ درجهی جنوب، کارگران به پای آن ایستادند و خطاب به فرادستان آن را مطالبه کردند؛ اما دریغ بسیار که به گفتهی یک کارگر عسلویه، نتیجه آن شد که میبینیم، همه چیز را به نام خودشان مصادره کردند؛ بازهم اعتراض فرودستان، موجب بهرهبرداری بالادستیها، تکنوکراتها و برخورداران شد؛ بازهم «اینها» با هزینه دادن و بلک لیست شدن «کاشتند» و «آنها» با همدستی نمایندگان مجلس و قدرتمندان «برداشتند»!
گزارش: نسرین هزاره مقدم