روایتی حکیمانه از مرگ از زبان کالبدشناس و انسانشناس مشهور
" زندگی در مرگ" نوشته سو بلک، با ترجمه راضیه خشنود از سوی نشر مشکی منتشر شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، وقتی هنوز علم مدرن، جهان را به جزایری منفک از هم بدل نکرده بود "هراکلیتوس" این مرد تاریکاندیش افسوسی میگفت که اگر مردمان نیک بنگرند، خواهند دید که مرگ و زندگی چنان به هم گره خوردهاند که دیگر نمیتوان از تقابل تام و تمام آنها سخن گفت. به راستی برای ما در عصر سیطره تکنولوژی چه چیزی از این سخن غریبتر مینماید؟ آیا در این غرابت مرگ تعمدی از سر رانه قدرتخواهی خانه کرده است؟ ما آموختهایم که مرگ در مقام عدم لحظهای است که برای هر کس روی میدهد. مرگ آن نقطه پایان است که در آنی روی میدهد و ما را به مغاک فرو میفرستد. این تقابل از کجا میآید؟ تقابل مرگ زندگی برساختی مفهومی برای فهم زندگی از رهگذر زدودن تمام عناصر خارجی از آن است. زندگی زمانی میتواند کنترلپذیر باشد و خود را در تمام امکاناتش به روی ما گشوده نماید که مرگ از آن نفی شده باشد. چه مرگ آن دشوارترینی است که سخن را ممتنع و زبان را الکن میکند.
علم و زندگی مدرن کوشیده تا برای احتراز از دشواری درآمیختن با این لکنت به کل چشم بر آن پوشیده و پشت گوشش اندازد. "بلک" در مقدمه خواندنی و عالمانه خود مینویسد: "مرگ در دنیا مدرن تبدیل به غریبهای متخاصم شده است، پس راحتتر این است که با او نامهربان باشیم."
چنانچه بلک هم تاکید میکند، ما امروزه در عصر دیجیتال نسبت خود با مرگ را از دست دادهایم. نویسنده هم معتقد است که پیشرفت علم نمیتواند راهی به جانب مرگ گشاید. مرگ دیگر دلمشغولی ما نیست و این سبب آسایش دروغینی شده تا مبادا افسانه مرگ ما را به خویش ببلعد. سو بلک در کتاب خود "مرگ در زندگی" میکوشد تا با روایتهای جذاب نشان دهد که چگونه مرگ به زندگی هر روزه ما رسوخ میکند و خود را درون آن میپراکند. مساله بلک صرفا این نیست که جهانی دیگر در انتظار ماست و مرگ سرچشمه حیات دیگری است، بلکه او از رهگذر تجربه میدانی خویش درصدد طرح این امر است که مرگ چطور میتواند به ما نزدیک باشد. آن هم نه در مقام واقعهای که ما را نیست میکند بلکه به مثابه وجهی از خود زندگی نزد ما حضور دارد.
" زندگی در مرگ" ادعای روایتی فیلسوفانه و جامعه شناختی از مرگ ندارد اما مگر میتوان از مرگ گفت و سخن رنگ حکمت نگیرد. بلک سعی دارد تا روایت وحشت آفرین و محزون از مرگ را به نفع تفسیری شورآفرین و امیدبخش از تداخل مرگ و زندگی در هم تغییر دهد. کتاب بجای انگاره مدرن تاکید بر وجوه تراژیک مرگ سعی میکند تا با زدودن غرابت افراطی آن نسبت به زندگی، بتواند قرابتی قابل لمس و مانوس از آن ارائه دهد. بلک یکی از کالبدشناسان و انسانشناسان شهیر جهان است. مهارت او که در سال 1999 عضو تیم تحقیق پزشک قانونی بریتانیا برای تحقیقات در جنایات جنگی کوزوو بود پس از سونامی سهمگین سال 2004 در تایلند از اولین دانشمندانی بود که برای تحقیقات به منطقه جنوب شرق آسیا سفر کرد. همین مواجه میدانی با مرگ این امکان را به او داده تا بجای آنکه خودش را مشمول این ضربالمثل رواقی که میگوید" مرگ را نمیتوان شناخت چون وقتی او هست ما نیستیم وقتی ما هستیم او نیست" بداند، بکوشد تا از رهگذر تامل در خط وصل حیات و ممات، یعنی جسد، چیزی از این عجیب رازآلود بداند.
در بخشی از کتاب آمده: "فرضهای خود از مرگ، هرگونه حس بیاعتمادی، ترس یا بیزاری را کنار بگذارید، شاید شما هم بتوانید مثل من او را ببینید. حتی ممکن است کمکم از همراهیاش لذت ببرید، بهتر بشناسیدش و دیگر از او نترسید. بنا به تجربه من، معاشرت با مرگ نهتنها کسالتبار نیست، بلکه پرکشش و جذاب نیز هست. ولی او پیچیده و گاهی به شدت غیرقابل پیشبینی است. به هر حال چیزی را از دست نمیدهید و زمانی که خودتان با او ملاقات میکنید، میبینید کنارآمدن با او راحتتر از کنار آمدن با آن ابلیسی است که میشناسید."
" زندگی در مرگ" نوشته سو بلک و با ترجمه راضیه خشنود در 13 فصل مجزا، 366 صفحه و با قیمت 73 هزار تومان از سوی نشر مشکی منتشر شده است.