خبرگزاری کار ایران

سیروس مقدم در پاسخ به ایلنا:

پایتخت سفارش هیچ شخص یا ارگانی نیست/ خط قرمزها نتیجه فشارهای بیرون از سازمان است/ دردسر کارهای پرطرفدار، مدیران را به سمت تولیدات هجو می‌برد/ مدیران کارهای پرمخاطب را بیشتر توبیخ می‌کنند

پایتخت سفارش هیچ شخص یا ارگانی نیست/ خط قرمزها نتیجه فشارهای بیرون از سازمان است/ دردسر کارهای پرطرفدار، مدیران را به سمت تولیدات هجو می‌برد/ مدیران کارهای پرمخاطب را بیشتر توبیخ می‌کنند
کد خبر : ۸۹۴۸۵۷

سیروس مقدم می‌گوید: هرچه سریالی بیشتر مردم را پای تلویزیون بنشاند، به همان نسبت به جای تشویق مدیران، آنها بیشتر توبیخ و مورد بازخواست قرار می‌گیرند. در این شرایط مدیری که می‌بیند در ازای تولید سریال پربیننده‌ای که پول تبلیغات زیادی را در این وانفسای بی‌پولی به سازمان تزریق کرده، به جای تشویق، تنبیه می‌شود، طبیعی است که انگیزه ساخت و تولید آثار پرمخاطب را به لقایش ببخشد و به سمت تولید سریال‌های تکراری و بی‌خاصیتی برود که نه تنها صرفه مالی ندارد که گویی دور ریختن بیت‌المال است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه «پایتخت» یکی از برندهای تلویزیون در یک دهه گذشته به شمار می‌آید که در طی شش فصل خود هر بار با استقبال مخاطبان همراه بوده است. فصل ششم این مجموعه فعلا متوقف شده و قرار است بعد از عادی شدن شرایط کشور و عبور از بحران کرونا، ادامه پایتخت؛ تصویربرداری و در یکی از اعیاد مذهبی روی آنتن تلویزیون برود. امسال «پایتخت۶» با حواشی بسیاری همراه بود و محتوای آن واکنش‌های بسیاری در فضای مجازی به همراه داشت. برخی نیز معتقدند فصل ششم موفق نبوده از موضوعات آزاردهنده اجتماعی بیشتر استفاده کرده است. از آنجا که امکان گفتگو به صورت شفاهی با سیروس مقدم فراهم نشد، به صورت مکتوب با او گفتگو کردیم.

به نظرتان ساخت سریال‌های دنباله‌دار و چند فصله در ایران با چه چالش‌هایی همراه است؟

اساساً ساخت آثار دنباله‌دار به دلایل متعدد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در ایران بسیار کار سختی است. ما سیاست‌های طولانی‌مدت و برنامه‌ریزی‌های کلان برای تولیدات طولانی و دنباله‌دار نداریم. مدیران ما بیشتر نگران گرم نگه داشتن آنتن و تولیدات مقطعی در زمان مدیریت‌شان هستند. از سوی دیگر وقتی سریالی ساخته شده و گل می‌کند، فصل‌های بعدی آن دچار نوسانات عجیبی می‌شود؛ چراکه بازیگران آن می‌درخشند و جذب بازار کار، سینما و نمایش خانگی می‌شوند. به این ترتیب به ناگهان دستمزدهایشان رشد چندبرابری می‌کند و به اصطلاح در بورس قرار می‌گیرند و از همه مهمتر جمع کردن مجدد این تیم اولیه و آوردن آنها از سر پروژه‌های دیگر کاری سخت و دشوار است.

خوشبختانه پایتخت سریالی است که از همان فصل اول عشق، علاقه و انگیزه بازیگران اولیه‌اش عطش نویسندگان و خاص مردم و تمایل مدیران تلویزیون شکل‌دهنده فصل‌های بعدی آن شد. بسیار کار سختی است که شش فصل در طی این سالها ساخته شده ولی اندکی از شور و اشتیاق عوامل آن؛ چه بازیگران و چه تیم پشت دوربین کم نشده باشد. رفاقت، همدلی، کمک و نقد یکدیگر همواره در پایتختی‌ها قالب بوده است. در مورد ماندگاری پایتخت هم باید بگویم که از همان ابتدا مردم و مخاطبین با پدیده‌های جدید، آدم‌هایی از جنس خودشان، خانه، لباس، آرایش، عطر زدن و غیره مواجه شدند که همه این موارد پایتختی‌ها را جزئی از مردم نشان می‌داد. مردم احساس می‌کردند که فیلم یا سریال نمی‌بینند بلکه زندگی فامیل و همسایه بغلی خود را نظاره می‌کنند. این صمیمیت، ساده‌زیستی، چالش‌های اخلاقی و رفتاری، تناقضات آدم‌ها و غیره؛ همه و همه از پایتخت سریالی ساخته که مردم با آن احساس صمیمیت و راحتی می‌کنند.

شایعاتی درباره فشار سازمان برای سانسور سریال شنیده شد. واقعیت ماجرا چه بود؟ آیا سازمان دخالتی در کار تولید داشت؟

هر نهاد و ارگانی ضوابط و قوانین خاص خود را دارد. در همه دنیا هم این چنین است. طبیعی است که ما در زمان ساخت سریال ممکن است به مسائلی پرداخته باشیم که در آن زمان حساسیتی نداشته است ولی همین مسائل چند ماه بعد در زمان پخش کار ممکن است حساسیت‌برانگیز شده یا ایجاد سوءتفاهم کند. طبیعی است که با تعامل و همفکری بین ما و پخش سازمان و مشاور پروژه چیزهایی کم و یا زیاد شوند تا این حساسیت‌ها کم شده یا از ذهن برود. من این را سانسور نمی‌دانم. سانسور به چیزی اطلاق می‌شود که مضمون یا محتوای یک اثر هنری را تغییر دهد، یا حذف کند و یا معکوس نماید.

خوشبختانه سریال پایتخت مورد توجه و علاقه مدیران شبکه یک و سازمان و همچنین ناظران پخش است. آنها خود از علاقه‌مندان و دوستداران پایتخت هستند و اگر پیشنهادی می‌دهند همگی در جهت سلامت سریال و رسیدن به آنتن با کمترین میزان خسارت است. بعضی مواقع عجله کردن و قضاوت زودهنگام ممکن است بر این جو تفاهم و همدلی تاثیر سوء بگذارد. به جز اتفاقی که در قسمت هشتم سریال افتاد، بقیه مواد با تعامل بین ما و پخش و مشاور مورد اعتماد ما و سازمان اتفاق افتاد و همگی در جهت حفظ منافع سریال و سازمان بود.

خط قرمزهای این رسانه چیست و چه تاثیری بر کیفیت آثار دارد؟

بسیاری از این خطوط قرمز، متعلق به سازمان صداوسیما و قوانین جاری مملکت یا موارد فقهی، شرعی یا عرفی نیست. فشارهایی از خارج به سازمان تحمیل می‌شود که آن هم ناشی از قضاوت زودهنگام، نداشتن سعه صدر، کمی صبر و حوصله و یا سوءبرداشت از یک دیالوگ و یا موضوع است. مدیران سازمان در زمان پخش سریال‌های پربیننده بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرند. به نوعی هرچه سریالی بیشتر مردم را پای تلویزیون بنشاند و از ماهواره، اینترنت و فضای مجازی دور کند به همان نسبت به جای تشویق و تشکر از مدیران، آنها بیشتر توبیخ و مورد بازخواست قرار می‌گیرند. در این شرایط مدیری که می‌بیند سریال پربیننده‌ای ساخته که پول تبلیغات زیادی را در این وانفسای بی‌پولی به سازمان تزریق می‌کند و سریالی ساخته که خودش چندین برابر هزینه‌های خودش را تامین کرده و به جای تشویق، تنبیه می‌شود، طبیعی است که انگیزه ساخت و تولید آثار پرمخاطب را به لقایش ببخشد و به سمت تولید سریال‌های تکراری و بی‌خاصیت برود که نه تنها صرفه مالی ندارد که گویی دور ریختن بیت‌المال است. طبیعی است که در چنین شرایطی آثار افت کیفی می‌کند. مدیران احتیاط و ترس را جانشین جسارت و نوآوری می‌کنند و سازندگان هم به سراغ قصه‌های کمرنگ، تکراری و هجو می‌روند تا برای خود دردسر نسازند.

خیلی‌ها به داستان فصل ششم پایتخت انتقاداتی وارد می‌دانند یا به عنوان مثال منطق اهدا عضو در مجموعه را غیرمنطقی می‌دانند، باوجود بستر طنز کار، چه اندازه این انتقادات را قبول دارید؟

پایتخت یک سریال کمدی و طنز است. تا در یک اثر طنز، شما تناقض و تضاد ایجاد نکنید نمی‌توانید موقعیت خنده‌دار ایجاد کنید. تمام کمدی‌های دنیا بر همین اساس شکل گرفته است. چاق و لاغر، کوتاه و دراز، شجاع و ترسو، پولدار و فقیر، سیاه و سفید و غیره از همین موارد به شمار می‌آیند. پایتخت هم از این قاعده مستثنی نیست. بله، بابا پنجعلی پیر و فرتوت است اما اعضای بدنش جان چند نفر را نجات می‌دهد. خب کمدی ماجرا اتفاقا در همین نکته است. یا ارسطو از زندان که برمی‌گردد سرحال‌تر و جوانتر شده، خب کمدی در همین موقعیت کمین می‌کند. اگر بخواهیم این استثنائات را از کمدی بگیریم دیگر چیزی برایش باقی نمی‌ماند تا بخنداند. مثلا ممکن است از هر ۱۰۰ میلیون نفری که در جهان زندگی می‌کنند تنها یک نفر بیماری دست بی‌قرار بگیرد. خب اگر بهبود این بیماری را داشته باشد یک استثناست اما وجود دارد و برای ما موقعیت کمدی به همراه می‌آورد.

در استفاده از کنایه‌های سیاسی چه اندازه آزادی عمل داشتید؟

واقعیت این است که پایتخت نه سفارش شخص یا ارگانی است و نه کسی آن را برای کوبیدن و یا تایید جناحی دیگر سفارش داده است. پایتخت آینه تمام‌قد آن چیزی است که در جامعه می‌بینید و هزاران بار بیشتر و بدتر آن را از صبح تا شب در فضای مجازی، کانال‌های ماهواره‌ای و زندگی روزمره مردم می‌بینید و می‌شنوید. بنابراین آنچه می‌بینید نتیجه بر آمده از این برآیندهاست که در فیلمنامه لحاظ شده است. در همه دنیا شوخی با بزرگان و سیاسیون و ورزشکاران و هنرمندان به منزله صمیمیت و مردمی بودن آن شخصیت است و اینکه مردم به آنها ابراز همراهی، دوستی و محبت می‌کنند. خوشبختانه جنبه بالای سیاسیون و بزرگان ما و سعه صدر آنها نه تنها مانع کار ما نشد که مشوق ما گردید و گام‌های جدی‌تر برای نزدیکتر شدن این عزیزان به مردم و مردم به آنها شد.    

آیا پرونده پایتخت بسته شد؟

واقعا نمی‌دانم چه بگویم. بهتر است پاسخ این سوال را از خود آقای تنابنده بپرسید.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز