در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
هیچ تفاهمنامهای برای تولیدات مشترک سینمایی با کشورهای خارجی نداریم/ اکران آنلاین یعنی فیلمها به سادگی دزدیده شوند
کارگردان فیلم سینمایی «یلدا» معتقد است: تولید مشترک فیلم با دیگر کشورها ساز و کارهایی میخواهد که سینمای ایران از آن بیبهره است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «یلدا» جدیدترین ساخته مسعود بخشی بعد از سه سال در سینماهای هنر و تجربه روی پرده رفت. «یلدا» به موضوع قصاص و بخشش میپردازد و تا امروز نمایشهای متعددی در جشنوارههای بینالمللی داشته است. اکران فیلم در شرایط کرونا روند نمایش آن را در کشورهای اروپایی متوقف نکرد. به بهانه اکران این فیلم گفتگوی دوبارهای با مسعود بخشی داشتهایم.
مسعود بخشی با ساخت مستند «تهران انار ندارد» مسیر پیشرفتش در فیلمسازی را سرعت بخشید و خیلی خوب توانست جای خودش را به عنوان فیلمساز در حوزه مستند مطرح کند. وقتی به سراغ سینمای داستانی رفتید اما اتفاقها آنطور که باید برایتان رقم نخورد. از ماجراهایی که پیرامون «یک خانواده محترم» برایتان افتاد و باعث تاخیر در ساخت فیلم بعدیتان شد، بگویید. حاشیههایی که شما را کمی از فیلمسازی دور کرد.
به قول شما حاشیه بود، باید از حاشیه گذشت و به متن پرداخت. البته من هیچگاه از سینمای مستند دور نبودم و فیلم نیمه بلند «قالی ایرونی ما» را همان سالها با تهیهکنندگی "یوس دو پاتر" فیلمساز برجسته هلندی ساختم که پخش موفقی در خارج داشت.
چه شد که به سراغ موضوع قصاص و بخشش رفتید و بر اساس چه مشاهداتی فیلمنامه را نوشتید؟
موضوع بخشش و انتقام در نهاد بشر و ازلی ابدی است. در سینما هم از دریچههای گوناگون به آن پرداخته شده، از درایر تا برگمان تا برادران داردن، درباره بخشش و انتقام فیلم ساختهاند. اما اتفاقات جاری جامعه ما و پیچیدگی نظام تربیتی و جزایی و بویژه نگاه پر از تناقض و شعاری رسانهها به این معضلات اجتماعی بود که موجب ساخت فیلم شد. سینمای مستند البته بهتر و بیشتر از سینمای داستانی به این مسائل پرداخته است.
چند سالی هست که موضوع قصاص در کشور و در فضای مجازی مورد بحث و تبادل نظر قرار میگیرد. در بازههای زمانی مختلف هم پویشهای اعدام نکنید در شبکههای اجتماعی ترند شده است. چقدر با آگاهی از فضای امروز جامعه موضوع خودتان را انتخاب کردید؟
فیلمها و فیلمسازان اجتماعی همیشه در نسبت مستقیم با تحولات جامعه، تاثیرپذیر و تاثیرگزارند. آثار اجتماعی مهم را ببینید. همگی از زمانه جلوترند و با تبسنجی و در دست داشتن نبض جامعه، بصیرت ناخودآگاه پیشبینی اتفاقات را در خود دارند. در مورد یلدا - که چندین سال پیشتر نوشته شده - موضوع فیلم مستقیما به مجازات مربوط نیست، بلکه نمایشی است که پیرامون بخشش ارائه و تبلیغ میشود، درحالیکه انتقام و خشم عمیقی ناشی از نابرابری و ناراستی در هریک از شخصیتهای اصلی وجود دارد. در اینجا هرکس خود را محق میداند و شایسته شرایطی بهتر که از او دریغ شده! و کمتر کسی خود را در قبال وضع موجود مسئول میداند. البته خوشبختانه جامعه نسبت به حساسیت این موارد آگاه است و حتی این آگاهی در تعدادی از مسئولین دلسوز نظام تربیتی و جزایی هم وجود دارد. اما امیدواری برای بهبود وضعیت و اصلاح موانع، کافی نیست و مسئولیتپذیری فردی و جمعی در قبال شرایط لازم است، نه عکسالعملهای احساسی و نمایشی.
ایده اجرای فیلم در یک برنامه تلویزیونی در سینمای جهان نمونههای موفقی دارد. در سینمای ایران اما کمتر به سراغ چنین اتمسفری رفتند. از لحاظ کارگردانی محک سختی بود در لوکیشن محدود کارگردانی کردن؟
بههرحال این انتخاب امکانات میزانسن را محدود میکند و شما را در فشار رعایت کامل جزییات زمان واقعی، پیوستگی حسی بازیگران و بویژه ریتم و فضاسازی قرار میدهد. یلدا ریتم کندی ندارد و کنترل این ضرباهنگ شتابنده از فیلمنامه میآید.
چرا برنامه ماه عسل را الگوی خودتان قرار دادید؟ با احسان علیخانی درباره ساخت فیلم صحبت کردید؟ تجربههایی که در ساخت برنامه داشت به کمکتان آمد؟
آن برنامه تنها یکی از برنامههای مشابه «لذت عفو» است. برنامه دیگری مشخصا پیرامون قتلهای خانوادگی سالها پیش در مسیر تولید قرار گرفت اما پخش نشد، که محتوی آن به برنامه «لذت عفو» شباهت بیشتری دارد. فراموش نکنید که برنامه «لذت عفو» اختصاصا برای فیلمنامه نوشته شده است و خصوصیات منحصر بفرد خود را دارد. اگرچه با ارجاعات مستقیم به کلیت ساختاری این گونه برنامهها، فضای تلویزیونی قابل باوری برای مخاطبان اینجا دارد.
یکی از ایراداتی که در سینمای ایران در فیلمهای جنایی – حقوقی وجود دارد فقدان آگاهی نسبت به قوانین حقوقی و قضایی است. چقدر در ساخت این فیلم از مشاورههای درست و صحیح برای واقعیتر کردن فضا استفاده کردید.
باید از وکلایی که در جلسه نمایش ویژه فیلم برای حقوقدانان شرکت کردند، بپرسید. ما با همیاری گروه «ما درد مشترکیم» فیلم را با هدف کمک و آزادسازی دو محکوم برای گروهی از وکلا نمایش دادیم. نظر تمامی این وکلا درستی و باورپذیری قصه و جزییات آن بود که محصول نظارت و دقت مشاور حقوقی فیلم آقای امیرسالار داودی است.
در تیتراژ فیلم شما اسامی افراد و شرکتها و کشورهای مختلفی در تهیه فیلم دیده میشود. کمی از چگونگی جذب سرمایه برای این فیلم بگویید. اساسا پروسه تولید مشترک در ایران چه ساز و کاری دارد؟
تولید مشترک به تمام معنا آواز دهل از دور شنیدن است. در تولید مشترک بحث سرمایه، شیوه تولید و پرداختها و کیفیت محصول حرفهای و جدی است و ربطی به شیوه فعلی تولید در سینمای ما ندارد. درباره آن خیلی حرف زده میشود و آرزوی بسیاری از دوستان تولید اثر مشترک سینمایی با سایر کشورهاست اما به لحاظ فنی و حرفهای هیچ اقدام مفیدی برای آن نشده چون قرارداد رسمی تفاهمنامه مشترک با هیچ کشوری که دارای صنعت جدی سینما باشد یعنی با اروپا، امریکا یا حتی هند نداریم.
البته تولیدات فیلم ما به لحاظ کمی بالاست، اما متاسفانه در زمینه پخش و عرضه جهانی توازنی بین تعداد این فیلمها و ظرفیت پخش نیست. از سوی دیگر اگر تعداد فیلمهایی که روی پرده سینماهای دنیا میروند را با تعداد فیلمهای تولید شده قیاس کنید، متوجه دشواری و پیچیدگی در عرصه کلی پخش سینمایی در جهان میشوید. منظور از پخش، نمایش فیلم در یک جشنواره و یا چند اکران خصوصی و محدود نیست بلکه پخش سینمایی یعنی اجاره و عقد قرارداد با سالنهای متعدد در یک کشور و در یک زمان مشخص توسط یک پخشکننده حرفهای و تکثیر، تبلیغ و نمایش یک فیلم در حوزه پخش است. به اینها کار رسانهای و دعوت از منتقدین، نمایش مطبوعاتی و تشخیص و یافتن گروه مخاطبان خاص برای هر فیلم را هم اضافه کنید. متاسفانه به خاطر نبود تفاهمنامه رسمی تولید مشترک، سینمای ما از این امکان محروم مانده و با اروپا که عمدهترین مدافع سینمای مستقل دنیاست، یعنی آثار و سینماگران دارای سبک و اندیشه در سینمای آسیا، افریقا و آمریکای لاتین را در مقابله با سینمای هالیوود و بالیوود که سازوکار متفاوتی دارند حمایت میکند، هیچ قرارداد و تفاهم رسمی نداریم. البته پس از تولید، تلاش و هزینه مضاعفی میکنیم تا فیلمهایمان را در جشنوارههای اروپایی جا دهیم! غافل از اینکه جریان پخش با جریان تولید پیوسته است و جشنوارهها به عنوان حلقه ارتباط این دو عمل میکنند. یلدا هم بعد از هفت سال دوندگی و تلاش شخصی و جستجو و مذاکره به تولید مشترک رسید.
بخشی از اکران فیلمتان در ایران به دوران کرونا برخورد کرد. از شرایط اکران فیلمتان راضی هستید؟ پیشبینی شما از شرایط سینما در دوران کرونا چیست؟
بزرگترین موفقیت یلدا آزادی دو محکوم بود که با اکران داخلی و زحمات گروه «ما درد مشترکیم» محقق شد. و البته اکران اروپایی با موفقیت در آلمان شروع شده، در شرایطی که منتقدین آلمانی از فیلم بسیار استقبال کردند و اکران فیلم تا هفته چهارم تمدید شده است. بزودی اکران فیلم در اتریش، لوکزامبورگ، فرانسه و سوییس آغاز میشود و بعد در کشورهای دیگر که حقوق فیلم را خریدهاند، ادامه مییابد.
به گمانم ویروس کرونا سینما را نابود نخواهد کرد اما آن را درست مانند جهان پس از خود دچار تغییر ساختاری خواهد کرد. تغییراتی که شیوه تولید و عرضه را هم دگرگون خواهد کرد. ممکن است این تغییرات را دوست نداشته باشیم اما ناگزیر هستند.
آیا اکران آنلاین میتواند آلترناتیو مناسبی برای سالنهای سینما باشد و شما فیلمتان را در پلتفرمهای آنلاین اکران میکنید؟
تا زمانی که حقوق مولف و انگیزهای برای ثبت و اجرای آن وجود ندارد، خیر. فیلمها به سادگی دزدیده و حرمت سازندگانشان پایمال میشود. به فیلم به عنوان محصول اندیشه و کار یک گروه نگاه نمیشود و مشکل همین جاست.
حضور فیلم یلدا در جشنوارههای خارجی و اینکه چه چیزی از فیلم آنها را با فیلم همراه کرد یکی از محلهای بحث است. موضوعی که به نظر میرسد نگاه داخلی دارد و مسئله کشورهای دیگر نیست. مخاطب شناسی فیلم در کشورهای دیگر را چطور ارزیابی میکنید؟
بههرحال هر تماشاگری از منظر جهان خود و با دانش و فهم شخصی یک فیلم را میبیند و میفهمد. در مورد یلدا، آنچه از نقدها برمیآید، مسئله و هسته اصلی انسانی فیلم، جهانشمول بودن موضوع بخشش، زنان و نقد رسانهها و تلویزیون است که تقریبا در تمام آنها ذکر شده، و البته اجرای دقیق، بازیهای خوب و حساب شده و ساختار هنری فیلم.
این گزیده یکی از تازهترین نقدها درباره فیلم به بهانه اکرانش در دو هفته دیگر در سینماهای فرانسه است که این هفته منتشر شده است: «روشنایی غیر منتظرهای که در یلدا هست، از قدرت مطلقی است که به «بخشش» میدهد، قدرتی که در غرب کاملا مغفول و فراموش شده، تا جایی که با خاموش کردن میل انتقام، حکم برگشتناپذیر عدالت را هم تغییر میدهد. با بازگرداندن جادوی رهایی بخش به این واژه است که یلدا، در پایان ما را به درستی و راستیمان ارجاع میدهد.» دیوید ازان (مجله سینمایی سه رنگ)