پیام شکرخدا گودرزی به اهالی تئاتر:
جشنواره فجر تنها محمل دیده شدن جوانان تئاتری است
شکرخدا گودرزی (کارگردان و نویسنده تئاتر) در یادداشتی هنرمندان به مشارکت در جشنواره تئاتر فجر دعوت کرد و این جشنواره را فرصتی برای دیده شدن جوانان در تئاتر دانسته است.
به گزارش ایلنا، شکرخدا گودرزی، برخی هنرمندان تئاتر که از حضور در جشنواره تئاتر فجر انصراف دادهاند را به حضور در این رویداد هنری دعوت کرد.
متن یاداشت شکرخدا گودرزی به شرح زیر است:
"بحث تحریم یا عدم تحریم جشنوارههای فجر به یک بحث داغ در این روزها تبدیل شده است.
گویی هر کسی جشنوارهها را تحریم کند بسیار همسو با اعتراضاتی ست که نسبت به عملکرد دولت جریان دارد و خوب ها هستند و آنهایی که در جشنوارهها حضور دارند افرادی مخالف اعتراضات اجتماعی و وابسته و دولتی هستند که باید مورد تکفیر قرار بگیرند!
بنابراین این افراد دسته اول همه را تشویق میکنند که در جشنوارهها شرکت نکنند! و اما آنچه که استنباط میشود شرکت کردن دیگران در جشنوارهها یعنی همسویی با حکومت!
در نگاه اول شاید ساده از کنار این مساله عبور کنیم اما با کمی مکث درمییابیم در پس پشت چنین اتمسفری یک استبداد رای پنهان نهفته است. طرفداران تحریم جشنوارهها (خصوصا جشنواره تئاتر) انتخاب شخصی خودشان را در یک اقدام مثلا اعتراضی و مطالبه گر اگر نگوییم غیردموکراتیک بلکه به عنوان یک عمل شبه اخلاقی به دیگران هم تسری دهند تا نتیجه آن شود که آنها میگویند و میخواهند! یعنی از دیگران نیز میخواهند همان کاری را بکنند که توصیهکنندگان به تحریم کردهاند و در اصل شرکت در جشنوارهها به منزله یک عمل غیراخلاقی تلقی شود!
همین مساله باعث شد که واکنشهایی له یا علیه این درخواستها و موجی که ایجاد شده، راه بیفتد!
جدای از تمام فضای ایجاد شده استنباط شخصی من این است در خصوص شرکت یا عدم شرکت در جشنوارهها، خصوصا تئاتر فجر ایجاب میکند که همه مولفهها را به صورت شفاف مورد بررسی قرار دهیم، پس آنگاه بگذاریم گروهها خود انتخاب کنند نه اینکه آنها را در برزخ قرار دهیم و به نوعی فضاسازی کنیم که هر گروهی در جشنواره شرکت میکند پس مستحق تکفیر است و دچار گناهی نابخشودنی شده است! مگر نه اینکه:
۱_ دمکراسی ایجاب میکند که برای انتخاب و نظر هر فردی اهمیت قایلم شویم و فضایی ایجاد کنیم که آن فضا به فرد اجازه بدهد خودش انتخاب کند و خودش مسئول انتخابش باشد!
۲_ و دیگر اینکه فضای احساسی و هیجانی را آنقدر بالا نبریم که افراد در انتخاب روشی غیر از روش ما دچار عذاب وجدان و یا مواجه با امر اخلاقی بشوند!
با معیار قرار دادن چنین فضایی باید پرسشهای زیر را پاسخ دهیم
۱_ آیا آنهایی که شعار تحریم جشنواره تئاتر را سر میدهند به راستی میدانند چند درصد شرکت کنندگان در جشنواره هنرمندان جوانی هستند که برای اولین بار در جشنواره با هزاران امید و آرزو شرکت کردهاند و جشنواره این امکان را به آنها میدهد که اثرشان موجب ارزیابی قرار بگیرد و اصطلاحا دیده شوند. زیرا میدانیم با وصعیت کنونی تئاتر (کمبود سالن تیاتر، رشد کمی متقاضیان اجرا، و همچنین عدم امکان اجرا در وضعیت کنونی برای بسیاری از کارها) جشنواره یک فرصت است برای دیده شدن آثار، خصوصا میدانیم که طیف گستردهای از اهالی تئاتر تنها امکان دیده شدن کارشان، جشنواره است.
۲_ آیا صادرکنندگان چنین آرایی که همگان را به تحریم جشنواره فرامیخوانند نمیدانند برخی از نمایشها برای حضور در جشنواره یک سال تمرین کردهاند؟ انواع محدویتها و تنگناها و هزینهها را متحمل شدهاند؟
۳_ صادر کنندگان چنین پیشنهادی نمیدانند با ساختار فعلی تئاتر کشور، برای فلان گروه شهرستانی که امکان دیده شدن کارشان در جشنواره فراهم شده یعنی یک آرزوی ناب و دست نیافتنی که محقق شده است؟ چگونه و با چه منطقی میخواهیم آرزوهای دیگران را از آنها بگیریم؟...
فضای عمومی که در جامعه ایجاد شده به شدت دو قطبیست و کسانی قربانی این موقعیت دو قطبی میشوند که نه تنها تاثیری در ایجاد آن نداشتهاند بلکه بیشترین آسیب نیز متوجه آنها خواهد شد.
اکثر افرادی که جشنواره تئاتر فجر را تحریم کردهاند یا داورانی بودهاند که کارها را انتخاب کردهاند و خود شاهد بودهاند که گروههای شرکت کننده چه رنج و مشقاتی کشیدهاند برای آمادهسازی یک اثر! نمایشی و یا استاد بودهاند که گروهها را ترغیب کردهاند به تولید تیاتر! تعداد اندکی از تحریمکنندگان جز این دو دسته نیستند. اما تئاتری که هستند و اگر در میان سالی و پیری هستند به تجربه میدانند یک گروه نمایشی با چه خون دلی نمایشی را آماده کردهاند!
امسال من به همراه رضا صابری و حمید کاکاسلطانی و جواد پیشگر داوران تئاتر استان گلستان بودیم. ۲ نمایش برای معرفی به تئاتر فجر انتخاب کردیم. میانگین سنی اعضای دو گروه بین ۲۲ تا ۲۵ سال است. و گروه نمایش متساویالساقین همه دختر هستند با میانگین سنی ۱۹ سال و نمایش حاصل یک سال تمرین گروه است و وقتی نام گروه برای شرکت در جشنواره را بنده اعلام کردم به عنوان نماینده هیات داوران، همه کسانی که در سالن حضور داشتند از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدند! چرا چون گروه بارها و بارها کارشان با انواع ممیزی روبرو شده بود و در آخرین مرحله ۴۵ مورد اصلاحی به آنها داده بودند که گروه با خلاقیت تمام آن را رفع و رجوع کرده بود... حالا بیائیم فضایی فراهم کنیم که این گروه که همه این مشکلات را در طول یکسال پشت سر گذاشته در مقابل امر اخلاقی قرار بگیرد که شرکتش در جشنواره یعنی اهانت به خون کشتهشدگان هواپیمای مسافربری؟! یا همسویی با سیاستهای دولت؟!!
و نکته آخر این که شرکت یا عدم شرکت در جشنواره یک امر فردیست... هر کسی بهای انتخابش را خواهد پرداخت.
بدیهیست فردی که از شرکت در جشنواره انصراف داده بهایی بابت انصرافش خواهد پرداخت و کسی هم که در جشنواره شرکت میکند برای حضورش دلیل قانعکنندهای دارد.
بیایید برای انتخاب افراد احترام قائل شویم!