رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات:
توجه واقعبینانه به فضای مجازی، اجباری است که کرونا به وجود آورد/ عیب از مدیرانی است که بهجای آیندهپژوهی مدام «نق» میزنند/ رتبه ایران در اقتصاد دیجیتال در حد صفر است
سیدوحید عقیلی با بیان اینکه توجه علمی و واقعبینانه به فضای مجازی، اجباری است که کرونا برای ما به وجود آورده است، گفت: تمام کشورهای دنیا با کرونا دست به گریباناند. بنابراین مدیران و سیاستگذارانی که مدام «نِق» میزنند و سطح مدیریتشان در حدی نیست که بر حل مسائل، آیندهپژوهی و سیاستگذاری فائق بیایند، احتمالا عیب از خودشان است. چون یک مدیر باید سیاستگذاریاش را بر حسب واقعیت انجام دهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شیوههای سیاستگذاری در خصوص شبکههای اجتماعی جدید همواره چالشبرانگیز بوده است؛ فضایی که بر همه حوزههای ازجمله ارتباطات و هنجارهای اجتماعی اثرگذار بوده و همین مساله ضرورت برنامهریزی برای شیوه تعامل با آن را جدیتر میکند. در دوره شیوع کرونا و تعطیلی چند هفتهای و چند ماهه بسیاری از فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی، شاهد رشد چشمگیر استفاده از فضای مجازی بهعنوان جایگزین فعالیتهای حقیقی بودیم. اتفاقی که با چالشها و بروز مشکلاتی هم همراه بود. «سیدوحید عقیلی» نویسنده، پژوهشگر و رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در گفتگو با ایلنا، به پرسشهایی درباره پدیده کرونا و تاثیری که بر ارتباطات اجتماعی و فضای مجازی داشته، پاسخ داده است که مشروح آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
در دوره کرونا، بسیاری از فعالیتها و بیش از هر چیزی ارتباطات به فضای آنلاین منتقل شد و فضای مجازی بیشتر از هر زمان دیگری جدی گرفته شد. این رویداد، حوزههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را با چه چالشها و فرصتهایی روبهرو میکند؟
باید به این مساله دقت کنیم که چیزی به نام «شر مطلق» نداریم. اگر به درون هر پدیدهای حتی اگر مانند «کرونا» عینِ شر باشد، با دقت نگاه شود میتوان جنبههای مثبتی را از نظر برنامهریزی، آیندهپژوهی و اتخاذ تصمیمات جدید بر اساس واقعیت، احصا کرد. یکی از این موارد، دوره کرونایی است؛ با عنایت به اینکه ما در نگاه آیندهپژوهانه هنوز وارد دوران «پساکرونا» نشدهایم، دوره کرونا فرصتی است تا با توجه به اینکه فضای مجازی روبهرویمان قرار دارد، درباره فضای پساکرونایی هم فکر و برنامهریزی کنیم. پس در این شر، یک «خیر» هم وجود دارد.
توجه علمی و واقعبینانه به فضای مجازی، اجباری است که کرونا برای ما به وجود آورده
توجه علمی و واقعبینانه به فضای مجازی، اجباری است که کرونا برای ما به وجود آورده است. شاید اگر کرونا به این صورت پیش نمیآمد، به جنبههای مثبت این فضا مانند صرفهجویی، تمرکز، جلوگیری از سوءاستفاده و خیلی از مسائل دیگر پی نمیبردیم. بله، فضای مجازی، بهطور مثال در حوزه آموزش مشکلاتی هم دارد؛ در دانشگاهها، هیچ چیز مثل آموزش رودرو نیست، اما در دورانی که هزینهها بالاست و رفت و آمد مشکل است، برخی از کلاسها مانند دروس نظری میتواند بهطور مجازی برقرار شود. ضمن اینکه ما دو فضایی هستیم؛ یکی فضای کالبدی و حقیقی و دیگری فضای مجازی که به همان اندازه واقعی است. در این مدت خدمات اینترنتی فروش کالا رخ داد که از نظر صرفهجویی به نفع اقتصاد کشور بود. درست است که خیلی از شغلها مانند مشاغل کنار خیابانی در این چند ماه تعطیل شد، اما جنبههای مثبت این وضعیت هم وجود داشت.
شیوههای سیاستگذاری در خصوص شبکههای اجتماعی و نحوه استفاده از آنها همواره با چالشهایی مواجه بوده است؛ آیا فکر میکنید نوع نگاه سیاستگذاران فرهنگی کشور در فضای مجازی، با کاربران در تعارض است؟
تعریف سیاستگذاری بهطور خلاصه یعنی بایدها و نبایدها؛ اگر یک برنامهریز یا سیاستگذار این را نداند، پس بناست که چهکار بکند؟ با کمال تاسف میبینم که خیلی از مسئولان و مدیران برنامهریز ما، از شرایط کاملا ناراضی هستند و فرصت بسیار خوبی که برای آیندهپژوهی و برنامهریزی پیش آمده تا بر حسب واقعیات نتیجهگیری کنند، را از دست میدهند.
سیاستگذارانی که مدام «نِق» میزنند و سطح مدیریتشان در حدی نیست که بر حل مسائل، آیندهپژوهی و سیاستگذاری فائق بیایند، عیب از خودشان است
حدود ۹ میلیون نفر در جهان طی ماههای اخیر به کرونا مبتلا شدند و این واقعیتی جهانی است. تمام کشورهای دنیا چه پیشرفته و چه جهانسومی، با این مساله دست به گریباناند. بنابراین مدیران و سیاستگذارانی که از این فرصت استفاده نمیکنند و «نِق» میزنند و سطح مدیریتشان در حدی نیست که بر حل مسائل، آیندهپژوهی و سیاستگذاری فائق بیایند، احتمالا عیب از خودشان است. چون یک مدیر است که باید سیاستگذاریاش را برحسب واقعیت انجام دهد. بنابراین در دوران کرونایی، بهعنوان واقعیتی تلخ، مسائلی در جامعه پیش میآید که باید با سیاستگذاری در حوزههای مختلف، نسبت به حل آنها اقدام کنیم.
با هر اتفاق جدیدی که در جامعه رخ میدهد، شاهد واکنشهایی عموما منفی و البته تاثیرگذار نسبت به فضای مجازی هستیم. علاوه بر مشکلاتی که اشاره کردید در سیاستگذاری وجود دارد؛ فکر میکنید بخشی از مشکل به نبود فهم روزآمد به فضای مجازی و سیستم یکپارچه اجرایی برمیگردد؟
قبل از اجرا، مرحله سیاستگذاری است. و تازه بعد از ابلاغ سیاستها و بودجهریزی، وارد مرحله اجرا میشویم. در یک نگاه نظارت استراتژیک، کار ناظران این است که آنچه را بهعنوان سیاستگذاری و آیندهپژوهی تدوین شده، در مرحله اجرا نظارت کنند تا طرحهای پیشنهادی در مرحله سیاستگذاری با طرحهای اجرایی انطباق داشته باشد. بنابراین مشکل، بیشتر به سیاستگذاری مربوط میشود و باید همانجا هم حل شود. در این مدت پهنای باندی برای فعالیتهای مجازی ازجمله استفاده دانشگاهها اختصاص یافت که بلااستفاده در دست بعضی از نهادهاست و آزادش نمیکنند. در این مدت فهمیدیم که پهنای باند برای آموزش عالی کشور بسیار کم است. خیلی از دانشجویان و اساتید در این مدت ضرر دیدند و اعصابشان خرد شد. چون مسئولان ما به این نتیجه نرسیده بودند که قبل از آنکه مشکلی از نظر فضای مجازی رخ دهد، خودشان پهنای باند و بستری برای استفاده از فضای مجازی در اقتصاد، تجارت، آموزش و فرهنگ فراهم کنند.
کرونا به بعضیها ثابت کرد که پهنا و سرعت اینترنت لازم و کافی را برای پاسخ به نیاز کشور پیشبینی نکردهاند
فرصتی که شرایط کرونایی ایجاد کرد، به بعضیها ثابت کرد که این ضروریات را باید در برنامهریزیهایشان لحاظ میکردند. سیاستگذاران ما پیش از این، پهنا و سرعت اینترنت لازم و کافی را برای پاسخ به نیاز کشور پیشبینی نکرده بودند اما الان متوجه شدند که باید این امکانات وجود داشته باشد؛ امیدوارم هنوز برای جبران دیر نشده باشد. چون با شرایطی که پیش میرویم احتمال دارد در مرحله اجرا یعنی مهر ماه سال جاری باز دانشگاهها برای آموزش، نیاز به فضای مجازی داشته باشند. بنابراین باید همین حالا برای شرایطی که در پیش است، برنامهریزی کنند. علاوه بر حوزه آموزش، باید برای بانکها، خدماتیها، داروخانهها، مراکز فروش مواد غذایی، تولیدکنندگان و بقیه مشاغل سیاستگذاریهایی انجام شود تا در مرحله اجرا به مشکل برنخورند. این مساله به آگاهی، دانش، آیندهپژوهی و وسعت دید سیاستگذاران در هر حوزهای برمیگردد.
باتوجه به اینکه در ماههای اخیر بسیاری از اجتماعات انسانی به فضای آنلاین منتقل شده و ظاهرا قرار است مدتی طولانی خود را با مناسباتی که کرونا به همراه خود آورده تطبیق دهیم، فکر میکنید آینده ارتباطات جمعی در هر حوزهای چگونه خواهد بود؟
من خیلی به آینده فکر نمیکنم چون آیندهای که شما میگویید از همین الان داخلش هستیم. شرایط فضای مجازی که اکنون در آن به سر میبریم هم میطلبد که به اکنونمان و کوتاهمدت فکر کنیم و هم میانمدت و بلندمدت. بنابراین آینده همانی است که اکنون در آن به سر میبریم. فضای مجازی جنبههای مثبت و منفی دارد اما به عنوان یک الزام و ضرورت، برای بعضی از افراد خیلی طول کشید تا به این نتیجه برسند که جنبههای مثبت این فضا بسیار زیاد است. البته که باید جنبههای منفی را هم در نظر گرفت؛ بهطور مثال دولت آلمان در دهه ۱۹۸۰ قانونی را به نام «جلوگیری از جنبههای مخرب و آسیبرساننده اینترنت» وضع کرد و بعد از آن، اتحادیه اروپا به تبعیت از آلمان جنبههای منفی اینترنت را مدنظر قرار داد. یعنی سیاستگذاری کرده و قانونی وضع کردند که جنبههای مخرب فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اینترنت را کاهش دهند. اما در کنار این موضوع، جنبههای مثبتی مانند اقتصاد دیجیتالی هم وجود دارد.
رتبه ایران از نظر حضور در اقتصاد دیجیتال چیزی در حد صفر است
تعداد کاربران ایران از نظر سرانه، نسبت به خیلی از کشورهای دنیا جلوتر است. یعنی ما ایرانیها حضورمان در فضای مجازی نسبت به جمعیتمان، از بسیاری از کشورهای دنیا حتی کشورهای پیشرفته بیشتر است. اما با کمال تاسف، رتبه ایران از نظر حضور در اقتصاد دیجیتالی چیزی در حد صفر است. بنابراین آیندهای که به سوی آن میرویم از همین الان شکل گرفته و باید جنبههای مثبت فضای مجازی را درک و بر اساس آن سیاستگذاری کرد.
اگر بخواهیم فضای مجازی را بهطور علمی و مختصر تعریف کنیم، فضای مجازی، اشکال فراچاپی تولید، توزیع و درک جدید رسانهای است. در این فضا، تولید و توزیع هم توسط گیرنده و فرستنده انجام میشود و در نتیجه سرعتش بسیار بالا و فراگیر است و برخلاف دورههای گذشته، لازمان و لامکان است. چون این دوران در دست رسانههاست، درک رسانهای ما هم تغییر میکند. در کنار اینها، جنبههای منفی فضای مجازی هم باید حلاجی شود تا بر اساس آن از همین حالا برای کوتاهمدت و میانمدت برنامهریزی کنیم.