مسعود موسوی:
سیاست کثیف است چون ویژگیهای انسانی را نابود میکند/ تماشاگر اتوبوسی توهین مستقیم به تئاتر است
کارگردان نمایش «دستهای آلوده» گفت: مسائلی که در «دستهای آلوده» مطرح میشود را در جایجای این جهان میتوانید ببینید؛ از دعوای احزاب و جنگ سیاسی و موارد بسیار دیگری که مردم را گرفتار سیاستبازی و در نهایت قربانیشان میکند. هرکسی وارد سیاست شود، از نظر من به شکل کلی باخته است؛ مگر اینکه این سیاست برگرفته از یک نگرش انسانی و اجتماعی باشد که همه افراد را با یک چشم نگاه کند و در یک پروسه جلو ببرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مسعود موسوی دراماتورژ و کارگردان نمایش «دستهای آلوده» است که این روزها در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته؛ درامی از ژان پل سارتر است که ماجرای قتل سیاستمداری برجسته را روایت میکند و به اختلاف بین احزاب، جنگ قدرت و درگیریهای سیاسی اشاره دارد که در نهایت به قربانی شدن افراد میانجامد.
موسوی در گفتگو با ایلنا، درباره انتخاب این متن از سارتر برای اجرا که داستان اصلی آن در کشوری خیالی به نام ایلیریا بین سالهای ۱۹۴۳ و ۱۹۴۵ میگذرد، گفت: بدون اینکه بخواهم در مورد خودم حرفی بزنم، باید بگویم به نظر من؛ کارگردان باید این شم را داشته باشد که چه متنی را برای چه زمانی انتخاب کند و این جزو شرایط ایدهآل برای کار اوست. وقتی زحمت و مشقتی را برای آماده کردن یک نمایش متحمل میشود، باید کاری کند که برای مخاطبی که در سالن مینشیند، دستکم حرفی برای گفتن داشته باشد.
این کارگردان تئاتر با اشاره به پروسهای که برای رسیدن به متن «دستهای آلوده» طی کرده است، گفت: متنهای متعددی مانند ایزوله، مهمانی و... را نوشتم اما حس کردم بعد از دو سال که میخواهم تئاتری کار کنم، تماشاگر انتظار دارد بعد از «اکتبر ۱۹۴۲، پاریس» تا اکنون، یک گام از نظر شیوه اجرایی، حرفی که میخواهم بزنم و پیامی که میخواهم بدهم رو به جلو باشم.
موسوی یادآور شد: من همیشه در کارهایم دو ویژگی را در نظر میگیرم؛ یکی جهانشمول بودن آن، که هر جایی حرفی برای گفتن داشته باشد و دیگری به روز بودنش. بر همین اساس، مسائلی که در «دستهای آلوده» مطرح میشود را در جایجای این جهان میتوانید ببینید؛ از دعوای احزاب و جنگ سیاسی و موارد بسیار دیگری که مردم را گرفتار سیاستبازی و در نهایت قربانیشان میکند.
او با اشاره به اینکه «هرچند متن دستهای آلوده سیاسی است اما ابعاد فلسفی و اجتماعی و حتی رگههایی از مسائل عشقی و خانوادگی را هم در آن میتوانید ببینید» تصریح کرد: لحظاتی را در این متن خیلی دوست داشتم؛ در قصه، یک طرف کسانی هستند که سیاسیاند و سیاسی زندگی میکنند و طرف دیگر شخصیتی است که اصلا از سیاست بدش میآید. بهنظرم این الگویی است برای کسانی که نمیخواهند در بازیهای سیاسی دخالت کنند و اگر حواسشان نباشد توسط همان سیاست و سیاستمداران به نابودی کشانده میشوند. پس این یک شاخص خیلی خوب و مهم برای من در این متن بود. که شخصی به جای اینکه به زندگی، عشق و دیگر ویژگیها که از نظر هستی برای ما ارزشمند و قابل احترام است، به مسائل سیاسی میچسبد و همه چیز را از دید حزب، سیاست، قدرت و برد و باخت میبیند و در نهایت متوجه میشود عمرش تمام شده و هیچ اتفاق مثبتی در سیاست برایش نیفتاده است.
کارگردان نمایش «اکتبر ۱۹۴۲، پاریس» تاکید کرد: هرکسی وارد سیاست شود، از نظر من به شکل کلی باخته است؛ مگر اینکه این سیاست برگرفته از یک نگرش انسانی و اجتماعی باشد که همه افراد را با یک چشم نگاه کند و در یک پروسه جلو ببرد.
موسوی با تاکید بر اینکه عقیده دارد «انسان نباید در دست سیاست قرار بگیرد؛ بلکه برعکس، سیاست باید دست انسان باشد» گفت: اما مشکل ما در جوامع کنونی این است که سیاست همه چیز و از جمله انسان را با تمام شرایطش میبلعد و ما هم این اجازه را میدهیم. بنابراین، دیگر چیزی بهجا نمیماند جز خشونت، تباهی و سیاهبازی صرف. اما اگر انسان وجود داشته باشد و بخشی از آن اعمال و رفتاری باشد که با سیاست توام میشود و سیاست کاملا کنترلشدهای در پیش گرفته شود، قاعدتا نباید هیچ مشکلی به وجود بیاید.
او ادامه داد: در هر کشوری، حتی دموکراتترین کشورها هم باید احزاب باشند و به آنها فرصت گفتگو و کنارهم قرار گرفتن بدهند تا در کنار اینها زندگی هم جلو برود و سیاست در خدمت مردم باشد. این به نظر من میتواند الگوی بسیار خوبی برای جوامع باشد. اما نه، اگر بگوییم فقط حزب من، شخص من، عقاید من باشد و هرکسی غیر از این شاید حق زندگی و تردد هم نداشته باشد، همان چیزی شکل میگیرد که از بدو تاریخ در اذهان عمومی شکل گرفته که میگویند «سیاست امر کثیفی است» چرا؟ چون تمام ویژگیهای انسانی را نابود میکند و از بین میبرد.
موسوی همچنین به شرایط امروز تئاتر و ویژگیهای آن نسبت به گذشته اشاره کرد و گفت: یادمان باشد تعدد هر چیز، از رغبت انسان به آن میکاهد. اما اگر تعداد محدود باشد، تقاضا هم بیشتر میشود. آنچه امروز در تئاتر ایران میبینیم این است که دچار یک تعدد وحشتناک بدون حساب و کتاب شدهایم.
او به مثالی درباره این شرایط که تعبیر «وحشتناک» از آن دارد، اشاره کرد و گفت: چند شب پیش با من تماس گرفتند و گفتند برای تئاتر شما هرچقدر بخواهید میتوانیم به شکل اتوبوسی تماشاگر بیاوریم و پنجاه درصد از قیمت بلیت هر نفر را بگیریم. این نوع پیشنهادها، از نظر من توهین مستقیم است. من ترجیح میدهم در سالن ۲۰۰ نفرهام فقط ۵۰ نفر حضور داشته باشند اما کسانی باشند که به خاطر مفهوم کار آمدهاند نه برای اینکه سالن پر شود به سفری توریستی بیایند.
دراماتورژ و کارگردان «دستهای آلوده» با تاکید بر اینکه «ملاکهای ارزش تئاتر از بین رفته است» گفت: خیلی از تئاترها امروز در سالنهای خالی اجرا میرود. اگر این مساله به خاطر کیفیت کار باشد، موضوعی منطقی است؛ کار ضعیف است و تماشاگر نخواهد داشت. اما اگر به این دلیل باشد که کارگردان حاضر نشده ارتباطات آنگونهای را بپذیرد و امتیازاتی که نباید را بدهد، طبیعتا محکوم به اتفاقاتی است که اکنون میبینیم.
موسوی با اشاره به اینکه بهبود این وضعیت که به شدت اسیر کمیت شدهایم برنامهریزی و حساب و کتاب میخواهد، گفت: امیدوارم از طرف ادارهکل هنرهای نمایشی یا نهادهای فرهنگی و هنری دیگر، آسیبشناسی شود که تعدد اجراها در این سالها چقدر مثبت و چقدر منفی بوده است. متاسفانه امروز بیش از ۸۵ درصد سالنها خالی است چون به تناسب اجراها، تماشاگر به تئاترمان اضافه نکردهایم. برای همین، شاهدیم که تئاتر ما هر روز ضعیف و ضعیفتر میشود.
او با تاکید دوباره بر اینکه باید تمهیدی برای برونرفت از این مشکلات اندیشیده شود، گفت: آن دسته از هنرمندانی که هنوز همچون دههها پیش برای انتخاب یک متن ماهها وقت میگذارند تا متنی خوب انتخاب کنند که حرفی برای گفتن داشته و تلنگری به جامعهشان باشد، نه تنها نباید پس زده شوند، بلکه باید حمایت هم بشوند. پیشکسوتها و افرادی که کارشان معرف این است که میخواهند تفکری ارائه دهند باید حمایت شوند تا اینگونه همهچیز به یکباره از دست نرود.