در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
ارشاد برای بهبود وضعیت فعالیت و معیشت آموزشگاهها کاری جز صدور بخشنامه نکرده/ از وام کرونا هیچ خبری نیست/ آموزشگاهها اگر صنف داشتند در حقشان این همه اجحاف نمیشد
فرزاد زاهدی میگوید: به محض اینکه تعداد مبتلایان به کرونا افزایش مییابد، اولین بخشنامهای که صادر میشود درباره تعطیلی آموزشگاههاست. آیا مسئولان با خودشان نمیگویند در صورت تعطیلی آموزشگاهها چه اتفاقاتی برای صاحبان این فعالیتها میافتد؟!
به گزارش خبرنگار ایلنا، شش ماه از تسلط کرونا بر جهان گذشت؛ در این مدت مشاغل بسیاری تعطیل شدند و تعدادی هنوز به دنبال راههایی برای جلوگیری از ورشکستگی تمامعیار هستند. در حوزه هنر؛ عده زیادی بیکارند و عدهای به روشهای غیرحضوری روی آوردهاند؛ درست مانند فرزاد زاهدی (نوازنده، آهنگساز، مدرس موسیقی) که مدیر یکی از آموزشگاههای شهر آمل است و میگوید: چارهای نیست باید به همین اجراها و آموزش های مجازی دلخوش بود.
زادهدی؛ نوازندگی گیتار کلاسیک را از علیرضا تفقدی، فرزاد دانشمند و کیوان میرهادی فرا گرفته.او در سال ۱۳۸۵ گروه «کاسپین» را تشکیل داد و سرپرستی گروه «کوارتت گیتار آمل» را به عهده گرفت. زاهدی با اینکه در زمینه موسیقی کلاسیک و سازی چون گیتار فعالیت میکند اما میگوید: "به موسیقی ایرانی نگاهی ویژه دارم." او به اتفاق اعضای گروهش طی سالهای گذشته علاوه بر تنظیم آثار ایرانی برای گیتار، قطعات فاخر و مطرحی چون «بیداد» و «چکاد» از ساختههای زنده یاد پرویز مشکاتیان را نیز تنظیم و اجرا کرده است.
از وضعیت تمرینات گروهتان در شرایط فعلی بگویید؟
شکر خدا به اتفاق دیگر اعضای گروه در دوران کرونا همچنان به تمرینات ادامه دادهایم و مشغول کار روی یکی دو قطعه خیلی خوب ایرانی هستیم. یعنی رپرتواری داریم و صرفا مشغول تمرینیم، اما متاسفانه فعلا امکان اجرا نداریم. قرار بود در شش ماهه اول امسال لااقل سه الی چهار اجرا داشته باشیم، اما به دلیل شیوع بیماری کرونا، متاسفانه شرایط برگزاری مهیا نشد.
با اینکه گیتار مینوازید اما با موسیقی ایرانی غریبه نیستید. یکی از اتفاقات خوبی که توسط شما و اعضای گروهتان رقم خورده تنظیم قطعات ایرانی برای ساز گیتار است که اتفاقا کار سختی هم هست؛ به هرحال نحوه پردهبندی های گیتار با سازهای ایرانی همخوانی ندارد. در زمینه تنظیم آثار ایرانی در قالب گیتار تا چه حد روند گذشته را ادامه دادهاید؟
درباره علاقمندی به موسیقی ملی باید بگویم خوشبختانه بچههای گروه در این زمینه بسیار هم فکر و همراهند و دائما در حال ایدهپردازی هستند.
صرفا تمرکزتان بر موسیقی ایرانی است؟
موسیقی ایرانی برایمان در اولویت است. من و اعضا، در زمینه ژانرهایی که نسبت به آنها همدل هستیم، کار میکنیم و تلاشمان این است به تولید و ارائه آثاری بپردازیم که اصطلاحا مهر و امضای گروه را با خود همراه دارند.
در زمینه تنظیم قطعات ایرانی روی گیتار چالشی واقعی با سوری و کرنها داریم؛ زیرا گیتار ربع پرده ندارد و ما نیز میخواهیم با امکاناتی که این ساز دارد موسیقی مدنظرمان را پیاده کنیم و همین موضوع کار را دشوار می کند.
به نظر میرسد گروه مسیر خود را پیدا کرده و به یکدلی لازم در نحوه پرداختن به سبکها رسیده و حال میتوان گفت امضای خاص خود را دارید.
امیدورارم اینگونه باشد و تلاشمان نیز در همین راستاست اما خب چالشی واقعی با سوری و کرنها داریم. زیرا گیتار ربع پرده ندارد و ما نیز میخواهیم با امکاناتی که این ساز دارد موسیقی مدنظرمان را پیاده کنیم و همین موضوع کار را دشوار می کند. خوشبختانه یکی از دوستانی که در گروهمان هستند و ارشد آهنگسازی دارند، ایدههای ما را پیاده میکنند که این اتفاق برای ما بسیار مثمرثمر است. امیدورام بتوانیم ایدهها و آثارمان را اجرا کنیم، زیرا به نوعی از تمرینهای بدون اجرا خسته شدهایم.
آیا قصد ندارید آلبومی از آثار قبلیتان را منتشر کنید؟
قصد چنین کاری داریم. برخی از قطعات قبلی را ادیت کردهایم و به زودی مشغول ضبط خواهیم شد. در واقع از آنجایی که کیفیت کار برایمان اهمیت دارد به خودمان سخت میگیریم و زمان زیادی را صرف قطعات میکنیم. بهطور مثال پس از اجرایی که در جشنواره موسیقی فجر داشتیم، قطعه «بیداد» و «چکاد» را مد نظر قرار دادیم و به همراه اعضای گروه دربارهشان صحبت و بحث و تعامل کردیم و نت به نت آنها را مورد بازنگری قرار دادیم تا در نهایت به آنچه میخواهیم نزدیکتر شویم.
شما سالهاست در زمینه آموزش فعال هستید. طی ماههای گذشته با وجود بحران بیماری کرونا فعالیتهای آموزشگاهتان در شهر آمل به چه شکل بوده است؟
فعالیت در چند ماه گذشته با وجود بیماری کرونا توفیقی اجباری بوده است، که اتفاقا به نوعی از آن نتایج مثبتی نیز گرفتهایم. با وجود بیماری کرونا و محدودیتهای که برای آموزشگاهها ایجاد کرده، به شیوهای جدید رسیدیم که همان آموزش آنلاین است. البته شیوه آموزش آنلاین مزایا و معایبی دارد. در شیوه آنلاین معلم موسیقی برای آموزش بهتر هنرجو باید با استفاده از کادر دوربینی که مقابلش قرار دارد، زاویههای مختلفی را مد نظر قرار دهد تا در نهایت درس و مطلب مورد نظرش را به هنرجو انتقال دهد و او را تفهیم کند. درباره معایب این شیوه نیز باید بگویم از آنجایی که آموزش موسیقی مقولهای عملی است و معلم و هنرجو با ساز سر و کار دارند، طبیعتا شیوه مجازی و آنلاین مشکلاتی را ایجاد خواهند کرد. به طور کلی، بدیهی است که کیفیت کلاسهای آنلاین به نسبت آموزش حضوری تا حدودی پایینتر است. البته معلم در شیوه آنلاین باید انرژی بیشتری صرف کند.
آموزش مجازی و آنلاین در ابتدای بحران کرونا موافقان بسیاری داشت اما هرچه گذشت مخالفتها نسبت به این شیوه بیشتر شد و حتی برخی از اساتید نسبت به آن انتقادهایی مطرح کردند. یکی از انتقادها این بود که شیوه آنلاین برای همه مقاطع آموزشی مناسب نیست.
این انتقاد کاملا درست است. هنرجوی مبتدی قطعا و صددرصد باید به صورت حضوری در کلاسها شرکت کند، به این دلیل که معلم باید بر اکول یا نحوه نشستن و ساز دست گرفتن او نظارت داشته باشد و تکنیکهای پایه و نحوه نوازندگی را به صورت دقیق و رو در رو به او بیاموزد. به اضافه اینکه، حین آموزش و نوازندگی گاه به تغییر زوایای دست نیاز است و اگر هنرجو در این زمینه اشتباهی داشته باشد معلم باید حضورا آن اشتباه را تصحیح کند. در کل آموزش آنلاین برای هنرجویی که تکنیکهای پایه را آموخته و مقولات مرتبط با نوازندگی در او شکل گرفته، موثرتر خواهد بود و نتایج بهتری در بر خواهد داشت. بنابراین، به نظرم آموزش آنلاین برای تعلیم هنرجویان مبتدی شیوه خوبی نیست و بهتر آن است که این افراد در کلاسهای حضوری به یادگیری موسیقی بپردازند.
اداره ارشاد برای بهبود وضعیت فعالیت و معیشت آموزشگاههای موسیقی هیچ کاری نکرده جز اینکه در مقاطعی بخشنامههای را مبنی بر تعطیلی و بازگشایی مجدد آموزشگاهها صادر کرده است.
در ابتدای شیوع بیماری کرونا آموزشگاهها چند ماهی به صورت کامل تعطیل شدند که این اتفاق ضررها و گاه آسیبهای جدی به فعالان این بخش وارد کرد. پس از تعطیلات نوروز نیز با فروکش کردن نسبی بیماری، آموزشگاهها مجددا آغاز به کار کردند اما بار دیگر بیماری سرکش شد. طی این مدت آموزشگاه شما با چه چالشهایی مواجه بود و اداره ارشاد مازندران و آمل تا چه حد از آموزشگاههای موسیقی حمایت کرده است؟
از وضعیت دیگر صنوف خبر ندارم، اما درباره اوضاع آموزشگاه میتوانم بگویم متاسفانه اداره ارشاد برای بهبود وضعیت فعالیت و معیشت آموزشگاههای موسیقی هیچ کاری نکرده است، به جز اینکه در مقاطعی بخشنامههای را مبنی بر تعطیلی و بازگشایی مجدد آموزشگاهها صادر کرده است، یا اینکه خواسته کلاسها را به صورت انفرادی برگزار کنیم.
در چند ماه گذشته هیچ تسهیلات دولتی به آموزشگاهداران تخصیص نیافته است؟
به هرحال آموزشگاه های موسیقی مخارجی دارند که اجاره مکان، مالیات و حقوق معلمان و پرسنل بخشی از آنهاست، حال شما هزینههای زندگی افراد را نیز به لیست مذکور اضافه کنید. بنابراین ارائه تسهیلات تاحدودی چنین مشکلاتی را مرتفع خواهد کرد. اتفاقا در این زمینه وامی را برای آموزشگاه ها در نظر گرفته بودند.
این وام چگونه و بر اساس چه شرایطی به متقاضیان تعلق میگیرد؟
در ابتدا صحبت از این بود که وام کرونا را به صورت بلاعوض به آموزشگاهداران بدهند و پس از آن گفتند که سود آن چهار درصد است و سپس از بهره ۹ درصد سخن به میان آورند و پس از آن نیز تا ۱۲ درصد افزایش یافت.
برای دریافت وام کرونا پیش از تعطیلات عید نوروز در دو یا سه سایت ثبتنام کردیم، اما تا این لحظه از وام یا چگونگی ارائه آن به متقاضیان هیچ خبری داده نشده است. حتی معلمان نیز ثبتنام کردهاند.
در نهایت شما این وام را دریافت کردهاید؟
برای دریافت این وام پیش از تعطیلات عید نوروز در دو یا سه سایت ثبتنام کردیم، اما تا این لحظه از وام یا چگونگی ارائه آن به متقاضیان هیچ خبری داده نشده است. میتوان گفت، تنها اتفاق خوبی که در این زمینه افتاده، این است که شیوه ثبتنام در سایت را کاملا یاد گرفتهایم. به تازگی نیز از ما خواستهاند در سایت دیگری به ثبت مشخصاتمان بپردازیم و تقریبا همه آموزشگاهها این کار را کردهاند. حتی معلمان نیز در سایت مذکور ثبت نام کردهاند، اما متاسفانه هنوز برایمان نتیجه و فایدهای نداشته است.
مگر کرونا تا چه حد وضعیت معیشتی آموزشگاهها را تحت تاثیر قرار داده است؟
متاسفانه وضعیت معیشتی صنف ما به طور جدی تحتالشعاع بحران کرونا قرار گرفته است. همکاران بسیاری را میشناسم که از اوضاع فعلی ضربه خوردهاند و آسیبهای بسیاری را متحمل شدهاند و این رویه همچنان ادامه دارد. طی چندماه گذشته حتی برخی از آموزشگاههای موسیقی تهران و شهرستانها به طور کامل تعطیل شدهاند. در مازندران نیز اوضاع همین است و همه اینها گویای این است که آموزشگاهها به حمایتهای جدی نیاز دارند و شرایط بغرنجی را میگذرانند. طی این مدت نه تنها از ما حمایت نشده، بلکه با مشکلات دیگری نیز مواجه بودهایم. مثلا به محض اینکه تعداد مبتلایان به کرونا افزایش مییابد، اولین بخشنامهای که صادر میشود مبنی بر تعطیلی آموزشگاههاست. پس از صدور چنین دستوری آیا مسئولان با خودشان نمیگویند در صورتی تعطیلی آموزشگاهها چه اتفاقاتی برای آنها میافتد؟! در مازندران بهطور کم و بیش صد آموزشگاه موسیقی وجود دارد. حال شما حساب کنید در هر آموزشگاه علاوه بر منشی و مدیران و دیگر پرسنل، حداقل ده و حداکثر ۲۰ معلم مشغول به فعالیتند و تدریس میکنند. هر کدام از این افراد نیز خانواده و مخارج زندگی دارند. اگر تعداد این افراد را جمع بزنید با رقم بالایی مواجه خواهید شد.
استادی را در آمل میشناسم که ۲۲ سال سابقه تدریس دارد و علاوه بر تعلیم و پرورش موزیسینهای کاربلد، تاکنون حدود پنج، شش نفر از شاگردانش در جشنوارههای معتبری چون موسیقی جوان مقام کسب کردهاند و صاحب عنوان هستند. متاسفانه این استاد در حال حاضر مسافرکشی میکند و در اسنپ مشغول به کار است.
وجود چنین کاستیهایی باعث شده برخی از معلمان و استادان تا پایان بحران کرونا از فضای آموزش و تدریس فاصله بگیرند.
بله متاسفانه همینطور است. درصدی از همکاران را میشناسم که پس از بیست سی سال تدریس، به دلیل وجود مشکلات زندگی و خرج و مخارج آن به شغل دیگری روی آوردهاند. این فاجعه است. استادی را در آمل میشناسم که ۲۲ سال سابقه تدریس دارد و علاوه بر تعلیم و پرورش موزیسینهای کاربلد، تاکنون حدود پنج، شش نفر از شاگردانش در جشنوارههای معتبری چون موسیقی جوان مقام کسب کردهاند و صاحب عنوان هستند. متاسفانه این استاد در حال حاضر مسافرکشی میکند و در اسنپ مشغول به کار است؛ زیرا چارهای جز این ندارد. چنین اتفاقاتی واقعا ناراحتکننده و تاسفبرانگیز است و بدتر آنکه حداقل تا آخر امسال درگیر بیماری کرونا هستیم و همین تداوم بحران، اوضاع را بدتر خواهد کرد. حال اینکه در دوران پساکرونا چه اتفاقی میافتد، موضوع دیگری است و واقعا مشخص نیست چه خواهد شد.
در حال حاضر برگزاری کلاسهای گروهی در آموزشگاهها به چه شکل است؟
در این بخش فعالیتی نداریم، زیرا با ارائه بخشنامه به جد از ما خواستند کلاسهای گروهی را تعطیل کنیم. برگهای هم در رابطه با پروتکلشان به ما دادند که آن را در تابلوی اعلانات آموزشگاه نصب کردهایم. به نظرم، صدور چنین دستوراتی بیفایده است، زمانی که حمایتی وجود ندارد. همچنان این احتمال وجود دارد که با بالا گرفتن بحران، بازهم آموزشگاهها را تعطیل کنند. این در حالی است که تردد در جادهُهای بین شهری آزاد است و بازار و مغازهها و بانکها و ادارات و دیگر اماکن عمومی بازهستند و به فعالیتهای اجتماعی مشغولند. در چنین شرایطی ما باید همچنان نگران تعطیلی فعالیتمان باشیم، زیرا به محض اعلام شرایط اضطراری و بالا گرفتن بیماری اولین بخشنامهای که صادر میشود در اینباره است.
باتوجه به تعداد قابل توجه فعالان عرصه آموزش، برگزاری کلاسهای انفرادی که به آموزشگاهها ابلاغ شده نیز کمک چندانی به معیشت شما و همکارانتان نخواهد کرد.
همینطور است. البته در این بخش نیز مشکلاتی وجود دارد. به نظرم امکان رعایت پروتکلهای بهداشتی در کلاسهای انفرادی وجود دارد. اگر به طور نسبی میانگین اندازه کلاسها را شش، ده یا دوازده در نظر بگیرید، زمانی که معلم و هنرجو با رعایت فاصلهگذاری و زدن ماسک در اتاقهایی با ابعادی که گفتم حضور یابند، امکان ابتلایشان به کرونا بسیار کم است؛ اما همچنان این احتمال وجود دارد که با بالا گرفتن بحران، باز هم آموزشگاهها را تعطیل کنند. این در حالی است که تردد در جادهُهای بین شهری آزاد است و بازار و مغازهها و بانکها و ادارات و دیگر اماکن عمومی باز هستند و به فعالیتهای اجتماعی مشغولند. در چنین شرایطی ما باید همچنان نگران تعطیلی فعالیتمان باشیم، زیرا به محض اعلام شرایط اضطراری و بالا گرفتن بیماری اولین بخشنامهای که صادر میشود، در اینباره است. به نظرم بابت این موضوع باید به اداره ارشاد آفرین بگوییم. اداره کل ارشاد استان در زمینه صدور چنین بخشنامههایی بسیار فعال و اکتیو است.
از اهمیت موسیقی در شرایط بحرانی بگویید.
به هرحال موسیقی حس نشاط را در جامعه تزریق میکند مثلا اینکه بچهها طی چند ماه گذشته مدرسه نرفتهاند و اغلب وقتشان را در خانه گذراندهاند و این رویه باعث کسالت آنها شده است. در چنین شرایطی تمرین موسیقی و نواختن ساز اتفاقی است که ایجاد نشاط میکند و آن تازگی به خانوادهها نیز انتقال مییابد. واقعا نمیدانم چرا دود این اوضاع باید چشم ما برود؟!
خانه موسیقی و کانونهای زیرمجموعه آن و انجمنها چه وظیفهای دارند؟
در خانه موسیقی عضو هستم و کارت عضویت آن را نیز دارم، اما تا به حال هیچ استفادهای از آن نکردهام؛ جز اینکه هر سال حق عضویتم را پرداختهام. یا مثلا کارت تدریسی داریم که در شهرستان هیچگونه استفاده و فایدهای نداشته است. من ده سال است کارت تدریس دارم، اما تا به حال کسی از من نپرسیده که آیا کارت داری یا خیر؟! حتی بیمه هنرمندان نیز با کاستیهایی مواجه است. چند ماه پیش از ما خواستند بیمه سه ماه اول سال را پرداخت نکنیم، زیرا قرار است خانه موسیقی آن را بپردازد. گفتند اعضا فیش دریافت کنند اما مبلغ را نپردازند. در ادامه نیز یک روز از سه ماه اول سال باقی مانده بود که به ما گفتند حق بیمه را خودتان واریز کنید و ما آن را به شما بر میگردانیم. به هرحال همه این اتفاقات گویای این است که از لحاظ صنفی، تشکل بسیار ضعیفی داریم و اگر غیر از این بود در حقمان این همه اجحاف نمیشد. به هر روی امیدوارم صنف آموزشگاهها و به طور کلی موسیقی از سوی دولت و نهادهای ذیربط جدیتر گرفته شوند، به این دلیل که موسیقی متعلق به مردم است. امکان ندارد که افراد جامعه طی شبانه روز موسیقی گوش نکنند و چنین چیزی محال است، بنابراین اگر موسیقی رونق داشته باشد روحیه مردم نیز بهتر خواهد بود.