میلاد عمرانلو در گفتوگو با ایلنا:
موزیسینها به حمایت دولت نیاز دارند/ سرعت اینترنت مشکل اصلی اجراها و آموزشهای آنلاین است/ ده سال برای تشکیل صنف جنگیدم
میلاد عمرانلو میگوید: بالغ بر ده سال است که برای ایجاد صنف تلاش میکنم تا حداقل برای گروههای کر انجمنی صنفی تاسیس کنم. در این زمینه با انجمن موسیقی صحبت کردهایم و چندین بار با رهبران کر جلسه برگزار کردهایم، اما متاسفانه اتفاق مثبتی در این زمینه رخ نداده است. به نظرم عدم وجود صنف و سندیکا فعالیت در شرایط فعلی را سخت تر میکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پس از گذشت 5 ماه از بحران بیماری کرونا، میتوان گفت اقشار مختلف جامعه و بسیاری از مشاغل هنری و غیرهنری در معرض خطر بیشتری قرار دارند. ماههاست که کنسرتی برگزار نشده و آموزشگاههای موسیقی به صورت تعطیل و نیمه تعطیل درآمدهاند. گروههای مختلف برای جلوگیری از شیوع بیماری تمرینی ندارند و همه اینها درنهایت تولید آثار موسیقایی را به طرز چشمگیری کاهش داده است با این همه؛ هستند افراد و گروههایی که با تمهیدات و بهرهگیری از اینترنت و اپلیکیشنها و پلتفرمها به تولید آثار صوتی و تصویری میپردازند. گروه «آوازی تهران» به سرپرستی میلاد عمرانلو جزو این دسته است.
گروه «آوازی تهران» به تازگی در همکاری با خوانندگان مطرح دیگر کشورها به تولید ویدئویی خانگی با عنوان «این نیز بگذرد» در قالب آکاپلا (بدون همراهی ساز و تنها با صدای خواننده) کرده است.
میلاد عمرانلو درباره وضعیت اهالی موسیقی در شرایط بحرانی فعلی میگوید: به نظرم وظیفه دولت در این روزها سختتر شده است. واقعیت این است که همه مردم به حمایت نیاز دارند و صنف موسیقی نیز جدا از جامعه نیست و دردهایمان مشترک است. یعنی اینگونه نیست که بگوییم اقشار و مشاغل مختلف به کمک نیاز ندارند و موسیقی نیز از این وضعیت مستثنی نیست. من به عنوان موزیسین در شرایط اقتصادی خوبی نیستم؛ از سویی با کاهش درآمدها مواجهیم و از سوی دیگر شاهد وضعیت بد اقتصادی و تورم گرانی همه چیز هستیم. نتیجه همه این موارد، شرایطی است که در آن قرار داریم.
به عنوان موزیسن نباید ناامید و خسته شوم و کار را زمین بگذارم و بگویم نمیشود و فعالیتمان را تعطیل میکنیم تا زمانش فرا رسد
با توجه به نامشخص بودن پایان بحران کرونا، وجود آن تا چه حد موسیقی ما را تهدید خواهد کرد؟
اگر از چند اجرای آنلاین که ممکن است با توجه مردم نیز مواجه شود بگذریم، واقعیت این است که نه تنها کار کردن در چنین شرایطی به صورت گروهی بسیار سخت شده، بلکه تاحدودی نیز به اتفاقی ناممکن تبدیل شده است. در وضعیت فعلی برای یافتن تمهیدات لازم باید فکر کنیم و من نیز بسیار به این موضوع اندیشیدهام. حتی با چندین نفر از دوستانم که در خارج ایران زندگی میکنند نیز در اینباره تعامل داشتهام، زیرا به هرحال بحران فعلی فقط مشکل ما نیست. میتوان گفت بیماری کرونا جزو معدود اتفاقاتی است که همه دنیا را درگیر کرده و دردی مشترک است و اغلب کشورها واقعا با آن درگیر هستند. به هرحال در این زمینه بسیار صحبت کردهایم و راهکارهای بسیاری نیز مطرح شده است. متاسفانه انجام برخی کارها به دلیل پایین بودن سرعت اینترنت در ایران امکانپذیر نیست. برخی دیگر نیز باید تجربه شوند تا نتایج و بازخوردهای مشخصی داشته باشند. اما به هر روی معتقدم من به عنوان موزیسن نباید ناامید و خسته شوم و کار را زمین بگذارم و بگویم نمیشود و فعالیتمان را تعطیل میکنیم تا زمانش فرا رسد. خیر این درست نیست و باید تلاش کنیم و آزمون و خطا کنیم، کما اینکه پیرو همین دیدگاه به اتفاق اعضای گروه آوازی تهران، اقدام به ساخت آثاری کردهایم.
در زمینه موسیقی صنف نداریم. من شخصا بالغ بر ده سال است که برای ایجاد چنین تشکلی تلاش میکنم، اما اتفاق مثبتی در این زمینه رخ نداده است
با توجه به ادامه بحران کرونا و تداوم آن، اغراق نیست اگر بگوییم برخی مشاغل و هنرهای مختلف، ازجمله موسیقی در شرف نابودی هستند. به نظرتان وزارت ارشاد، دفتر موسیقی و همینطور خانه موسیقی تا چه حد میتوانند از وجود چنین اتفاقی جلوگیری کنند؟
علیرغم وجود دفتر موسیقی، خانه موسیقی و دیگر بخشهای مرتبط، مشکلی که متاسفانه در کشور ما وجود دارد، عدم وجود صنف است. ما در زمینه موسیقی صنف نداریم و خودم شخصا به عنوان یکی از اهالی موسیقی بالغ بر ده سال است که برای ایجاد چنین تشکلی میجنگم و تلاش میکنم. طی این مدت تلاشم این بوده حداقل برای گروههای کر انجمنی صنفی تاسیس کنم. در این زمینه با انجمن موسیقی صحبت کردهایم و چندین بار با رهبران کر جلسه برگزار کردهایم و به بیان ایدهها و نکات مورد نظرمان پرداختیم؛ اما متاسفانه اتفاق مثبتی در این زمینه رخ نداده است. به نظرم عدم وجود صنف و سندیکا فعالیت در شرایط فعلی را سختتر میکند. مگر خانه موسیقی چقدر توان دارد؟ بعید میدانم به لحاظ مالی توان آنچنانی داشته باشد. خانه موسیقی نهایتا میتواند حق بیمه اعضای خودش را پرداخت کند که این کار را نیز کرده است.
پس چه باید کرد؟
همه اینها یعنی موزیسینها عملا به حمایت دولت نیاز دارند، زیرا به هرحال عرصه موسیقی بسیار گسترده است و بخشهای مختلفی دارد که آن بخشها نیز زیر مجموعههایی را شامل میشوند؛ از نوازندگان و خوانندگان گرفته تا رهبران ارکستر، رهبران کر، صاحبان، مدیران و مدرسان آموزشگاههای موسیقی. آموزشگاه ضررهای بسیاری را متحمل شدهاند و برخی نیز کارشان را تعطیل کردهاند.
چهارماه از تعطیلی تمرینات و کلاسهای گروهی میگذرد، اگر کیفیت اینترنت خوبی داشتیم حداقل کلاسهای آنلاین میتوانستند به موزیسینها و هنرجویان و ادامه فعالیتهایمان کمک کنند. مسئولان باید چارهای بیاندیشند
که البته همه این مواردی که گفتید محدود به پایتخت نیست و فعالان شهرستانها را نیز به این لیست اضافه کنید.
بله صدرصد همینطور است و قاعدتا در شهرستان ها بخصوص شهرهای کوچک این ضررها بیشتر و جدیتر است، زیرا جمعیت کمتری دارند و تعداد هنرجویانشان کم بوده و حال با وجود بحران کرونا وضعیت بدتری دارند. ریزشهایی وجود داشته و حال نیز با اوجگیری کرونا از تعداد هنرجویانشان کاسته خواهد شد. تا آنجا که خودم خبر دارم حال برخی آموزشگاهها تعطیل شدهاند و متاسفانه با توجه به پایین بودن سرعت اینترنت در کشور، بستر لازم حداقل برای فعالیتها و آموزشهای مجازی و آنلاین نیز وجود ندارد و در این بخش نیز با چالشهایی مواجه هستیم. با توجه به اینکه بیش از چهارماه از تعطیلی تمرینات و کلاسهای گروهی میگذرد، اگر کیفیت اینترنت خوبی داشتیم حداقل کلاسهای آنلاین میتوانستند به موزیسینها و هنرجویان و ادامه فعالیتهایمان کمک کنند و به نظرم مسئولان مربوطه باید در این زمینه چارهای جدی بیاندیشند.
به عنوان موزیسین در شرایط اقتصادی خوبی نیستم؛ از سویی با کاهش درآمدها مواجهیم و از سوی دیگر شاهد وضعیت بد اقتصادی و تورم گرانی هستیم
در حال حاضر دو موضوع مهم وجود دارد. اولی تمهید دولت برای حمایت از اهالی موسیقی و دیگری وضعیت بد اینترنت در کشور که در این ایام بحرانی بستر و ابزار خوب و کارآمدی به حساب میآید.
قطعا همینطور است و فقط هم بحث صنف موسیقی نیست. بسیاری از اصناف و مشاغل دیگر نیز با مشکلات مذکور سر و کله میزنند و دست و پنجه نرم میکنند. در ادامه روند موجود حتی ممکن است بسیاری از مشاغل آسیبپذیرتر باشند و کارشان زودتر به تعطیلی بکشد. به نظرم وظیفه دولت در این روزها سختتر شده است. واقعیت این است که همه مردم به حمایت نیاز دارند و صنف موسیقی نیز جدا از جامعه نیست و دردهایمان مشترک است. یعنی اینگونه نیست که بگوییم اقشار و مشاغل مختلف به کمک نیاز ندارند و موسیقی نیز از این وضعیت مستثنی نیست. من به عنوان موزیسین در شرایط اقتصادی خوبی نیستم؛ از سویی با کاهش درآمدها مواجهیم و از سوی دیگر شاهد وضعیت بد اقتصادی و تورم گرانی همه چیز هستیم. نتیجه همه این موارد، شرایطی است که در آن قرار داریم.
اثر زندهیاد باغچهبان را به درخواست آرمین قیطاسی، آهنگساز و نوازنده فلوت برای کوئینتت بادی و پیانو تنظیم کردم که همان سال نیز در تالار وحدت اجرا شد. چند وقت پیش، در ایام تعطیلات عید نوروز دوستانم این اثر را به صورت خانگی اجرا و ضبط کردند که ویدئوی آن را منتشر کردیم
با همه اینها، دستاوردی که بیماری کرونا برای موسیقی داشته تعامل هنرمندان ایرانی با هنرمندان کشورهای دیگر است که گاه در قالب اجراهای خانگی در دسترس مردم قرار میگیرد و گروه آوازی تهران نیز در این زمینه فعال بوده است. چندی پیش اثری را تولید کردید که متعلق به ثمین باغچهبان بود و «شرکو» نام داشت.
اثر زندهیاد باغچهبان را چندین سال پیش به درخواست دوست عزیزم آرمین قیطاسی، آهنگساز و نوازنده فلوت برای کوئینتت بادی و پیانو تنظیم کردم که همان سال نیز در تالار وحدت اجرا شد و خدا را شکر مورد توجه موزیسینها و مخاطبان قرار گرفت. چند وقت پیش، در ایام تعطیلات عید نوروز دوستانم این اثر را به صورت خانگی اجرا و ضبط کردند که ویدئوی آن را منتشر کردیم. به طور کلی از تولید این اثر و آثاری که به موسیقی جدی توجه دارند و لااقل تولیداتشان خیلی کم نشده، بسیار خوشحالم.
دوست فیلمسازم که حال مقیم فرانسه است یاسر قارونی نام دارد و در فیلمهای «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» دستیار آقای اصغر فرهادی بوده است. او برای تولید ویدئو پیشنهادی را مطرح کردند و من نیز اصطلاحا آن را روی هوا زدم، زیرا همانطور که میدانید بخش عمدهای از هزینهها مربوط به تولید ویدئوهاست و ما نیز طی سالهای اخیر تلاش کردهایم، هرازگاهی ویدئویی تولید کنیم.
اثر دیگری را نیز تولید کردهاید که با همراهی خوانندگان خارجی و ایرانی ضبط شده و «این نیز بگذرد» نام دارد. درباره نحوه ساخت این اثر نیز توضیح دهید.
بله این اثر محصول گروه کر آوازی تهران است. تقریبا اواخر فروردینماه بود که به پیشنهاد دوست فیلمسازم استارت این پروژه زده شد. این دوست فیلمسازم که حال مقیم فرانسه است یاسر قارونی نام دارد و در فیلمهای «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» دستیار آقای اصغر فرهادی بوده است. او برای تولید این اثر پیشنهادی را مطرح کردند و من نیز اصطلاحا آن را روی هوا زدم، زیرا همانطور که میدانید بخش عمدهای از هزینهها مربوط به تولید ویدئوهاست و ما نیز طی سالهای اخیر تلاش کردهایم، هرازگاهی ویدئویی تولید کنیم. اما واقعیت این است که هزینه تولیدات این چنین بسیار بالاست و ما نیز حامی و اسپانسر نداریم و در نهایت خودمان باید هزینه تولیدات را به عهده بگیریم و کارمان سخت میشود. یاسر قارونی گفت بیایید برای تولید یک اثر به اتفاق اعضای گروه نشستی اینترنتی برگزار کنیم و این اتفاق افتاد. سپس قرار شد در روزهای بعد هرکدام از اعضا قطعهای را پیشنهاد دهند و در ادامه پس از ضبط آثار در خانه، طی مراحل پایانی در استودیو میکس و مستر شوند. خانم ریحانه انصاری یکی از اعضای جدید گروه ظرف یکی دو روز اتودی را برای من ارسال کردند که شعر و موسیقی آن را ساخته بودند و من موضوع و اثر را با بچهها در میان گذاشتم که در نهایت دوستان با ساخت آن موافقت کردند و قرار شد پس از تنظیم کامل اثر، ساخت ویدئوی آن را نیز آغاز کنیم. بر اساس مکالماتی که با یاسر قارونی کارگردان ویدئو داشتم به این نتیجه رسیدیم از وجود چند موزیسین خارجی نیز بهره ببریم تا اثرمان بعدی بینالمللی و جهانی به خود گیرد.
موفق شدم شش موزیسین غیرایرانی را از قارههای آسیا و اروپا و آمریکا به پروژه بیفزاییم. شاخصترین این افراد که به ایران نیز آمده آقای توماس کاپلین هستند که سوئدی، انگلیسیاند و در نروژ زندگی میکنند. او سال 1394 به ایران آمد و همراه با گروه آوازی تهران در تالار وحدت به اجرای برنامه پرداخت و مستر کلاس و ورکشاپ خوانندگی و رهبری کر برگزار کرد. در کنار او آقای راکسور لوپس را از کشور بلژیک داشتیم. ایشان در سالهای گذشته برنده چندین جایزه مختلف در رشته «بیت باکس» بودند.
موزیسینهای خارجی چه کسانی بودند و چگونه انتخاب شدند؟
بر اساس فعالیتها و همکاریهای قبلی با هنرمندانی که طی سالهای گذشته آنها را به ایران دعوت کرده بودم، روابطی داشتم و خوشبختانه موفق شدم شش موزیسین غیرایرانی را از قارههای آسیا و اروپا و آمریکا به پروژه بیفزاییم. شاخصترین این افراد که به ایران نیز آمده آقای توماس کاپلین هستند که سوئدی، انگلیسیاند و در نروژ زندگی میکنند. ایشان سال 1394 به ایران آمد و همراه با گروه آوازی تهران در تالار وحدت به اجرای برنامه پرداخت و مستر کلاس و ورکشاپ خوانندگی و رهبری کر برگزار کرد. توماس کاپلین که در دانشگاه نروژ مدرس رهبری کر است و شخصیتی آکادمیک دارد و در حوزه کاری خودش بسیار صاحب نام است. در کنار ایشان آقای راکسور لوپس را از کشور بلژیک داشتیم که حال مقیم دانمارک هستند. ایشان در سالهای گذشته برنده چندین جایزه مختلف در رشته «بیت باکس» بودند و حضور و همکاریشان باعث افتخار ما بود. نه تنها ایشان بلکه دیگر عوامل پروژه بسیار حرفهای بودند. خانم یانیا کناپیچ (پیانیست و رهبر کر از کرواسی)، خانم تریسی وُنگ (رهبر کر از کانادا)، آقای سانجیو جایاراتنام (رهبر کر از سریلانکا)، خانم آروناجا (خواننده و سولیست پاپ از هندوستان) و خانم پارمیدا تقیپور (بیتباکسر از ایران) نیز دیگر خوانندگان میهمانی هستند که با گروه آوازی تهران همکاری کردهاند.
بسیاری از دوستان سوال میکنند آیا این اثر در استودیو ضبط شده؟ و زمانی که ماجرا را توضیح میدهم باور نمیکنند در خانه ضبط شده است.
طی مدت زمان تولید، ضبط بخشهای مختلف اثر چگونه انجام شد؟
بچهها فایلهای صوتیشان را برای من ضبط و ارسال میکردند و من نیز با توجه به خواستههای آهنگساز، نکات لازم را به میگفتم و آنها نیز پس از ضبط مجدد بخشهای مربوط به خود، فایلها را برایم ارسال میکردند. در نهایت تمام لاینها در خانه ضبط و برای امور مربوط به استودیو ارسال شد و دوست عزیزم حمیدرضا آداب در این زمینه و برای میکس و مستر اثر زحمات بسیاری کشید و به نظرم شاهکار کرد، زیرا از یکسری فایلهای با کیفیت متوسط و حتی پایین اثری با کیفیت تولید کرد، تا آنجا که بسیاری از دوستان سوال میکنند آیا این اثر در استودیو ضبط شده؟ و زمانی که ماجرا را توضیح میدهم باور نمیکنند در خانه ضبط شده است. به هرحال چند سالی است که با حمیدرضا آداب همکاری میکنم و او میداند چه میخواهم و طی یکی دو نشستی که در زمینه تولید قطعه با هم داشتیم به نقطهای مطلوب رسیدیم که حال خروجی و نتیجه آن را در اثر میبینید.
تولید اثر چه مدت زمان برد؟
ساخت ویدئو زمان بسیاری برد و خودمان کم کم به این نتیجه رسیدیم که شاید عرضه آن به بعد از ایام کرونا موکول شود، زیرا شخصا تصورم این بود که پس از تولید اثر بحران کرونا نیز پایان مییابد و مردم به زندگی معمول خودشان باز خواهند گشت که متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
از نتیجه کار راضی هستید؟
به نظرم با توجه به بضاعتی که داشتیم به نتیجه مطلوبی رسیدهایم.
هدفمان ایجاد امید در مردم و مخاطبان بوده است؛ اینکه بالاخره از وضعیت فعلی و از ویروس کرونا و بحران موجود، چه در ایران و چه در دیگر کشورها عبور خواهیم کرد، موضوعی بود که در شعر به آن توجه داشتیم و حتی مسائلی مانند نژادپرستی و کشته شدن جرج فلوید نیز مدنظرمان بود.
درباره شعر اثر نیز توضیح دهید.
در کنار بیان معضلات و مشکلات واقعی جامعه، هدفمان ایجاد امید در مردم و مخاطبان بوده است؛ اینکه بالاخره از وضعیت فعلی و از ویروس کرونا و بحران موجود، چه در ایران و چه در دیگر کشورها عبور خواهیم کرد، موضوعی بود که در شعر به آن توجه داشتیم و حتی مسائلی مانند نژادپرستی و کشته شدن جرج فلوید نیز مدنظرمان بود. ایده ما این بود که شنونده و بیینده اثر با شنیدن آن، برای چند دقیقه از مسائل منفی حاکم بر کل دنیا دور شوند و با این تفکر که در نهایت همه این مشکلات تمام خواهد شد لبخندی به لبشان بنشیند. امیدوارم به نتایجی که میخواستیم رسیده باشیم.
گروه آوازی تهران این روزها به چه فعالیتهایی مشغول است؟ آیا اثر یا آثاری را در دست تولید دارید؟
در حال حاضر به کاری مشغول نیستیم، اما با اعضای گروه و دوستان مشغول تعامل و هم فکری هستیم تا ببینیم در شرایط فعلی به چه صورت میتوانیم فعالیت کنیم. امیدوارم همفکری و تعاملی که همیشه با اعضای گروهم داشته ام و دارم نتایج مثبتی در بر داشته باشد که در نهایت اتفاقات خوبی را رقم بزنیم و به این وسیله حال خودمان و مخاطبان کمی بهتر شود.