افسوس کیوان ساکت از سیاستهای نادرست موسیقی؛
چرا آلبوم پورعطایی منتشر نمیشود؟
دوتارنواز خراسانی روز گذشته به خاک سپرده شد قبل از آنکه آلبوم تصویریاش به همراه سالار عقیلی که مدتهاست در ممیزی ارشاد مانده؛ مجال نشر بیابد.
کیوان ساکت(نوازنده تار و سهتار)؛ صدا و سیما را یکی از عوامل مهم و اساسی در کمک به عدم آگاهی و شناخت مخاطبان از موسیقی و فرهنگ ایرانی و باعثمهجور ماندن موسیقی ایرانی عنوان کرد. ساکت آلبومی هم با همکاری غلامعلی پورعطایی و سالار عقیلی دارد که در ارشاد باقی مانده و مجوز نشر نیافته است. گفتگوی این نوازنده با ایلنا در ادامه میآید.
وضعیت اینروزهای موسیقی چگونه است و مهجور ماندن موسیقی ایرانی چه اندازه به ذاتش برمیگردد؟
دلایل و آسیبشناسی جذب یا عدم جذب مخاطب توسط موسیقی سنتی دلایل بسیاری دارد و نمیتوان دلیل این مساله را صرفا به دوش هنرمندان گذاشت. اما باید اذعان کرد که صدا و سیما به عنوان یک نهاد بسیار تاثیرگذار برای مخاطبان هفتاد میلیونی ایرانی و حتی خارج از مرزها نقشی بس اساسی در این مساله دارد.
در دوران اخیر رسانههای اجتماعی و در راس آنها صدا و سیما نقشی تعیین کننده در سلیقه عمومی مردم داشتهاند. میتوان به درستی گفت که این رسانه در روزگار ما نقش بسیار مهم و اساسی در مهجور ماندن موسیقی اصیل و باشکوه ایرانی و بهطور کلی فرهنگ ایرانی داشته چراکه در این نهاد؛ افرادی در حوزه موسیقی به کار گمارده شدهاند که غالبا یا فاقد صلاحیت کافی هستند یا از حوزههای دیگری وارد شدهاند و دغدغهشان موسیقی نیست و پرواضح است نتیجهی کار چیست. همانکه سالهاست مشاهده میکنیم.
متاسفانه رسانه ملی با اعمال اصولی مانند عدم نشان دادن سازهای موسیقی ملی و مرزبندی نکردن برنامههای موسیقیایی و پخش نادرست برنامههای موسیقی که میتوانند مفید باشند آنهم در ساعات کممخاطبی چون ساعات دیرهنگام شبانه و گاها نیمهشب، گامی در جهت ارتقای سطح آگاهی و شناخت مردم برنداشته است. در این فضا چطور انتظار داریم که مردم موسیقی خوب را بشناسند و از آن حمایت کنند یا برای رفع نیازهای خود به موسیقیهایی گوش کنند که اغلب با فرهنگ ما ممکن است تجانس داشته باشد. بنابراین نمیتوان گفت که موسیقی ملی ایران مهجور مانده است بلکه در دوران اخیر که صدا و سیما تاثیرگذاری شگرفی بر اذهان عمومی دارد و نقش تعیینکننده در موفقیت یا عدم موفقیت هنر داشته است، به وظیفه خود در قبال پرورش اذهان جامعه توجه نداشته و این از مدیریت ناصحیح نشات میگیرد.
اما یکی دیگر از دلایل مهجور ماندن موسیقی ایرانی در سالهای اخیر به اجراهای کمکیفیت و بیکیفیت هنرمندان موسیقی ایرانی برمیگردد که باعثریزش مخاطب شده است. یکی دیگر از اتفاقاتی که متاسفانه مشاهده شده؛ این است که هنرمندان سرشناس برای اجرای آثار خود از نوازندگان درجه چندم صرفا برای صرفهجویی در هزینهها استفاده میکنند که این مساله نیز موجب تنزل اجراها شده است.
موسیقی ملی ایرانی چه اندازه پویا و منعطف با روز حرکت کرده؟
موسیقی ایرانی مانند هر هنر دیگری یک پدیده اجتماعیست. انسان نیز یک موجود اجتماعیست. موسیقی و انسان از هم جدا نیستند، منتها در شرایط معاصر که هنوز تکلیف موسیقی مشخص نشده و حدودا هنرمندان این عرصه شش ماه از سال را بیکار هستند، انتظار اینکه موسیقی که سالها زیرفشار و تحمل انواع ناملایمات بوده؛ تکامل پیدا کند که البته پیدا کرده است و انتظار اینکه این موسیقی به سرعت راه خود را ادامه دهد؛ انتظاریست از واقعیت به دور.
کدام دوره در موسیقی ملی ایرانی را میتوان نقطه اوج آن معرفی کرد؟
تنها دورهای که به همت بزرگان و گرانسنگانی چون استادان وزیری، روحالله خالقی، مرتضی محجوبی، رهی معیری، غلامحسین بنان و تعدادی دیگر از بزرگان موسیقی برنامهای بنام " گلهای جاویدان " ساخته و تهیه میشد که به نظر من دوران طلایی موسیقی ملی ایران است.
آیا با روند فعلی؛ موسیقی ملی برای آیندگان ارمغانی خواهد داشت؟
موسیقی و فرهنگ ایران در طول هزار و اندی سال نشان داده است که هر زمان در شرایط سخت گرفتار شده از روزنهای دیگر و با قدرت بیشتر و شور و شوق مضاعف به پراکنده کردن فرهنگ و. هنر ایران ادامه داده؛ مطمئنا این هنر برای آیندگان ارمغانی گرانبها خواهد داشت اما باید باور کردن بخش زیادی از استعدادها از دست میرود.
آیا وقت آن نرسیده که باور کنیم موسیقی ملی ایرانی حاکمیت خود را از دست داده و دیگر انواع موسیقی ازجمله پاپ این حاکمیت را بدست آورده؟
موسیقی ملی ایران موسیقی بس فاخر، شریف، مقدس و سراسر مفاهیم انسانی و عاطفی است، منتها به مصداق این مصرع حافظ که " تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی " موسیقی ایرانی موسیقی خاصی است که احتیاج به تربیت شنیداری و آمادگی شنونده برای درک رمز و رازها و لطایف و رموزی دارد که در این موسیقی موج میزند.
موسیقی پاپ موسیقی است که مفاهیم سادهتر و ابتداییتری را بیان میکند بنابراین راحتتر برای توده مردمی که با موسیقی جدی انس و الفت کمتری دارند، قابل درک است چراکه مفاهیم آنرا براحتی درک میکنند. البته این به معنی کمارزش بودن موسیقی پاپ نیست. هر موسیقی زیباییهای خاص خودش را داراست. موسیقی ملی ایران مانند هر هنر فاخر دیگری نیازمند آمادهسازی برای درک مخاطب است.
آخرین کنسرت شما در کرمانشاه برخلاف وعدهها برگزار نشد؛ دلیل آن چه بود؟
متاسفانه باتوجه به وعده مسوولان که قرار بود چهار سانس اجرا در کرمانشاه داشته باشیم در کمال تعجب دو سانس بیشتر اجازه اجرا داده نشد. این درحالی بود که استقبال بسیاری از گروه من شده بود و اینکه به ما اجازه اجرای بیشتر داده نشد؛ برایم عجیب است. در این برنامه؛ اعضای گروه بهنام ابوالقاسم، علی احمدی، اشکان مرادی، وحید سلیمانی نژاد، کیارش ساکت، سالار زمانیان، علیاکبر خادم، مهدی غلامی و سالار عقیلی بهعنوان خواننده حضور داشتند که همگی به بهترین شکل در اجرای این کنسرت سهیم بودند.
برنامههای آتی شما در حوزه آهنگسازی، اجرای کنسرت و آموزش چیست؟
هماکنون در تدارک و برنامهریزی برای برگزاری کنسرت در شهرستانها هستم، قرار بود چهارم و دوازدهم مهرماه در رشت با خوانندگی رضا فلاحی که از خوانندگان محلی استان مازندران است؛ کنسرت داشته باشیم که در کمال تعجب به من مجوز کنسرت داده نشد. عجیب نیست که اجرا در کشورهای بیگانه از اجرا در وطن خود راحتتر باشد. در آیندهای نه چندان دور هم در کانادا و… کنسرت خواهم داشت.
کتاب " گزیده ردیف کاربردی " از آثار تازهام به زودی منتشر میشود. این کتاب در مراحل نهایی قرار دارد و شامل ۴۰ صفحه است. ردیفهایی که امروزه تدریس میشود کاربردی نیستند و فقط جنبه آموزشی دارند. به همین دلیل این کتاب که برای هنرجویان دوره متوسطه درنظر گرفته شده شامل ردیفهایی است که برای هنرجویان هم جنبه آموزشی و هم جنبه اجرایی دارد یعنی میتوانند در جمع دوستان در اجراهای دانشجویی یا اجراهای جدیتر از این ردیف و جملههای آوازی آن به خوبی استفاده کنند. هدفم این بوده که این کتاب مختصر و مفید باشد تا هنرجویان سریع و بدون دلزدگی گوشههای مهم موسیقی ایرانی را یاد بگیرند.
متاسفانه یک آلبوم تصویری هم بهمراه استاد زندهیاد غلامعلی پورعطایی(نوازنده دوتار و استاد آوازهای عارفانه و عاشقانه خراسان و پیشکسوت موسیقی نواحی ایران) به همراه سالار عقیلی؛ مدت زمان بسیاری است که در ممیزی ارشاد مانده است و دلیل آن را هم نمیدانم.
یکی از آرزوهای زندهیاد غلامعلی پورعطایی دیدن این آلبوم بود که متاسفانه محقق نشد. من به نوبه خودم ضایعه درگذشت ایشان را به جامعه موسیقی کشور و خانواده گرامی ایشان تسلیت عرض میکنم.
گفتگو از: علی جزایری