اکشنهای منتقدانه هنرمندان معاصر ایران و خشم جهانی به ترامپ
همچنان تب انتخابات در آمریکا تند است و دنیا برشی نوظهور از فرهنگ آمریکایی میبیند؛ درست در چنین روزهایی نمایشگاهی متفاوت در گالری طراحان آزاد به ابتکار تکین آغداشلو با عنوان «گسست محسوس» به نمایش درآمد که تاثیر هنر آمریکایی پس از جنگ جهانی دوم را بر هنرمندان ایرانی روایت کرد.
به گزارش ایلنا، آثاری از ۱۳ هنرمند از سه نسل؛ که اگر امثال یکتایی و شیشه گران در دهه ۵۰ خورشیدی تلاش کردند فرمهای آنور آبی را از جان مایه خویش عبور دهند، هنرمندانی مانند هدی زرباف یا امیر کمند و رضا آرامش در دهه ۸۰ و ۹۰ خورشیدی به نقدهای تند و تیزی رسیده اند؛ البته این میان از ستایش هنرمندان پیشروی آمریکایی نیز غافل نبودند و خوبیهای آن فرهنگ را هم دیدند یکی مثل اندی وارهول یا سنتهای زیبای عکس خانوادگی.
روزهای میانی آبان ماه، پای که به گالری طراحان آزاد میگذاشتی در نقطه مرکزی و کانونی، مجسمهای چوبی، نگاهها را به خود جلب میکرد که خشم جامعه جهانی از دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا را به خوبی بارتاب میداد: ترامپ توسط حیوانی که نقشه کره زمین روی تن آن تصویر شده در حال گاز گرفته شدن و حتی بلعیدن است و پاهای خونآلود او از یک خشم افسار گسیخته روایت میکند؛ این اثر امیر کمند در کنار مجسمه دیگرش، یک بوکسور مو مشکی قرار دارد کهگر چه پای چشم راست او ضربهای مهلک خورده اما او آماده و روپا، مشتی دیگر پرتاب کرده و مقاومت ادامه دارد.
این دو مجسمه روی یک پایه کنار هم قرار دارند؛ گویا یک جور داستان در حال روایت است، رنگهای تند، سوژههای پاپ شرقی و غربی و زاویه نگاهی طنزگونه، گاه طنز تلخ و گزنده که آثار این هنرمند را مورد توجه قرار میدهد.
با توصیف همین یک اثر شاید دیگری نیازی نباشد درباره عنوان نمایشگاه چندان توضیحی داد: «گسست محسوس» هر چند که همه آثار این قدر تند اعتراضی نیستند و تکین آغداشلو سعی کرده با توجه به هنجارهای اجتماعی، نگاهی جستجوگرانه و پژوهش محور به تاثیر هنر آمریکایی بر هنر ایرانی انجام دهد.
در این نمایشگاه آثاری از رضا آرامش، سینا چوپانی، قاسم حاجی زاده، خسرو حسن زاده، هدی زرباف، کوروش شیشه گران، طلا مدنی، امیر کمند، هومن مرتضوی، فرهاد مشیری، شیرین علی آبادی، محمد رضا میرزایی، نیکزاد نجومی و منوچهر یکتایی به نمایش بود. مرور نام هنرمندان حاضر در این نمایشگاه کافی ست تا تنوع نگاهها در این نمایشگاه به وضوح به رخ کشیده شود و همچنین ارائه آثار در مدیومهای مختلف هنری در زمره جذابیتهای آن بود.
شاید نخستین پرسش خواننده این متن این باشد که چرا هنرمندان ایرانی باید از هنر آمریکا تاثیر گرفته باشند که این یک واقعیت تاریخ هنری دارد. تکین آغداشلو که خود هنرمند و طراح متولد تهران، فارغ التحصیل کارشناسی هنرهای تجسمی از دانشگاه رایرسون تورنتو و برنده جایزه اینتر اکسس و سیمپاتیکو در رشته هنرهای نیو مدیا است و این سومین نمایشگاهی ست که کیوریتوری میکند، در این باره میگوید: «بعد از جنگ جهانی دوم اروپا وارد دوران بازسازی خود - هم از نظر فکری و هم فیزیکی - میشود. اما در آمریکا که به نسبت بقیه جهان صنعتی از ویرانی جنگ جان سالم به در برده شرایط متفاوت بود. هنرمندان اروپایی زیادی به آمریکا مهاجرت میکنند و جهش اقتصادی آمریکا باعث پیشرفت و رونق بیشتر هنر تجسمی میشود. این در واقع زمینهساز آغاز دوران طلایی هنر آمریکا میشود و به طبع پایتخت هنر از اروپا به آمریکا و نیویورک منتقل میشود و آموزههای هنری آنجا در جهان تسری مییابد.»
او درباره چرایی برپایی چنین نمایشگاهی توضیح داد: «گذشته از روابط حساس و چالش برانگیز ایران و آمریکا در یک قرن گذشته و به ویژه بعد از انقلاب، شاید گفتن این اغراق نباشد که انتخابات ریاست جمهوری امسال آمریکا برای ایران به اندازه خود آمریکا اهمیت دارد. برای من هم جالب بود در این آبان تاریخی و حساس نگاهی داشته باشم به روابط این دو کشور از دریچه هنر. همزمانی سالگرد اشغال سفارت آمریکا و انتخابات این کشور برای من بسیار نمادین و جالب بود. حتی ابتدا امکان برگزاری این نمایشگاه در مکانی نزدیک سفارت سابق آمریکا در تهران را بررسی کردم. اتفاقا یکی از گالریهای مهم تهران پشت این سفارت واقع شده اما در نهایت گالری طراحان آزاد این امکان رو فراهم کردند که جا دارد از خانم شرفجهان مدیر محترم این گالری تشکر کنم.»
در میان آثار نمایشگاه سه اثر از هنرمندان معاصر توجهات بسیار گرفت؛ کار پلنگ صورتی هدا زرباف که نقدی ست به صنعت سرگرمیسازی و هالیوودیسم؛ دو کاراکتر مشهور روبروی هم نشسته و اعضای دورنی مانند محتویات شکم خود را بیرون ریختهاند که به طبع مشمئز کننده است؛ یا کلاژ عکس رضا آرامش از مجموعه «اکشنها»، که هنرمند نگاهی دارد به بدرفتاری نظامیان اشغالگر آمریکایی با اسیران عراقی. این عکس به طور خاص به واقعهای در سال ۲۰۰۳ میپردازد که سربازان آمریکایی چند اسیر عراقی را برای اعراب و تحقیر به طور عریان در خیابانهای بغداد میگردانند. واقعهای که به طور اتفاقی توسط خبرنگاران نروژی حاضر در عراق ثبت و مستند شد و آرامش آن را به زبان شخصی خویش ارائه داده است و کار سوم اثر مشترک فرهاد مشیری و همسر درگذشتهاش شیرین علی آبادی که ۱۵ سال پیش خلق شده و با کنار هم چیدن چند شوینده رنگ و وارنگ خارجی تلاش دارد فرهنگ مصرف گرایی و سرمایه داری در ینگه دنیا را به سخره گیرد.
پرسش متداول چنین نمایشگاههایی این است که معیار انتخاب هنرمندان برای این دورهمی هنری چه بوده است؟
تکین آغداشلو گفت: «من برای این نمایشگاه یک دوره مطالعه و کار پژوهشی تاریخی و تئوریک کردم تا بتوانم متناسب با امکانات و محدودیتهای موجود مجموعهای را انتخاب کنم و نمایش دهم که نماینده سبکها، دیدگاهها و نسلهای مختلف هنر ایران باشد. البته تاثیرگذاری فرهنگ و هنر آمریکا روی ایران، و به طور کلی جهان، به قدری گسترده هست که شاید کل فضای موزه هنرهای معاصر تهران را هم به این موضوع اختصاص دهیم باز کافی نباشد. اما به نظر خودم مجموعه خوبی جمع شد. در روند انتخاب دهها هنرمند مورد نظر من بودند که در یک پروسه حذفی با توجه به در دسترس بودن آثار و ارتباط آنها و امکانات نمایش به مجموعه حاضر رسیدیم.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا از منوچهر یکتایی تا هنرمند جوانی مانند هدا زرباف، نگاه به هنر آمریکایی نزد هنرمندان ایرانی تغییر معناداری کرده است، پاسخ داد: «حتما این تغییرات محسوس است اما بخش عمدهای از این تغییرات برمیگردد به تغییرات در خود هنر تجسمی در طی نسلها. طبیعتا حضور مدیومهای جدید و همچنین تحولات اجتماعی گسترده در طی دهههای گذشته روی هنر که در ذاتاش باید سیال و تحولپذیر باشد تاثیرات زیادی میگذارد. همچنین بازار هنر و نقش سرمایه را نمیتوان در تحولات هنر نادیده گرفت. اما میتوان گفت تغییری در میزان الهامگیری انجام نشده و همچنان پررنگ ادامه دارد.»
رزیتا شرف جهان مدیر گالری طراحان آزاد نیز درباره برگزاری نمایشگاه گسست محسوس گفت: موضوع این نمایشگاه درخور توجه است، زیرا هرچند که ما همیشه از تأثیر هنر غرب بر هنر ایران صحبت کردهایم، اما هیچوقت بهطور روشن از تأثیر هنر امریکا بر هنر ایران صحبت نشده است. شاید در دورهای هنر ایران تحت تأثیر اروپا بود اما در دورههایی به شکل کاملاً واضح تحت تأثیر هنر امریکا قرار گرفت. درباره این مسئله هیچوقت پژوهشی صورت نگرفته بود و به نظرم این نمایشگاه میتواند شروعی برای پاسخ دادن به سوالاتی در این زمینه باشد.