در نشست «گسترش زبان و ادبیات فارسی در جهان و معرفی بهتر ایران» مطرح شد
ترویج زبان فارسی سبب ترویج تفکر ایرانی و اسلامی میشود
ایوب دهقانکار ضمن بیان این که کشورها به اهمیت زبان و اثرگذاری آن در سایر عرصهها پی بردند گفت: از این رو بسیاری از کشورها در پی گسترش زبان خود برآمدند. در کشور ما نیز اقدامات خوب به ویژه در بنیاد سعدی صورت گرفته است؛ یکی از کارهایی که رایزنان فرهنگی کشور باید انجام دهند، ترویج زبان فارسی است. زیرا با ترویج زبان فارسی جهانبینی فارسی، تفکر ایرانی و اسلامی را در کنار زبان با سهولت انتقال میهیم.
به گزارش ایلنا، نشست «گسترش زبان و ادبیات فارسی در جهان و معرفی بهتر ایران» از سلسله نشستهای موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران به مناسبت بیستوهشتمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، (بیستوششم آبان ماه) با حضور دکتر ایوب دهقانکار، دکتر رضا مرادصحرایی، شهروز فلاحتپیشه و مسعود حسنی برگزار شد.
مجری برنامه ابتدا زبان فارسی را زبانی دانست که به پشتوانه ادبیات سترگ آن به عنوان یکی از اصلیترین مولفههای هویت ایرانیان در گذر تاریخ، بستر انتقال دانش بشری و شکوفایی حوزه وسیعی از تمدنها بوده است.
وی گفت: این زبان در عصر طلایی تمدنهای اسلامی به زبان دوم جهان اسلام نیز بدل شد. طی قرنها به واسطه طیفهای گوناگونی از بازرگانان، امیران و عارفان در فراسوی مرزهای ایران فرهنگی نفوذ و گسترش داشت. امروزه در اثر ارتباطات و انفجار اطلاعات و رسانههای جنبی و در میدان جهانیشدن و تقابل فرهنگها و با وجود هجمههای هولناک تاریخی و سیاسی رقیبان، همچنان بهعنوان یک زبان زنده و پویا خودنمایی میکند. فعالیت در عرصه گسترش زبان فارسی ما را بر این میدارد که هرچه بیشتر و ژرفتر در اتخاذ سیاستها و راهبردهای مربوط به این حوزه مصمم باشیم.
او بحث را با سؤال از دکتر دهقانکار آغاز کرد و پرسید: در سیاست خارجی سه حوزه اصلی ملاحظات سیاسی، اقتصادی و امنیتی جزو اصلیترین ملاحظات علمی بودهاند. اخیرا متخصصین علم روابط بینالملل، فرهنگ و مولفههای فرهنگی را به عنوان چهارمین ملاحظه در عصر جدید در نظر میگیرند. سؤال این است که در هر یک از ملاحظات سهگانه ذکر شده تعارضاتی وجود داشته است. اینجاست که دیپلماسی عمومی و فرهنگی نقش فعالی به خود میگیرد و طراحی راهبردی را مطالبه میکند. بفرمایید که در زمینه گسترش قدرت نرم مهمترین عوامل کدامها میتوانند باشند و نهادهای فرهنگی بینالمللی تا چه اندازه از فرصتهای خود در این حوزه میتوانند استفاده کنند؟
ایوب دهقانکار، صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد: در پاسخ به سوال شما باید اشاره کنم به تفاهمنامهای دیروز در همین مکان بین خانه کتاب و ادبیات ایران با رئیس انجمن ایرانی روابط بینالملل منعقد شد، آنجا مطرح شد که وقتی ما از روابط بینالملل صحبت میکنیم اولین چیزی که به ذهنها متبادر میشود بحث روابط سیاسی است. هم دنیا و هم کشور ما به این نتیجه رسیدهاند که نباید روابط بینالملل را محصور به روابط سیاسی کرد و مصادیق زیادی برای روابط بینالملل وجود دارد. از جمله عرصه فرهنگ که در اصطلاح تخصصیاش به دیپلماسی فرهنگی مشهور شده است. اگر این جلسه را ادامه بحث دیروز تلقی کنم و از روابط بینالملل مشخصا به دیپلماسی فرهنگی روی بیاورم به صورت خاص میشود درباره دیپلماسی فرهنگی مبتنی بر زبان صحبت کنم.
او تصریح کرد: وقتی ما میگوییم دیپلماسی فرهنگی باید یکسری مصداقهای عملیاتی برای آن پیدا کنیم که یکی از کارآمدترین و موثرترین و اثربخشترین مصادیق دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی مبتنی بر زبان است. این که چرا گسترش زبان فارسی در جهان مهم است زیرا گسترش زبان مهم است و اینکه چرا گسترش زبان مهم است به دلیل اهمیت خود زبان است.
درباره اهمیت زبان اگر بخواهم به منابع آکادمیک رفرنس بدهم بالغ بر میلیونها مطلب میتوان درباره اهمیت زبان در جهان پیدا کرد. وقتی ما درباره ساحت زبان صحبت میکنیم باید ارجاعی هم به نظریات مطرح زبانشناسان دنیا داشته باشیم. من اینجا اشاره میکنم به نوام چامسکی به عنوان یک زبانشناس مطرح دنیا که مطالعه زبان را از دو منظر بررسی میکند Internal Language و External Language. اینترنال لنگوئیج همان توانایی زبانی است که در نهاد همه انسانها به ودیعه قرار داده شده است که چامسکی به آن یک توانایی میگوید و من آن را معجزه مینامم زیرا از تمام ویژگیهای دیگر انسانی متمایز است.
مدیر عامل خانه کتاب و ادبیات اظهار کرد: موضوع بحث امروز ما اکسترنال لنگوئیج است در واقع همان گونههای مختلف زبانی است که در دنیا وجود دارد مثل زبان فارسی، عربی، انگلیسی، چینی و… مکاتب مختلف فلسفی به مسأله زبان زیاد پرداختهاند. هر مکتبی که یک تئوری را درباره ماهیت انسان، قدرت فراگیری انسان، قدرت ذهن انسان و تفکر انسان پرداخته بدون استثناء درباره زبان هم صحبتی به میان آورده و نتیجه این پرداختن به زبان، ایجاد تئوریهای مختلف است. درباره نقش و جایگاه زبان یک تئوری با عنوان تئوری نسبیت در دنیا مطرح شده و خلاصه آن این است که جهانبینی هر فرد متأثر از زبانی است که به آن زبان تکلم میکند. اما دانشمندان دیگری هم آمدند و یک ورژن از این نظریه بالاتر رفتند و تئوری جبر زمانه مطرح کردند. این بدان معناست که از نسبیت به جبر رسیدیم یعنی نه تنها اندیشه را متأثر از همان زبانی میداند که متکلم به آن زبان صحبت میکند، بلکه اندیشه را برابر با زبان دانستند نه فقط متأثر از زبان. سپس نظریه امپریالیسم زبانی مطرح شد. کار به جایی رسید که هر کس میگوید همه باید به زبان من صحبت کنند و زبان من زبان برتر است.
وی درباره چگونگی انتخاب زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالمللی اظهار کرد: اینکه زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالمللی انتخاب شد نتیجه دورهم جمع شدن زبانشناسان مختلف و بررسی زبان انگلیسی به لحاظ صرف، نحو و دستور نبود بلکه متأثر از پساجنگ جهانی دوم بود. به این دلیل که اقتصاد و قدرت آن زمان در دست کشورهای انگلیسی زبان بود. آنجا بود که نقش زبانشناسان، شناخته شد و بعد از اینکه دنیا به ثبات رسید جنگ سرد شروع شد و سپس متخصصین آموزش زبان یک کار عظیم فرهنگی را در جایگاه خودشان به راه انداختند و در نتیجه این حرکت تعداد کتابهایی که در زمینه آموزش زبان منتشر شد چندهزار برابر شد. این است که با توجه به اهمیتی که زبان دارد تمام دنیا به این اهمیت پی بردند و در درجه اول بر صیانت از زبان و در درجه بعد روی آموزش زبان کار کردند و در کشور ما هم به لطف حضور متخصصین حوزه آموزش زبان اقدامات خیلی خوبی در این زمینه مشخصا در بنیاد سعدی صورت گرفته است و قطعا باید حمایت مادی و معنوی از این بنیاد سعدی به دلیل رسالتی که در گسترش زبان فارسی در دنیا دارد به حد اعلا برسد.
دبیر نشست در ادامه از دهقانکار سوال کرد که اوایل صحبتتان به دیپلماسی فرهنگی اشاره کردید، نقش سمنها و سازمانهای بینالمللی و تاثیری که بر دیپلماسی فرهنگی دارند چیست؟ با توجه به اینکه ما به اندازه رقبای فرهنگیمان نتوانستهایم از این ظرفیت استفاده کنیم، به نظر شما چه راهکاری را میتوان در این حوزه اتخاذ کرد که ثمرات بیشتری داشته باشد؟
دهقانکار بیان کرد: اکنون دولتها و سیاستمداران به این نتیجه رسیدهاند که نقش دولتها را باید در سیاستگذاری و هدایت ملاحظه کرد. در واقع این نقش اصلی دولت است. کاری که یک دستگاه دولتی و حاکمیت میتواند انجام دهد در بهترین شکل ممکن سیاستگذاری، حمایت و هدایت است و اجرا را باید به سمنها سپرد.
او افزود: نه تنها سمنها که آحاد مردم در گسترش زبان فارسی نقش مهمی دارند. هر واژهای در هر زبانی در حکم یک سکه طلاست، وقتی واژهها سکه طلا هستند، خود زبان که دریایی از واژگان است اهمیتی به مراتب بیشتر پیدا میکند. بنابراین سمنها و آحاد مردم و فضای مجازی نقش بسیار پررنگی در شیوه بهکارگیری زبان دارند. فضای مجازی در عین حال که یک تهدید است و میتواند زبان را خیلی با مخاطره مواجه کند اما یک فرصت هم محسوب میشود. میتوان از شبکه مجازی برای ارتباط با تک تک مردم استفاده کرد و کمک کرد برای حفظ و بعد گسترش زبان فارسی.
مجری برنامه بحث را با استادان بنیاد سعدی ادامه داد و از فلاحتپیشه معاون امور بینالملل در بنیاد سعدی پرسید: تاثیر زبان و ادبیات فارسی را در راهبردهای فرهنگی و ارتباط فرهنگی تا چه اندازه مفید میدانید و این تاثیرگذاری در حوزههای منطقهای چگونه است؟ آیا بنیاد سعدی با شناخت کافی از ابزارها و راهبردها فعالیت میکند یا هنوز نیاز به نیازسنجی در این حوزه وجود دارد؟
فلاحتپیشه، در پاسخ به این سوال اظهار کرد: وقتی صحبت از معرفی ایران میشود یعنی وارد فضای بینالملل میشویم و میخواهیم ایران و زبان فارسی را به عنوان یک کالا به مخاطب خارجی عرضه کنیم و این بسته و کالای ارسالی به چهار حوزه فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سیاست تقسیم میشود. در کنار بخش رسمی مثل سفارتخانهها و وزارتخانهها که کار خود را انجام میدهند ما یک بخش مهم در قالب دیپلماسی مردم با مردم داریم که با عنوان دیپلماسی عمومی از آن یاد میشود. وقتی میگوییم تصویر ایران یعنی میخواهم تصویر ایران را در ذهن مخاطب اصلاح کنم. که یکی از ابزار آن همین دیپلماسی عمومی است که زیر مجموعه توانمندیهای ما در حوزه قدرت نرم است. تا بتوانیم بر دل و قلب مردم حکومت کنیم.
او تصریح کرد: یکی از ارکان قدرت نرم حوزه زبان برای هر کشوری است. در کشور ما حوزه زبان فارسی به واسطه ادبیات غنی و ثروتمندمان بسیار ظرفیت ارزشمند و پویایی دارد که ما بواسطه زبان میتوانیم کشورمان را در حوزههای مختلف تحصیلی، سیاحتی، تجاری، پزشکی و… عرضه کنیم و نیازسنجی کنیم. اما اگر بخواهیم یک مرحله به عقبتر برویم باید ببینیم چطور میتوانیم زبان فارسی را تبدیل به یک نیاز کنیم تا توجه به آن برای رفع نیاز مخاطب بیشتر شود. یکی از مزیتهایی که ما داریم فرهنگ و تمدن غنی کشورمان است که ادبیات کشور این میراث را منتقل میکند و زبان فارسی ریشه در ادبیات کشور دارد. مفاهیم نو و مفاهیمی که میتوان کشور را بهتر معرفی کرد در ادبیات کشورمان وجود دارد که میتوان این بسته فرهنگی را با ابزار زبان منتقل کرد. در ایران چند سالی است که بنیاد سعدی براساس مصوبه شورای فرهنگی نهاد رسمی متولی آموزش و ترویج زبان فارسی در خارج از کشور است و بحثهای تخصصی آن در حال تولید محصول برای ایجاد یک پل ارتباطی برای انتقال فرهنگ و تمدن کشورمان است، زیرا زبان فارسی درگاه ورود به فرهنگ و تمدن ایرانی است.
حسنی در ادامه از فلاحتپیشه پرسید: شما در صحبتهایتان از ثروت عظیم زبان فارسی سخن گفتید و یکی از دلایل اصلی تاسیس کرسیهای مختلف زبان فارسی در دانشگاههای جهان شناخت ادبیات فارسی و ایران بوده است، و همانطور که میدانید یکی از ظرفیتهای تاثیرگذار در عرصه دیپلماسی فرهنگی ایجاد ظرفیتهای علمی و دانشگاهی است، شما نقش رایزنیهای فرهنگی جمهوری اسلامی را بهطور خاص و نقش بنیاد سعدی را در ایجاد و توقیت سطح ارتقای فرهنگی باتوجه به این ظرفیتهای علمی چگونه ارزیابی میکنید؟
معاون امور بینالملل در بنیاد سعدی بیان کرد: رایزنیهای فرهنگی در خارج از ایران و مقوله دیپلماسی عمومی در واقع موضوع اجرایی معرفی کلیت ایران در خارج از کشور است که در این کلیت ایران بخشی از آن بخش فرهنگ و تمدن ایران است که بسیار برجسته است به دلیل داشتههای ارزشمندی که ما در این حوزه داریم نقش رایزنی فرهنگی در حوزه گسترش زبان فارسی و کرسیهای دانشگاهی این است که داستان ایران در خارج از ایران مطرح کنند و ایران را همچون کالایی که اجزای مختلف دارد عرضه کند. وقتی مخاطب خارجی علاقهمند و نیازمند شد به حوزه دانش در ایران یکی از ابزارهای آن ایجاد ارتباط با طرفهای ایرانی است و یکی از ابزارها بحث زبان است. یکی از بازوهای اجرای ما اکنون در بنیاد سعدی مشغول فعالیت بهعنوان رایزن فرهنگی در کشورهای مختلف هستند.
حسنی سوال کرد: بحث رایزنهای فرهنگی شد بفرمایید که نقش دیپلماسی رسانهای را به عنوان یک ابزار در روابط ایران تا چه اندازه در سیاست خارجی حایز اهمیت میدانید و آیا در مناطق مختلف به لحاظ فرهنگی و رسانهای هم اولویتبندی صورت گرفته است؟
فلاحتپیشه در پاسح گفت: دیپلماسی رسانهای بهعنوان یکی از زیرمجموعههای کلیت دیپلماسی عمومی بسیار حایز اهمیت است و نقش رسانه ملی و رادیو و تلویزیون خیلی مهم است که به بنیاد سعدی در موضوع آموزش و معرفی زبان فارسی کمک کند و ظرفیتهایی را ایجاد کند. اگر رسانه ملی در این زمینه کمک وافی و کافی داشته باشد و تبلیغات گستردهای در زمینه گسترش زبان فارسی داشته باشد قطعا خروجی آن محصول ارزشمندی برای همه کشور خوهد بود. اگر ما زبان را یک کالای فرهنگی در نظر بگیریم همچون کالاهای دیگر نیاز به بازاریابی دارد بنابراین مجموعهای از ارکان کشور باید همکاری کنند تا ما بتوانیم رقبای فرهنگی خود را پشت سر بگذاریم و زبان فارسی را تبدیل به یک نیاز برای غیرفارسیزبانان کنیم. فضای مجازی و دیپلماسی توئیتری و رسانه ملی مجموعهای از عواملی هستند که به عنوان پشتوانه زبان کشور میتوانند بنیاد سعدی را یاری دهند.
حسنی در ادامه این نشست با طرح سوالی ارزیابی نقش سازمانهای مردمنهاد را در دیپلماسی عمومی با توجه به بحث آموزش زبان فارسی از فلاحتپیشه جویا شد و فلاحتپیشه در پاسخ به این سؤال بیان کرد: سازمانهای مردمنهاد در تمامی کشورها با توجه به اینکه با فضای اجتماعی – فرهنگی و ساختار آن کشور در ارتباط هستند فرصت ویژهای برای عرضه زبان در آن کشور دارند. سازمانهای مردم نهاد به ویژه اگر ریشه ایرانی داشته باشند میتوانند به نوعی کارگزار رسمی آموزش زبان فارسی در آن کشور باشند. همچنین ما یک ظرفیت مهاجر در خارج از کشور داریم که آنها هم میتوانند به گسترش زبان فارسی کمک کنند.
مجری همایش آخرین سؤال خوذ را از فلاحتپیشه پرسید و گفت: در برخی از کشورهای اروپایی که ایرانیان در آن حضور دارند زبان فارسی بهعنوان یکی از زبانهایی که در کنکور سراسری و یک رشته دانشگاهی وجود دارد مطرح شده است اما در برخی از کشورها به ویژه همسایگان شمالی ما شاهد مدرسههای زیادی هستیم که در سطوح مختلف از قدیم به امر آموزش زبان فارسی اهتمام داشتهاند. آیا راهکاری دارید که ما در این کشورها هم بتوانیم سیاستهایی اتخاذ کنیم که این ظرفیت را به وجود آوریم و زبان فارسی از مدارس به کنکور و دانشگاهها هم آورده شود؟
معاون امور بینالملل در بنیاد سعدی اظهار کرد: در بعضی از کشورهای اروپایی مثل انگلیس، آلمان و سوئد شرایطی فراهم شده که اقلیتهای مهاجر بتوانند زبان خودشان را در آن کشور بخوانند بخشی از این مسأله به توانمندی و ظرفیت آن کشور خارجی مربوط است و بخشی به مجموعه ایرانی که در سفارت آن کشور مشغول به کار هستند و به دولت مرکزی و محلی بتوانند فشار بیاورند تا بحث زبان فارسی و تدریس آن در مدارس را تبدیل به زبان دوم یا سوم کنند. در کشورهایی که زبان دوم یا سوم آنها زبان فارسی است مثل گرجستان، ارمنستان و قرقیزستان در پایه دبیرستان یا قبل از آن زبان فارسی، زبان دوم یا سوم است در این کشورها بسته به حمایت ما از این مسأله و تعاملات بخش نمایندگان سیاسی در آن کشور با هم میتوانند ظرفیتسازی کنند تا زبان فارسی در این کشورها ریشهدار شود. موضوع زبان موضوعی است که در بعضی از کشورها ظرفیت گسترش آن وجود دارد و در بعضی از کشورها این ظرفیت وجود ندارد که ما باید ظرفیتسازی کنیم و جریان نیازآفرینی را برنامهریزی شده و در سطحی کلان ایجاد کنیم.
در ادامه این نشست صحرایی معاون آموزشی و پژوهشی بنیاد سعدی شروع به سخنرانی کرد و حسنی به عنوان سوال نخست از او پرسید: با توجه به اینکه سه سطح اصلی برنامهریزی، آموزش و سنجش برای هر زبانی وجود دارد، بنیاد سعدی از ابتدای راهاندازی تاکنون چه کارهای تخصصیای در این سه حوزه صورت داده است؟
صحرایی پس از عرض سلام و تبریک هفته کتاب، یادی از علامه طباطبایی کرد که یکی از دلایل نامگذاری هفته کتاب سالروز رحلت این استاد بزرگوار است. کسی که تفکر توحیدی را به خوبی جا انداخت. او در پاسخ به سوال مطرح شده بیان کرد: در جهانی که ما امروز به سر میبریم موضوع فرهنگ و در زیر شاخه آن یعنی حوزه کتاب و کتابخوانی حرفهای بسیاری وجود دارد و دیپلماسی فرهنگی و زبانی امروزه تبدیل به دیپلماسی عمومی شده است. لازم است اینجا ذکر کنم که انجمن جهانی آموزش زبان انگلیسی زیر نظر وزارت خارجه امریکاست، این مساله مساله است که اهمیت دیپلماسی عمومی در قالب زبان را نشان میدهد. امکان ندارد بدون هماهنگی هیات رسمی وزارت خارجه امریکا رییس برای انجمن زبان انگلیسی انتخاب شود. پس سند مشهور changing the mind wining the peaceکه از سال ۱۹۷۷ در کنگره امریکا تصویب شد، سندی است که مطابق آن اعطای بورسیه تحصیلی به جوانان مناطق مختلف زیر نظر سیاست خارجی امریکاست. از اهمیت ترویج زبان همین بس که رییس جمهور سابق امریکا میگفت ما قدرت نرممان کاهش پیدا کرده است زیرا در دهه ۹۰ حدود۱۱۲رییس دولت بودند که در امریکا درس خوانده بودند ولی اکنون حدود ۴۰ رییس دولت در دنیا هستند که در امریکا درس خواندهاند. این سند همچنین میگوید که ما در چه کشوزهایی دورههای تربت مدرس باید بگذاریم.
معاون آموزشی و پژوهشی بنیاد سعدی تصریح کرد: خرسندیم که یکی از اتفاقات مهمی که در حوزه فرهنگی در دهه چهارم انقلاب افتاد تاسیس بنیاد سعدی بود که ما دیپلماسی زبانیمان را یکپارچه کنیم. کشور از حیث ثروت از هر نوعی هیچ کسریای ندارد و با گسترش زبان فارسی به پیشرفت قابل توجهی دست یابیم. دبیر شورای عالی امنیت ملی مولفههای قدرت نرم را سه مورد دانست، یک: انقلاب اسلامی که حرف جدیدی برای دنیا در قالب نظریه انقلاب اسلامی دارد. دو: تمدن هفتهزارساله ایران در کنار زبان و ادبیات فارسی و سه: بحث تفکر شیعی که تفکر جدیدی است. اگر یکی از مولفهخای اصلی قدرت ما زبان و ادبیات فارسی است پس باید برای آن بسیار وقت بگذاریم و برای آن استراتژی تعریف کنیم.
او گفت: ما یک مثلثی از برنامهریزی آموزشی، آموزش زبان و سنجش و آزمونسازی داریم. یکی از مهمترین کارهایی که ما باید انجام دهیم تهیه استاندارد مرجع زبان فارسی در جهان بود. آموزش زبان فارسی در برخی از کشورها بیش از ۳۰۰ سال قدمت دارد. د ر دانشگاه ورشو از اوایل قرن ۱۸ ما آموزش زبان فارسی داشتیم. یا در هند کرسیهای زبان فارسی وجود دارد که سابقهشان از تمامی دانشگاههای ما بیشتر است. بنابراین یکی از وظایف ما استانداردسازی این زبان بود. استانداردسازی آموزش زبان فارسی یکی از اولویتهای کلیدی و اهداف عمده بنیاد سعدی، به عنوان متولی آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان در جهان است. این به دلیل اهمیت سطحبندی آموزشی و محتوایی و تأثیرات آن بر مبانی آموزشی زبان فارسی در سطح بینالملل، مد نظر بنیاد سعدی بود. از آنجایی که هیچ معیار واحد و استانداردی در آموزش زبان فارسی وجود نداشت، لذا بر آن شدیم تا با پژوهش در زمینه دستاوردهای مطرح در آموزش زبان و الگوهای رایج در زمینه سطحبندی آموزشی و محتوایی زبان دوم / خارجی، به الگویی مناسب و متناسب با ویژگیهای خاص زبان فارسی دست یابیم.
وی ادامه داد: به بیان دیگر استاندارد آموزشی بنیاد سعدی به جهت هماهنگی و یکپارچهسازی سطوح آموزشیِ زبان فارسی به غیر فارسی زبانان ارائه میگردد و هدف از تدوین آن ساماندهی تشتت و پراکندگی موجود در سطحبندی محتوای آموزشی و آزمونسازی، در برنامهریزیهای آموزشی کلاس دورههای آموزشی کوتاه و بلند مدت، طراحی برنامه درسی، تهیه و تدوین مواد آموزشی و نیز تعیین سطح است. بنابراین شروع به تالیف کتاب و آموزش مدرس و برگزاری آزمون استاندارد کردیم.
صحرایی اظهار کرد: سپس ۷۰ کتاب پایه با اهداف مختلف، مثل فارسی با هداف تجاری؛ فارسی با اهداف اقتصادی، فارسی با اهداف ادبی، فارسی با اهداف پزشکی و… به نگارش درآوردیم و بنیاد سعدی جزو دستگاههایی است که وظیفه تخصصی دارد. در زمینه روش تدریس ما دورههای تربیت مدرس را شروع کردیم و تا الان بیش از ۵۰۰ معلم را در دورههای حضوری تربیت کردیم و گواهینامه رسمیای که به آنها اهدا میکنیم اعتباری جهانی دارد که میتوانند از طریق آن در کشور خودشان شغل پیدا کنند.
او در ادامه ضمن اعلام دیگر فعالیتهای مفید بنیاد سعدی در زمینه گسترش زبان فارسی بیان کرد: ما باید در این مسیر از هر تهدیدی یک فرصت بسازیم. مثلا کرونا که یک تهدید جهانی بود به عنوان فرصتی برای گسترش زبان فارسی در فضای مجازی بدانیم. کرونا به ما این درس را داد که نباید آموزش زبان فارسی را شرطی کنیم به ارسال اساتید به آن کشورها. درباره حوزه آزمون هم باید بگویم که تا قبل از سال ۱۳۹۰ ما آزمونی همچون آزمون آیلس در زبان فارسی نداشتیم که بتواند سطح فارسیدانان را بسنجد ولی بنیاد سعدی این آزمون را طراحی کرد و زبان فارسی را در قالب آزمون زبانسنجی آلفا برد.
او تصریح کرد: کنار آلفا آزمون دیگری بهنام داتفا داریم که درباره دانش تدریس زبان فارسی. خیلیها زبان فارسی را تدریس میکنند ولی مدرکی برای ان ندارند که ما برای این افراد آزمون داتفا را طراحی کردیم. و با این شیوه آموزش زبان فارسی روی ریلی قرار گرفته که زبانهی دیگر قرار گرفته است. دربحث سمنها هم بنیاد سعدی کارگزاری اعزام میکند و به یک کارگزار در کشورهای مختلف مجوز میدهد که زبان فارسی هم آموزش بدهند و استاندارد و کتاب هم برای ان کارگزار تامین میکند و حمایتش میکند و به این طریق آموزش زبان فارسی روی ریل آموزش زبانهای معتبر دنیا قرار میگیرد و تبدیل به یک رقیب برای دیگر زبانها شدهایم.
حسنی به عنوان سوال آخر از صحرایی پرسید: با توجه به اینکه بنیاد سعدی پس از تاسیس تئوری را به عمل تبدیل کرده است، آیا اینکه برخی موسسات داخلی یا خارجی آزمونی همچون آلفا ولی با نامهای دیگر برگزار میکنند، و بیم آن میرود که مثل برخی واژهها که همچنان شکل قدیم یا غیرفارسی آن بهکار میرد، راهکار بنیاد سعدی برای مقابله با این مشکل چیست؟
صحرایی توضیح داد: در مسیر پیشرفت همیشه مشکلاتی وجود دارد. پیام بیناد به همه دوستداران زبان فارسی دو چیز است، یک رفاقت است نه رقابت. دوم اینکه قانون را رعایت کنیم. وقتی قانونی تصویب شود نشانه بالندگی ما رعایت آن قانون است. قانون ممکن است که خلا و کاستی هم داشته باشد، اما اجرای قانون با کاستیهایش بهتر ازعدم اجرای آن یا سنگاندازی در مسیر آن است. من تاسیس مراکز عالی در دانشگاهها را فرصت میدانم. در نشستی که بنیاد سالانه برگزار میکند در سال اول در سال ۹۴ حدود ۲۳ نهاد وجود داشت که فارسی آموزش میدانند یا در آن دخیل بودند و هرسال این نشست برگزار میَشود. ما درهرسال سعی کردیم هر سازمانی که در ذیل آموزش زبان فارسی قرار میگرفت حتی آستان قدس رضوی که بخش زبان فارسی دارد زیرا اداره کل زبان خارجه دارد، تلاش کردیم تا همه این نهادها را همگرا کنیم و با گفتوگو مسایل آنها را حل کنیم و اکنون بیش از نیمی از این نهادها کتابهای بنیاد سعدی را درس میدهند. بنابراین تجربه نشان داده است که مسیر بالنده گسترش زبان فارسی از این طریق متوقف نمیشود و فقط ممکن است کند شود و به نظر من اینها اختلافاتی است که قابل حل هستند و نسبت به گذشته بسیار کمتر شده است.
نشست «گسترش زبان و ادبیات فارسی در جهان و معرفی بهتر ایران» همزمان با سومین روز از هفته کتاب با مشارکت بنیاد سعدی از سوی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار و به صورت زنده از طریق صفحه اینستاگرام موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران پخش شد.
بیستوهشتمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «دانایی؛ مانایی» از ۲۴ آبان آغاز و تا ۳۰ آبان ماه ۱۳۹۹ ادامه دارد.