خبرگزاری کار ایران

علی موثقی در گفت‌وگو با ایلنا:

بابک بیات یادم داد تن به هر کاری ندهم/ تهیه‌کنندگان تمایلی به تولید آثار ارکسترال ندارند/ ولی‌نعمتان امروز موسیقی، خوانندگان هستند

بابک بیات یادم داد تن به هر کاری ندهم/ تهیه‌کنندگان تمایلی به تولید آثار ارکسترال ندارند/ ولی‌نعمتان امروز موسیقی، خوانندگان هستند
کد خبر : ۹۷۵۹۵۶

موثقی (آهنگساز و تنظیم‌کننده) می‌گوید: امروز اگر آهنگساز از سازهای زنده استفاده کند،‌ به کار کردن در فضا و اتمسفر دهه پنجاه متهم می‌شود. بر همین اساس شاید خیلی‌ها برای فرار از این اتهام ترجیح می‌دهند در فضا و سبک‌های دیگر به فعالیت بپردازند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از سبک‌های پاپ که در دهه هفتاد و هشتاد مورد توجه قرار گرفت و تا مدتی، مسیر رو به رشدی را پیمود، پاپ کلاسیک بود که به نوعی توسط زنده‌یاد بابک بیات عمومیت یافت. سپس شاگردان او با تولید آثار مختلف گوش مخاطبان را با این موسیقی آشنا کردند. اما در ادامه هرچه گذشت این سبک کمتر و کمتر مورد توجه قرار گرفت.

علی موثقی یکی از آهنگسازان و تنظیم‌کنندگانی است که سال‌ها از محضر زنده‌یاد بابک بیات بهره برده و در تمام این سال‌ها در زمینه موسیقی پاپ و پاپ کلاسیک فعالیت کرده است. او که در چند سال‌ گذشته، مانند دیگر هم‌نسلانش کم کاری و گزیده‌کاری را پیش گرفته،‌ با خوانندگانی چون حمید حامی، نیما مسیحا و مانی رهنما همکاری کرده است. او اعتقاد دارد: در حال حاضر ولی‌نعمت موسیقی ما خوانندگان هستند در صورتیکه قبلا تهیه‌کنندگان اینچنین بودند اما این روزها خوانندگان درباره همه چیز موسیقی تصمیم می‌گیرند.

بابک بیات یادم داد تن به هر کاری ندهم/ تهیه‌کنندگان تمایلی به تولید آثار ارکسترال ندارند/ ولی‌نعمتان امروز موسیقی، خوانندگان هستند

علی موثقی، زنده‌یاد ناصر چشم‌آذر و حمید حامی

 در حال حاضر به چه فعالیت‌هایی مشغول هستید؟

دو اثر در دست تولید دارم که یکی از آنها مجموعه دکلمه است و مشغول کار روی آن هستیم. اثر دیگر نیز قطعه‌ای بی‌کلام است که طی همکاری با آقای علی جعفری‌پویان تولید می‌شود.

شما در مقطعی پا به عرصه فعالیت گذاشتید که موسیقی هنوز به اتفاقی معمول تبدیل نشده بود. در واقع می‌توان گفت نسل شما بود که با تولید آثار مختلف سنگ بنای موسیقی پاپ پس از انقلاب را پایه‌گذاری کرد. جالب‌تر اینکه شما در زمینه موسیقی پاپ کلاسیک فعالیت می‌کردید و بر موسیقی ارکسترال تاکید داشتید. باتوجه به همه این‌ها بگویید طی سال‌ها و دهه‌های اخیر تا چه حد موسیقی پاپ کلاسیک را ارتقاء داده‌ایم.

متاسفانه سبک پاپ کلاسیک طی سال‌های اخیر کمتر مورد توجه بوده و اولین علت این اتفاق مسائل مالی و اقتصادی است. قاعدتا تولید آثار ارکسترال به دلیل تعدد نوازندگان هزینه بیشتری را به پروژه تحمیل می‌کند.

به همان اندازه که موسیقی ارکسترال نادیده انگاشته شده، موسیقی الکترونیک مورد توجه قرار گرفته و شاید این اتفاق یکی دیگر از دلایل ناکامی موسیقی ارکسترال و عدم توجه به سبک پاپ کلاسیک است؟

بله درست است. به هرحال تولید اثر با بهره‌گیری از موسیقی الکترونیک و ابزار و نرم‌افزارهای مربوط به آن هزینه‌های کمتری می‌طلبد و بسیار سهل‌الوصول است. این مسائل باعث شده فعالیت در زمینه موسیقی ارکسترال کار سخت‌تری باشد. این موضوع را هم مدنظر داشته باشید که تهیه‌کننده واقعی نیز در عرصه موسیقی وجود ندارد تا فعالان دلخوش باشند و به تولید اثر بپردازند. نهادها و ارگان‌های دولتی،‌ نیز تمایلی به تولید آثار ارکسترال ندارند.

طی چند سال گذشته شرکت‌ها و موسسات خصوصی بسیاری تاسیس شده‌اند که به تولید آلبوم و تک‌آهنگ می‌پردازند.

درست می‌گویید، اما هیچ‌کدام از آن شرکت‌ها و موسسات خصوصی تمایلی به تولید آثار ارکسترال ندارند، لااقل من سراغ ندارم و اگر شخص یا شرکت و موسسه‌ای را سراغ دارید به من هم معرفی کنید.

شاید دلیل این عدم تمایل‌ این است که متولیان و تهیه‌کنندگان از موسیقی ارکسترال و سبکی چون پاپ کلاسیک شناختی ندارند و به اهمیت آن واقف نیستند.

این نیز یکی دلایل است.

جدا از مشکلات مالی و حمایتی، تولیدکنندگان آثار ارکسترال در دهه‌های هفتاد و هشتاد (که جاده صاف کن نسل‌های بعد به حساب می‌آیند) به صورت حرفه‌ای فعالیتی ندارند و در خوشبینانه‌ترین حالت گاه قطعه یا تک‌‌آهنگی را منتشر می‌کنند.

به طور کلی فعالیت در زمینه موسیقی ارکسترال کار راحتی نیست و به دانش و سواد و تجربه نیاز دارد، به همین دلیل است که فعالان چنین آثاری تولید نمی‌کنند. به نظرم این مورد نیز یکی از نقیصه‌های موجود است. در واقع کسی که بخواهد موسیقی ارکسترال بنویسد، به جز سواد و دانش کافی، باید پای کارش بایستد و اثر را ضبط و تولید کند. متاسفانه این توانایی و قابلیت در بچه‌هایی که خیلی سطحی کار می‌کنند و فاقد دانش کافی هستند، وجود ندارد. البته در این زمینه استعدادهایی وجود دارد، اما در آن حد نیستند که ایده و آنچه در ذهن دارند را به صورت ارکسترال بنویسند و سپس آن را در استودیو ضبط کنند. آنها چنین کاری نمی‌کنند و اگر بخواهند  نیز بودجه‌ای وجود ندارد.

بی‌شک در میان فعالان نسل جدید افرادی مستعد وجود دارد، اما اغلب آنها به بیراهه می‌روند و درگیر مسائل حاشیه‌ای می‌شوند.

متاسفانه درست است.

 اگر آهنگساز از سازهای زنده استفاده کند،‌ به کار کردن در فضا و اتمسفر دهه پنجاه متهم می‌شود و این انگ و برچسبی است که بر این نوع موسیقی وارد می‌شود

جایگاه موسیقی ارکسترال در موسیقی دیگر کشورها کجاست؟ آیا عدم توجه به این مقوله اتفاقی جهانی است؟

موسیقی ارکسترال در کشورهای دیگر همچنان مورد توجه است و اهمیت دارد. خوانندگانی هستند که همچنان در زمینه تولید آثار ارکسترال فعال می‌کنند و هنوز به این رویه پایبند و ارزش‌‌های آن را حفظ می‌کنند. به طور مثال شخصی مدرک تحصیلی‌اش در زمینه موسیقی فوق لیسانس کلارینت است. در کشور ما اینگونه نیست و می‌بینید که اگر آهنگساز از سازهای زنده استفاده کند،‌ به کار کردن در فضا و اتمسفر دهه پنجاه متهم می‌شود و این انگ و برچسبی است که بر این نوع موسیقی وارد می‌شود. بر همین اساس شاید خیلی‌ها برای فرار از این اتهام ترجیح می‌دهند در فضا و سبک‌های دیگر به فعالیت بپردازند.

برای رهایی از این نظرات و اتهامات و برای تدام تولید آثار ارکسترال چه تمهیدی را پیشنهاد می‌دهید؟

به نظرم با تلفیق سازهای زنده و الکترونیک می‌توان موسیقی ارکسترال را زنده نگاه داشت و شخصا به همین اتفاق نیز راضی هستم، اما بازهم حمایتی وجود ندارد و فردی یا موسسه‌ای را نمی‌توان سراغ داشت که از تولید آثار اینچنینی حمایت کند. به زبان عامیانه باید بگویم آن موسیقی که دارای پیچیدگی‌هایی است و نسبت به دیگر آثار دارای عمق بیشتری است، اگر قرار بوده غذایی در سطح قورمه سبزی باشد به املت و نیمرویی ساده تبدیل شده است. شنونده نیز به نوعی سهل‌الانتخاب شده است. می‌توان گفت شنونده امروز آنطور که باید موسیقی عمیق و فاخر و تفکرگرایانه دوست ندارد. شنونده امروز از اینکه چند لایه موسیقی را بشنود و به تلفیق چند ملودی در یک اثر توجه کند، لذت نمی‌برد. لذت مخاطبان امروز در این است که ریتمی خیلی ساده را بشنوند.

این بلا را تولید‌کنندگان و خوانندگان سر مخاطب آورده‌اند. آنها بوده‌اند که طی دو دهه گوش مخاطبان را با تولید آثار سطحی و سخیف بد تربیت کرده‌اند.

با وجود موسیقی الکترونیک و تعدد استودیوهای خانگی،‌ موسیقی آسان و ارزان شده است.

طرف از صبح می‌‌نشیند و با استفاده از برخی امکانات و صداها تا ظهر کارش را تمام می‌کند و عصر اثر را آپلود می‌کند و اثر منتشر می‌شود. به همین راحتی!

 خوانندگان آنطور که باید به وجود نوازندگان نیازی ندارند. در صورتی که قبلا اینگونه نبود و تهیه‌کنندگان و خوانندگان برای نوازندگان ارزش بسیار قائل بودند.

ببینید زمانی که شما به عنوان آهنگساز می‌خواهید نوازنده‌ای حرفه‌ای را به استودیو و استیج ببرید و از وجودشان استفاده کنید، طبیعتا باید سواد نوشتن برای آنها را داشته باشید. زمانی که قرار است با نوازندگان حرفه‌ای همکاری کنید قاعدتا درست می‌نویسید و به درستی هم از وجود آنها بهره می‌برید. در موسیقی الکترونیک بسیاری از این قوانین رعایت نمی‌شود. یعنی اگر در رابطه با مقولاتی چون هارمونی،‌ ارکستراسیون و مسائلی از این دست نیز اشتباهی وجود داشته باشد کسی پاسخگو نخواهد بود، شاید به این دلیل که در این زمینه تعهدی وجود ندارد. شما حساب کنید طرف به عنوان سازنده اثر از صبح می‌‌نشیند و با استفاده از برخی امکانات و صداها تا ظهر کارش را تمام می‌کند و عصر اثر را آپلود می‌کند و اثر منتشر می‌شود. به همین راحتی!. در صورتیکه به نظرم روند تولید یک اثر مانند زایش و تولد است.

آثار ارائه شده در دهه‌های قبل با وجود آنکه بدون امکانات و ابزار متعدد فعلی تولید شده‌اند اما نسبت به آثار امروزی که به واسطه موسیقی الکترونیک و نرم‌افزارهای دیجیتال ساخته شده‌اند، کیفیت بالاتری دارند.

در آن مقطع برای تولید آثار زمان صرف می‌شد. نوازندگان در کنار یکدیگر تمرین می‌کردند و تولیدکنندگان همان پروسه تولد و زایش را می‌پیمودند و در نهایت اثر خلق می‌شد. الان اینگونه نیست و آن زمانی که در گذشته صرف تولید قطعلات و آلبوم‌ها می‌شد حال وجود ندارد و نادیده انگاشته می‌شود. ساخت آثار در کمترین زمان کار سختی نیست و من نیز می‌توانم  بر اساس تجارب خودم ساخت اثری را از صبح شروع کنم و تا عصر آن را به پایان برسانم و منتشر کنم، اما چند بار می‌توانم این کار را انجام دهم؟

مطمئنا پس از مدت زمانی کوتاه به تکرار می‌افتید.

بله. به این دلیل که آن تفکر و ایدئولوژی لازم،‌ نیست و وجود ندارد. افرادی که می‌خواهند با هر ترفندی مطرح شوند و دیده و شنیده شوند به تولید چنین آثاری روی می‌آورند. این اتفاقات و چنین نگرش‌هایی باعث شده موسیقی طی هفت‌، هشت سال گذشته به هنری دم دستی تبدیل شود. البته این نگاه ماست و شاید ما اشتباه می‌کنیم. ممکن است دوره برخی از اتفاقات گذشته باشد. کما اینکه در سینما نیز چنین اتفاقی رخ داده و کسی دیگر فیلمی چون بن هور نمی‌سازد. بازهم می‌گویم تولید آثار با کیفیت و ارکسترال، نیاز به حمایت دارد و تنها بخشی از آن سلیقه و توجه مردم است. همانطور که گفتم مشکل اینجاست که ما نه در ارگان‌ها و نهادهای دولتی، و نه در بخش‌های خصوصی تهیه‌کننده متخصص نداریم.

افرادی چون من باید برای اخذ مجوز مراحل اداری را طی کنند و ممکن است این رویه بنا به دلایلی طولانی شود و به بیات شدن اثر بینجامد. این مشکلات برای تولیدکننده‌ای که در خانه نشسته و تا عصر اثر تولید می‌کند، وجود ندارد

وزارت ارشاد باید برای حل این معضل وارد عمل شود و در جهت انتخاب تهیه‌کنندگان شایسته تمهیداتی را در نظر گیرد، زیرا در حال حاضر نبض موسیقی پاپ در دست چند تهیه‌کننده معدود است.

 با خوانندگانی که در موسیقی جدید فعالیت می‌کنند و حمایت می‌شوند کاری ندارم، اما فردی چون من باید برای اخذ مجوز مراحل اداری را طی کند و ممکن است این رویه بنا به دلایلی طولانی شود و به بیات شدن اثر بینجامد. این مشکلات برای تولید کننده‌ای که در خانه نشسته و تا عصر اثر تولید می‌کند، وجود ندارد. چنین کسی اثرش را پس از تولید به راحتی در فضای مجازی منتشر می‌کند بی‌آنکه مجوز اخذ کند. این مشکلات باید حل شود تا شاهد اتفاقات بهتری باشیم.

 ارشاد باید حمایت‌های مالی و معنوی از اهالی موسیقی را در دستور کار قرار دهد و پس از آن می‌توانیم مسائل دیگری را که به بخشی از آنها اشاره کردید، حل کنیم.

بله. متاسفانه ارشاد نیز از ما حمایت نمی‌کند. مثلا مسئولان وزارت ارشاد به من و امثال من نمی‌گویند حال که پس از چند ماه اثرت را تولید کرده‌ای، ما 2000 نسخه از آن را خودمان می‌خریم و تکثیر می‌کنیم. با انجام چنین کارهایی است که می‌توانیم موسیقی با کیفیت و با ارزش را به گوش مردم برسانیم. این اتفاق و چنین حمایت‌هایی شاید در حوزه کتاب رخ دهد، اما متاسفانه در موسیقی اینگونه نیست.

البته خواننده سالاری نیز سدی در مقابل اصلاحات و تغییرات است.

بله در حال حاضر ولی نعمت موسیقی ما خوانندگان هستند در صورتیکه قبلا تهیه‌کنندگان اینچنین بودند. در حال حاضر خوانندگان هستند که درباره مسائل و موضوعات تصمیم می‌گیرند. مثلا من برای تولید فلان اثر نمی‌خواهم 13 ساز هزینه کنم و تمایل دارم اثر را مثلا با سه ساز به سرانجام برسانم. خوانندگان امروز در اینباره‌ها نظر می‌دهند و همه این موارد به کیفیت آثار آسیب می‌زنند. این را هم در نظر داشته باشید که تا جایی می‌توان مقاومت کرد و در صورت تداوم این روند انزوا در پیش خواهد بود.

شما موسیقی را از محضر بزرگی چون زنده‌یاد بابک بیات آموخته‌اید و شاگردشان بوده‌اید....

من علاوه بر شاگردی، افتخار این را داشتم که دستیار زنده‌یاد بابک بیات باشم. تفکر اولین مقوله‌ای است که از ایشان به عنوان میراث برایم مانده است. اینکه تن به هرکاری ندهم و نسبت به کاری که تولید می‌کنم عمیق‌تر فکر کنم. البته همه این‌ها میراثی است که از بزرگان به نسل گذشته رسیده است. استاد بیات در سال‌های آخر زندگی‌شان از اتفاقاتی که در موسیقی رخ می‌داد دل خوشی نداشتند. ماجرا از این قرار بود که حتی در موسیقی فیلم نیز حضور صداهای الکترونیک باعث شده بود آهنگسازان سینما نیز کمی کم‌کارتر شوند. موسیقی الکترونیک در سینما و آهنگسازی فیلم‌ نیز رخنه کرده بود.

بابک بیات یادم داد تن به هر کاری ندهم/ تهیه‌کنندگان تمایلی به تولید آثار ارکسترال ندارند/ ولی‌نعمتان امروز موسیقی، خوانندگان هستند

میلاد رحیمی، علی موثقی، بابک ریاحی‌پور، زنده‌یاد بابک بیات، بابک صحرایی 

در آن مقطع تازه موسیقی الکترونیک باب شده بود.

بله و حال 14 سال از درگذشت استاد بابک بیات می‌گذرد و آن مشکلات تداوم یافته و گسترده‌تر و جدی‌تر شده است. به طور کلی من بسیار از زنده‌یاد بیات آموختم و متاسفانه حال عرصه برای ابراز آن آموزه‌ها مهیا نیست.

برای آینده نزدیک پروژه یا برنامه خاصی ندارید؟

با بامداد فرزند زنده‌یاد بابک بیات تصمیماتی داشتیم و می‌خواستیم آثار ایشان را در قالب کنسرت روی صحنه ببریم. به هرحال بابک بیات آدم بزرگی است و صاحب‌نام و صاحب سبک است. این اتفاق برای آقای چشم‌آذر و دیگر بزرگان نیز رخ داده و آثارشان توسط دیگران اجرا شده است. چه اشکالی دارد که چنین اتفاقی برای زنده‌یاد بیات و آثارشان رخ دهد. اگر حمایتی وجود داشت قطعا این کار را می‌کردیم و در صورت وجود حمایت‌هاست که می‌توانیم در عرصه موسیقی ارکسترال باکلام و بی‌کلام اتفاقات خوب و موثری را رقم بزنیم.

 در ژاپن شهروندانی که کیمینو می‌پوشند از خدماتی برخوردارند. مثلا اگر به موزه و سینما روند از تخفیف برخوردار می‌شوند و نصف قیمت مرسوم را پرداخت می‌کنند. آنها می‌خواهند از این طریق برخی فرهنگ و رسوم را زنده نگه دارند

امیدوارم روزی برسد که مجددا به گذشته بازگردیم و این نمودار و منحنی که به سمت حضیض رفته به سمت اوج رود. امیدوارم از سمت و سویی ارزش‌گذاری‌هایی ایجاد شود تا بتوانیم موسیقی با کیفیت و با ارزش را زنده نگاه داریم. در کشور ژاپن شهروندانی که کیمینو می‌پوشند از خدماتی برخوردارند. مثلا اگر به موزه و سینما روند از تخفیف برخوردار می‌شوند و نصف قیمت مرسوم را پرداخت می‌کنند. آنها می‌خواهند از این طریق برخی فرهنگ‌ و رسوم را زنده نگه دارند. حال شما فکر کنید اگر به من سالن بدهند و شرایط مساعدی را فراهم کنند، من نیز در فضای ارکسترال کنسرت برگزار می‌کنم. من نوعی خیلی کارها می‌توانم انجام دهم اما دستم بسته است.

گفتگو: وحید خانه‌ساز

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز