نگاهی به آفتهای جشنوارهزدگی و تهدید تئاتر مستقل شهرستانها؛
جشنوارههای تئاتر جای اجراهای عمومی را گرفتهاند/ برگزاری جشنوارهها باید به پیمانکاران واگذار شود
آفت جشنوارههای تئاتری با این تعداد و بدون ارزیابی مشخصی از خروجیشان چیست؟ «جشنوارهزدگی» چطور میتواند جریان مستقل و هنری تئاتر را در استانها تحت تاثیر قرار دهد و آثار تئاتری شهرستانهای دور از تهران را در میان دیوارهایی به نام «اجرای جشنوارهای» خلاصه کند؟ اینها مواردی است که در یک گزارش بررسی کردهایم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تعداد جشنوارههای تئاتر ملی، منطقهای و استانی آنقدر در این سالها زیاد شده است که برخی از هنرمندان از آن بهعنوان زنگ خطری برای ادامه حیات تئاترهای مستقل در شهرستانها یاد میکنند. تئاتر کشور این روزها در حلقه دهها جشنواره دولتی، نیمهدولتی و خصوصی احاطه شده و کیلومترها دورتر از پایتخت، دیگر فرصت و جایی برای اجرای تئاترهای مستقل نیست؛ از جشنواره تئاتر فجر و دانشگاهی گرفته تا جشنوارههای تئاتر فتح خرمشهر و کودک و نوجوان و چندین و چند جشنواره دیگر که توسط نهادهایی بهجز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهاندازی شدهاند. اما آفت جشنوارههای تئاتری با این تعداد و بدون ارزیابی مشخصی از خروجیشان چیست؟ «جشنوارهزدگی» چطور میتواند جریان مستقل و هنری تئاتر را در استانها تحت تاثیر قرار دهد و آثار تئاتری شهرستانهای دور از تهران را در میان دیوارهایی به نام «اجرای جشنوارهای» خلاصه کند؟
کوروش نریمانی (نویسنده و کارگردان) که تاکنون بهعنوان داور در جشنوارههای تئاتری متعددی حضور داشته است، در گفتگو با ایلنا، به آسیبشناسی جشنوارههای تئاتر، تعدد آنها و تاثیر اغلب منفی آن بر جریان تئاتر شهرستانها میپردازد.
مدیران"تئاتر" را تنها در جشنواره میبینند
نریمانی که اخیرا در مقام داور بخش مسابقه نمایشهای صحنهای در بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر حضور داشت، با ارزیابی این رویداد هنری گفت: «جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر» هم به لحاظ جغرافیایی و تاریخی و هم به لحاظ فضای کلی حاکم بر آن، بهنظر من تنها جشنوارهای است که خارج از تهران در مناسبترین مکان ممکن برگزار میشود. هر ایرانی هم این را میداند و انگار دوست دارد که بههرحال سالی یکبار هم شده تئاتر را در این شهر به این شکل ببیند. اساسا معتقدم اگر قرار است فستیوالی در زمینه نمایشهای جنگی و دفاع مقدس برگزار شود، چه جایی بهتر از خرمشهر و آبادان؟ اما احساس میکنم به تناسب این میزان اهمیت، متاسفانه هنوز این مقوله برای مدیران و مسئولان خرمشهر جدی نیست؛ یا اینکه امکاناتشان آنقدر کم است که به چنین فستیوالی نمیپردازند.
این نویسنده و کارگردان تئاتر ادامه داد: معتقدم اگر چنین جشنوارهای با یک زیرساخت محکم جلو برود و با امکانات مناسبی تجهیز شود، هنرمندان خوب کشور به آن دعوت شوند و امکانات خوبی در اختیارشان گذاشته شود قطعا شاهد خواهیم بود که بچهها کارهای خوبی نوشته و اجرا میکنند. شرطش این است که با همین علاقه و جدیتی که بچههای تئاتر تاکنون این حوزه را دنبال کردهاند، مسئولان هم با همین نگاه تئاتر را ببینند که به نظرم میرسد متاسفانه تحت لوای همان نگاه کلی به تئاتر، آنقدر جدی گرفته نمیشود.
مسئولیت زیرساختی جشنوارههای شهرستانی به عهده حاکمیت و نهادهای نظامی است
نریمانی با بیان اینکه مدیران معمولا به جشنوارهها بهعنوان یک مراسم نگاه میکنند، گفت: امسال در وجه هنری جشنواره، تغییرهای مثبتی را احساس کردم؛ به خصوص با حضور حمیدرضا آذرنگ بهعنوان دبیر جشنواره. کارگاههای خوبی در کنار مسابقه برگزار و جلسات نقد خیلی جدی گرفته شد. درحالی که همیشه اصل همان بخش مسابقه بود اما الان احساس میشود رویکرد جدیدی به این فستیوال داده شده و امیدوارم ادامه پیدا کند. اما مسئولیت بخش زیرساختی به عهده دولت، حاکمیت و نهادهای حتی نظامی شهر است.
او با تاکید بر اینکه «این فستیوال و این شهر کمک همه را میطلبد؛ یعنی مسئولیتش به عهده همه است و همه از هر فرقه و هر نگاهی باید بیایند و کار کنند» گفت: خرمشهر، شهری ملی است و نگاه به آن باید نگاهی ملی و درست باشد. جشنواره تئاتر فتح خرمشهر در دوره بیست و دوم با اینکه نسبت به قبل بهتر شده اما هنوز خیلی جا دارد که به جایگاه حقیقیاش که همه دوست داریم، برسد. میگویم «همه» چون علاقه خودم به این شهر و مردمش قلبی است.
اما آفت این جشنوارههای تئاتری متعدد، برای تئاتر کشور بهخصوص در شهرهای دورتر از پایتخت چیست؟ سیروس همتی (نویسنده، کارگردان و بازیگر) چندی پیش در برنامه شب تئاتر با موضوع «بررسی تئاتر شهرستانها» درباره این شرایط نکاتی را مطرح کرده بود.
جشنواره ۲ سال یکبار برگزار و بودجهاش صرف تجهیز سالن شود
سیروس همتی وضعیت کلی تئاتر استانها را وضعیت در کما خواند و در مورد مدیریت تئاتر هم گفت: من سه سال پیش داور جشنوارهای استانی بودم که امسال هم به آن جشنواره دعوت شدم. از دبیر جشنواره پرسیدم که آن گروهی که سه سال پیش جایزه متن اول، کارگردانی اول و جایزه گروه بازیگری را گرفت الان کجاست؟ ایشان به من گفت که این گروه حداقل نباید ۴ سال کار کند چون ذهنیت و تفکر سیاسیشان با مدیر در یک زاویه نیست! حیف نیست به خاطر این حرفهای چپی و راستی این اتفاقات بیافتد؟ واقعا دیگر شورش درآمده و در این چند ساله مشخص شده که از هر دو طرف رکب خوردهایم. این فاجعه است که مدیر با سلایق خودش هنرمند را محروم میکند و این از دلایل مهاجرت این افراد به تهران است.
او با طرح این پرسش که «چه اشکالی دارد جشنواره ۲ سال یکبار برگزار شود اما بودجه آن یکسال جهت تجهیز سالن استفاده شود؟» از دخالت نهادها در تئاتر و جشنوارهها انتقاد کرد و گفت: در داوری باید یک نهادی بیاید تایید کند تا کار مورد داوری قرار بگیرد! در متن و ویژگیهای اثر دخالت میکنند و نه تنها یک ریال هم نمیدهند بلکه برای اجرای کاری که مطابق میل هنرمند نیست پول هم میگیرند.
جشنوارهها جای اجراهای عمومی شهرستانها را گرفتند
کوروش نریمانی هم در گفتگو با ایلنا، درباره تعدد جشنوارههای تئاتری که به نظر میرسد بیشتر به یک بولتن برای نهادهای فرهنگی تبدیل شده و خروجی آن برای کمک به جریان تئاتری جوان و دانشجوی کشور نامشخص است، گفت: اتفاق بدی که در این سالها بهخصوص در شهرستانها افتاده؛ این است که آرام آرام و به تدریج، جشنوارهها، جای اجراهای عمومی را گرفتند. یعنی دستاندرکاران تئاتر به خصوص در شهرستانها یا مجبورند یا خودشان دلشان میخواهد که از این جشنواره به جشنوارهای دیگر کارشان را ببرند. یا یک نمایش کار میکنند و آن را در چند جشنواره شرکت میدهند یا منتظر یک جشنواره، برای تولید جدید میمانند.
این نویسنده و کارگردان تئاتر با تاکید بر اینکه «احساس میکنم نگاه مسئولان به تئاتر، نگاه به جشنواره است» گفت: یعنی تئاتر را دیگر تنها در خلال جشنواره و مراسم آن میبینند نه بهعنوان جریانی مستمر. این اتفاقی است که به مرور رخ داده؛ یعنی ضربهای بوده که هم جشنواره آن را به تئاتر کشور وارد کرده است و هم بیتدبیری برخی از مسئولان فرهنگی.
مدیر فرهنگی وظیفه دارد برای تئاترها آرام آرام تماشاگران ثابتی درست کند
نریمانی با اشاره به اینکه «احساس میکنم بچههای شهرستان چاره دیگری جز تن دادن به این روند ندارند» گفت: از آنطرف آنقدر تعداد جشنوارهها زیاد شده که رسما جای اجراهای عمومی را برای گروههای تئاتری گرفته است. یعنی برنامههای بعضی از گروهها پر است؛ اما نه در یک شهر ثابت. اتفاقی که باید بیفتد این است که باید در شهری ثابت، اجراهای مستمر داشته باشیم. یعنی هر کدام از این گروهها در شهر خودشان به شکل مستمر تئاتر کار کنند. ولی الان گروهی در خرمشهر است، ۱۵ روز دیگر در جشنواره استانی فجر، و یک ماه بعدش در جشنوارهای دیگر. بله، ایرادی ندارد گروهی از یک فستیوال در فستیوالی دیگر شرکت کند اما جای اجرای عمومی کجاست؟
او ادامه داد: اتفاقی که بایستی میافتاد این بود که از دل این جشنوارهها، کارهای برگزیده امکانی برای اجرای عمومی پیدا کنند، کارشان تبلیغ شود تا تماشاگر به دیدن تئاتر عادت کند. وقتی هم بیاید و کار خوب ببیند قاعدتا آرامآرام در یک مکان ثابت و در یک دوره زمانی مشخص، مخاطب همیشگی تئاتر میشود و مطمئنم با این شرایط بعد از یک سال، یک گروه تئاتری موفق میتواند برای خودش تماشاگر ثابت و پر و پا قرصی پیدا کند. اما الان چنین اتفاقی رخ نمیدهد؛ بلکه هر شهری جشنوارهای برپا میکند یا نمایشی را برای حضور در یک جشنواره ارسال میکند.
نریمانی با اشاره به اینکه «بعضی از تئاترها هم مورد توجه داوران، منتقدان و صاحبنظران است و هم مردم و مسئولان آن را میپسندند، یعنی این کاری جذاب است و باید در آن شهر ادامهاش بدهند» گفت: ممکن است در روزهای اول اجرا، تماشاگر زیادی برای دیدن کار نیاید. اما کار یک مدیر فرهنگی اینجا چیست؟ وظیفه دارد برای این هنرمندان زیرساخت ایجاد کند. یعنی بیاید و تماشاگر دعوت کند و هر طور که شده از مسئولان و خانوادههایشان بخواهد به تماشای این تئاترها بیایند و آرامآرام برای تئاترهای شهرش تماشاگر درست کند. اگرنه وظیفه مدیر فرهنگی یک شهر برای تئاتر چیست؟
جشنوارههایی که دبیران دغدغهمند را هم در خود هضم میکند
توحید معصومی (نویسنده، کارگردان و بازیگر) هم با اشاره به اینکه تئاتر شهرستانها در کماست چون گروهها فعال نیستند و ساز و کاری برای نفس کشیدن تئاتر در استانها در حال حاضر وجود ندارد، درباره اینکه تئاتر استانها دچار جشنوارهزدگی است، گفت: تئاتر شهرستانها چارهای جز این ندارد. تنها انگیزه برای تئاتر شهرستانها همین جشنوارههاست.
معصومی با بیان اینکه «متاسفانه این جشنوارهها دیگر مثل سابق نیستند» گفت: زیرا به خود استانها واگذار شده و متاسفانه استانها بلاتکلیف هستند. تا چند روز مانده به جشنواره معلوم نیست متولی جشنواره کیست، سیستم ارزشیابی وجود ندارد، نظارتی نیست. تئاتر صاحب ندارد و به حال خود رها شده است.
در این سالها جشنوارههای تئاتری، شاهد دبیرانی هم بودهاند که با هدف و چشمانداز تغییر به یک جشنواره پیوستهاند؛ به امید اینکه بتوانند رویکرد اقناعیتری در مواجهه با مدیران و مسئولان نسبت به دبیران پیشین در پیش بگیرند. اما به اعتقاد کوروش نریمانی آنقدر این پایههای اشتباه قدرتمند است که انگار آن دبیران را هم در خود هضم میکند.
باید پیمانکار خصوصی برگزاری جشنوارهها را به عهده بگیرد
نریمانی در پاسخ به این سوال که در چنین فضایی که دبیرانی از جنس هنرمندان دغدغهمند، از تغییر روند و رویکرد دلزده شده و کنار میکشند و مدیران هم اغلب تنها به ارائه یک بولتن فرهنگی راضی میشوند، چه باید کرد؟ گفت: شاید تنها راهکار این باشد که یک بخش یا پیمانکار خصوصی برگزاری این جشنوارهها را به عهده بگیرد.
این نمایشنامهنویس و کارگردان با بیان اینکه «اینکه بگوییم نسبت به تئاتر درد مشترکی داریم، دیگر شبیه یک شعار است» گفت: این حس مشترک و دلبستگی مشترک بیشتر شبیه شعار شده است. چون مسئولان فرهنگی غالبا به همان بیلان کاری بسنده میکنند، چون عمر این مدیریتها عموما خیلی کوتاه است و میخواهند در آن زمان کوتاه، یک بیلان کاری داشته باشند؛ مدیران، جشنوارههای تئاتر را اینطور میبینند و بدبختانه بودجه و امکانات محدود هم در دست همانهاست. بنابراین ادامه روند با وضع کنونی فایدهای ندارد.
نریمانی تشریح کرد: در این ساختار، هر هنرمندی هم بیاید یک یا نهایتا دو سال توان این را دارد که از زندگیاش بگذرد و تمام توانش را بگذارد که بهنوعی حرکت مثبتی در این جشنواره انجام دهد. او هم دوباره در ضعف مدیریت، نادانی برخی از مدیران و مسئولان و کجفهمیشان هضم میشود و دوباره همه چیز از بین میرود.
مسئولان و هنرمندان نباید از زیر بار وظایف ملی شانه خالی کنند
نریمانی با ذکر مثالی از جشنواره تئاتر فتح خرمشهر، گفت: برای این شهر، لازمتر از هرچیز برای حوزه تئاتر، احداث چند پلاتوی مناسب تئاتری است که هزینه چندانی هم در مقایسه با بودجههایی که خرج موارد دیگر میشود، ندارد. همین منطقه آزاد اروند باید همتی کند، چند بلکباکس و پلاتوی مجهز در نقاط مختلف شهر راه بیندازد. با ارقام و بودجههایی که زیر دستشان است میتوانند به راحتی ۱۰ پلاتو یا یک مجتمع بزرگ هنری داشته باشند که دیگر به این شکل گروهها برای اجرا گرفتار نشوند. به خصوص اینکه خرمشهر میزبان دائمی جشنواره است. وقتی قرار است جشنوارهای به شکل دائمی و در سطح ملی اینجا برگزار شود، بایستی سالنهای مناسب با آن هم تدارک دیده شود. نه اینکه جشنواره تمام شود و برود سال بعد، برای دبیر و گروه مدیریت بعدی. تازه میبینید گاهی گروه مدیریتی جدید یک جشنواره چشم دیدن گروه قبلی را ندارد و گروه قبلی مثلا در آرزوی شکست گروه کنونی باشد.
نریمانی نداشتن هدفی مشترک را بدترین بلایی خواند که میتواند سر یک جشنواره ملی بیاید که قرار بر این بوده که همه یک عرق و شور و دل بستگی مشترک به آن داشته باشند و گفت: مسئولان از هر جناح و هنرمندان از هر ژانر و نگاهی مسئولاند که در قبال بعضی از اتفاقات ملی این کشور، واکنش نشان دهند و ثابتقدم باشند؛ نه اینکه از زیر بار مسئولیتهای کوچکی که وظیفه ملیشان است شانه خالی کنند.