مدرس دانشگاه و کارگردان تئاتر تاجیکستان:
تئاتر تاجیکستان میراث دوره شوروی است/ بیشتر تئاترهای تاجیک سفارشی هستند/ هنرمندان جوان و مستقل مطیع دستورات دولت نیستند
قربانعلی نصرت صابر که مدرس دانشگاه و کارگردان تئاتر در تاجیکستان است، میگوید در این کشور تئاتر دولتی است و تئاترهای خصوصی هم یکی یکی پیدا میشوند اما کارشان چندان خوب نیست و این سیستم از زمان شوروی برای آنها به عنوان یک میراث باقی مانده است. در تاجیکستان تئاترها از بس که دولتی هستند و بسیاری از نمایشها سفارشی محسوب میشوند، کیفیت متنهای تولیدی چندان خوب نیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «قربانعلی نصرت صابر» بازیگر و کارگردان تئاترِ آکادمیِ ابوالقاسم لاهوتی پایتخت از کشور تاجیکستان است که بارها چه برای داوری جشنواره تئاتر و چه بازی در نمایش، در ایران حاضر شده است. آکادمیِ ابوالقاسم لاهوتی یکی از اولین تئاترهای حرفهای در جمهوری تاجیکستان است که سال 1929 با تصمیم دولت و توسط کمیته ملی آموزش این کشور آغاز به کار کرد. نصرت صابر متولد سال 1960 در تاجیکستان است و اکنون سالهاست که در دانشکده هنرهای زیبای شهر دوشنبه به تدریس رشتههای بازیگری تئاتر و سینما میپردازد. با این هنرمند و مدرس دانشگاه که در پنجمین بازار بینالمللی هنرهای نمایشی ایران حاضر شده بود، درباره وضعیت تئاتر در تاجیکستان، حمایتهای دولت از تئاتر، فعالیت بخش خصوصی در این کشور، جشنوارههای مستقل و دولتی و... گفتگو کردیم که مشروح آن را میتوانید در ادامه بخوانید.
چه بخشی از حمایتهای مالی دولت تاجیکستان از تئاتر به شکل نقدی و چقدر به شکل سایر حمایتها مانند معافیتهای مالیاتی است؟ تئاتر ایران سالهای زیادی دولتی بود و حالا حدود ۱۰ سال است که به سمت خصوصی شدن رفته گرچه هنوز ساختارها دولتی هستند...
متوجه شدم، اما نمیتوانم حرف خوبی در این زمینه بگویم؛ چراکه همانطور که درباره تئاتر ایران گفتید، در کشور تاجیکستان هم تئاتر دولتی است. تئاترهای خصوصی هم یکی یکی پیدا میشوند اما کارشان چندان خوب نیست. این سیستم از زمان شوروی برای ما به عنوان یک میراث باقی مانده است. سیستم ما برای تئاتر به گونهای دیگر است و بسیاری از هنرمندان تئاتر در واقع کارمندان دولت محسوب میشوند؛ یعنی ما از دولت معاش یا همان حقوق ماهیانه دریافت میکنیم و بسیاری از آثار تئاتری این بخش از هنرمندان آثاری سفارشی از سوی دولت به شمار میروند.
پیش از انقلاب اسلامی ایران هم بخش بزرگی از تئاتر کشور ما به همین شکل اداره میشد و هنرمندان به عنوان هنرمندان دولت حقوقهای ماهیانه دریافت میکردند.
بله الان در تاجیکستان هنوز به این شکل است. با اینحال اگر هنرمند مواظب خودش نباشد و هر روز به ده جا سر نزند زندگیاش سپری نمیشود چون حقوقی که برای تئاتر میگیرند بسیار کم است و مجبورند به کارهای دیگری هم در کنار آن بپردازند و به سمت رادیو، تلویزیون، فیلمسازی یا هر جای دیگری که امکانش باشد، بروند تا زندگیشان را درست کنند. اما در هر صورت خوب است چون معاش (حقوق) مستمری دارند که میدانند هر ماه آن را از دولت به دست میآورند. آنچه شما درباره تئاتر ایران میگویید ما در تاجیکستان باید تلاش کنیم تا به آن برسیم و وضعیتمان خوب شود.
گفتید برخی از هنرمندان در تلاشاند تا تئاتر خصوصی را در تاجیکستان راه بیاندازند؛ وضعیت سالنهای شما به چه شکل است؟ آیا همه آنها در اختیار هنرمندانی است که برای دولت کار میکنند یا هنرمندان مستقل هم میتوانند از آنها برای اجرای تئاتر استفاده کنند؟
البته آنها که الان مستقل هستند برای خودشان سالنهایی خصوصی راهاندازی کردهاند اما معتقدم پیشرفت و تلاش تنها با داشتن سالن اتفاق نمیافتد؛ هستند گروههایی که تالار دارند اما کارشان خوب نیست و در مقابل آنهایی که کارشان خوب است اما به سالنی برای اجرای اثرشان دسترسی ندارند. هرچند که چوب انداختن لای چرخ هنر، سد ساختن و مختل کردن کار هنرمند همچنان هست اما باعث خوشحالی و بالندگی است که هنرمندان جوان نمیایستند و همیشه در تلاشاند و راههایی را برای خودشان پیدا میکنند. اصلاً ممکن نیست که در آن حدی که بودند بمانند و به آنچه هستند راضی نمیشوند و همواره برای بهتر شدن میکوشند. همین بچههای جوان جشنوارههایی خصوصی را هم برگزار میکنند که این کار میتواند موجب رشد و بالندگی آنها شود.
جشنوارهها و فستیوالهای خصوصی تئاتر تاجیکستان در چه نسبتی با جشنوارههای دولتی قرار دارند؟ آیا قدرتمند هستند؟
جشنوارههای خصوصی از آن قدرتی که فستیوالهای دولتی دارند، بیبهرهاند. ولی بچههای جوان تئاتر تاجیکستان تلاش میکنند. با اینکه حمایت هم نمیشوند و هر جا که میروند به دیده تردید به آنها نگاه میکنند. البته میدانید که بچههای جوان در پوشش و حرف زدن مدرن هستند و ممکن است همین مسأله، بزرگترهای هنر را دچار تردید کند و با خود بگویند اینها دارند چه کار میکنند؟ بنابراین ممکن است این مسائل کمی مانع فعالیت جشنوارههای خصوصی تئاتر بچههای جوان شود. من در دانشکده هنرهای زیبای تاجیکستان درس میدهم و همواره آنها را تشویق به حرکت و تلاش بیشتر میکنم. یا همین که در جشنواره تئاتر فجری شرکت داریم که نماینده ۲۰ کشور دنیا در آن حضور دارند، موجب میشود با معاشرت و گفتگو با هنرمندان کشورهای مختلف افقهای گستردهتری به روی ما گشوده شود. در این تعاملهاست که احساس میکنی هر آینه که میخواهی خوب باشی، از تو خوبترها هم هستند و حتی همین درک تو را نسبت به قبل بهتر میکند. بنابراین باید این جشنوارهها باشند؛ خواه دولتی و خواه خصوصی. چون در هر صورت نتیجه آنها خوب است. اینکه هنرمندان گرد هم میآیند و دست به دست هم میدهند، اتفاقی مبارک است.
ساختار دولتی تئاتر روی نمایشنامهها چه اثری گذاشته است؟ در تاجیکستان چقدر متنهای بومی جدید تولید میشود و چند درصد آنها هر سال روی صحنه میرود؟
در تاجیکستان تئاترها از بس که دولتی هستند و بسیاری از نمایشها سفارشی محسوب میشوند، کیفیت متنهای تولیدی چندان خوب نیست. یعنی بسیاری از این آثار وابسته به جشنهایی است که در کشور برگزار میشود؛ مثلاً برای صدمین سالگرد یک رویداد، نمایشی به شکل سفارشی تولید میشود که اینها آثار خوبی نیستند. شاید از میان دهها نمایش که به این شکل تولید میشود، تنها دو نمایش کاری خوب و قابل قبول باشد. اما کیفیت بقیهشان خیلی ناراحت کننده است. اما آن دسته از هنرمندانی که در انتخاب متن آزادی دارند و میتوانند هر چه بخواهند انجام دهند، موفقتر هستند. این گونه گروهها مطیع نیستند و نمیتوانند تحمل کنند که بالای سرشان کسی باشد و به آنها دستور دهد. بنابراین هر کسی که از دردهایی میگوید که متعلق به امروز و اکنون مردم تاجیکستان است و مسائلی را مطرح میکند که برای مردم اهمیت دارد، موفق میشود. اما خدا را شکر در تاجیکستان هنوز جشنوارههای خوبی چه دولتی و چه خصوصی توسط و با حضور جوانان مستعد و خلاق برگزار میشود و آثاری در آنها روی صحنه میرود که امیدوار کننده است.
تئاترهای جشنواره تئاتر فجر ایران را چطور دیدید و فکر میکنید چه رابطهای میان دیدگاه آنها با تئاتر تاجیکستان وجود دارد؟
برای من مهم، برگزاری جشنواره در هرصورت است؛ حتی اگر دولتی باشد. در جشنواره تئاتر فجر هم هر روز تقریباً دو اثر را میدیدم و به نظرم مثل هر اتفاق دیگری که از کم شروع شده و اوج میگیرد، آثاری که در روزهای اول جشنواره فجر دیدم هم چندان با کیفیت نبودند، اما پس از آن آثاری بسیار خوب تماشا کردم. بهطور کلی، بچههای هنری در هیچ کشوری همه در یک سطح قرار ندارند و برخی خلاقتر و در نتیجه موفقتر از دیگران هستند. در ایران هم همین مسئله قابل مشاهده بود. در نهایت، برای من آنچه مهم است، وجود فضاهای هنری مانند همین جشنوارههای ملی و بینالمللی است که فرصت تعامل میان هنرمندان یک کشور را با دیگران ایجاد میکند.