علیرضا زرگر در گفتوگو با ایلنا:
هرگز نگفتهام ادبیات داستانی ما در حد نوبل و بوکر است/ عدم اجماع اهالی شعر مانع از برگزاری "مهرگان شعر" بود
مدیر جایزه ادبی مهرگان از احتمال برگزاری جایزه شعر مهرگان خبر میدهد و میگوید: بهرغم دشواریها با احترام به خواست و نظر شاعران ما در طول دوسال گذشته تلاش کردیم تا مهرگان شعر را راهاندازی کنیم اما متاسفانه هنوز به دلیل همان حساسیتها کار به سرانجام نرسیده است.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، در دورانی که تقریبا اکثر جوایز کوچک و بزرگی ادبی جوانمرگ شدهاند مهرگان بهرغم استقلال مالیاش از نهادهای دولتی؛ همچنان توانسته در سومین دهه به حیات خود ادامه دهد. علیرضا زرگر (مدیر جایزه ادبی مهرگان) چندی پیش با اظهارنظری در مورد سطح آثار رسیده به "مهرگان ادبی" خبرساز شد. به نقل از او گفته شد که سطح بسیاری از آثار رسیده به جایزه مهرگان در حد آثار نوبل و بوکر است اما خودش میگوید این نقل قول ناقص مطرح شده است: من گفته بودم معدودی از آثاری که در سالیان گذشته از سوی نویسندگان ایرانی نوشته شدهاند چیزی کم از بعضی از آثار برگزیده نوبل و بوکر نداشتهاند.
با توجه به اینکه در هر دورهای نمود و بروز ادبی همان برهه در شعر شفافتر است و به یک معنا شعر نمود و بروز تاریخ است اما داستان بنا به شکل روایی خود با واقعیت فاصلهای تاریخی دارد. در این میان چرا مهرگان ادبی به شعر بیاعتنا مانده است؟
در اینکه شعر برجستهترین نمود هنر و ادبیات در کشور ما است، شکی نیست. ما هم از همان سالهای آغاز مهرگان در دهه هفتاد به برگزاری جایزه مهرگان شعر علاقمند بودیم هر چند در مورد شعر در ایران حساسیتهای زیادی وجود دارد و من نیز از آن مطلعم ولی همواره در مشورت با شاعران و منتقدان برجسته؛ شعر در ایران دنبال کردهام و با بیشتر شاعران بحث و گفتگوی مفصل داشتهام و از نگرانیها و دغدغههای میان آنها در مورد جایزه شعر مطلع شدهام. اما واقعیت این است که اصل حرف شما درست است و ما در مورد جایزه مهرگان شعر غفلت داشتهایم. اما توجه داشته باشید که با توجه به حساسیتها و محدودیتها در کشور ما برگزاری این نوع جوایز شعری مستقل دشوار است. آنچه بر جوایز شعر در گذشته اتفاق افتاده هم نشان میدهد که این جوایز همواره با حاشیههای فراوانی روبرو بودهاند. میدانید که جایزه مهرگان در طول فعالیت چندین ساله خود تلاش کرده تا از این حواشی دور بماند و اتفاقا همین نکته هم نقطه قوت ما بوده است. در هر حال و بهرغم دشواریها با احترام به خواست و نظر شاعران ما در طول دوسال گذشته تلاش کردیم تا مهرگان شعر را راهاندازی کنیم اما متاسفانه هنوز به دلیل همان حساسیتها کار به سرانجام نرسیده است. من تقریبا در این مورد با بیشتر شاعران مطرح صحبت کرده و خواستهام تا با ایجاد فضایی همدلانه میان خود و در چهارچوب معیارهای حرفهای بتوانیم جایزه مهرگان شعر را به دور از حواشی مرسوم در جوایز شعر آغاز کنیم.
یعنی علاوه بر محدودیتها حاشیههای درونی خود اهالی شعر هم مزید بر علت شده است؟
ببینید هر جایزهای دارای یک آییننامه و نظام دبیرخانهای است، این آییننامه طبعا معیارها و سنجههایی برای داوری در هر بخش کار تعریف میکند. از سوی دیگر فرآیندی هم برای داورگزینی وجود دارد که در جایزه مهرگان ما به هر دو وجه توجه داریم. یعنی اینکه بتوانیم مجموعهای از منتقدان و داوران شعر را گردهم آوریم تا باهم کار کنند و در ارزشهای ادبی شعر معیارهای مشخصی را برای انتخاب آثار برگزیده در نظر گیرند. این امر به معنای چشم پوشیدن آنها از ارزشهایی که در حوزه شعر شخصا به آن قائلند، نیست. اما در حقیقت فراهم کردن چنان مجموعهای از داوران و منتقدان در حوزه شعر بسیار دشوار است. ما در ادبیات داستانی توانستهایم داورانی را کنار هم داشته باشیم که بتوانند در چهارچوب معیارهای حرفهای و با اتکا به ارزشهای ادبی آثار را داوری کنند. البته در گذشته جایزههایی بودند مانند جایزه شعر کارنامه که تلاشهای ارزشمندی داشتهاند و در سالهای اخیر هم چندین جایزه شعر داشتهایم که به سهم خود کوشیدهاند و تا حدی نیز موفق بودهاند نظیر جایزه شعر شاملو، جایزه شعر خبرنگاران و دو سه جایزه دیگر البته همانطور که گفتم در حوزه جوایز شعر همواره اختلافنظرها و حاشیههایی وجود داشته است و این نکته به دوام و پایداری آنها لطمه زده است. در مورد جایزه مهرگان شعر باید اظهار امیدواری کنم که در صورت وفاق و همدلی بیشتر میان صاحبنظران حوزه شعر در دهه سوم مهرگان بتوانیم مهرگان شعر را راهاندازی کنیم.
گفتید که این اجماع و وحدت رویه در شعر دشوار است. چرا در حوزه ادبیات داستانی توانستید چنین اجماعی فراهم آورید ولی در شعر نشد؟
اصولا ایجاد اجماع میان داوران اصلا به معنای وحدت رویه و اتفاق نظر کامل نبوده است بلکه هر کدام از داوران دیدگاه و نظر خاص خود را داشتهاند تا جایی که در برخی دورهها همچون این دوره که حدود دو هزار اثر ادبی داوری شده بیشتر اثر با اکثریت نسبی رای داوران به فهرست راه پیدا کرده است.
از شما نقل قول شده که جایی گفتهاید برخی از آثار رسیده به دبیرخانه همرده آثار برتر نوبل و بوکر است، همچنان بر این اعتقاد هستید؟
من هرگز چنین چیزی نگفتهام. متاسفانه برخی سایتها یا خبرگزاریها از روی کم دقتی و شاید سهوا در مصاحبه من عبارت "معدودی از آثار" را به عبارت "بسیاری از آثار" تبدیل کردهاند و همین جابجایی کلمات ایجاد سوءبرداشت کرده است و البته همان زمان به مصاحبهکننده برای اصلاح عبارت توجه داده شده است. متاسفانه انتشار مصاحبه من در برخی خبرگزاریها این تلقی را به وجود آورده که من گفتهام آثار ادبی ایران عموما همسنگ آثار ادبی نوبل و بوکر است. من گفته بودم معدودی از آثاری که در سالیان گذشته از سوی نویسندگان ایرانی نوشته شدهاند چیزی کم از بعضی از آثار برگزیده نوبل و بوکر نداشتهاند.
آثار در حد رقابت نیستند یا زمینهای برای ورود آنان به این بازار فراهم نیست؟
این به دلیل مجموعهای از ضعفهاست. اولا نمیتوانیم آثار برجسته را در رایزنی با ناشران معتبر بینالمللی ترجمه و در بازار جهانی کتاب توزیع کنیم بنابراین عملا وقتی کتابی ترجمه نشود امکان ورود به حوزه جوایز ادبی بزرگ و معتبر را نخواهد داشت. یا اگر ترجمه ضعیفی از آن منتشر شود باز هم لطمهای به ادبیات داستانی ما وارد میآید و خواننده خارجی را از ادبیات ما دور میکند. قدیمیترین جایزهی ادبی ما همین مهرگانی است که ما برگزار میکنیم که تازه سومین دهه خود را آغاز کرده و گستره آن محدود به ایران و چند کشور همسایه فارسی زبان است. در مورد معدودی از آثار برگزیده در جایزه مهرگان ادب ما تلاشهایی را آغاز کردهایم.
تلاشی هم شد در این راستا؟
بله، تلاشهای دولتیای هم بوده. دولت و نهادهای فرهنگی وابسته به بودجه دولت سالهاست که تلاش میکنند و آثاری هم ترجمه شده است. منتهی آنچه صورت میگیرد با آنچه من فکر میکنم که باید با شناخت بازار کتاب در جهان انجام شود، فاصله زیادی دارد. مترجمانی که انتخاب میشوند نه تنها باید به هر دو زبان مسلط باشند بلکه باید با زیر و بمهای ادبی هم آشنا باشند. از سویی دیگر در کنار این مترجمان باید ناشران قدرتمند بینالمللی باشند تا آثار بتوانند بازاری جهانی داشته باشند. حتی اگر چنین آثاری فروش زیادی هم نداشته باشند باز دارای این مزیت است که میتوان آثار را به جایزه بوکر آسیایی و بینالمللی و دیگر جوایز معتبر معرفی کرد.
مهرگان اعلام کرده که مستقل است و همواره هم بر آن تاکید داشته است. منتهی برخی از منتقدان معتقدند که استقلال مهرگان صرفا نهادی و مالی بوده و این جایزه برای ادامه حیات خود به برخی از چارچوبها و قرائتهای رسمی تن داده است.
مطلقا چنین نیست. مهرگان به معنای حقیقی کلمه جایزهای مستقل است. چه در بخش داوران چه در بخش برگزارکنندگان و دبیرخانه همه مستقل هستند و به دولت یا هیچ نهاد دیگری وابستگی ندارند. از سوی دیگر هیچ کتابی نیز تاکنون به سبب وامداری به هیچ جریانی رد نشده است و نگاه ما تنها معطوف به ارزشهای ادبی آثار است و نه چیز دیگر. راستش من متوجه انگیزه کسانی که میخواهند هر جایزهای را به جایی نسبت دهند و به گونهای آن را تخریب کنند، نمیشوم. اینکه در کشور ما جایزههایی دولتی یا نیمه خصوصی با هدف ترویج اندیشهای مشخص برگزار میشوند، شکی نیست منتهی هر کس مسئول عمل خود است و کسی که خودش را مستقل میداند دیگر نمیتواند به روش جوایز سلیقهای و در حلقه دوستان خود فعالیت کند.