یکی از سازندگان موسیقی سریال پایتخت:
«پایتخت» باعث شد موسیقی مازندران مورد توجه قرار گیرد/ بیشتر از سیروس مقدم و آریا عظیمینژاد مورد انتقاد قرار گرفتم/ با آموزش آنلاین و مجازی نمیتوان هنرمند شد
جلال محمدی میگوید: پس از تشکیل گروه «نقارهنوازان» و «دوتارنوازان» و برگزاری کنسرتهایمان، صنعت نقارهسازی و دوتارسازی ما رونق پیدا کرده است. قبلا به سختی میتوانستید در مازندران نقاره ( به زبان محلی دوسرکوتن) پیدا کنید، اما حالا این دو ساز، نوازندگان زیادی دارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سیدجلال محمدی، نوازنده، آهنگساز، پژوهشگر و سرپرست گروه «آوای تبری» اهل استان مازندران، که در سریال «پایتخت» ساخته سیروس مقدم، سرپرستی بخش موسیقی را با آهنگسازی آریا عظیمینژاد به عهده داشته، طی گفتگو با ایلنا از تاثیر رسانه در شناساندن موسیقی فولکوریک مناطق مختلف به عموم مردم گفت و درباره فعالیتهای خودش و اعضای گروه «آوای تبری» در شرایط بحران زده فعلی توضیحاتی ارائه کرد.
شما در همکاری با آریا عظیمینژاد سرپرستی و ساخت موسیقی سریال «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم را به عهده داشتهاید. این تجربه چقدر در شناساندن موسیقی فولکوریک مازنداران به مخاطبان عام موثر واقع شد؟
من در مقطع کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی فرهنگی خواندهام و به هر حال بخشی از تحصیلات من در رابطه با بازاریابی و شناخت بازار بوده است. همانطور که میدانید ارائه و شناساندن درست فرهنگ نیاز به تبلیغات دارد. تبلیغات نیز به ابزارهایی نیاز دارد و رسانه یکی از آنهاست. در میان رسانهها نیز تلویزیون یکی از پرمخاطبترینها و قویترینهاست؛ هرچند مدتی است فضای مجازی از تلویزیون قوی تر شده، اما وجود تلویزیون همچنان تاثیرگذار است. با توجه به همه این موارد به این موضوع فکر کردیم که چطور میتوان موسیقیهای قومی را جهانی کنیم. قاعدتا ایجاد چنین اتفاقی، مستلزم داشتن رسانهای قوی چون تلویزیون و وجود برنامهای پرمخاطب مانند سریال «پایتخت» است. علاوه بر اینکه آریا عظیمینژاد نیز سالهاست در زمینه موسیقی فولکلوریک فعالیت و تلاش میکند و همین موضوع باعث شد در سریال «پایتخت» با یکدیگر همکاری کنیم.
آریا عظیمینژاد چقدر در جهت انتخاب و ساخت آثار با شما تعامل داشت؟
یکی از مواردی که بر آن تاکید داشتم این بود که نوازندگان و قطعات را خودم انتخاب کنم و آریا عظیمی نژاد نیز موافقت کرد و گفت اتفاقا دوست دارم همه کارها را خودت انجام دهی تا تحمیلی نباشند و موسیقی بکرتری داشته باشیم. این اختیار عمل در ارائه آثار بهتر، موثر است. برخی افراد اینگونه نیستند و چنین روحیهای ندارند و در نحوه انتخاب نوازندگان، خوانندگان و دیگر مسائل مربوط اعمال نظر میکنند؛ در صورتیکه نحوه چنین انتخابهایی مانند ورزش فوتبال نیست که برای یک تیم بازیکن انتخاب کنیم.
در پایتخت سه، چهار، پنج و شش با عوامل این پروژه همکاری کردهام و از همان ابتدا تا به آخر شدیدا مورد انتقاد بودهام. حتی شاید بیش از آقای سیروس مقدم و آریا عظیمینژاد مورد انتقاد قرار گرفتهام
پس از پخش سریال «پایتخت» با چه انتقادهایی مواجه بودید؟
من در پایتخت سه، چهار، پنج و شش با عوامل این پروژه همکاری کردهام و از همان ابتدا تا به آخر شدیدا مورد انتقاد بوده ام. حتی شاید بیش از آقای سیروس مقدم و آریا عظیمی نژاد مورد انتقاد قرار گرفتهام.
این اواخر برخی میگفتند چرا فلان خواننده را نیاوردی. در صورتیکه از پشت پردهها خبر ندارند و نمیدانند که آقای ایکس دستمزد میلیونی میخواسته و خواننده دیگر صدایش به آنچه مدنظرم بوده، نمیخورده و نحوه فعالیت دیگری در راستای کاری من نیست
اغلب آن انتقادها در رابطه با چه مواردی بود؟
اینکه چرا با فلان شخص همکاری میکنی و به چه دلیل فلان نوازنده یا نوازندگان را انتخاب کردهای و چرا چنین کردی و چنان نکردی! حتی این اواخر برخی میگفتند چرا فلان خواننده را نیاوردی. درصورتیکه از پشت پردهها خبر ندارند و نمیدانند که آقای ایکس دستمزد میلیونی میخواسته و خواننده دیگر صدایش به آنچه مدنظرم بوده، نمیخورده و نحوه فعالیت دیگری در راستای کاری من نیست.
اتفاقا در موارد این چنینی، فردی که سرپرستی، مدیریت و تولید بخشی از پروژه را به عهده دارد، با توجه به اشرافش بر موضوع و قصه و دیگر جزییات سریالی چون «پایتخت»، در نحوه انتخابها بهتر عمل خواهد کرد.
بله درست است. آنچه اهمیت داشت این بود که آریا عظیمینژاد دستم را باز گذاشت و امور مذکور را کاملا به خودم سپرده بود. ایشان به انتخابهایم کاملا ایمان و اعتقاد داشت و به من نیز گفت مطمئنم هر آنچه انتخاب کنی درست و بهجاست. به هرحال برای فعالیت در بخشهای مختلف موسیقی در ابتدا باید چهارچوب ها را مد نظر داشته باشیم.
نمیشد مثلا برای «پایتخت 3» یک نوع موسیقی بسازیم و در پایتخت چهار مثلا به سراغ موسیقی آفریقایی برویم. حتی اگر میخواستیم چنین کارهایی کنیم، صدا و سیما نمیپذیرفت. به طور معمول در چنین مواردی، به جز تهیهکننده و کارگردان و معاون و دیگر مسئولان، رییس سازمان نیز نظر میدهد
یکی از انتقادها این بود که موسیقی چهار مجموعه آخر «پایتخت» به یکدیگر شبیه هستند.
ببینید، نمیشد مثلا برای «پایتخت 3» یک نوع موسیقی بسازیم و در پایتخت چهار مثلا به سراغ موسیقی آفریقایی برویم. حتی اگر میخواستیم چنین کارهایی کنیم، سازمان صدا و سیما نمیپذیرفت. به طور معمول در چنین مواردی، به جز تهیهکننده و کارگردان و معاون و دیگر مسئولان، رییس سازمان نیز نظر میدهد و همه این موارد را باید مدنظر داشته باشیم.
در نهایت چقدر از حضور در پروژه «پایتخت» رضایت داشتید؟
مطمئنا از این همکاری راضی هستم و بابت این حضور از آقای آریا عظیمینژاد تشکر ویژه دارم، زیرا باعث شد موسیقی مازنداران بیش از پیش شنیده شود و مورد توجه قرار گیرد و حتی جهانی شود. همچنین از آقای سیروس مقدم و همسرشان خانم الهام غفوری نیز بسیار ممنونم. با اینکه ارتباط زیادی با این دو عزیز نداشتهام، اما قطعا اگر از موسیقی سریال رضایت نداشتند، همکاریهای بعدی شکل نمیگرفت و به ما اختیار عمل داده نمیشد.
جدیدا دیدهام که وسط چهارمضراب درویشخان، ساز مازندارانی «للِه وا» مینوازند. این کارها نه موسیقی فولکوریک که حتی ترکیبی یا تلفیقی نیز نیست
برای شناسندن موسیقی نواحی مختلف به وسیله آثار داستانی و غیر داستانی آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، چیست؟
مهم این است موسیقی محلی برای فردی که در راس تولید چنین آثاری قرار دارد، جز اولویتها باشد نه وسیله و ابزار. جدیدا مثلا دیدهام که وسط چهارمضراب درویشخان، ساز مازندارانی «للِه وا» مینوازند. این چنین کارها نه موسیقی فولکوریک که حتی ترکیبی یا تلفیقی نیز نیست. من اینچنین فعالیتها و اینگونه آثار را قبول ندارم.
به اعتقادتان بحران بیماری کرونا تا چه حد فعالیتهای شما و دیگر فعالان خطه مازندران را تحت تاثیر قرار داده است؟
در اینباره، موسیقی به چند دسته تقسیم میشود. یک بخش مربوط به اجراهای صحنهای است و بخش دیگر تولید آلبوم و آثار است و بخش سوم مربوط به آموزش است. اگر چنین تقسیمبندی داشته باشیم، باید اینگونه بگویم که چند ماهی است اجراهای صحنهای کاملا لغو شده و از بین رفته و در پی این اتفاق، درآمد فعالان موسیقی که از راه اجراهای صحنهای ارتزاق میکردهاند کاملا به صفر رسیده است. گروه موسیقی «آوای تبری» نیز از این وضعیت مستثنی نیست. فعالیتهای آموزشی نیز طی چند ماه گذشته به دلیل بحران کرونا متوقف شده بود و معضلاتی را ایجاد کرده بود، اما حال راه افتاده است. البته کسب درآمد از این طریق بسیار بسیار اندک و جزیی است.
اغلب برنامهها و اجراهای سازمانی و اداری توسط من و اعضای گروهم انجام میشود. از طرفی من رییس هیئت مدیره انجمن موسیقی استان مازندران هستم و ریاست واحد موسیقی حوزه هنری را به عهده دارم و با صدا و سیما نیز همکاری میکنم. اینها باعث شد در زمینه اجراها و فعالیتهای اداری و سازمانی فعال باشم. قاعدتا زمانی که ادرات و سازمانها برنامهای برگزار نکنند، ما نیز فعالیتی نخواهیم داشت
مبنا و محوریت فعالیت گروه «آوای تبری» بر چه اساس است؟
میتوان گفت گروه «آوای تبری» یکی از گروههایِ رسمیِ اداری، دولتی است. یعنی اغلب برنامهها و اجراهای سازمانی و اداری توسط من و اعضای گروهم انجام میشود. از طرفی من رییس هیئت مدیره انجمن موسیقی استان مازندران هستم و ریاست واحد موسیقی حوزه هنری را به عهده دارم و با صدا و سیما نیز همکاری میکنم. همه اینها باعث شده در زمینه اجراها و فعالیتهای اداری و سازمانی فعال باشم. قاعدتا زمانی که ادرات و سازمانها برنامهای برگزار نکنند، ما نیز فعالیتی نخواهیم داشت. گروههای دیگر استان نیز بیشتر در جشنها و مراسم به اجرای برنامه میپرداختند، که البته ما نیز چنین فعالیتهایی داشتیم، اما متاسفانه با تعطیلی تالارها، اینگونه برنامهها نیز تعطیل شدهاند و در نتیجه در این بخش نیز درآمدی وجود ندارد. در زمینه تولید اثر و آلبوم نیز فعالیتهایی جزیی وجود دارد.
در زمینه تولید آثار چه فعالیتهایی داشتهاید؟
پس از پایان سریال «پایتخت» که در ایام نوروز پخش شد، مشغول انجام امور مربوط به آلبوم این اثر بودیم که تقریبا در مراحل پایانی قرار داشت و حال متوقف شده است.
در حال حاضر فعالیتهای آموزشیتان برقرار است؟
در شرایط فعلی، سعیمان این است خودمان را زیاد درگیر آموزش همه روزه نکنیم. زیرا بحث همهگیری ویروس مطرح است و اغلب خانوادهها نیز برای حفظ سلامت فرزندانشان اجازه حضور در کلاسها را به آنها نمیدهند. البته طی این مدت برخی از آموزشگاهها شیوه آموزش آنلاین را برگزیدهاند.
نظرتان درباره شیوه آموزش آنلاین چیست؟
راستش با آموزش آنلاین و برگزاری کنسرتهای آنلاین موافق نیستم و به این شیوهها اعتقادی ندارم. شخصا معتقدم شیوه آموزش مجازی و آنلاین صرفا برای رفع اشکال خوب است. به نظرم چنین روشی برای افرادی که در کلاسهای حضوری، مباحث آموزشی را یاد گرفتهاند و برخی موارد را متوجه نشدهاند، یا مثلا در خارج از کشور زندگی میکنند و کلیت مباحث را آموختهاند و اشکالات جزیی دارند، روش کارآمدتری است. با آموزش آنلاین و مجازی نمیـتوان هنرمند شد. با کنسرت آنلاین نیز موافق نیستم. نه اینکه اعتقادی نداشته باشم، اما برگزاری چنین برنامههایی در من رغبتی ایجاد نمیکند، حتی اگر درآمد زیادی داشته باشد.
پس نحوه آموزشهایتان حضوری است؟
من اصلا کلاسهای گروهی برگزار نمیکنم و نحوه آموزشم به صورت انفرادی است. به هرحال در شرایط اضطرایی قرار داریم و من نیز حین آموزش، ضمن ضدعفونی محیط و زدن ماسک و رعایت دستورالعملهای بهداشتی، حداقل دو متر با شاگردانم فاصله دارم. در چنین شرایطی، با رعایت موازین بهداشتی، بعید میدانم مشکلی ایجاد شود و احیانا بیماری به دیگران انتقال پیدا کند. البته من راهکار دیگری نیز دارم و آن را رعایت میکنم. بر همین اساس، کلاسهای تهرانم را هر دو هفته یک بار برگزار میکنم و مدت زمان آن به جای بیست دقیقه، یک ساعت است. در شرایط بحرانی فعلی این روش راهکاری موثر است که از ابتلا و شیوع بیماری کرونا جلوگیری میکند. معلمان و استادان میتوانند طی یک ساعت درسهای بیشتری را به هنرجویان ارائه دهند. طی این روند هنرجویان مباحث بیشتری را در یک جلسه میآموزند و برای تمرین دروس زمان بیشتری دارند؛ به اضافه اینکه میتوانند از روشهای آنلاین و مجازی برای رفع اشکالات خود بهره ببرند.
با توجه به تنوع موسیقی فولکوریک مازندران، نوجوانان و جوانان استان و شهرهای تابعه، تا چه حد به یادگیری سازهای مازندرانی و گونههای متعدد محلی تمایل نشان می دهند؟
در پاسخ به این سوال به گذشته و چهار، پنج سال پیش برمیگردم. در آن مقطع تعداد هنرجویان سازهای دوتار و نقاره بسیار اندک بود، اما حال اینگونه نیست. در آن مقطع دو گروه حرفهای تشکیل دادم که یکی از آنها اولین گروه نقارهنوازان کشور با حدود شصت نوازنده بود و با همراهی آنها در تالار وحدت تهران به اجرای برنامه پرداختیم. گروه دیگرمان متشکل از سی دوتارنواز بود که برای اولینبار در مازندران تشکیل شده است. با همراهی اعضای این گروه نیز در تالار وحدت کنسرت برگزار کردیم و مسئولان وقت تالار وحدت نیز گفتند این اولینبار است که فرهنگی بومی در ابعاد گسترده و در قالب موسیقی به روی صحنه میرود. بردن حدود 80 نوازنده بر روی صحنه تالار وحدت و اجرای نقاره و دوتار در سه بخش مجزا، همچنین فرصتهایی که ما ایجاد کردیم و مستندات آن موجود است، واقعا باعث شد نوجوانان، جوانان و خانوادهها طی چهار، پنج سال اخیر از موسیقی محلی و یادگیری بخشهای مختلف آن استقبال بسیار کنند و حال میتوان گفت موسیقی ما رونق پیدا کرده است.
پس از تشکیل گروه «نقارهنوازان» و «دوتارنوازان» و برگزاری کنسرتهایمان، صنعت نقارهسازی و دوتارسازی رونق پیدا کرد. قبلا به سختی میتوانستید در مازندران نقاره ( به زبان محلی دوسرکوتن) پیدا کنید، اما امروز این دو ساز، نوازندگان زیادی دارند
این رونق در چه بخش هایی رخ داده است؟
پس از تشکیل گروه «نقارهنوازان» و «دوتارنوازان» و برگزاری کنسرتهایمان، صنعت نقارهسازی و دوتارسازی ما رونق پیدا کرده است. قبلا به سختی میتوانستید در مازندران نقاره ( به زبان محلی دوسرکوتن) پیدا کنید، اما حال اینگونه نیست و این دو ساز، نوازندگان زیادی دارند. میخواهم بگویم اگر ما و هم نسلان ما در زمینه موسیقی محلی (حتی با انجام کارهایی ولو کوچک) فعالیت کنیم، مطمئنا خانوادهها نیز به همین سمت و سو میآیند. برای رسیدن به این هدف من نیز از اجرای برنامه برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان شروع کردهام و همانطور که گفتم، حال نیز به مدت یک سال است در پایتخت کلاسهای آموزش موسیقی برگزار میکنم و با وجود دشواریها و دوری مسیر هر دو هفته یک بار به تهران میآیم. زمانی که هزینهها را حساب میکنم میبینم درآمدم از این بخش حتی به اندازه هزینه کرایه رفت و آمدم نیست؛ اما اینکه پایگاهی وجود داشته باشد و حتی چند نفر برای یادگیری موسیقی محلی به من مراجعه کنند، برایم اهمیت دارد و با ارزش است. پس میتوانیم اینگونه نتیجهگیری کنیم که در صورت فعالیت هنرمندان و مسئولان، مردم نیز از موسیقی محلی استقبال خواهند کرد.
اینکه خودتان در حوزه هنری و انجمن موسیقی مسئولیت دارید باعث تسهیل در انجام فعالیتهایتان نشده است؟
با وجود اینکه پستهای دولتی و سازمانی دارم، اما از این اعتبارات برای انجام و به نتیجه رساندن امورم استفاده نمیکنم و مبنای فعالیتهایم شخصی و با هزینه خودم است.
بانک اطلاعاتی هنرمندان و گروههای موسیقی را نیز با حمایت ارشاد و انجمن موسیقی تشکیل دادهایم
مسئولان اداره ارشاد مازندران تا چه حد با اهداف و فعالیتهای شما همسو هستند؟
آقای عباس زارع حدود یک سال است که مدیر کل اداره ارشاد مازندران شده است. حضور ایشان و سرپرست معاونت فرهنگی و رسانهای آقای سیدعلی علوی در اداره ارشاد مازندران بسیار مثمر ثمر بوده و بر اساس مستندات و به دور از هر گونه شعار این را میگویم، زیرا نیازی به تعریف و تمجید ندارم. به عنوان مثال جشنواره موسیقی فجر سال گذشته برای اولینبار در مازندران نیز برگزار شد که اتفاق مثبتی بود. طی این مدت بانک اطلاعاتی هنرمندان و گروه های موسیقی را نیز با حمایت ارشاد و انجمن موسیقی تشکیل دادهایم. به هرحال آقای زارع و علوی زوج خوب و فعالی را تشکیل دادهاند و بر همین اساس میتوان گفت، مدیران این دوره اداره ارشاد از بهترین مسئولان هستند.