در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
«جز» پیش از انقلاب هم طرفدار زیادی در ایران نداشت/ برای اولینبار در تبریز کنسرت «جز» برگزار کردیم/ انجمن موسیقی تبریز به جز دفتری همیشه بسته، دستاورد دیگری نداشته است
محمدحسین درابلو میگوید: در یک سال برای بیش از صد ترانه مجوز گرفتهایم. جالب اینکه هیچکدام از آن ترانهسرایان بهنام و شناخته شده نیستند. شورای شعر و ترانه که بر اساس درجهبندیهای الف، ب و ج به آثار مجوز میدهد و آنها را ردهبندی میکند، به اکثر ترانههای ما با درجه الف و ب مجوز داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدحسین درابلو، اهل استان آذربایجان غربی و ساکن شهر تبریز، یکی از هنرمندانی است که علاوه بر فعالیتهای هنری، موسسهای را برای حمایتهای مالی و معنوی از هنرمندان سبکهای مختلف و کشف استعدادهای تازه راهاندازی کرده. او به نوعی حامی خوانندگان و گروههاییست که برای اجرای برنامه و کنسرت از پایتخت به آذربایجان شرقی و شهر تبریز میروند.
درابلو که رئیس هیئت مدیره موسسه فرهنگی، هنری «ندای طنین» است در گفتگوی پیشرو درباره نحوه فعالیتهای موسسهاش توضیح داد و به تشریح روندی پرداخت که برای کشف استعدادها مدنظر دارد. همچنین درباره تاثیر نهادهای دولتی بر نحوه فعالیت هنرمندان استان آذربایجان شرقی توضیحاتی ارائه کرد.
آنچه در استانهای ما سالهاست جایش خالیست وجود موسساتی غیردولتی برای حمایت از هنرمندان و گروههای ناشناخته و مستعد است. در چنین شرایطی شما موسسهای را برای تامین همین اهداف تاسیس کردهاید. چگونه؟
موسسه فرهنگی، هنری ما از مردادماه سال 1397 فعالیت خود را آغاز کرده است. از همان ابتدا تلاشمان بر این بود که به گروههای بومی استان کمک کنیم و در حال حاضر نیز با چند گروه در حال همکاری هستیم. بیشتر سعیمان بر این بوده و هست تا از گروههایی که در زمینه یافتن مکان تمرین و برگزاری کنسرت و برنامههای اجرایی ضعیف بودهاند، حمایت کنیم.
فعالیت دوساله موسسه و همکاریتان با افراد و گروههای بومی چه نتایج مثبتی دربرداشت؟
«شیمشک» یکی از گروههای مورد حمایت موسسه است که سال گذشته به جشنواره موسیقی فجر آمد. گروه «کولگه» را داریم که در زبان فارسی به معنای سایه است. «کولگه» گروه راک است و همانطور که میدانید گروههای راک در رابطه با دریافت مجوز همواره با مشکلاتی مواجهند. به اتفاق اعضای این گروه آلبومی را تولید کردهایم که «دویغولار» نام دارد و سبک آن راک است. «تکنوازان حیران» نیز گروهی دیگری است که از آنها حمایت میکنیم. این گروه در زمینه موسیقی ایرانی فعالیت میکند و چند کنسرت نیز برایشان برگزار میکنیم.
گروه «شیشمک» نیز در زمینه موسیقی راک فعالیت میکند؟
خیر گروه «شیمشک» به موسیقی «جز» میپردازد و با همکاری اعضای آن برای اولینبار پس از انقلاب اسلامی در شهر تبریز کنسرت جز برگزار کردیم و پیش از ما کسی چنین کاری نکرده بود. این را هم اضافه کنید که تمرینات گروههای جز بسیار مشکل است و زمانی که از نزدیک میبینید، متوجه آن دشواریها و زحمات هنرمندان این سبک خواهید شد. شاهد این زحمات بودهام و دیدهام که مثلا اعضای گروه «شیشمک» برای اجرای اثر فولکوریک آذری در سبک جز چقدر زحمت میکشند. این دوستان فقط برای اجرا در جشنواره موسیقی فجر هشتاد جلسه تمرین کرده بودهاند و خب اجرای بسیار خوب و پرمخاطبی نیز داشتند و موزیسینهای خوبی به دیدن کنسرتشان نشستند.
برگزاری کنسرت در تبریز آنهم با سبک جز برایتان کار دشواری نبود؟
اتفاقا پیش از برگزاری یکی از کنسرتهایمان در تبریز اتفاقی رخ داد که گفتنش خالی از لطف نیست. ما روی پوستر کنسرت از واژه جز استفاده کردیم و کارشناس ارشاد از این اتفاق تعجب کرده بود و میگفت جز چیست، ما قبلا چنین چیزی نداشتهایم. واقعا هم معنای جز را نمیدانست و کنجکاو بود معنایش را بداند تا مطمئن شود حرف بد یا مثلا ناسزا نیست و بعدا با مشکلی مواجه نشود! البته تا آنجا که میدانم در تهران هم دو سه گروه هستند که در زمینه جز فعالیت میکنند.
موسسه شما در زمینه برگزاری کنسرتها و کسب مجوز برنامههای این چنینی و هماهنگیهای آنها فعال است؟
بله. موسسه ما سال گذشته بیشترین کنسرت را به روی صحنه برده است. سال گذشته 38 کنسرت را در تبریز به روی صحنه بردهایم که سبکهای جز، پاپ و موسیقی ایرانی را شامل میشده است. پازلبند، ایوانبند، امید حاجیلی، رضا بهرام، رضا صادقی، امید حاجیلی، حمید هیراد، سیروان خسروی، خوانندههایی هستند که برگزاری کنسرتهایشان توسط من و همکارانم در موسسه انجام شده. ما با رضا بهرام رکورد ایران را با ده سانس فول شکستیم، آنهم با کمترین انتظار برای خرید بلیت.
البته در شهر تبریز بیش از 56 موسسه هنری موسیقی فعالیت میکند و اگر هرکدام از آنها حتی یک گروه موسیقی را معرفی کنند شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود. به هرحال حمایت از گروهها، هزینههای آنچنانی ندارد و آنچه در این زمینه لازم است تامین مقولاتی چون مکان تمرین است.
در زمینه کشف استعدادهای جدید چه فعالیتهایی داشتهاید؟
به طور کلی قصد ما این است که از افراد و گروههای بومی حمایت کنیم. مثلا چند جوان داریم که واقعا استعداد زیادی در خواندن دارند، هم به زبان ترکی و هم به زبان فارسی. باتوجه به ارتباطاتمان، آنها را به شرکتها و موسسات تهرانی معرفی میکنیم. به هرحال همه ما میدانیم افراد مستعد و ناشناخته برای خواننده شدن در ایران باید از کانالی وارد شوند. این را هم در نظر داشته باشید که قدرت ما تا آن حد نیست که به معرفی گسترده خواننده بپردازیم و اصطلاحا او را بولد کنیم. ما به کشف استعدادها میپردازیم و به هزینه خودمان برایشان کار تولید میکنیم و همان آثار را به عنوان نمونه برای شرکتها و موسساتی که در پایتخت فعال هستند میفرستیم. در ادامه، مسئولان مربوطه با توجه به فاکتورهایی که در نظر دارند و بر اساس علاقه و خواستهشان، هرکدام از گزینهها را که خواستند، جذب میکنند.
در یک سال برای بیش از صد ترانه مجوز گرفتهایم. جالب اینکه هیچکدام از آن ترانهسرایان بهنام و شناخته شده نیستند. شورای شعر و ترانه که بر اساس درجهبندیهای الف، ب و ج به آثار مجوز میدهد و آنها را ردهبندی میکند، به اکثر ترانههای ما با درجه الف و ب مجوز داده است
فقط در زمینه کشف و حمایت خوانندگان مستعد فعالیت میکنید یا اینکه همه بخشهای موسیقی را مدنظر دارید؟
ما از نوازندگان، خوانندگان، ترانهسرایان و آهنگسازان مستعد حمایت میکنیم و فعالیت موسسه ما همه این موارد را دربرمیگیرد. به طور مثال جوانهای هفده، هجده سالهای داریم که ترانه را خودشان مینویسند و ملودی را خودشان میسازند و اثر را تنظیم میکنند. در حال حاضر نوازندگان مستعدی داریم و حداقل از پنج شش ترانهسرای خوب حمایت میکنیم. فردی را میشناسم که پس از آنکه شعرش را خواندم به او گفتم تو تاکنون کجا بودهای! بس که اثرش قوی و کم نقص بود. آن شخص در پاسخ گفت من رییس بانک هستم. چنین افرادی را جذب میکنیم و به همکاری با آنها میپردازیم و معرفیشان میکنیم. مدتی قبل با اکانت موسسه که برای صدور و دریافت مجوزها در اختیار ماست به سایت دفتر موسیقی مراجعه کردم و با آمار عجیب و غریبی مواجه شدم. در یک سال برای بیش از صد ترانه مجوز گرفتهایم. جالب اینکه هیچکدام از آن ترانهسرایان بهنام و شناخته شده نیستند. شورای شعر و ترانه که بر اساس درجهبندیهای الف، ب و ج به آثار مجوز میدهد و آنها را ردهبندی میکند، به اکثر ترانههای ما با درجه الف و ب مجوز داده است.
با توجه به حمایتهایتان از موسیقی فولک و مقامی تا چه حد پیشکسوتان را مورد حمایت قرار میدهید؟
واقعیت این است که برای پیشکسوتان کاری انجام ندادهایم. زیرا نگرش پیشکسوتان نسبت به موسیقی با منظر و نگاه جوانان امروزی بسیار متفاوت است و همین موضوع باعث میشود بعضا مورد نقد قرار بگیریم. مثلا میگویند چرا فلان آهنگ را اینگونه کار کردهاید. پیشکسوتان به این موضوع توجه ندارند که جامعه تغییر کرده است. آنها با توجه به آنچه که سینه به سینه آموختهاند، چنین نظری دارند. البته اینگونه نیست که نسبت به بزرگان هنر دیارمان و پیشکسوتان بیتوجه باشیم.
تئاتر نیز در استانها و شهرستانها هنر مهجوری است که حمایت نمیشود.
متاسفانه همینطور است که میگویید. به خصوص در شهری چون تبریز که درگیر ناهماهنگیها و نابسامانیهای بسیار است. منظورم جنبه هنری و کیفیت کار افراد و گروههای تبریزی نیست، منظورم نحوه حمایتهاست. بر همین اساس میتوان گفت تبریز در زمینه حمایت از تئاتر پایینترین سطح را در ایران دارد.
دستگاههای فرهنگی دولتی مانند اداره ارشاد و انجمن موسیقی و دیگر بخشها تا چه حد از شما و موسسهتان حمایت میکنند؟
من امروز برای فعالیت یک گروه تئاتری درخواست سالن تمرین کردم. اداره ارشاد نیز سالنی داشت و آن را به صورت رایگان در اختیار ما گذاشت. میخواهم بگویم توان ادارههای ارشاد در شهرستانها در همین حد است، زیرا آنچه که از مرکز به ادارههای کل ارشاد داده میشود در همین حد است و فراتر از این نیست. یک بار برای برگزاری کنسرتی از اداره کل ارشاد خواهش کردم و گفتم لطف کنید آن ده درصد حاصل از فروش کنسرت را از ما نگیرید. در پاسخ به من گفتند این کار امکانپذیر نیست و نمیتوانیم چنین کاری کنیم و در نهایت اگر چنین کاری انجام دهیم سازمان بازرسی، مشکلاتی را برایمان ایجاد میکند. زمانی که به آنها گفتم برای جلب حمایت شما چه کاری باید انجام دهم، گفتند نامهای بنویس مبنی بر اینکه ما فروشمان کم بوده تا ما به اندازه مبلغ دوم میلیون از شما بلیت بخریم. یعنی اینکه من باید نامهای مینوشتم و از وضعیت موجود مینالیدم تا در نهایت تازه از من بلیت بخرند، آنهم به اندازه دومیلیون و نه مثلا بلاعوض! واقعا منظور ما از حمایت مبالغ ناچیز یک میلیون یا دومیلیون نیست. در کل دست و بال مسئولان اداره ارشاد واقعا بسته است و نمیتوانند کارهای زیادی انجام دهند؛ زیرا بودجهای درخور و کافی دریافت نمیکنند.
به جز اداره کل ارشاد، ساز و کار فعالیتهای دیگر تشکلهای مربوط به موسیقی در تبریز را چگونه میبینید؟
به طورکلی نحوه گزینش مسئولان انجمنهایی چون نمایش و هنرهای تجسمی در تبریز به صورت انتخابی است و تا آنجا که اطلاع دارم تنها انجمن انتصابی در آذربایجان شرقی انجمن موسیقی است. یعنی مسئولان مربوطه در این بخش از هیچکس نظر نمیخواهند و این اتفاق خوبی نیست. به هرحال اهالی موسیقی حق دارند در اینباره نظر دهند و در نوع انتخابها سهیم باشند. من همواره نسبت به این رویه غلط انتقاد داشتهام و به نظرم در میان تمام انجمنهای موجود هنری در استان، انجمن موسیقی همیشه از بقیه ضعیفتر بوده است. یعنی انجمن موسیقی تبریز به جز دفتری همیشه بسته، هیچ دستاورد دیگری نداشته است. به جرات میگویم انجمن موسیقی تبریز تاکنون حرکت مثبتی انجام نداده است. بگذارید در این باره ماجرایی را تعریف کنم. خبر رسید که دختر بچهای هشت ساله و نابینا ساکن شهرستان شبستر از توابع شهر تبریز مادرزادی در حد نوازندهای حرفهای کمانچه مینوازد. اما خانوادهاش توانایی آن را ندارند تا برایش ساز بخرند و او را در آموزشگاه یا کلاسی ثبتنام کنند. من میگویم انجمن موسیقی آذربایجان شرقی شما کجا هستید و چه میکنید؟
انجمنها چرا از هنرمندان سالانه پول میگیرند و در قبالش کاری انجام نمیدهند؟ آنها به کسی پاسخگو نیستند زیرا اساس فعالیتشان انتصاب و رابطه است. اگر شما از رییس انجمن موسیقی انتقاد کنید انگار از مدیرکل ارشاد انتقاد کردهاید
ما در نهایت نفری پانصد هزارتومان پول گذاشتیم و برای آن دختر کمانچه خریدیم و در یکی از آموزشگاههای شبستر ثبتنامش کردیم و شهریه چهار ماه را پیشتر پرداخت کردیم. واقعا در چنین مواقعی انجمن موسیقی و دیگر نهادهایی که باید از موسیقی حمایت کنند کجا هستند. انجمنها چرا از هنرمندان به طور سالانه پول میگیرند و در قبالش کاری انجام نمیدهند؟ آنها به کسی پاسخگو نیستند زیرا اساس فعالیتشان انتصاب و رابطه و رفاقت است. شما اگر از رییس انجمن موسیقی انتقاد کنید انگار از مدیرکل ارشاد انتقاد کردهایم. به هرحال شهرستانها مثل تهران وسیع نیستند و این موضوع باعث میشود هنرمندان محافظهکارانه به فعالیتشان ادامه دهند. این محافظهکاری برای آن است که اگر هنرمندان مذکور کارشان به اداره ارشاد و انجمن افتاد، برای انجام امورشان با مشکل مواجه نشوند.
اصلیترین موضوع در نحوه فعالیتهای شما و موسسهتان مقوله مالی و تامین بودجه است. مخارج موسسهتان چگونه تامین میشود؟
بودجه فعالیت موسسه از برگزاری کنسرتها تامین میشود. کاستیها و خلاءهای هشت ماه گذشته به دلیل کرونا به هیچ وجه جبران نشده است. البته بخش تولید را نیز داریم که فعال است و اصطلاحا برایمان آب باریکهای است، اما در کل به دلیل تعطیلی کنسرتها با مشکلات جدی مواجهیم و با زحمت به فعالیت ادامه میدهیم. برای حمایت از گروههایی که در اینباره با آنها صحبت شده نیز فعلا از جیب هزینه میکنیم. در این مدت ما به جز همراهی گروهها و افراد مورد حمایت موسسه قصد داریم به زودی آلبوم گروه «شیمشک» را منتشر کنیم که اولین مجموعه رسمی سبک جز در کشور به حساب میآید. تلاشمان این است که برای هر قطعه آلبوم ویدئوکلیپی نیز تولید کنیم.