در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
کشف برج و باروی دوره اشکانی ویرانشهر/ استفاده از امکانات آزمایشگاهی و علوم میان رشتهای موزه لوور در باستانشناسی ایران/ ارتباطات رسمی باستان شناسی ایران و ازبکستان و ترکمنستان بسیار محدود است
سرپرست ایرانی کاوش در محوطه تاریخی ویرانشهر با اشاره به کشف یکی از برجهای طرفین دروازه شهر محصور دوره اشکانی در ویرانشهر گفت: تفاهم نامه ایران و موزه لوور برای استفاده از امکانات آزمایشگاهی و علوم میان رشتهای این مجموعه در حوزه باستانشناسی است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مدتی است که مطالعات باستانشناسی در محوطه تاریخی ویرانشهر در خراسان شمالی بهعنوان بخشی از فعالیتهای مشترک دانشگاه تهران با موزه لوور پاریس تعریف و از سال گذشته آغاز شده است. این کاوشها امسال نیز از مهرماه گذشته با سرپرستی مشترک میثم لباف خانیکی و روکو رانته در حال انجام است.
محوطه تاریخی ویرانشهر محوطهای به مساحت ۱۴ هکتار است که در ۱۰ کیلومتری شهر فاروج قرار دارد و در سال ۷۸ در فهرست میراث ملی به ثبت رسید. در گذشته نیز هیئت باستان شناسان ایتالیایی از دانشگاه تورین در سال ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ بررسیهای باستان شناسی در این محوطه انجام دادند که در آن دوره این محوطه به عنوان یک محوطه دوره ساسانی معرفی شد.
میثم لباف خانیکی (سرپرست ایرانی کاوش در محوطه تاریخی ویرانشهر) درخصوص این فصل از کاوش که با همکاری موزه لوور انجام میشود به ایلنا گفت: به واسطه پیشنهادی که توسط موزه لوور برای انجام کار باستانشناسی در محوطهای از خراسان صورت گرفت، این محوطه برای انجام کار مشترک بین هیئت ایرانی و موزه لوور پیشنهاد و معرفی شد. ویرانشهر، پیش از این بهعنوان استقرارگاه ساسانی معرفی شده بود، اما کاوشهای اخیر نشان داد این سکونتگاه در دوره اشکانی تأسیس شده و تا اواسط دوره ساسانی مسکونی بوده است.
او در خصوص چرایی انتخاب محوطه تاریخی ویرانشهر برای انجام کاوشهای باستان شناسی مشترک بین ایران و موزه لوور گفت: از یک سو آشنایی ما درخصوص دوره اشکانیان و ساسانیان در منطقه دره اترک و سرچشمههای رودخانه اترک کم است و از دیگر سو میدانیم تاریخ اشکانیان از این منطقه رقم خورده و خاستگاه اقوام پارت در شمال شرق ایران و شمال خراسان است. تمام این عوامل سبب شد تا این منطقه را به عنوان هدفی برای از سرگیری بررسی موضوعات باستان شناسی دوره تاریخی خراسان در نظر بگیریم. از این رو سال گذشته تفاهمنامهای فی مابین پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و موزه لوور منعقد و در قالب این تفاهم نامه برنامهای پنج ساله تعریف و تصویب شد.
به گفته خانیکی، سال گذشته فصل نخست که بررسی سیستماتیک محوطه بود انجام و به مطالعه سفالهای سطحی منطقه پرداخته شد. این مطالعات به ما نشان داد که این محوطه از دوره اشکانیان و قبل از دوره ساسانیان مسکونی بوده و سفالهای به دست آمده شباهتهایی به سنتهای سفالسازی این منطقه تا اوایل دوره ساسانی داشت. امسال نیز فصل دوم کاوش باستانشناسی را آغاز کردیم و فرضیاتی که مبنی بر استقرار دوره اشکانیان در نظر داشتیم به اثبات رسید.
این باستانشناس با اشاره به آنکه تاکنون دو ناحیه از محوطه تاریخی ویرانشهر کاوش شده است، از کشف شواهدی از استحکامات دفاعی بارو و سازههای معماری در محدوده داخلی این سکونتگاه اشکانی خبر داد و گفت: با توجه به یافتههای اخیر میتوان گفت این محوطه در دوره اشکانیان به عنوان منطقه مسکونی مورد سکونت قرار گرفته و سازههای آن تا اوایل دوره ساسانیان نیز مورد استفاده قرار میگرفت. در واقع کشف معماری شاخص دوره اشکانی و سفالهای شاخصی که قابل مقایسه با محوطههای کاوش شده در ترکمنستان و ازبکستان یا خوارزم باستان است، دلیلی بر این مدعا خواهد بود. میتوانیم بگوییم در محوطه ویرانشهر با یک اثر دوره اشکانیان مواجه هستیم.
سرپرست ایرانی کاوش تاریخ ویرانشهر در خصوص اهمیت کاوش باستان شناسی در این محوطه تاریخی در حوزه باستان شناسی ایران نیز گفت: ویرانشهر اولین شهر محصور دوره اشکانیان است که در منطقه خراسان و در خاستگاه پارتیان مورد کاوش باستان شناسی قرار میگیرد. قطعاً در پایان فصلهای کاوش با اطلاعات بسیار خوبی در این خصوص مواجه خواهیم شد.
او با اشاره به آنکه کارگاههای باستانشناسی که اکنون در محوطه ویرانشهر فعال هستند به صورت هدفمند برپا شدهاند، اظهار کرد: بر اساس نقشههایی که سال گذشته تهیه شد، محل دروازه شهر حدس زده شد و این احتمال را میدادیم که در ضلع شمال غربی محوطه قرار دارد. کاوشها نیز این مهم را اثبات کرد و در حال حاضر یکی از برجهای طرفین دروازه به دست آمده که نشان از الگوی شناخته شده معماری اشکانیان دارد. برجهای راست گوشه با خشتهایی در ابعاد ۴۲ در ۴۲ با ضخامتی بین ۱۰ تا ۱۲ سانتی متر به همراه سفالهای شاخصی که سنت سفالگری دوره اشکانی را نشان میدهد از جمله یافتههای این فصل از کاوش هستند که قابل مقایسه با معماری و سفالهایی هست که در پایتخت اشکانیان به دست آمده است.
این باستان شناس درخصوص سفالهای اشکانی بدست آمده در ویرانشهر نیز گفت: در این سفالها خصوصیاتی مانند خمیره نارنجی رنگ، بافت خاص و فرمهای خاصی که سفالهای دوره اشکانی دارند، دیده میشود. البته تاکنون شی خاصی که ارزش موزهای بودن را داشته باشد به دست نیامده. یافتههای اخیر این امکان را ایجاد میکند تا بتوانیم گاهنگاری محوطه ویرانشهر را با محوطه اشکانی نسا مقایسه کنیم. در مجموع میتوانیم یک حوزه فرهنگی واحد را در منطقه تعریف کنیم؛ چراکه این منطقه در دوره اشکانیان کاملاً تحت تسلط و فرهنگ اشکانی بود.
لباف خانیکی در ادامه به کارگاه باستانشناسی اشاره کرد که در میان تپه ماهورهای محوطه ویرانشهر فعال شده و در خصوص یافتههای این کارگاه باستان شناسی گفت: در تپه ماهورها نشانههایی از استقرار بدست آمده اما با توجه به مساحت ۱۴ هکتاری محوطه رسیدن به نتایج قابل توجه به زمان بیشتری نیاز دارد. ضمن آنکه بخشهایی از بناهای یادمانی و آثار مهم و معتبر از دوره اشکانی نیز در داخل محوطه رویت شده است که شناسایی آنها منوط به به کاوشهای گستردهتر در سالهای آینده و البته تامین حفاظت این محوطه است.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر آنکه با توجه به کاوشهایی که در ترکمنستان و ازبکستان در خصوص حضور اشکانیان در محوطه خراسان انجام شده است، چه تعاملاتی بین باستان شناسان ایرانی و باستانشناسان کشورهای همسایه برای بررسی این مهم وجود دارد، گفت: متاسفانه ارتباطات رسمی بین باستان شناسی ایران و کشورهای همسایه مانند ازبکستان و ترکمنستان بسیار محدود است اما ارتباطات غیر رسمی و دوستانه بین باستان شناسان وجود دارد. از دیگر سو و عمده فعالیتهایی که در حوزه باستان شناسی ترکمنستان انجام شده در دهه شصت و هفتاد میلادی توسط باستان شناسان شوروی سابق انجام شده. باستان شناسان ایرانی در خصوص فعالیت در حوزه باستان شناسی خراسان بزرگ دارند، این است که به زبان روسی تسلط ندارند تا بتوانند گزارشهای موجود را مورد مطالعه قرار دهند.
لباف خانیکی اذعان داشت: در باستان شناسی مسئله مهمی که وجود دارد شناخت سنتهای معماری مناطق مختلف است. برای کاوش در منطقهای مانند خراسان امروزی ایران باید با حوزه فرهنگی خراسان بزرگ آشنا باشیم. که شامل ترکمنستان، ازبکستان، سمرقند و بخارا میشود و تا سیستان و کوههای هندوکش در شمال افغانستان ادامه پیدا میکند. این مناطق علاوه بر سنتهای فرهنگی مشترک مانند ادبیات و زبان در زمینه معماری و سفالگری و تولیدات فرهنگی دیگر نیز همگونی و اشتراکاتی دارند. از این رو برای شناسایی معماری منطقهای که در خراسان امروزی ایران به دست میآید باید با آثار معماری خراسان بزرگ که امروزه در خارج از مرزهای ایران قرار دارند نیز آشنایی داشته باشیم تا بتوانیم این الگو را بازیابی و بازشناسی کنیم تا مطالعات تطبیقی ما تکمیل شود.
این باستان شناس در خصوص تاثیری که حضور موزه لوور میتواند در حوزه باستان شناسی ایران داشته باشد، گفت: سعی ما بر آن است تا از امکانات موزه لوور و آنچه که در حال حاضر در اختیار نداریم، استفاده کنیم. مطالعات آزمایشگاهی و و سالیابی مطلق و مطالعات میان رشتهای که هنوز در ایران جا نیفتاده از جمله امکاناتی است که موزه لوور میتواند در اختیار باستانشناسی ایران قرار دهد. نباید فراموش کرد که شناخت باستانشناسان ایرانی از فرهنگ و سرزمین ما در حال حاضر نسبت به سایر باستانشناسان جهان بیشتر و بهتر است.
سرپرست کاوش محوطه تاریخی ویران شهر شهر در پاسخ به سوالی مبنی بر آنکه با توجه به آن که موزه لوور تاکنون در محوطه و منطقه خراسان بزرگ فعالیت خاصی انجام نداده بنابراین آنها حضور آنها در این محوطه میتواند بیش از آن که به نفع باستانشناسی ایران باشد به نفع این موزه باشد که میتواند اطلاعات این بخش در حوزه باستان شناسی خود را تکمیل کند، شاید بهتر بود تفاهم نامه مذکور با موزه یا هیاتی از باستانشناسان امضا میشد که کاوشهایی در منطقه داشتند و اطلاعات ما را تکمیل میکردند، گفت: قطعاً اینگونه خواهد بود اما جوامع علمی امروزه از حالت یکطرفه بودن خارج شدهاند و در تفاهم نامهها به هر دو طرف و سیاستهایی که در حوزه باستان شناسی ایران مورد توجه است، توجه میشود. سعی ما بر آن بود تا در مفاد تفاهمنامه بیشترین سود را برای ایران در نظر بگیریم البته این به معنای ضرر طرف مقابل نیست. تعامل را مدنظر قرار دادهایم.
کاوشهای فصل جاری تا اواسط آبانماه امسال ادامه خواهد داشت و تمهیدات لازم برای حفاظت از این محوطه ارزشمند تاریخی در دست اقدام است.