وداع با محمدعلی کشاورز در کنار خانه همیشگیاش/ تا وقتی سینما و تلویزیون هست، کشاورز ماندگار است+عکس
مراسم وداع با محمدعلی کشاورز (هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون ایران) پیش از ظهر سهشنبه (۲۷ خرداد ماه) در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با وجود اینکه اعلام شده بود به دلیل شیوع کرونا مراسم تشییع برای این هنرمند برگزار نمیشود، اما هنرمندان و چهرههایی چون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اسماعیل شنگله، دختر مرحوم کشاورز و برادرش، حجتالاسلام محمود دعایی، منوچهر شاهسواری، شهرام گیلآبادی، امین تارخ، آناهیتا همتی، قادر آشنا، سیدمحمد طباطبایی و کامران ملکی در مراسم وداع خانواده کشاورز با او در بهشت زهرا حاضر شدند.
در این مراسم اسماعیل شنگله به خاطرات همکاری خود با محمدعلی کشاورز پرداخت و گفت: آشنایی من و مرحوم کشاورز از ۶۴ سال پیش شروع شد. سال ۳۵ هر دو در هنرستان هنرپیشگی تهران هم را دیدیم و برحسب اتفاق چون منزلمان نزدیک هم بود دوستیمان شکل گرفت و این دوستی همین طور ادامه پیدا کرد و کم کم شبیه آبراههای که به رود تبدیل شود، رودی شد و هر دو را با خود کشاند و برد.
او ادامه داد: اولین کار تئاتر ما باهم در سال ۳۶ و ۳۷ بود که برای اولین بار در ایران مسابقه نمایشنامهنویسی شکل گرفت و بلبل سرگشته نصیریان و سربازان جاویدان ابوالقاسم جنتی عطایی هر دو همزمان برنده جایزه اول شدند و تصمیم گرفته شد که از هر کدام این متون، بخشی را برای یک عده خاص اجرا شود. من و آقای کشاورز عهدهدار نقشهایی در سربازان جاویدان شدیم. نمایشنامه آقای نصیریان هم توسط گروه هنر ملی اجرا شد.
شنگله در بخش دیگری از خاطرات خود گفت: حدود سال ۳۸ اولین اداره هنرهای دراماتیک تشکیل شد که من جذب آنجا شدم و مرحوم کشاورز رفت خدمت آقای اسکویی اما زیاد دوام نیاورد و برگشت و به اداره آمد. آنجا همه ما کارمند بودیم و عنوان دیگری نداشتیم چون اصلاً فعالیت نمایشی و امکاناتش وجود نداشت. کتاب در زمینه تئاتر وجود نداشت. اولین کتاب تئاتری بنیاد نمایش در ایران نوشته آقای جنتی بود که خیلی گذرا تاریخ نمایش ایران را نوشته بود. بعد از آن کتاب دکتر جهانبگلو منتشر شد. تنها شانسی که آوردیم این بود که یکباره متوجه شدیم هنرهای زیبا هفتهای یک برنامه موسیقی در تلویزیون جدیدی که راه افتاده بود اجرا میکند. عباس جوانمرد و بقیه دوستان پیشنهاد دادند گروه کارمندان اداره هنرهای دراماتیک در هفته یک روز یک نمایشنامه کوتاه کار کنیم و کار نمایش تلویزیونی ما شروع شد.
این بازیگر تئاتر و تلویزیون ادامه داد: دراولین کار چهار نفره گروه ما شامل حمید سمندریان، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز و من بودیم. بعد از مدتی آقای سمندریان از خارج با کولهباری از دانش و فرهنگ تئاتری آمد درحالیکه ضدتلویزیون بود و آرزویش کار تئاتر بود. یک ماه روی نمایشنامه کوتاه کار میکردیم و ضبط میشد اما نمونهای از آنها امروز وجود ندارد با اینکه بسیاری از آنها ارزنده بود. تا اینکه با دکتر فروغ رئیس اداره هنرهای دراماتیک صحبت کردیم تا بخشی از ساختمان اداره را که در خیابان جمهوری فعلی و خانهای قدیمی بود، به تئاتر اختصاص دهد تا آنجا تئاتری کوچک با ظرفیت ۵۰ نفر تشکیل دهیم. اولین نمایش آنجا «پشت درهای بسته» حمید سمندریان بود که با استقبال زیادی هم روبهرو شد. بعد از آن نصیریان یکی از نمایشنامههای کوتاهش را اجرا کرد و بعد بهمن فرسی نمایش «گلدان» را به صحنه برد. بنابراین تئاتر آن زمان اینگونه شکل گرفت که برایش کلی زحمت میکشیدیم.
وی در ادامه گفت: داستان دوستی من و مرحوم کشاورز ادامه یافت و روز به روز تنگتر شد. ما در تمام فعالیتها کنار هم بودیم تا سال ۴۰ که من برای ادامه تحصیل رفتم و از هم فاصله گرفتیم. سال ۴۵ تلویزیون ملی ایران تأسیس شد و اهالی تئاتر صاحب سالن ۲۵ شهریور (سنگلج فعلی) شدند که از نظر معماری و سیستم صدابرداری بسیار ارزنده است. تا سال ۴۸ که برگشتم آنجا، تئاتر ادامه یافت. همان سال همراه با نصیریان و کشاورز یک نمایش تک پردهای را آماده و در سالن تالار موزه اجرا کردیم.
شنگله با اشاره به درگذشت محمدعلی کشاورز، گفت: قرارنبود این ۶۵ سال به یکشنبه روزی ختم شود که او رفت. قرار بود باهم باشیم اما او رفت و من ماندم تنها. کی نوبت من میشود؟ با خداست.
شنگله در پایان سخنان خود گفت: برای کشاورز بهترینها را آرزو میکنم. او هر کاری را به راحتی قبول نمیکرد برای همین نقشهایش شاخص بود و یادگاری که از خود به جا گذاشت تا وقتی سینما هست و تلویزیونی هست، ماندگار است.
امین تارخ دیگر هنرمندی بود که در این مراسم سخنرانی کرد. او گفت: بیتردید در چنین مراسمی به جز طلب آمرزش از خداوند برای عزیز سفر کرده و درخواست تسلای خاطر برای خانوادهای که به عزا نشستهاند، نکات دیگری هم هست که باید گفت.
او ادامه داد: در باب کشاورز عزیز، خلوص، صفای باطن، فروتنی و نظم و عشق به بازیگری خصیصههایی بارزی است که باید به آن اشاره کرد که باعث پیدایش شخصیتی ماندگار از او شد.
تارخ گفت: من در چند اثر افتخار همراهی با ایشان را داشتم و بسیار از او آموختم. هرگز در طول سالیان همکاری نشنیدم که در نظم حرفهایش کاستی داشته باشد. آمادگی متمرکز در پشت و روی صحنه، همراه با لبی خندان و دلی خوش در عین جدیت در کار، مجموعهای است که کمتر بازیگری آن را داراست. همراه صفای باطن که به بازیگر قدرت میدهد هر نقشی را به باور مخاطب برساند؛ اگرنه چیزی جز تصنع باقی نمیماند.
وی افزود: کشاورز در بازیگری صداقت پیشه کرده بود و بیپیرایه و فروتن بود و جوانان با او رفاقت جوانانه داشتند. او به ما آموخت که هرچه رفیقتر، نتیجه کار بهتر. همچنین عشق به بازیگری در وجود یار سفر کرده ما بود. او پذیرفته شدهی رشته پزشکی بود اما نرفت، چون عاشق بازیگری بود و این جدیت و ممارست و صبوری میطلبد که داشت و همه اینها را به نسلهای بعد منتقل کرد. اما اینها تنها بخشی از قوت و قدرت او بود. امیدوارم نسل جدید قدر یادگارهای او را بدانند، که میدانند.
تارخ در پایان با بیان اینکه کشاورز شخصیتی اهل گلایه و گلهمندی نبود و مردم از بازیهایش خاطرات بسیاری دارند و توان استعداد بیبدیلش ماندگارش کرد، گفت: او از میان ما رفت اما آثاری شایسته از خود به جای گذاشت. همه اهل سینما آن بزرگ را «ممدل» صدا میمیزدند چون صمیمیتی ایجاد کرده بود. پس ممدل عزیز روحت شاد، بهشت مبارک.
سیدعباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) هم در سخنانی با عرض تسلیت به خانواده کشاورز و جامعه و هنری و مردم گفت: استاد کشاورز بر دو بال حرکت کرد که او را به اینجا رساند؛ هنرمند پیشکسوت نامی ایران و انسانی ویژه و خاص و متعالی. صالحی ادامه داد: ترکیب این دو، کشاورز را اینگونه در جان و دل جای دادهاند. در بخش هنر، او با مسیری که طی کرد به این نقطه رسید. عشق او به هنر آنگونه بود که رشتههای به ظاهر پولساز که اعتبارات جاری را آفریده کنار گذاشت و به هنر آمد و در وادی هنر سلوک کرد. در فضای هنر، دانش او دانشی ترکیبی و خاص بود. هم دانش کلاسیک دانشکده هنرهای دراماتیک و ... داشت و هم دانش مطالعه آزاد که تا روزهای آخر به آن پایبند بود.
صالحی گفت: پارسال که به خانه ایشان رفتیم کامل مشخص بود که به مطالعه و کتاب انس دارد. همچنین دانشی تجربی داشت که از همکاری با بزرگان و اساتید به دست آورده بود. و در کنار اینها از دانشی اجتماعی برخوردار بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه ترکیباین دانشها برای محمدعلی کشاورز قدرت خاصی پدید آورده بود، گفت: در کنار این دانش، اخلاق حرفهای و پشتکار او را به جایی رساند که اکنون از او تصویر داریم؛ یک هنرمند پیشکسوت نامی که جامعه و هنر ایران او را از یاد نمیبرد.
صالحی تصریح کرد: ویژگی دیگرش آن بود که کشاورز یک انسان بود و این ارزش کمی ندارد و کمتر از یک هنرمند نامی بودن نیست. در دل و راه او، امید و نگاه به آینده موج میزد که تا همین روزهای آخر و در بستر بیماری میشد او را یکپارچه از انرژی جوانی دید. او در صداقت، رفاقت و فروتنی جایگاه ممتازی داشت.
وزیر ارشاد افزود: دو ویژگی خاصش در بعد انسانیاش، این بود که هنرمندی با مردم و در میان مردم بود که علیرغم همه شهرت و جایگاهش ارزش کمی ندارد. اینکه میگفت جایزه ام را از انگور فروشی گرفتم که مرا پدرسالار صدا زد مصداق این حرف است.
صالحی خاطرنشان کرد: او از ایران بود، با ایران زیست و عشق ایران تا پایان راه همراهش بود و این عشق را از خود دور نکرد. محمدعلی کشاورز با این عشق زیست و با این عشق جان به جان آفرین تسلیم کرد. یاد او را گرامی میداریم. راه استاد کشاورز با رهروانی که راهش را دنبال میکنند پر رهرو باد.
سپس آرمان امامبخش به نمایندگی از خانواده محمدعلی کشاورز گفت: قرار بود نلی کشاورز دختر مرحوم کشاورز در مراسم صحبت کند اما به دلیل حال روحیاش نتوانست.
امام بخش با اشاره به نظم و دقت مرحوم کشاورز در قرارهایش، گفت: آقای کشاورز این عادت را داشت که همیشه یک ساعت قبل از قرارش آماده بود. روزی در دهه هفتاد قرار بود برای قراری دنبالش بروم، یک ساعت زودتر رسیدم و گفت بیا تو، دیدم ۱۵ پاکبان در منزل ایشان بودند و با آقای کشاورز عکس میگرفتند و صحبت میکردند. گفت دیشب داشتم زبالهها را دم در می گذاشتم که یکی از عزیزان پاکبان من را دید و گفت اینجا زندگی میکنید؟ وقتی جواب مثبت دادم گفت با دوستانش میآید به دیدنم.
امام بخش همچنین متن پیام تشکر نلی کشاورز را به شرح زیر قرائت کرد: میدانم جامعه هنری ایران قدر تلاشهای پدرم را برای هنر و توسعه آن میدادند و از همه سپاسگزارم. به دلیل شیوع کرونا نمیتوانیم فعلا مراسم بزرگداشتی برای ایشان برگزار کنیم اما به زودی با حضور همه شما مراسمی برگزار خواهیم کرد.
برپایی نماز میت توسط سیدمحمود دعایی پایانبخش مراسم وداع با محمدعلی کشاورز بود. سپس پیکر این هنرمند برای دفن به قطعه هنرمندان انتقال داده و در آنجا به خاک سپرده شد.