خبرگزاری کار ایران

آیدین آغداشلو:

حیثیت اجتماعی‌ام را مدیون روزنامه‌نگارانم / من ستایش‌شده‌ترین روشنفکر روزگارم

حیثیت اجتماعی‌ام را مدیون روزنامه‌نگارانم / من ستایش‌شده‌ترین روشنفکر روزگارم
کد خبر : ۲۲۸۶۲۶

تنها نقاشی هستم که وقتی در خیابان راه می‌روم؛ مرا می‌شناسند از حاصل عمرم هم افسرده نیستم چراکه پوچ نبوده و در این سال‌ها کارهای بسیار انجام داده‌ام و شاگردان زیادی پرورش داده‌ام.

آیدین آغداشلو در نشستی با حضور رسانه‌ها گفت: من ستایش‌شده‌ترین روشنفکر روزگارم. تنها نقاشی هستم که وقتی در خیابان راه می‌روم؛ مرا می‌شناسند از حاصل عمرم هم افسرده نیستم چراکه پوچ نبوده و در این سال‌ها کارهای بسیار انجام داده‌ام و شاگردان زیادی پرورش داده‌ام. او از انتشار سه مجلد از مجموعه مقالاتش در آینده نزدیک خبر داد.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ نشست خبری آغداشلو صبح امروز(۸ آذر) در گالری اثر برگزار شد. در این نشست امید تهرانی(مدیر گالری اثر) درباره شکل‌گیری این گالری اظهار داشت: از سه سال پیش پیشنهاد نمایشگاه را با آیدین آغداشلو مطرح کردم. یک سال اول به این گذشت که آغداشلو را بعداز گذشت ۴۰ سال راضی به برگزاری این نمایشگاه کنم. بعد از رضایت وی تلاش زیادی کردیم که آثار را جمع‌آوری کنیم.

وی در رابطه با قیمت آثار آغداشلو گفت: با برگزاری این نمایشگاه می‌توانیم وظایف یک گالری‌دار را روشن کنیم. گالری‌دار باید مارکتینگ هنرمند را کنترل کند. دوست دارم بازدیدکنندگان لیست قیمت آثار را ببینند. برای بسیاری از افراد موضوع قیمت‌ها روشن نبود. قیمت آثار یک لته‌ای از ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون و کارهای دو لته‌ای از ۲۰۰تا ۲۵۰ میلیون متغیر است که همه‌ی کارها تاکنون فروش رفته و به دست مجموعه‌داران جدی رسیده است.

در این نشست؛ آیدین آغداشلو با اشاره به اینکه برای این نمایشگاه برنامه‌ای از قبل تدارک ندیده بودم؛ اظهار داشت: هر کاری که تمام می‌شود آن را می‌فروشم در نتیجه تعداد کاری برای این نمایشگاه نداشتم. بعد از پذیرفتن این نمایشگاه عمده این کارها را در یک سال گذشته انجام دادم و جمع‌آوری کردم. در واقع هیچ نقاشی را برای فروش به علاقه‌مندان معمولم انجام ندادم تمام وقتم صرف این نقاشی‌ها شد.

وی در ادامه افزود: نقاشی‌های این نمایشگاه خیلی خاص بود و با همیشه فرق می‌کرد. سعی کردم طوری نقاشی کنم که اگر از من حتی یک اثر هم باقی ماند همه خصلت‌های ۶۰ ساله کاری من را داشته باشد. نمی‌دانم در این زمینه چقدر موفق بودم اما روی این آثار وسواس خاصی داشتم.

این نقاش درباره اینکه چرا بعد از ۴۰ سال تصمیم به برگزاری نمایشگاه گرفته؛ گفت: در این سال‌ها تک تک نقاشی کردم و فروختم و به این شکل زندگی گذراندم. درباره نمایشگاه همیشه تصور داشتم که نمایشگاه اعلام کارهای جدید یک نقاش است نه تکرار کارهای قبل. وقتی هنرمند به یک رویکرد جدید می‌رسد نمایشگاه می‌گذارد مثل نمایشگاه اول من که ۴۰ سال پیش بر همین مبنا بود که می‌خواستم اعلام حضور کنم.

وی در ادامه داد: نمایشگاه شامل جدیدترین کارهایم است که تفاوت اساسی با کارهای قبل دارد. تنها جای تابلوی «شفاعت فرشتگان» خالی است که باید در اینجا قرار می‌گرفت اما متأسفانه مجموعه‌دار آن در دبی نتوانست تابلو را برساند.

آغداشلو با بیان اینکه عمر من با عمر مدرنیست ایران یکی است؛ اظهار داشت: با اینکه مدرنیست نبودم و کارم متفاوت بود، فکر می‌کنم موزه هنرهای ایران طبیعتاً باید یک نمایشگاه از آثار من می‌گذاشت در نتیجه من ناچار نبودم که کارها را از این طرف و آن طرف به امانت بگیرم شاید به دلایلی که در دولت‌های مختلف موضع های متفاوتی درباره من و کارهایم گرفته شد و علاقمند به محبوبیت در دولت‌ها نبودم این اتفاق افتاد. همیشه یک جور مسالمت‌آمیز با دولت در کنار هم زندگی کردیم.

وی با اشاره به اینکه هیچ وقت نمایشگاه، فروش، معرفی شدن و تحسین شدن برایم اولویت نداشت؛ افزود: این چیزها هنوز هم برای من اولویت ندارد اما فکر کردم باید بعد از مدتی که کار کردم به مردمی که نان من را دادند نامه اعمالم را نشان دهم و بگویم کار من این بوده. این نمایشگاه به گونه‌ای ای نامه اعمال من است.

آغداشلو افزود: نشریه آبان مجموعه مقالات من را در هشت جلد کتاب منتشر می‌کند که سه جلد کتاب از مجموعه نقاشی‌ها تاکنون بیرون آمده و سه جلد کارهای دیگر من اعم از مرمت و خوشنویسی در دست انتشار است و با وجود این نمایشگاه فکر می‌کنم نامه اعمالم تکمیل شده باشد و حالا فکر می‌کنم می‌توانم بروم.

وی ادامه داد: در همه ایام در این مملکت ماندم در ایام بیکاری و جنگ و بی‌پولی. از نظر خودم این یک جور تصفیه حساب است. باید از ارباب جراید تشکر کنم من حیثیت اجتماعی خودم را مدیون روزنامه‌نگاران هستم. این هشت جلد کتاب همه مجموعه مقالاتی است که در روزنامه‌ها از من منتشر شده است و گرنه من هرگز کتابی منتشر نکرده‌ام.

این نقاش در رابطه با نمایشگاه اظهار داشت: این نمایشگاه دارای ۱۲ نقاشی و یک مجسمه است. مطالبی که در مورد نمایشگاه نوشته شده؛ مختلف است. نکته جالب برای من این بود که تابه حال در مورد کارهای من کسی خودم را از هنرم جدا نکرده است اگر تأیید یا تحسین شدم در رابطه با خودم و اثرم بوده است و مرا هرگز از نقاشی جدا نکردند. روزنامه‌نگاران در طی این سال‌ها به مسائل مختلفی اشاره کردند طوری که نقاشی‌هایم زیر سایه شخصیتم قرار گرفته بود.

وی ادامه داد: در این نقاشی‌ها نوعی رازورزی وجوددارد مسأله اصلی برای من، همیشه این بوده که همه چیز در نقاشی یک اثر گرانبها به وجود بیاورد به طوری که زوالش هم معنی پیدا کند. امیدوارم این نقاشی‌ها لایه های متعددی داشته باشد.

آغداشلو با بیان اینکه خیلی سعی نمی‌کنم بین خودم و مخاطب ایجاد کنم؛ اظهار داشت: هیچ وقت عمداً سعی نمی‌کنم فاصله ای ایجاد کنم که پیچیده و خاص به نظر بیاید اما گاهی این اتفاق می‌افتد مثل تابلوی معما که حتی خودم هم نمی‌توانم آن را حل کنم.

وی در پاسخ به این سوال که تفاوت نگاهی که با زمان خود داشتید چقدر سختی پیش آورد که به عنوان یک هنرمند بتوانید خود را تثبیت کنید؟ گفت: خیلی خیلی سخت گذشت. مستقل ماندن بسیار دشوار است. بر من دوزخی گذشت که از معنای «خود» محافظت کنم و در جریان‌های روز خودم را رها نکنم. علت اینکه دانشکده هنرهای زیبا را رها کردم این بود که مدرنیست معنای خاصی داشت، اگر مدرنیست نبودید به مخاطره می‌افتادید که چی هستید؟ آن زمان فکر می‌کردم هر کسی که حرفی برای گفتن داشته باشد می‌تواند آن را بزند هنرمندان خودشان روی آثار و سبک‌ها اسم نگذاشتند بلکه دیگران این کار را کردند.

وی ادامه داد: من بهای آن را دادم که من سوررئالیست نیستم و همه کارهایم خوداگاه است گاهی ممکن است به ناخودآگاهم نقد زده شود اما در اصل همه آنها خودآگاه است. من مثل دالی نیستم که خواب ببینم و آن را نقاشی کنم.

وی با اشاره به اینکه کارهایی که در طول این سال‌ها کشیدم با پیش‌فرض‌ها یکی نبوده؛ اظهار داشت: آدم براساس جدول‌بندی دیگران زندگی نمی‌کند. هر هنرمند محور کار خودش را بر یک زمزمه می‌گذارد. امر زمزمه برای من اصل است و بقیه فرع است. این زمزمه را هنوز هم ادامه می‌دهم. باید بگویم که خیلی سخت گذشت تا قبول شدم به عنوان یک نقاش پرکار. هر چند سخت گذشت خوش هم گذشت چراکه این قفسه‌بندی ها هرگز نتوانست مانع من شود.

آغداشلو با اشاره به اینک در حال حاضر دوران افسردگی را طی می‌کنم؛ گفت: باید بگویم مبنای افسردگی من کنش مستقیم دولت به من نبوده است. من ستایش‌شده‌ترین روشنفکر روزگارم. تنها نقاشی هستم که وقتی در خیابان راه می‌روم مرا می شناسند از حاصل عمرم هم افسرده نیستم چراکه پوچ نبوده و در این سال‌ها کارهای بسیار انجام داده‌ام و شاگردان زیادی پرورش داده‌ام.

وی ادامه داد: افسردگی من دلایل شخصی دارد و عنصر کار زیاد و سن زیاد می‌تواند از دلایل آن باشد. در این سال ها زیاد کار کردم، خسته شدم. سنم بالا رفته، بی‌حوصله ‌ام. سال‌های جنگ و گمنامی و بی پولی را در ایران ماندم حالا فکر می‌کنم زمانی رسیده است که در پارکی بنشینم و به پرندگان و سنجاب‌ها غذا بدهم.

وی با اشاره به انهدام خاطرات که نام نمایشگاه است؛ اظهار داشت: در این سال‌ها زیاد دوره‌ای کار نکردم وقتی این حس به وجود آ‌مد که هر چیز زیبایی از بین رفتنی است و حیف است که از بین برود؛ اولین نقاشی‌هایم را کشیدم. اگر پیام انهدام و چه حیف و چرا، منتقل نمی‌شد دیگر حرفی برای گفتن نداشتم. ما قادر به توضیح دادن چرخه حیات نیستیم.

وی با اشاره به رفتن خود گفت: لطفی که شامل حال من شده بیش از چیزی است که هستم. ماندن یا رفتن همیشه مسأله است. با رفتنم که البته موقت است نمی‌خواهم چیزی را به رخ کسی بکشم. فکر می‌کنم من و امثال من نباید به خودمان ببالیم و رفتن و سفرمان مانند برخواستن گنجشککی از قله کوهی است و در هیچ جایی چیزی تکان نمی‌خورد، تنها شاید در دراز مدت یک جای خالی حس شود.

وی در پاسخ به این سوال که چرا یک هنرمند نیم قرن از عمرش را به تجلیل از هنر می‌پردازد؛ گفت: نمی‌دانم!

ارسال نظر
پیشنهاد امروز