خبرگزاری کار ایران

نوازنده و خواننده گروه رستاک:

اصراری به اجرای اورجینال آثار نداریم

اصراری به اجرای اورجینال آثار نداریم
کد خبر : ۹۳۳۴۸۸

فرزاد مرادی می‌گوید: ما اصراری به اجرای اروجینال آثار نداریم، زیرا آن آثار اصلی وجود دارند و اتفاقا به بهترین اشکال نیز اجرا شده‌اند. زمانی که آن آثار به بهترین نحو اجرا شده‌اند، چرا باید مجددا به اجرای آنها بپردازیم. ما کلا به دنبال نوعی موسیقی هستیم که برگرفته از آثار اصلی باشند اما عناصر و شکل و شمایلی جدید داشته باشد تا مردم دیگر فرهنگ‌ها و اقوام نیز آنها را بشنوند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «رستاک» در دهه هفتاد توسط سیامک سپهری و با همراهی جمعی از دانشجویان تشکیل شد و طی این سال‌ها با مبنا و محوریتی مشخص، ادامه مسیر داده و همچنان نیز فعال است. این گروه علاوه بر اجراهای سالیانه، تولید محتوا نیز داشته است. «رنگواره‌های کهن»، «همه اقوام من»، «سرنای نوروز»، «میان خورشیدهای همیشه» و «بهار» آلبوم‌هایی هستند که تاکنون توسط گروه موسیقی «رستاک» تولید و ارائه شده‌اند.

مبنای فعالیت و از ویژگی‌های مهم گروه «رستاک»، تمرکز بر موسیقی نواحی مختلف و حفظ و اشاعه موسیقی فولکلوریک ایران است. فرزاد مرادی، خواننده و نوازنده گروه «رستاک» در بخشی از صحبت‌هایش گفت: با نگاهی به کارنامه «رستاک» متوجه خواهید شد که آلبوم به آلبوم و اجرا به اجرا هرچه جلوتر رفته‌ایم فرم و تنظیم قطعات‌ و شیوه اجرای ما نیز در یک روند طبیعی دچار تغییر شده است. به عنوان مثال در دومین آلبوممان که «سرنای نوروز» نام داشت، بر اساس نیاز به حضور صدای باس در ارکستر، به عنوان اولین گروه ایرانی به طور جدی از ساز کنترباس استفاده کردیم.

اصراری به اجرای اورجینال آثار نداریم

 «رستاک» چگونه کسب درآمد می‌کند؟ 

ما فعالیت در زمینه اجرای کنسرت را به صورت جدی از سال 1385 آغاز کردیم، اما پیش از آن تولید محتوا داشتیم و به ساخت و تنظیم آثار مختلفی می‌پرداختیم که بر اساس موسیقی نواحی شکل می‌گرفت. در آن مقطع، سیامک سپهری پروژه‌های کاری را در قالب مجموعه‌های پژوهشی، ساخت موسیقی برای فیلم و تئاتر و تک آهنگ، تعریف می‌کردند و بر این اساس آثاری تولید می‌شد . به طور کلی شکل درآمدزایی گروه در آن سال‌ها با حالا متفاوت بود و در واقع از حدود سال ۸۲ تصمیم گرفته شده، وارد فضای اجرایی و برگزاری کنسرت شویم که با اجرای مجموعه رنگ‌واره‌های کهن اولین کنسرت رسمی خود را در دی ماه ۸۵ برگزار کردیم.

یعنی درآمد و بودجه صرفا توسط تولیدات و اجرای کنسرت‌ها تامین شده است؟ 

از همان ابتدا، بخشی از منابع مالی، با پروژه‌های انجام شده توسط گروه تامین می‌شد، اما در بحران‌های مالی، پشتیبان اصلی گروه رستاک، مهندس منوچهر سپهری (پدر سیامک) بود که تا آخرین لحظه زندگی نیز دست از این حمایت‌ها برنداشت و به حق پدر معنوی گروه «رستاک» بودند. مشاوره‌های راهبردی و حمایت‌های مالی ایشان در زمان بحران‌ها باعث می‌شد سازماندهی گروه به هم نریزد و شاکله آن حفظ شود. از سوی دیگر این موفقیت، به شیوه مدیریت سیامک سپهری برمی‌گردد. اعضای گروه هیچ‌گاه این حس را ندارند که ایشان سرپرست گروه است. سیامک با اعتماد به اعضای گروه و بر اساس توانایی و قابلیت‌هایشان، بخشی از مسئولیت‌های گروه را به آنها می‌سپارد و به عبارتی همه اعضای گروه علاوه بر پراختن به موسیقی، مسئولیت بخشی از موضوعات غیرموسیقایی گروه را نیز برعهده می‌گیرند. از سوی دیگر اعضای گروه به لحاظ احساسی و عاطفی نیز وابستگی زیادی به هم دارند و این وابستگی‌ها همه جا دیده می‌شود. بنابراین نمی‌توان گفت اعضای گروه «رستاک» صرفا در زمینه موسیقی فعال هستند، باید گفت آنها رستاکی زندگی می‌کنند.

آیا در کنسرت‌هایتان اتفاقات بداهه نیز رخ می‌دهد؟ 

بله گاه در بعضی اجراها اتفاقات غیرمترقبه نیز رخ داده که با هماهنگی و هوشمندی اعضا ختم به خیر شده است.

 «رستاک» فعالیت خود را بر اساس موسیقی فولکوریک مناطق مختلف (و نه یک یا چند منطقه محدود) آغاز کرد. این روند به پژوهش و تحقیقات گسترده نیاز دارد،‌ این مقولات تا چه حد برای شما و دیگر اعضا اهمیت دارد؟

به هرحال بدون شناخت کافی نمی‌توان با موسیقی یک منطقه برخورد درستی داشت. بخش مهمی از فعالیت ما حول محور پژوهش در موسیقی نواحی اتفاق میافتد که تقریبا همه اعضای گروه به فعالیت در این حوزه علاقه‌مند هستند. از طرفی برخی از اعضا، خود اهل مناطقی از ایران با فرهنگ بومی خاص هستند. به طور مثال حامد بلند همت که اهل خراسان هستند یا خودم و بهزاد که اهل کرمانشاه هستیم و تا حدود زیادی فرهنگ کردستان و کرمانشاه و لرستان را می‌شناسیم یا دوستان دیگر که اهل مازندران و آذربایجان و مناطق دیگرند و از موسیقی و فرهنگ منطقه‌ خودشان شناخت دارند. با این تفاسیر باید گفت اعضای گروه رستاک، با نگاهی اکادمیک و البته نزدیک به نگاه مردم بومی، موسیقی مناطق مختلف را بررسی می‌کنند. ثانیا اکثریت اعضا و به خصوص سیامک سپهری، دغدغه‌‌ موسیقی نواحی را دارند، یک موسیقی مهجور و مظلوم و در عین حال با پتانسیل بالای هنری که آنگونه شایسته است به آن توجه نشده است. ما تلاش کردیم با کمک هم و در حد توانمان، اتفاقات مثبتی را در زمینه تغییر نگاه به اینگونه موسیقی ایجاد کنیم .

 ابتدا فعالیت در زمینه موسیقی نواحی مختلف را آغاز کردید، پیش از این روند، چه تجربیاتی را پشت سرگذاشته بودید. 

گروه «رستاک» از سال 1376 فعالیت خودش را در قالب یک گروه تجربی آغاز کرده و در ۱۰ سال نخست فعالیتش آزمون و خطاهای زیادی را پشت سر گذاشته است و در نهایت پس از گذشت ده سال نخستین آلبومش را تولید و منتشر کرد. پیش از ارائه آلبوم «رنگواره های کهن»، در تمام آثار، پروژه‌ها و تولیدات صوتی، درگیر موسیقی مناطق مختلف بودیم. این روند، از مناطق زادگاه خودمان آغاز شد و سپس آن را گسترش دادیم. به طور مثال ابتدا به سراغ مناطقی چون کردستان، مازندران، لرستان، خراسان و ... رفتیم و پس از آن به موسیقی مناطق دیگر پرداختیم. زمانی که به موسیقی مناطق جدید ورود می‌کردیم، درمی‌یافتیم که بسیاری از موسیقی ها در فرهنگ‌های بومی، پیوندی ناگسستنی با آیینها دارند و برای شناخت بیشتر، لازم است که کارکردهای اجتماعی آنها را بررسی کنیم. جالب است که در بسیاری از مناطق آب و هوا و پوشش گیاهی نیز بر موسیقی تاثیرگذار است.

یعنی حتی آب و هوا نیز در نحوه شکل گیری و ایجاد موسیقی هر منطقه دخیل است؟ 

بله. به عنوان مثال تقسیم‌بندی‌هایی همچون موسیقی کوهستانی، موسیقی جلگه‌ای و ... وجود دارد. با نگاهی به سازهای موسیقی بومی متوجه تفاوت‌ها و شباهت‌های زیادی می‌شوید. سازهای هر منطقه بر اساس مواد و متریال‌های طبیعی موجود در هر منطقه ساخته می‌شوند که بر رنگ و جنس موسیقی آن ناحیه تاثیرگذارند. به عنوان مثال در ساخت سازها، از پوست، استخوان و شاخ جانوران، چوب درختان، نی و ‌... استفاده می‌شود. در کردستان سازی بادی به نام "دوزله" وجود دارد که با تفاوتهایی اندک در جنوب ایران "نی جفتی" نامیده می‌شود. در شمال خراسان نیز ساز قوشمه با همین ساختار وجود دارد که معمولا از استخوان بال عقاب ساخته می‌شود.

در حوزه  بازآفرینی‌ آثار، چگونه پیش می‌روید؟ 

تلاش ما بر این است که ملودی اصلی و متن اشعار دست نخورده باقی بماند و اگر قرار است تغییراتی شکل بگیرد، بیشتر در تنظیم و تا حدودی سازبندی اتفاق بیوفتد.به عنوان مثال ما باید یک موسیقی را که ذاتا تک صدایی است به سمت یک بافت پلی‌فونیک و پلی‌ریتیمک ببریم و به آن فرم و قالب جدیدی بدهیم و برای یک سازبندی متفاوت تنظیم کنیم. در نهایت، باید اثری تولید شود که قابلیت ارتباط با مخاطبانی از سایر فرهنگ‌ها را داشته باشد. یعنی مثلا مخاطبی که در آذربایجان زندگی می‌کند، با قطعه‌هایی همچون «رعنا» به زبان گیلکی و «بارون بارون»  که متعلق به موسیقی لرستان هستند، ارتباط برقرار کند. این بده بستان موسیقی باید بدون وابستگی به کلام صورت بگیرد. هرچند شعر اولین پوسته ظاهریِ موسیقی با کلام است اما نگاه ما به کلام، باید نگاهی آواگونه باشد و نباید با تکیه بر تداعی معانی شعر به پیش برویم. در واقع نوع تنظیم و سازبندی‌ و عوامل دیگر بار ایجاد این ارتباط را به دوش می‌کشند. از طرفی با استفاده از سازهای محلیِ بادی،‌ مضرابی و کوبه‌ای هر منطقه، رنگ صدایی موسیقی آن منطقه را تداعی می‌کنیم. تنظیم قطعات در «رستاک» به صورت گروهی و در فضایی ایده پردازانه و خلاق شکل می‌گیرد، بارها و بارها تغییرات مختلفی ایجاد می‌شود و در نهایت محصول تولید شده، حاصل یک کار گروهی است که البته مهندسی و نوع چینش‌ این ایده ها و تصمیم‌ گیری نهایی در فرم و شکل تنظیم‌ را نگاه زیباشناسانه سیامک تعیین می‌کند.

یعنی اصل مقام و قطعه را حفظ می‌کنید و با خلاقیت و سلیقه خودتان به بازآفرینش آثار می‌پردازید؟ 

بله تلاش ما در این جهت است . در واقع آثار فولکلور توسط اساتید عزیز موسیقی محلی به بهترین شکل اجرا شده‌اند به همین خاطر ما نیازی به اجرای مجدد این آثار به شکل اورجینال نمی‌بینیم. کوشش ما در جهت ایجاد یک فضای متفاوت است که برگرفته از آثار اصلی باشد و در عین حال مردم دیگر فرهنگ‌ها و اقوام نیز با آن ارتباط بگیرند. ما در واقع نقش یک پل را ایفا می‌کنیم که میان مردم بومی و مردم دیگر مناطق قرار دارد و سعی می‌کنیم  آنها را به چشمه اصلی این موسیقی‌ها هدایت کنیم تا با روایت‌های دیگر این آثار آشنا شوند.

این کشف و شهودها و به روز شدن‌ها برای شما و دیگر اعضای گروه همچنان ادامه دارد؟ 

تمام تلاش ما همین است و به قول صائب تبریزی ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست. با نگاهی به کارنامه رستاک متوجه خواهید شد که آلبوم به آلبوم و اجرا به اجرا هرچه جلوتر رفته‌ایم فرم و تنظیم قطعات‌ و شیوه اجرای ما نیز در یک روند طبیعی دچار تغییر شده است. به عنوان مثال در دومین آلبوممان که «سرنای نوروز» نام داشت، بر اساس نیاز به حضور صدای باس در ارکستر، به عنوان اولین گروه ایرانی به طور جدی از ساز کنترباس استفاده کردیم. به طور کلی چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا این تغییرات به مرور و بر اساس نیاز گروه اتفاق می‌افتد و عزیزانی که آثار گروه «رستاک» را دنبال می‌کنند، مسیر پیموده‌ شده و روند این تغییرات را دریافته اند

چرا «رستاک» مانند دیگر گروه‌ها از خوانندگان، ‌بخصوص خوانندگان موسیقی نواحی به عنوان میهمان بهره نمی‌برد؟ 

به نکته جالبی اشاره کردید. ما یک گروه موسیقی با اعضای ثابت هستیم و به واسطه این ثبات به یک شیوه اجرای مختص خودمان رسیده‌ایم و زمانی که هنرمندی از خارج از گروه وارد جمع ما می‌شود، شیوه اجرا و همراهی او با اعضای گروه که مثلا ده سال در کنار هم به روی صحنه رفته‌اند فرق دارد. از طرفی با توجه به تغییرات ایجاد شده حضور این عزیزان الزامی می‌شود و این امکان برای بسیاری از کنسرت‌ها برای ما فراهم نیست و به جهت خودانتفاع بودن گروه و عدم حمایت‌های فرهنگی دولت و بخش خصوصی این امکان برای گروه فراهم نبوده و نیست با این حال همیشه در تلاش بوده‌ایم که در کنسرت‌های تهران و برخی شهرستان‌ها برای اجرای قطعات خاص از حضور خوانندگان و نوازندگان بومی نیز در حد توانمان بهره بگیریم . یا به عنوان مثال در آلبوم سرنای نوروز  از حضور هنرمندان عزیزی همچون استاد بیژن کامکار، محسن شریفیان، وحید اسدالهی و عاشیق ایمران حیدری بهره برده‌ایم .

شما و برادرتان بهزاد تا چه حد با دیگر گروه‌ها همکاری دارید؟ 

به اعتقاد من، رنگ صدای من و بهزاد نیز به امضای گروه «رستاک» تعلق دارد. به همین دلیل هیچگاه به خودم اجازه این کار را نداده‌ام. 

در این ایام کرونایی به چه فعالیتهایی مشغول هستید ؟ 

با توجه به علاقمندی مخاطبان غیرایرانی به خصوص در کشور‌های همسایه، پروژه‌ای بین‌المللی را شروع کرده‌ایم تحت عنوان «در خانه - بی‌مرز» که به موسیقی اقوام کشورهای همسایه ایران می‌پردازد. روند انتشار قطعات این پروژه به صورت تک‌آهنگ را از پاییز سال گذشته آغاز کردیم و تاکنون آثاری از موسیقی کشورهای ترکیه، افغانستان، آذربایجان و عراق را بازخوانی و منتشر کرده‌ایم. البته پس از شروع بحران کرونا کار سخت شد ولی با تلاش سیامک عزیز این پروژه متوقف نشده و یک قطعه از کشور ارمنستان نیز آماده شده که به زودی منتشر خواهد شد. در حال حاضر فاز اول این پروژه تقریبا به انتهای خود رسیده و امیدواریم این پروژه تکمیل شود و به صورت آلبوم در دسترس مخاطبان قرار گیرد. پروژه‌ دیگری را نیز تحت عنوان «همه اقوام من ۲» آغاز کرده‌ایم  که ادامه راه آلبوم «همه اقوام من» است این پروژه به موسیقی اقوام ایران می‌پردازد و امیدوارم بتوانیم با تمام مشکلات موجود از عهده این مهم برآییم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز