مدرس موسیقی کودک و نوجوان:
رقابت میان والدین و فرزندان برای یادگیری موسیقی/ «ارف» ساز نیست! / آموزش آنلاین در طولانی مدت توصیه نمیشود
سولماز اسرافیلی میگوید: گاهی عدم آگاهی کافی باعث میشود برخی تصور کنند که «ارف» ساز است. در صورتی که «ارف» در واقع ساز نیست بلکه روشی برای رده سنی کودک است که توسط کارل ارف تدوین شده است. روش کارل ارف متدی است که ثابت شده و بر اساس آن بچهها باید حتما بلز و فلوت را یاد بگیرند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، به طور قطع موسیقی کودک و نوجوان در ایران آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته؛ زیرا بزرگترین مرکز آموزشی کشور که همان آموزش و پرورش است، نسبت به آن بی توجه است و برای این هنر ارزنده ارزشی قائل نیست؛ اما با این حال هستند اساتید و معلمانی که نسبت به موسیقی کودک و نوجوان دغدغه دارند و پرداختن به مقوله آموزش را مهمترین کارهای خود میدانند.
سولماز اسرافیلی (نوازنده،آهنگساز و مدرس موسیقی کودک و نوجوان) یکی از فعالانی است که سالهاست در زمینه آموزش موسیقی کودک و نوجوان فعال است و با پرداختن به فعالیتهای تجربی و ابداعی قصد دارد کودکان و والدینشان را به موسیقی و یادگیری آن ترغیب کند.
درباره اهمیت پرداختن به موسیقی کودک و نوجوان توضیح دهید و اینکه طی سالها و دهههای اخیر تا چه حد به این رده سنی پرداخته شده؟
من از سال 1368 فعالیتم در رشته موسیقی را آغاز کردهام و فارغالتحصیل رشته موسیقی از دانشگاه سوره هستم و از سال 1380 فعالیتم را چه در زمینه ساز تخصصی خودم که پیانوست و چه در زمینه موسیقی کودک و نوجوان آغاز کردم و دراین زمینه از پدر موسیقی خودم آقای ناصر نظر تشکر میکنم. میتوان گفت طی 19 سال اخیر تجربیاتی را در زمینه تدریس کسب کردم و دستاوردهای بسیار خوبی داشتهام. پرداختن به موسیقی کودک و نوجوان از اتفاقات خوبی است که طی سالهای اخیر رخ داده است. طی آموزشهای موجود دانش بچهها نسبت به موسیقی بسیار بالا رفته است. از طرفی موسیقی در کنار روانشناسی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته که این نیز اتفاق بسیار خوبی است، زیرا مقوله موسیقی با مقوله روانشناسی ارتباط بسیار عمیقی دارد.
درباره متد و روشهای آموزشیتان توضیح دهید.
طی سالهایی که مشغول به فعالیت بودهام، متوجه این موضوع شدهام که ردهبندی سنی برای آموزش موسیقی کودکان اهمیت بیشتری پیدا کرده است. آقای ناصر نظر در زمینه آموزش، نسبت به دستهبندی و گروهبندی اعتقاد بسیاری داشتند و من نیز طی این سالها طبق روش ایشان فعالیت کردهام و به نظرم نوع دستهبندیها موضوع مهمی است و رشد و بالندگی موسیقی کودک و نوجوان را در پی خواهد داشت. با بکارگیری این روش بچهها پویاتر شدهاند و میتوان گفت نحوه آموزش ما به صورت آکادمیک پیش رفته است. با نگاهی به وضعیت موسیقی کودک و نوجوان در دهههای گذشته درمییابیم که پرداختن به این مقوله آنطور که باید آکادمیک نبوده و بر نحوه ردهبندی سنی بچهها توجه نمیشده است. به هر حال آقای ناصر نظر که از سال 1358 فعالیت خود را آغاز کرده و طی سالهای که من و دیگران با ایشان همکاری میکردیم بر اساس آموزشهایشان معلمان با تجربهای را در زمینه موسیقی کودک تربیت کردهاند.
شما بر اساس روندی تجربی، کنسرتی را برگزار کردید که طی روشی ابداعی همزمان مادران و کودکان در ارائه اثر با هم همکاری میکردند. در اینباره توضیح دهید. اینکه ایده این کار چگونه شکل گرفت و چه ویژگیهایی داشت و از این اتفاق چه بازخوردی گرفتید؟
روشی که میگویید برای من و بچهها نتایج خوب و مثبتی را در پی داشته و میتوانم بگویم بزرگترین دستاورد من طی سالهای فعالیتم در زمینه تدریس و کار لذت بخش آموزش به کودکان محسوب میشود. روشی که میگویم ابداعی بسیار بداهه بوده و طی سه، چهار دوره با این روش ابداعی، به آموزش کودکان پرداختهام. طی این روش بچهها با مادرانشان فارغالتحصیل میشوند و گاه پیش آمده که پدران بچهها علاقمندانی بودهاند که سر کلاسهای من حاضر شدهاند و با طی مراحل آموزشی فارغالتحصیل شدهاند.
ایده این روش چه زمانی شکل گرفت؟
این ایده حدود چهار سال پیش سر یکی از کلاسهایم رخ داد.
ایده و روش ابداعیتان چیست؟
ببینید زمانی که کودکان وارد کلاس من میشوند، اول از ساز بلز شروع میکنند و پس از آن بر ساز فلوت متمرکز میشویم. زمانی که بچهها میخواهند با این دو ساز کار کنند و یادگیری ساز بلز را آغاز میکنند، حضور اولیا در کلاس خیلی پررنگ نیست. پس از آنکه دو یا سه دوره از کلاس بلز میگذرد، کلاس آموزش فلوت آغاز میشود. همانطور که میدانید فلوت یکی از سازهای بادی محسوب میشود و بچهها برای یادگیری آن به حمایت پررنگ پدر یا مادرشان نیاز دارند. زمانی که بچهها سر کلاس حاضر میشوند و شروع به نوازندگی فلوت میکنیم. آن اتفاقی که چهار سال پیش سر یکی از کلاسهایم رخ داد در همین راستا بود؛ طی حضور در کلاس با خودم گفتم زمانی که پدر و مادرها سر کلاسها حاضر میشوند و به آموزش و یادگیری کودکانشان کمک کنند چرا از مهارت آنها در کنسرتها و اجراهایم استفاده نکنم؟ بنابراین بر همین اساس به فعالیتم ادامه دادم و امیدوارانه پیش رفتم و لحظهای به کارم شک نکردم زیرا احساسم این بود که به نتایج خوبی میرسم که این اتفاق افتاد. در همین راستا اسفندماه سال 1397 بود که با حضور بچهها و پدرمادرهایشان کنسرت بسیار خوبی را با سرمایه خودم در فرهنگسرای نیاوران برگزار کردیم. آن بچهها همراه با پدر و مادرهایشان دوران آموزشی را طی کرده و فارغالتحصیل شده بودند و این اتفاق را نقطه عطف کارم میدانم، زیرا به خوبی دیده شد و بازخوردهای خوبی داشت.
در این روش برای والدین بچهها چه اتفاقی میافتد و آنها بر چه مبنایی به آموزش موسیقی میپردازند.
طی این روند مادران یا پدران بچهها در زمینه آموزش روند مشخص و ثابتی را طی میکنند. معمولا والدین بچهها به طور معمول صرفا به وظایف خود در زمینه همسرداری و پدر بودن و مادر بودن میپردازند و وظایف آموزشی خود در قبال فرزندان را فراموش میکنند و درصد تلاششان در این بخش به نوعی صفر میشود. بنابراین یکی از اتفاقات مهمی که در روشم رخ میدهد این است که مادران یا پدران را وارد چالشی جدید میکنم و آن چالش این است که مهارتهای آنها را در کلاس مورد استفاده قرار میدهم. یعنی آنها در کلاس از مهارتهای خودشان استفاده میکنند. بر اساس تجاربم میتوانم بگویم که یکی از دستاوردهای این روش ایجاد رقابت میان فرزندان و والدینشان است و زمانی که این اتفاق افتاد شاهد نتایج بسیار خوب آن بودم و طی این روند بخش غیر فعال وجودی پدرها و مادرها فعال و کودک درونشان به نوعی زنده شد. از طرفی آن ترس و اضطرابی که در پدر و مادرها شاهدش بودم در بچهها وجود نداشت. با این روش بچهها با تمام قوا به ساز زدن میپردازند و طی این روند تمرینات کنسرتها بسیار خوب پیش میرود.
اضطرابی که میگویید در پدر و مادرها وجود دارد چه ارتباطی با کودکان آنها دارد؟
به هر حال آن ترس و تنش و اضطراب مانع پیشرفت کودکان خواهد شد و با روشی که دربارهاش توضیح دادم آن اضطراب به طور کامل برطرف خواهد شد، زیرا تمرکز من بر قدرت والدین است. به هرحال پدران و مادران نقش موثری در تریبت کودکانشان دارند و در سلامت روان فرزندانشان بسیار موثرند و به این ترتیب در رشد و پیشرفت آنها موثر خواهند بود. مادر و پدر فقط پدر و مادر نیستند و میتوانند برای فرزندانشان نقش همکاری بسیار خوب را ایفا کنند.
طی اجرای روشتان به لحاظ موسیقایی چه دروس و رپرتوارهایی را به کودکان و والدین آموزش میدهید
در دو دوره اول که مشغول آزمایش روشم بودم بر اساس پارتیتور اصلی قطعات به آموزش پرداختم. تنظیم آثار را برای راحتی مادرها آسانتر کردم تا یادگیری برای آنها دشوار نباشد. البته پدر و مادرها در کنسرتی که سال 1397 برگزار کردم، عین پارتیتور قطعات را اجرا کردند. یعنی آنها را تنظیم نکردم و دستی درشان نبردم. مادران در آن کنسرت خطهای ملودیک بسیار سخت را اجرا کردند. در آن کنسرت بلز و فلوت داشتیم و بچهها و مادرانشان در برخی قطعات یکدیگر را همراهی کردند. در همان اجرا، گروه حرکت داشتیم و اولین بار بود که مادرها با فرزندانشان بر روی صحنه حرکت داشتند. در کنسرتمان «کاپریتم» هم داشتیم.
«کاپریتم» چیست؟
«کاپریتم» نوعی بازی لیوان است که توجه و تمرکز بسیاری را میطلبد و این اولینبار بود که در کنسرتی بزرگ بچهها و مادرشان با آن کار میکردند و من نیز بر روی قطعات شعر گذاشته بودم. این بخش از کنسرت بسیار خوب دیده شد و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
شما با مشارکت مادران در ارائه اثر به نوعی آنها را نیز به حضور در عرصه موسیقی و نوازندگی ترغیب کردهاید. بگویید موسیقی بانوان تا چه حد برای شما اهمیت دارد و طی این سالها چقدر به آن پرداخته شده است؟
بیشک ترغیب مادران برای فعالیت در عرصه موسیقی موضوعی مهم است و احتمال اینکه آنها فعالیت خودشان را ادامه دهند بسیار زیاد است و زمانی که انگیزه و پویایی آنها را میبینم برایم بسیار لذت بخش است. پس از برگزاری دورههای آموزشی مادران و فرزندان، تعدادی از مادران فعالیت در زمینه آواز گروهی را ادامه دادهاند و برخی به یادگیری موسیقی کلاسیک و سازی چون پیانو گرایش نشان دادند و برخی دیگر به یادگیری موسیقی ایرانی و دف و تار و سهتار و دیگر سازهایی که با حال و هوایشان همخوانی داشته پرداختند و حال نیز مشغول به فعالیتند. به طور کلی موسیقی بانوان طی سالهای اخیر با وجود دشواریهای بسیار، پیشرفت بسیاری داشته است. گروههای سنتی و پاپ خوبی داریم که ضمن فعالیت، در جشنوارهها حضور مییابند. از سویی در حال حاضر خانمهای خواننده بسیار خوبی در عرصه موسیقی فعالیت میکنند. حتی میتوان گفت پیشرفت موسیقی بانوان تا به آنجا بوده که در ارتقا و اعتلای فرهنگی و هنری زنان کشور نقش به سزایی داشته است.
درباره سازهای تخصصی کودکان نیز توضیح دهید. آنچه که به عنوان آموزش «ارف» عمومیت دارد چیست؟
معمولا دوره موسیقی کودک بر گرفته شده از داشتههای موسیقیدانان آلمانی است و کارل ارف یکی از همین افراد است. این هنرمند علاوه بر کارهایی که انجام داده و فعالیتهایی که داشته، موسیقی کودک را نیز تدوین کرده است. روش پیشنهادی این شخص در تمام دنیا بر مبنای دو ساز بلز و فلوت است. یعنی مجموعه این دو ساز موسیقی کودک یا موسیقی ارف محسوب میشود که خیلی عمومیت دارد. متاسفانه گاهی عدم آگاهی کافی باعث میشود برخی تصور کنند که «ارف» ساز است. در صورتی که «ارف» در واقع ساز نیست بلکه روشی برای رده سنی کودک است که توسط کارل ارف تدوین شده است. البته به جز کارل عرف موسیقیدانان و دانشمندان دیگری نیز بودهاند که در زمینه موسیقی کودک و در جهت ارتقا و پیشرفت آن کارهایی انجام دادهاند و ابداعاتی نیز داشتهاند. اما روش کارل ارف متدی است که ثابت شده و بر اساس آن بچهها باید حتما بلز و فلوت را یاد بگیرند.
روش کارل ارف چه تاثیری بر یادگیری موسیقی توسط کودکان دارد و دلیل اهمیت آن چیست؟
روش کارل ارف برای بچهها حکم فنداسیون و ریشه دارد، زیرا به هرحال آنها اغلب باید این مقطع را پشت سر بگذارند و پس از آن به سراغ یادگیری سازی کوبهای مانند تنبک بروند. یادگیری تنبک برای بچهها باعث میشود ریتم را بفهمند و درک کنند جدا از اینها تنبک سازی ایرانی است. به طور معمول بچهها این ساز را دوست دارند و اغلب نوازندگی آن را ادامه میدهند و سپس وارد مراحل تخصصی ساز میشوند. این طی روند آموزش کودکان، به صورت پله به پله است و به همین دلیل نحوه آموزش هیجانی نخواهد بود.
اما برخی میگویند لزومی ندارد کودکان صرفا بر اساس روشهای مرسوم به یادگیری موسیقی بپردازند.
بله متاسفانه افراد بسیاری هستند که چنین نظری دارند و میگویند لزومی ندارد، کودکان موسیقی کودک را بگذرانند و میتوانند بلافاصله به یادگیری ساز اصلیشان بپردازند. در صورتی که فیزیک کودکی مثلا چهارساله برای این کار مناسب نیست، زیرا او به اقتضای سنتش اهل بازی و حرکت است. نکته دیگر اینکه آموزش مستقیم برای بچهای سه، چهار ساله مناسب نیست.کلا شیوه آموزش به کودکان به صورت غیر مستقیم است. با روش غیر مستقیم است که بچهها در موقعیت و محیط مناسب را یاد میگیرند و مقولات دیگر را میآموزند.
آن روشهای غیر مستقیم چیست؟
خواندن کتاب داستان، بازی کردن، تقویت شنوایی، بادی پرکاشن، کشف و شناخت بدن و ویژگیهای آن، مقولاتی هستند که میتوان با پرداختن به آنها موسیقی را به شیوه غیر مستقیم به کودکان آموخت.
در نحوه آموزشها و اجراها و تولیداتتان تا چه حد به موسیقی ایرانی و سازهای ایرانی اهمیت میدهید؟
همانطور که گفتم شیوه آموزشی من به صورت غیر مستقیم است و پس از آن بچهها به یادگیری ساز کوبهای مانند تنبک میپردازند و اگر این ساز را دوست داشته باشند آن را ادامه میدهند. این انتخاب به علاقمندی کودک بستگی دارد و تصمیم گیری در اینباره بر اساس خواست و دیکتاتوری والدین نیست. متاسفانه برخی خانوادهها بر یادگیری ساز مورد علاقه خودشان توسط کودک اصرار دارند. در صورتی که استعدادیابی کودکان بسیار مهم است و برای من نیز اهمیت بسیاری دارد. یعنی پس از گذراندن دوره «ارف»، بچهها وارد مرحله سنجش میشوند و استعدادشان ارزیابی میشود و اگر تنبک را دوست داشته باشند یادگیری آن را ادامه خواهند داد. این را هم بگویم که استعداد و پشتکار داشتن پس از مقطعی مشخص خواهد شد و در نهایت این بچهها هستند که ساز مورد علاقهشان را انتخاب میکنند. پس از این اتفاق نیز تورهای ساز شناسی در کلاس برگزار میشود و بچهها از نزدیک سازها را میبییند.
بچهها معمولا به چه سازهایی گرایش دارند؟
معمولا پس از طی مراحل مذکور بسیاری از بچهها سازهایی چون سنتور، تار، کمانچه یا قانون را انتخاب میکنند که ایرانی هستند. برخی نیز به یادگیری پیانو گرایش دارند، زیرا این ساز در کلاس موسیقی کودک رکنی اساسی محسوب میشود. در کل بچهها در انتخاب سازهایشان حق انتخاب دارند و من نیز بر این اتفاق تاکید دارم زیرا معتقدم روش تدریس نباید دیکتاتورگونه باشد.
چه کنیم که کودکان و نوجوانان مستعد در بزرگسالی نیز موسیقی را به طور جدی دنبال کنند و وجود جشنوارهها و تاسیس سالنهای تخصصی کودکان و نوجوانان تا چه حد در برآورده شدن این خواسته موثر است؟
طبق تجاربم میتوانم بگویم، هرچه سن آموزش برای بچهها پایینتر باشد، آنها بهتر و بیشتر موسیقی را ادامه خواهند داد. هرچه بچهها از سن کمتری یادگیری را شروع کنند دغدغههای کمتری در زمینه درس و تحصیل خواهند داشت و فرصت و تمرکزشان برای آموزش بیشتر است.
با توجه به بحران بیماری کرونا وضعیت کلاسهایتان به چه شکل است و تا چه حد با آموزشهای آنلاین موافقید. و اینکه آیا شیوه آنلاین برای آموزش کودکان و نوجوانان مناسب است؟
حدود سه ماه است که کلاسهای آموزشیام را به صورت آنلاین برگزار میکنم. به نظرم این شیوه تجربه جدید و متفاوتی است. البته من پیشتر این رویه را با هنرجویان خارج از کشور در زمینه آموزش پیانو تجربه کرده بودم و به همین دلیل در شرایط فعلی که به دلیل بحران بیماری کرونا پیش آمده با مشکل خاصی مواجه نشدم. از کلاسهایام راضی هستم و بچهها با این شیوه به خوبی تمرین میکنند ومیتوان گفت شیوه آنلاین از شیوه حضوری چیزی کم ندارد. البته این روش را برای طولانی مدت تایید نمیکنم، بخصوص آنهایی که در ایران زندگی میکنند. به هرحال تمایل و ترجیح ما برای برگزاری کلاسهای آنلاین این بود که بین کلاسها فاصله نیفتد و من نیز تلاش میکردم با استفاده از ابداعات و ایجاد جذابیتها همان هیجان کلاسهای حضوری را در بچهها ایجاد کنم و خوشبختانه آنها نیز پیشرفت خوبی داشتهاند و همکاری مادرها نیز بسیار عالی بوده است.
از فعالیتهای اخیر و آیندهتان بگویید. آیا قرار نیست به تولید و اجرای اثر بپردازید؟
جدا از جشنوارههایی که در آنها حضور یافتهام، در مقام نوازنده پیانو با دو گروه پاپ همکاری داشتم و اجرای بسیار خوبی را با یک گروه محلی در فرانسه تجربه کردهام. در دو اثر تلویزیونی با آهنگسازی آقای پیروز ارجمند نیز «بک وکال» خواننده اصلی بودهام. در ادامه طی همکاری با یک گروه دو اثر موسیقایی تولید کردیم که بازخوردهای خوبی داشت. در حال حاضر نیز با همکاری گروهی دیگر قرار است به اجرای آثار نوستالژیک قدیمی بپردازیم و هرکس در خانه خودش بخش مربوط به خود را بنوازند. رهبری داریم که تنظیمات قطعات را به عهده دارد و قطعات را به ما میگوید و به تازگی اولین اثر تولیدیمان را منتشر کردهایم. علاوه بر اینها و فعالیتهای جانبی دیگر، به اتفاق بچهها کنسرتهای هنرجویی برگزار میکنیم.