یادداشتی از مهدی کوهیان؛
نباید نمایش فیلمهای سینمایی در اینترنت "انحصاری" باشد
فیلم سینمایی خروج قرار است هفته آینده از طریق دو پلتفرم و در قالب بلیتفروشی در شبکه نمایش خانگی و در بستر اینترنت به نمایش درمیآید. پیش از این هم کنسرتهای آنلاین موسیقی رایگان از طریق همه پلتفرمها پخش شده است اما نمایش این فیلم به صورت انحصاری اعتراضاتی را به دنبال داشته است. مهدی کوهیان (تهیهکننده سینما و حقوقدان در حوزه رسانه) معتقد است نباید در زمانه گسترش کرونا در حزوه فرهنگ به شکلی رفتار کنیم که بوی کاسبی بدهد
یکی از مشکلات اصلی ما در حوزه فرهنگ و هنر اصل 44 قانون اساسی است در این قانون در یک فصل مشخص به منع انحصار توجه و تاکید شده که از انحصار باید جلوگیری شود و در همه بخشها تعیین تکلیف و مکانیزمها مشخص شده است اما ایراد بزرگش این است که فعالیتهای فرهنگی و هنری را از این قانون مستثنی کرده هرچند تعیین شده که باید ظرف مدت مشخص برای این حوزه یک قانون مشخص نوشته شود اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده و مسائلی همچون رقابت سالم و منع انحصار برای حوزه فرهنگ و هنر تعیین نشده است.
متاسفانه با نبود قانونی مشخص در اصل 44 برای حوزه فرهنگ و هنر، برخی از دوستان در VOD و فعالیتهای اینترنتی فرهنگی هرگونه که دوست دارند این قانون را تحلیل میکنند. مثلا برخی از وی او دی ها هرجا به نفعشان باشد خودشان را جزو فعالیتهای تجاری میدانند یا جایی دیگر خودشان را به عنوان فعالیتهای فرهنگی معرفی میکنند. مثلا در جاهایی که با محدودیتهای حوزه فرهنگ و هنر مواجهه میشوند خود را به عنوان فعال ای تی معرفی میکنند و هرجا که میخواهند از مواهب بخش فرهنگ و هنر استفاده کنند خود را به عنوان فعال حوزه فرهنگ و هنر معرفی میکنند. مشکل بزرگ دقیقا همینجاست؛ اگر فعالان سامانههای VOD در حوزه فرهنگ و هنر هستند باید علاوه بر مواهب، مصائب و مشکلات این بخش را نیز قبول کنند و اگر حوزه تجارت هستند و کار اقتصادی میکنند باید براساس اصل 44 فعالیت کنند. متاسفانه وزارت ارشاد نیز در این زمینه سکوت کرده و نه تنها این مسئله را روشن نکرده بلکه درباره انحصار و منع آن نیز اقدامی انجام نداده است و هیچ ساز و کاری برای منع انحصار وجود ندارد درنتیجه بحث رقابت در حوزه VOD کاملا از بین رفته و ما شاهد هستیم که مثلا دو سامانهای که در ظاهر بیشترین رقابت را با هم داشتند حالا با هم متحد شدهاند و امروز به شکلی مسیر برای دو شرکت هموار شده است که امکان رقابت برای دیگران نیز وجود ندارد و حتی اگر کسی نیز هم سرمایه، هم نیروی انسانی و هم توانش را داشته باشد، نمیتواند وارد این حوزه رقابت شود زیرا آن دو شرکت توافقاتی در پشت پرده انجام دادهاند که راه را برروی همه ببندند.
وقتی بلیتفروشی برای نمایش یک فیلمی در سامانه VOD مطرح میشود مانند زمانی است که فیلم را در سینما اکران کردهایم و طبیعی است که مخاطب به هر سینمایی که دوست داشته باشد میتواند برود و فیلمش را تماشا کند. در VOD نیز باید شرایط برای همه سامانهها فراهم شود تا هر مخاطب از هر سامانهای که دوست دارد فیلم را ببیند و طبیعی است که هر سامانهای بیشتر بلیتفروشی کند سود بیشتری خواهد داشت و هر پلتفرم مشترکان خودشان را دارد و با این سیاست که همه مشتریان به سمت دو پلتفرم مشخص بروند بقیه آنها از بین خواهند رفت.
اما در بحث سریال مسئله حق رایت و حق پخش است و طبیعی است که هر شرکتی که بیشترین حق رایت را بدهد میتواند آن سریال را پخش کند و به دیگران ندهد و مخاطبان نیز میتوانند برای دیدن آن سریال به سامانه بروند یا خیر اما وقتی درباره یک فیلم فقط قرار است بلیتفروشی شود، میتوان این کار را با همه سامانهها انجام داد تا مخاطب از هر سامانهای که دوست دارد فیلم را تماشا کند.
این تهیهکننده سینما و حقوقدان حوزه رسانه با اشاره به اینکه در زمانی که سینماها و تئاترها تعطیل هستند، تنها سرگرمی مردم تلویزیون و سامانههای VOD است، گفت: نباید رفتارهایی در این بخش انجام بدهیم که بوی کاسبی بدهد و باید درباره این مسائل تصمیمگیریهای جدی بشود زیرا حوزه فرهنگ و هنر مانند حوزه سلامت یک امر عمومی است یعنی به همان اندازه که دولت و مردم به سلامت اهمیت میدهند و آن را حق همه میدانند باید برای محتوای فکری و فرهنگی نیز تصمیمات درستی گرفت و برای آن نگران بود و نمیشود آن را رها کرد اما متاسفانه امروزه کار به سمتی جلو میرود که برخی اصناف در حوزه فرهنگ و هنر در حال نابودی هستند و حتی برخی مشاغل فراتر از بیکاری و در حال نابودی هستند و یکسری دیگر از مشاغل نیز بدون توجه به اینکه متکی به دیگر همکاران خود هستند در حال کاسبکاری در این شرایط هستند و فقط به فکر کسب منفعت هستند در حالی که باید مسئولیت اجتماعی خود را نیز در نظر داشته باشیم.