خبرگزاری کار ایران

احسان عبایی:

موسیقی غیردستگاهی مشغول برندسازی و ستاره‌سازی است/ خاستگاه موسیقی دستگاهی گیشه نیست

موسیقی غیردستگاهی مشغول برندسازی و ستاره‌سازی است/ خاستگاه موسیقی دستگاهی گیشه نیست
کد خبر : ۹۸۱۴۷۵

یک نوازنده و آهنگساز می‌گوید: سلیقه‌هایی موسیقی دستگاهی را برمی‌تابند که از شناخت کافی برخوردار باشند و طبعا قشر آگاه هر جامعه نسبت به قشر ناآگاه در اقلیت است. پس این طبیعی‌ست که مخاطبان راستین موسیقی دستگاهی در ایران، نسبت به آن‌هایی که با موسیقی برخوردی سوپرمارکتی دارند، بسیار قلیل باشند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، احسان عبایی دغدغه تولید آثار ایرانی دارد. او از محضر اساتیدی چون بهداد شاهیده، رضا عظیمی خراسانی، مهربانو توفیق، شریف لطفی، مجید درخشانی و حسین علیزاده بهره برده و سرپرستی گروه «نغمه‌گردان» را به عهده دارد. عبایی در سال‌های آلبوم‌هایی چون «از سرار بگذشته» و «طلیعه دشتی» را تولید کرده است. می‌گوید: همانطور که تهیه‌کننده‌ها تا امروز به تولید آلبوم‌ها و آثار فیزیکی و حقیقی می‌پرداختند، می‌توانند باتوجه به فعالیت‌های نسبتا گسترده و بعضا بسیار هنرمندانه فعالان در فضای مجازی، همان روال را برای تولید و نشر در فضاهای مجازی پیش گیرند و بر همان اساس عمل کنند و در نهایت به لحاظ مالی به تعرفه‌ای قابل قبول برسند. 
 «نغمه گردان» امروز چه وضعیتی دارد؟

گروه «نغمه‌گردان» فعالیت خود را از سال ۱۳۹۷ آغاز کرده و طی این مدت در تهران و شهرستان‌ها چندین اجرا داشته‌ایم. آلبومی را نیز در دست تولید داریم. 

 

نام این آلبوم چیست؟

 

درباره اسم آلبوم هنوز به نتیجه قطعی نرسیده‌ایم اما من و گروه «نغمه‌گردان» از بدو شروع فعالیتمان قطعاتی را تولید و ارائه کردیم که حال تقریبا رپرتواری مفصل است. این آثار که در مایه بیات اصفهان هستند، پس از تمرینات چندباره در کنسرت‌های ما اجرا شده‌اند و سال گذشته بود که تصمیم گرفتیم آن‌ها را در قالب آلبوم منتشر کنیم. 

 

موسیقی دستگاهی چرا برایتان مهم است؟ 

 

 به سهم خودم فکر می‌کنم باید در هر ژانری از موسیقی، تلاش‌ها به اندازه کافی و به صورت درست شکل بگیرد. ما در حال حاضر به نسبت گذشته، یعنی از حدود بیست یا بیست و پنج سال پیش به این سو، بیش از پیش با گونه‌ها و ژانرهای گوناگون مواجه بوده‌ایم. موسیقی محلی و نواحیِ ما خانواده‌ای بزرگ و بسیار گسترده است. بخش دیگر موسیقی عامه پسند است که کلا به آن پاپ می‌گویند. از طرفی موسیقی تلفیقی را داریم که به خودی خود دارای تنوع بسیار است. شاید آنچه در این میان ماندگارتر باشد سبک و سیاقی است که اصالت بیشتری دارد و در موسیقی دستگاهی و موسیقی محلی باید همواره به این موضوع اهتمام ورزید. تلاشمان این است با حفظ اصالت‌ها و وفاداری به آرمان‌های هنری که برایمان تعریف شده یا خودمان برای خودمان تعریف کرده‌ایم، پیش برویم تا به این ترتیب موسیقی دستگاهی را در مسیری درست و به شکلی هنرمندانه و مترقی طی کنیم. گرچه معتقدم در بسیاری از موارد، نحوه فعالیت‌های هنری و چگونگی ارائه آثار به سلیقه بسیاری آسیب زده و ما باید به این موضوع توجه و تلاش کنیم که لااقل سلایق این بخش از مخاطبان از آنچه که هست تنزل بیشتری پیدا نکند. 

اگر بخواهیم موسیقی دو سه دهه بعد را تضمین کنیم، باید آموزش و کیفیت آن را مدنظر قرار دهیم. نظرتان درباره بخش آموزش چیست؟ 

در اینباره به جشنواره موسیقی جوان استناد می‌کنم که در این سال‌ها خیلی اصولی و با سلامت طی مسیر کرده و با موفقیت برگزار شده است. افرادی که طی سال‌های اخیر در این رویداد مهم حضور یافته‌اند و مورد امتحان قرار گرفته‌اند، طیف سنی مشخصی دارند. در جشنواره موسیقی جوان افرادی را می‌بینیم که به واقع استعدادهای شکوفا شده قابل توجهی داشته‌اند. چنین افرادی صرفا ساکن تهران و شهرهای بزرگ نیستند، بلکه در شهرهای کوچک و روستاها نیز ساکن هستند و به فعالیت جدی مشغولند. همه اینها گویای این است که آن اتفاق خوب به شکل درستش رخ داده و افراد مذکور موسیقی را به گونه‌ای فرا گرفته‌اند که زمانی در جشنواره روی صحنه می‌روند و مورد آزمون و پرسش قرار می‌گیرند، بسیار موفق عمل می‌کنند به خوبی می‌درخشند. 

در سالهای اخیر از تولید آلبوم‌های موسیقی کم شده. فکر می‌کنید حوزه موسیقی با این تحول چگونه کنار می‌آید؟ 

من این اتفاق را مشکل نمی‌دانم. حذف تدریجی آلبوم‌های حقیقی یا فیزیکی واقعیتی انکارناپذیر و اجتناب‌ناپذیر است. در حال حاضر انسان‌ها در شرایطی هستند که دنیا و اخبار و رویدادهایش را با یک گوشی تلفن همراه در دستشان دارند. انسان‌های امروز ترجیح می‌دهند فایل صوتی یا تصویری موسیقی مورد علاقه‌شان، در گوشی‌شان باشد تا هر زمان خواستند به آن رجوع کنند. در دنیای امروز انسان‌ها برای شنیدن و دیدن آثار مورد علاقه‌شان به داشتن دستگاهی بزرگ که آن را در گوشه‌ای بگذارند و برایشان محدودیت‌های مکانی و زمانی ایجاد کند، تمایلی ندارند و کمابیش در همه دنیا اینگونه است؛ البته با قوانین کمابیش متفاوت، به خصوص درباره مالکیت معنوی آثار و قانون کپی رایت. در کل این تغییر، اتفاقی اجتناب‌ناپذیر است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت؛ زیرا دنیا به این سمت و سو می‌رود و ما نیز مستثنی نیستیم. موسیقی دستگاهی نیز می‌تواند مانند سایر گونه‌ها وارد فرمت دیجیتال و فرمت‌های مجازی شود و به این ترتیب مخاطبان خودش را پوشش دهد. 

اما اغلب تهیه‌کنندگان به آثار سنتی و دستگاهی تمایل ندارند و از آن حمایت نمی‌کنند. 

بله متاسفانه تهیه‌کنندگان در مقایسه با سایر گونه‌ها مخصوصا پاپ، به تولید و ارائه محصولات هنری رغبت کمی دارند. یکی از مشکلات ما افت سطح کیفی سلیقه مخاطبان است، مسئله دیگر بازار یا به قول اهل اقتصاد مارکتینگ است. خاستگاه و اساس موسیقی دستگاهی ما بازار و گیشه نیست که بخواهد از طریق تاجران و فعالان حیطه اقتصاد توجیه شود و میزان فروش و چند و چون آن مورد بررسی و تخمین قرار گیرد. سلیقه‌هایی موسیقی دستگاهی را برمی‌تابند که از شناخت قابل توجهی برخوردارند و طبیعتا قشر آگاه در جامعه نسبت به قشر ناآگاه در اقلیت است. پس طبیعی است که مخاطبان راستین موسیقی دستگاهی در ایران، نسبت به آن‌هایی که با موسیقی برخوردی سوپرمارکتی دارند، بسیار قلیل باشند و طبعا بسیاری از تهیه‌کنندگان به دنبال تیراژ و فروش بالا و مسائلی از این دست هستند. البته منظورم این نیست کاری که ما در موسیقی دستگاهی می‌کنیم باید محدود باشد. بلکه باید در میان بخش‌های مختلف تعادلی برقرار شود تا تهیه‌کنندگان نیز متوجه تفاوت‌ها شوند و به این ترتیب همه گونه‌ها و محصولات به اندازه مورد حمایت قرار گیرند. از طرفی در موسیقی‌های غیر دستگاهی برندسازی و ستاره‌سازی وجود دارد و آن ستاره‌ها با سرمایه‌گذاری‌هایی که وجود دارد و کنسرت‌ها و تولیداتی که دارند، می‌توانند تا مقطعی بازار فروش را پیش ببرند. به هرحال سرمایه‌گذارها طی این روند بارخود را می‌بندند و تا فردی برای آن‌ها آورده و سود مالی نداشته باشد، روی او سرمایه‌گذاری نمی‌کنند ولی در موسیقی دستگاهی چنین سرمایه‌گذاری‌هایی وجود ندارد. طبیعتا نحوه ارائه ما چه در اجرا و چه در انتشار مقداری متفاوت با روش‌های موجود است. به نظرم این رویه باید از سوی سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان درک شود و هم اینکه سیاست‌گذاران عرصه فرهنگ و هنر باید با وضع قوانین و سیاست‌های حمایتی در رفع مشکلات موجود بکوشند. قوانین وضع شده نیز باید به مرحله اجرا برسند و اعمال شوند تا در نهایت از موسیقی دستگاهی نیز حمایت‌هایی جدی و عملی صورت گیرد. 

فرهنگسازی برای ارتقای سلیقه مخاطبان رویه‌ای چند ساله است اما مسئولان بیشتر دنبال ساز و کارهای زود بازده هستند. این تضاد را چطور می‌توان برطرف کرد؟ 

به نظرم فرهنگ‌سازی صرفا پس از وضع قوانین و ساز و کارها رخ نمی‌دهد؛ بلکه می‌تواند موازی با آن پیش رود. حال اینکه چطور می‌توانیم این موازی بودن را ایجاد کنیم به نحوه سیاست‌گذاری‌ها مرتبط است. امیدوارم هر اتفاقی می‌افتد در سطح گسترده‌ای رخ دهد و تا به این ترتیب طیف گسترده‌ای از افراد فعال پوشش داده شوند و توجه‌ها و حمایت‌ها منحصر به افراد خاص و آشنا و آن‌هایی که بیشتر دیده شده‌اند، نباشد. به طور کلی برای بهبود وضعیت فعلی باید از سلبریتی گرایی پرهیز شود. 

واقعیت این است که با شرایط اقتصادی حال حاضر کشور نسبت به تولید آثار ماندگار فرهنگی هنری توجه ویژه‌ای وجود ندارد، مگر مواردی که با اطمینان بالا به سود دهی و فروش بالا بینجامد. متاسفانه این بخش نیز عملا در انحصار و قبضه افراد مشخصی است که بیشتر از طریق ارتباطات، چنین اتفاقاتی را رقم می‌زنند. آنچه به نظر می‌رسد که می‌تواند به موسیقی ما رونقی هرچند کم بدهد، حمایت جدی و عملی و گروه‌های مستقل موسیقی است که فعالیت‌های جدی دارند. طی این روند، گروه‌ها و افراد اگر نه هرسال، اما لااقل می‌توانند هر دوسال یک بار، آلبوم یا قطعاتی را به گوش مخاطبان برسانند. انتشار دیجیتال یا مجازی امروزه خواسته یا ناخواسته جای انتشار حقیقی آثار را تصاحب کرده و همچنان در حال گسترش است. مخاطبان نیز ترجیحشان این است که فایل صوتی و تصویری مورد نظر را در گوشی‌هایشان داشته باشند. بنابراین جریان به سمت نشر مجازی آثار به طرز چشمگیری در حال گسترش است و در اینباره باید تعاملات سازنده میان خالقان آثار جدی و تهیه‌کنندگان و سیاست‌گذاران اتفاق بیفتد و قوانینی وضع شود، اما در عین حال نشر حقیقی آثار را نیز نباید به کلی فراموش کنیم. می‌خواهم بگویم همانطور که تهیه‌کننده‌ها تا به امروز به تولید آلبوم‌ها و آثار فیزیکی و حقیقی می‌پرداختند، می‌توانند با توجه به فعالیت‌های نسبتا گسترده و بعضا بسیار هنرمندانه فعالان موسیقی هنری در فضای مجازی، همان روال را برای تولید و نشر در فضاهای مجازی پیش گیرند و بر همان اساس عمل کنند و در نهایت به لحاظ مالی به تعرفه‌ای قابل قبول برسند. به این ترتیب می‌توان با هزینه‌های کمتر و قابل قبول‌تر آثار جدی‌تر و ماندگار‌تری تولید کرد. به نظرم در شرایط فعلی پرداختن به این امور از مسائل و مشکلات دیگر مهم‌تر و واجب‌تر است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز