در گفتوگو با سازندگان «کافه میران» مطرح شد؛
فیلم کوتاه اختراع شده تا پیشنهاداتی به سینمای بدنه بدهد/ سلبریتی، هزینه فیلمکوتاه را افزایش و کیفیتش را کاهش میدهد
نویسنده و کارگردان «کافه میران» میگوید: سلبریتی، هزینه فیلم کوتاه را به شدت بالا برده و راستش خیلی هم کیفیت مطلوبی را به همراه نمیآورد چون اغلب، بازیگر ستاره در مقام بالاتری از کارگردان جوان قرار میگیرد و این ممکن است خیلی چیزها را در فیلم خراب کند. اما فکر میکنم حتی همین مساله هم از سر ناچاری فیلمسازان فیلم کوتاه است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آیا «زمان» بین اجرام و انسانها یکسان است؟ این پرسشی است که «علیرضا حمیدین» میکوشد در مقام نویسنده و کارگردان در فیلم کوتاه «کافه میران» آن را مطرح کند. فیلم کوتاهی که برای پلان سکانس۳۰ دقیقهای طراحی شده و اثری پست مدرن در ژانر سایکو دراماست.
این فیلم کوتاه در چهار خرده پیرنگ داستان این شخصیتها را روایت میکند:
نخست، «سهراب» که بازیگر تئاتری است در رویای بازی در نمایش «مرغ دریایی». دوم، «علی» مردی پا به سن گذاشته، نابغه فیزیک کوانتوم و استاد دانشگاه شریف که هر روز سر یک ساعت و یک دقیقه مشخص به کافه میآید و با رفیقش صدرا و «درنا» که دختری ۶ ساله است شطرنج بازی کرده و درباره فیلم و زمان بحث میکنند. سوم، «گندم و نرگس» که دو دوست قدیمیاند و «شایان» که دوست دانشگاهی گندم است و با نرگس وارد رابطه میشود و چهارم، «مریم» که در سه سال متفاوت و هر بار به بهانه کادوی تولدش، با سه مرد در کافه قرار میگذارد.
«علیرضا حمیدین» که علاوه بر نویسندگی و کارگردانی چند فیلم کوتاه، تجربه کارگردانی چند تئاتر را هم در کارنامه دارد، همراه با «سیدمحمدهادی آموزگار» که در مقام مدیر پروژه «کافه میران» را همراهی میکند درباره این فیلم و تجربه کار در دوره کروناه با ایلنا گفتگو کردهاند.
در کافه میران، هر یک از خرده پیرنگها در یک زمان مستقل و داستان مستقل روایت میشود و ظاهرا از یک نظریه فیزیکی تبعیت میکند که محور هر چهار داستان است؛ درباره این ایده و انتخاب پلان سکانس برای روایت آن بگویید.
علیرضا حمیدین: شیوه کاری من به این شکل است که فیلمنامه را در ابتدا دست بازیگر نمیدهم؛ یعنی بازیگران من فیلمنامه کامل را در اختیار ندارد. بلکه یک شمایل کلی از کاراکتر دارند تا انتخاب کنند که آیا میخواهند در پروژه حضور داشته باشند یا نه. و بعد با هم وارد پروسه تمرین میشویم که برای این کار حدود دو ماه طول کشید. البته که فیلمنامه ندادن به بازیگر، کار عرفی است و آدمهای مختلفی آن را انجام میدهند. اما کاری است که دستکم در تئاترها و فیلمهای کوتاه من جواب داده است. با همین روش سراغ ساخت «کافه میران» رفتم که یک پلان سکانس سی دقیقهای است که١٢ بازیگر بزرگسال دارد و یک بازیگر خردسال و تعدادی سایر بازیگران.
محمدهادی آموزگار: همکاری من و آقای حمیدین به سالهای دور و حضور در موسسه کارنامه برمیگردد و اولین همکاریمان در پرفورمنس «درآستانه» بود که آنجا به عنوان مشاور پروژه در کنار ایشان بودم و بعد هم در تئاتر «ته بلیط» که سال ۹۸ به صحنه رفت به عنوان مدیر پروژه با ایشان همکاری داشتم. موضوعهایی که در فیلم «کافه میران» به آنها پرداخته شده موضوعاتی روزمره هستند و در حالی که شاید ساده به نظر میرسند ولی از اهمیت و پیچیدگی درونی بالایی برخوردارند. همچنین ایده اصلی که بر اساس یک تئوری فیزیک بنا شده، همراه با فرم پیچیده روایتی، کمک مهمی به روشن شدن و فهم شرایط داستان و کاراکترها میکند.
حمیدین: درباره موضوع فیلم هم باید بگویم که مدتهاست یک تئوری در دنیا مطرح است که چقدر علمی است یا نه، خیلی مدنظرم نبوده است؛ اینکه زمان در عین این که آن واحد، یکی نیست مانند آنچه در فیلم «اینتراستلار» (بین ستارهای) میبینیم که با تغییر فضا و جرم، زمان هم فرق میکند، اینکه چهار داستان در زمانی که ما داریم میبینیم اتفاق میافتد اما زمانهای آنها یکی نیست. بر همین مبنا در کافه میران ۴ خرده پیرنگ داریم که هیچکدام از آنها در یک زمان اتفاق نمیافتند اما ما در یک پلان آنها را نشان میدهیم. از این چهار خرده پیرنگ، قصه مریم را چند سال پیش نوشته بودم که در قالب یک فیلم خیلی کوتاه حدود سه دقیقهای نگارش شده بود.ولی به هر حال فرم در سینما برای من دغدغهای خاص است و در میان فرمها هم پلان سکانس برایم جذابتر از بقیه است. ما در «کافه میران» داریم به سینمای کلاسیک ،مدرن حتی شاید پست مدرن ارجاع میدهیم. درباره فیلمهایی مانند «اینتراستلار» (کریستوفر نولان) حرف میزنیم و برخی از کاراکترهایمان از فیلمهایی آمدهاند که میتوان گفت به سینمای پس از کلاسیک ارجاع دارد. بههرحال یکسری از قصههای مهم مانند اینتراستلار، جرقه اول فرم را در ذهن من زد که چطور میتوان چهار زمان مختلف را در یک زمان پوشاند که دیده نشوند؟
فیلم کوتاه در ایران همواره با دشواریهایی روبهرو بوده است؛ از اینکه به عنوان یک حوزه مستقل از سینمای داستانی بلند شناخته نشده تا نبود سرمایهگذار و نبود فضایی دائمی برای نمایش آثار. فکر میکنید فیلم کوتاه با چه آسیبها و مسائلی مواجه است؟
علیرضا حمیدین: فکر میکنم فیلم کوتاه اختراع شده تا یکسری پیشنهاد به سینمای بدنه بدهد و اگر در فیلم کوتاه همان راه سینمای اجتماعی را ادامه میدهیم به نظرم راه را اشتباه رفتهایم. چون فیلمهای کوتاه سینماگران بزرگ جهان هم، حداقل یک ایده فرمیک جدید داشته است. به نظر من فیلم کوتاه نه به حمایت احتیاج دارد و نه پول فقط نیاز به دیده شدن و اکران دارد و آنچه در این سالها بیش از هر چیز دیگری مسموش کرده «چهره» بوده؛ با اینکه احتیاج به دیده شدن دارد. بچهها با پولهای توی جیبی و کم کردن از خرجهای زندگیشان، فیلم کوتاهشان را حالا با هر کیفیتی میسازند اما وقتی دیده نمیشود، ناگهان ناامیدی مطلق به فیلمسازان جوان فیلم کوتاه حمله میکند. این را بگویم که من موافق این هستم که از طریق فیلم کوتاه، بتوانیم به ساخت فیلم بلند برسیم. اما نه اینکه شابلونی روی فیلمهای بلند موفق بگذاریم و عین به عین آنها را در فیلم کوتاه پیاده کنیم. من ترجیح میدهم چند فیلم کوتاه بسازم و تجربههای روایی و فرمیک مدنظرم را در آنها اجرا کنم و سپس سراغ فیلم بلند بروم اما متاسفانه امروز میبینیم که حتی همه فیلمهای کوتاه هم شبیه هم شدهاند.
فکر میکنید چقدر این شبیه هم شدن از میل به ساخت آثاری جشنوارهپسند میآید؟
علیرضا حمیدین: فکر میکنم جشنوارههای مطرح و معتبر اینطور نیستند و فیلمسازان فیلم کوتاه اتفاقا نه به جشنواره خارجی، که به سرمایهگذار و تهیهکنندهای داخلی برای ساخت فیلم بلندشان فکر میکنند. برای همین سراغ استفاده از بازیگران چهره میروند. در حالیکه اگر فیلم کوتاه دیده شود نیازی به چهره ندارد چون سلبریتی، هزینه فیلم کوتاه را به شدت بالا برده و راستش خیلی هم کیفیت مطلوبی را به همراه نمیآورد چون اغلب، بازیگر ستاره در مقام بالاتری از کارگردان جوان قرار میگیرد و این ممکن است اجازه تجریبه کردن را به فیلمساز ندهد. اما فکر میکنم حتی همین مساله هم از سر ناچاری فیلمسازان فیلم کوتاه است. برای اینکه بتوانند یک تهیهکننده یا سرمایهگذار پیدا کنند که روزی بتوانند فیلم بلندشان را با آنها بسازند، الان هم مجبورند همان چیزی را که تهیهکننده میخواهد در فیلم کوتاهشان پیاده کنند. در نتیجه میبینیم که اولین فیلمهای بلند خیلی از کارگردانها کاملا شبیه فیلم کوتاهشان است و هر از گاهی هم با شکستهای بسیار عجیبی روبهرو میشوند.
شیوع کرونا همانطور که نظم عادی زندگی را در جهان بهم ریخت، رویدادها و جمعهای هنری را هم دچار اختلال کرد. این مساله سختی مضاعفی را برای شما در ساخت فیلم کوتاه به وجود آورد؟
علیرضا حمیدین: بله اثر منفیاش خیلی شدید بود. ما با گروهی به عنوان بازیگر شروع کردیم که اکنون شاید تنها حدود ۲۰ درصد از آنها باقی مانده باشند! چون ما به شکل پروسه تولید یک تئاتر تمرین میکنیم، گاهی با مشکلاتی بیشتر از تولید سایر فیلمهای کوتاه مواجهیم. فیلمهای کوتاهی که من کار میکنم نیاز به تمرین بیشتری دارد و پلاتویی که در آن تمرین میکنیم میتواند فضایی وحشتناک داشته باشد. برای همین در هر نوبت تمرین در پلاتویی با ظرفیت ۱۴ نفر، تنها چهار نفر را با خود میبردیم که این به معنای دو و نیم برابر شدن هزینه تمرینها نسبت به بودجه پیشبینی شده بود. یا تمرین با ماسک که واقعا کار سختی بود اما خیلی تاکید داشتیم که موارد بهداشتی و ضدعفونی را رعایت کنیم. اما با این شرایط خیلیها در میانه راه، گروه را ترک کردند. به خصوص اینکه ما یک بازیگر خردسال ۶ ساله در گروه داریم و باید مراقبت بیشتری انجام میدادیم. اما با همه این حرفها، گروه همراهی خوبی داشتم و با تعویقهای چندباره در زمان تمرین و فیلمبرداری، در نهایت توانستیم پروسه فیلمبرداری را به پایان برسانیم.
محمدهادی آموزگار: همانطور که آقای حمیدین هم گفت، انجام این پروژه در شرایط کرونا با سختیهای زیادی همراه بود؛ از تهیه محل تمرین مناسب که شرایط بهداشتی و تهویه مناسب داشته باشد تا تمرین با ماسک و... که از لحاظ زمان تولید و هزینه شرایط برای گروه سختتر شده بود. حتی زمانهایی بود که بعضی از بازیگرها با علایم سرماخوردگی، برای جلوگیری از احتمال انتقال بیماری، تست کرونا میدادند که هرچند خوشبختانه هیچیک از عوامل دچار بیماری نشد، اما همین تستها تمرینها را برای مدتی به تعویق میانداخت. ولی با تمام این مشکلات، با همکاری تمامی گروه تولید و بازیگران پروژه در مسیر درست پیشرفت کردیم و فیلمبرداری به پایان رسید.
یادآور میشود، کافه میران کاری از گروه فرهنگی و هنری «درآستانه» با همکاری «استودیو من» است و فیلمنامه آن بر اساس نظام خرده پیرنگ طراحی و نوشته شده است.
مدیر این پروژه: سید محمد هادی آموزگار و بازیگران این فیلم: امیر تکفلاح، محمد شریفی، سینتیا سرکیس وارطانیان، امیرمنصور اسفندیاری، بهار زندی، انیس صنیعی، علی سامصادقی، هیراد محمدی، فرزاد آیتی، مرتضی امینیتبار، سهند سلطانی، با معرفی صبا سرور و بازیگر خردسال: آرشیدا خدابخش هستند.
سایر عوامل عبارتند از:
مدیر تولید: امیرمنصور اسفندیاری، یاران کارگردان: سمیرا بائی، تیما قلیچخانی، لیلی رضایی، حامد ربیعی، برنامهریزی: سمیرا بائی، مدیر فیلمبرداری: داود ملکحسینی، مدیر صدابرداری: جلیل نوایی، طراح لباس: سارا مژده، طراح صحنه: شادی بیات، طراح گریم: دانش کریمی، مشاور رسانهای: سبا حیدرخانی و عکاس: سیدمحمد هادی آموزگار و ستاره سهیلی.