کارگردان نمایش «کابوسهای مرد مشکوک»:
برخی هنرمندان نمیتوانند حتی یک پاراگراف از نمایشنامههای بهرام بیضایی بخوانند
ملیکا رضی میگوید: اگر نخواهیم تکنیکهای سیاه و روحوضی را یاد بگیریم چطور میتوانیم پرچمدار نمایشنامهها و ایدهپردازیهای کشورهای دیگر باشیم؟ وظیفه هر جوان هنرمند ایرانی که در کار هنر قدم برمیدارد این است که ابتدا نمایش ایرانی را یاد بگیرد. اما هنرمندانی را میشناسم که حتی یک پاراگراف از نمایشنامههای بهرام بیضایی را نمیتوانند به درستی بخوانند.
ملیکا رضی که این روزها نمایش «کابوسهای مرد مشکوک» را در تماشاخانه سنگلج روی صحنه برده است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، تشریح کرد: این نمایشنامه در کتابی با چهار نمایشنامه بهنام چهارگانه چال میدان ارائه شده است که اثر ماندگار محمدحسین ناصربخت از کارشناسان و پیشکسوتان رشته آیینی سنتی و نویسندهای عالی است. از نظر من این نمایشنامه ظرفیت این را داست که بخواهد فضاهای دیگری را بهغیر از قوانین همیشگی نمایشهای آیینی و سنتی عرضه کند. داستان نمایش در زمان شورش چال میدان و شیوع قحطی عمومی دوره حکومت ناصرالدین اتفاق میافتد؛ دورهای که زنان چال میدان شورش میکنند و داستان با قصه مردی بهنام اسمال کبریتساز آغاز میشود که در خواب میبیند که او را جای فردی به نام اسمال پهلوان دستگیر کردهاند.
رضی با بیان اینکه «از همان ابتدای نمایش همین که وارد یک خواب میشویم، فضای نمایش به سمت و سوی غیرواقعی و سورئال شدن میرود و برای همین فضای متفاوت، ترجیح دادم این نمایشنامه را کار کنم» ادامه داد: با کمک بازیهای خیلی خوب بازیگران و طراحی صحنهای که به فضای سنتی نزدیک بود، توانستیم خودمان را به فضای نمایشنامه برسانیم اما در نهایت قضاوت نهایی با تماشاگران است.
او همچنین درباره مهجور ماندن نمایشهای آیینی و سنتی و اینکه جوانها سراغ این نوع نمایشهای ایرانی نمیروند، گفت: اگر به غرب، اروپا و کشورهای دیگر توجه کنیم، مثلا همین قاره امریکا که ۴۰۰ سال است کشف شده، میبینیم ابتدا به ساکن سراغ فرهنگ گذشته خودش میرود، سراغ مکتب کلاسیک و هر آنچه به نیاکان و ارزشهای گذشتهشان دارد میرود. یا در انگلیس با گذشت چند صد سال، هنوز متنهای ویلیام شکسپیر به شکلهای متفاوت روی صحنه میرود و از فرهنگشان دفاع میکنند.
کارگردان نمایش «کابوسهای مرد مشکوک» با تاکید بر اینکه دوری جوانان ایرانی از نمایشهای آیینی و سنتی ایرانی او را به شدت غمگین میکند، گفت: ما ۲ هزار و ۵۰۰ سال تمدن و نمایش تختحوضیمان حداقل ۲۰۰ سال قدمت دارد. اگر نخواهیم تکنیکهای سیاه و روحوضی را یاد بگیریم چطور میتوانیم پرچمدار نمایشنامهها و ایدهپردازیهای کشورهای دیگر باشیم؟ حالا عدهای میگویند ما دوست نداریم. خب، کشورهای دیگر دارند شما را نگاه میکنند. چطور الان «کمدیا دلارته» همچنان در ایتالیا و جشنوارههایشان اجرا میشود؟ آنها پاسداری از فرهنگ و عرق ملی خودشان را بلد شدهاند اما ما به مشکل میخوریم و حرکت دیگری انجام میدهیم و سراغ آثار غربی میرویم.
رضی تصریح کرد: به نظرم وظیفه هر جوان هنرمند ایرانی که در کار هنر قدم برمیدارد این است که ابتدا نمایش ایرانی را یاد بگیرد و بعد سراغ تجربهها و گونههای دیگر تئاتر برود. اما متاسفانه این روزها هنرمندانی را میشناسم که حتی یک پاراگراف از نمایشنامههای بهرام بیضایی را نمیتوانند به درستی بخوانند.
او با بیان اینکه «نمایشهای ایرانی برای من بسیار مهم است و سعی میکنم در جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی حتما حضور داشته باشم» گفت: تا الان هم که خوشبختانه سه دوره موفق به اجرا در جشنواره شدهام.
این کارگردان تئاتر همچنین شیوه اجرایی، طراحی صحنه و استفاده از موسیقی ایرانی با شیوهای جدید را از ویژگیهای قابل توجه نمایش «کابوسهای مرد مشکوک» خواند و گفت: در نمایشهای ایرانی و سنتی تنبک و کمانچه همیشه کاراکترهای اصلی هستند و نمایشنامه به آنها وصل است اما در این نمایش اتفاقی نو رقم زدیم و از ساز «تار» به جای کمانچه برای فضاسازی استفاده کردیم.
رضی همچنین یادآور شد: این نمایشنامه تمام گونههای نمایشی را در خود نشان میدهد؛ خط سیر اصلی داستان شخصیت «اسمال کبریتساز» است ولی از مجلس شادیآور زنانه، سیاهبازی و اشعار قدیمی ایرانی وام میگیرد و فکر میکنم دیدنش خالی از لطف نیست.
او در پایان از هیات انتخاب آثار دوره قبلی جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی، پریسا مقتدی و رکسانا خلوتی که به او و گروهش کمک کردند، سپاسگزاری کرد.