خبرگزاری کار ایران

جشن تولد یدالله صمدی برگزار شد

جشن تولد یدالله صمدی برگزار شد
کد خبر : ۸۳۵۹۸۶

سالن سیف‌الله داد خانه سینما در غروب روز یک‌شنبه ۲۶ آبان‌ماه و هم‌زمان با شصت و هفتمین زادروز زنده‌یاد یدالله صمدی،‌ میزبان برگزاری مراسمی به یاد این فیلم‌ساز سینمای ایران بود.

به گزارش ایلنا، پدرام اکبری در مراسم شصت و هفتمین زادروز زنده‌یاد یدالله صمدی که در سالن سیف‌الله داد خانه سینما برگزار شد با اشاره به علاقه‌مندی اعضای خانواده‌ی این فیلم‌ساز به برگزاری مراسم بزرگداشتی هم‌زمان با سالگرد فوت آن مرحوم، گفت: از خانواده‌ی محترم صمدی تقاضا کردیم به جای انجام این کار با برگزاری یادمان این هنرمند در زادروز او موافقت کنند؛ و خوشبختانه برگزاری جشن تولد صمدی، حاصل چنین موافقتی است.

وی سپس این یادمان را «یک آیین کهن ایرانی» توصیف کرد و افزود: «از دیرباز و در دوره‌های بس کهن، هر گاه عزیزی از میان زندگان پر کشیده، یاد او را در زادروزش گرامی داشته‌اند تا به شادی و نیکی از او یاد شود؛ و این کم‌ترین کاری است که می‌شد درباره‌ی دوست و همکار عزیزمان یدالله صمدی انجام داد.»

 عشق، معرفت و ماندگاری

نخستین سخنران این مراسم که به پشت تریبون دعوت شد، حسین زندباف بود. این تدوین‌گر باسابقه سینمای ایران در ابتدای سخنان خود ضمن تبریک زادروز یدالله صمدی، به جایگاه ویژه‌ی این فیلم‌ساز در سینمای پس از انقلاب اشاره کرد و گفت: زمانی که در یک دفتر تولید فیلم همکار بودیم، من و سایر دوستان خیلی تلاش کردیم او را راضی کنیم تا فیلم‌نامه‌ی «مردی که زیاد می‌دانست» را بسازد اما او بنا به دلایلی از ریسک بالای چنین کاری می‌ترسید ولی زمانی که این فیلم ساخته شد،‌ در جشنواره‌ی همان‌سال صمدی جایزه‌ی بهترین کارگردانی را گرفت؛ و ما نمی‌دانستیم از این به بعد چه‌گونه باید با او ارتباط برقرار کنیم!

وی سپس صمدی را تنها فیلم‌سازی دانست که به گفته‌ او در فیلم‌هایش معرفت هست و این، عامل ماندگاری آثار اوست.

زندباف هم‌چنین گفت: «یدالله صمدی عاشق زادگاهش (مراغه) بود و طبعاً به آذربایجان عشق می‌ورزید. به همین خاطر وقتی فیلم «سارای» که به زبان آذری ساخته شده بود را در این منطقه به نمایش گذاشت بعضی‌ها حتی با ویلچر خود را به سالن سینما رسانده بودند. تاثیری که نشان‌دهنده‌ی تاثیر عشق واقعی او به انسان و البته مردم این منطقه بود.»

مهر و مهربانی

سخنران بعدی این مراسم حسن قلی‌زاده، مدیر فیلم‌برداری قدیمی سینمای ایران بود. قلی‌زاده ضمن یادآوری جای خالی دوستان و همکارانی که در سال‌های اخیر به دیار باقی شتافته‌اند گفت: «جای خالی این عزیزان چنان حفره‌ی بزرگی است که پر کردن آن محال و ناممکن به نظر می‌رسد و متاسفانه این حفره هر روز عمیق و عمیق‌تر هم می‌شود.»

وی سپس ضمن اشاره به سابقه‌ی آشنایی خود با زنده‌یاد صمدی گفت: «او فیلم‌سازی بود که مهر می‌داد و مهربانی پس می‌گرفت. به‌ همین خاطر کم‌تر کسی را پیدا می‌کنید که از او آزار دیده‌ یا مثلاً از حرف‌هایش رنجیده باشد.»

قلی‌پور هم‌چنین «قدمت یک پیوند طولانی» به درازای چهار دهه را «نشانه‌ی یک خصلت ستودنی در طرف مقابل» توصیف کرد و افزود: «و یدالله صمدی چنین فردی بود. کسی که گاهی برای مهرورزی جاخالی می‌داد تا تاثیر محبت او به نفر بعدی برسد.»

این مدیر فیلم‌برداری قدیمی سینمای ایران گفت: «صمدی آن‌قدر بزرگوار بود که با وجود بیماری و بستری بودن در یکی از بیمارستان‌های شیراز، از پزشک معالج خود مرخصی گرفته و به‌خاطر شرکت در مراسم بزرگداشت من به تهران آمده بود. در حقیقت، این کار زیبای او چنان دِین بزرگی ایجاد کرد که هنوز و همیشه بر دوش من سنگینی می‌کند.»

دور از تفرعن و خودخواهی

سخنران بعدی مراسم، خسرو دستگیر بود. این بازیگر اهل آذربایجان که در فیلم‌های «اتوبوس»، «ایستگاه»، «ساوالان»، «دُمرل»، «سارای» و «تکم‌چی» با زنده‌یاد صمدی همکاری داشته گفت: «شنیده بودم کارگردان‌ها از چنان ارج و قربی برخوردارند که اگر کسی با آن‌ها کار دارد باید از طریق دستیارشان با آن‌ها صحبت کرد اما صمدی از این روحیه‌ی متفرعنانه به دور بود و به همین خاطر به راحتی می‌شد با او حرف زد و مسائل را در میان گذاشت.»

دستگیر هم‌چنین در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به علاقه‌ی مرحوم صمدی به فرهنگ و سنت‌های منطقه‌ی آذربایجان گفت: «خیلی‌ها را می‌شناسم که آذری‌زبان هستند و آذربایجان را هم دوست دارند اما هیچ‌کس به اندازه‌ی صمدی، عاشق زبان و روایت‌های این منطقه نبود. به همین خاطر به مردم آذربایجان خدماتی ارائه کرد که عضویت در هیات امنای انجمن خیریه‌ی حمایت از بیماران سرطانی و شرکت در مراسم گلریزان برای کمک به این بیماران، تنها یکی از آن‌ها بود.»

یک انسان محترم

فرشته طائرپور از تهیه‌کنندگان سینمای ایران،‌ یکی دیگر از سخنرانان این مراسم یادمان بود. طائرپور با یادآوری دوران حضور خود در هیات‌مدیره‌ی خانه‌ سینما و هم‌چنین همکاری با مرحوم صمدی که در آن دوران، مدیریت عامل این مرکز صنفی را برعهده داشت گفت: «متاسفانه در زمانه‌ی ما پیدا کردن آدم‌های محترمی که زلال باشند، خوب فکر کنند و خوب هم حرف بزنند خیلی دشوار شده اما خوش‌بختانه یدالله صمدی یکی از آن‌ها بود و من افتخار می‌کنم که در زمان غیبت او در خانه سینما انجام کارهای ایشان را برعهده داشتم.»

وی هم‌چنین با تبریک زادروز صمدی به عنوان «یک اتفاق» که به تعبیر او «تکرار ندارد» گفت: «به نظر می‌رسد مهم‌ترین میراثی که از صمدی به جا مانده محبت بی‌پایان اوست. محبتی که از این فیلم‌ساز ارزشمند برای سینمای ایران به جا مانده است.»

برادرانه و با تعهد

سخنران بعدی مراسم، علی‌رضا رییسیان بود. این کارگردان با یادآوری دوران تاسیس و راه‌اندازی خانه سینما گفت: «این تشکل صنفی از سال ۱۳۶۸ تا کنون با صلابت و قدرت کار خود را انجام داده و جالب این که نخستین رییس کانون کارگردانان سینمای ایران که در آن دوران در مکان‌های دیگری تشکیل جلسه می‌داد یدالله صمدی بود. فیلم‌سازی که تا چهار دوره و با اعتماد کامل اعضا، ریاست این کانون را برعهده داشت.»

وی گفت: «یدالله صمدی در آن دوران، دفتر شخصی خود را به برگزاری جلسه‌های کانون اختصاص داده بود و جدا از پرداخت هزینه‌های جنبی انجام این کار، برادرانه به رفع مشکلات اعضا می‌پرداخت. در حقیقت باید گفت ارزش کار او این‌قدر زیاد بود و هست که باید به احترام او از جا برخواست و ادای احترام کرد.»

از نسل سوخته

نفر بعدی که به پشت تریبون دعوت شد احمد طالبی‌نژاد بود. این منتقد سینما یدالله صمدی را متعلق به نسل سوخته‌ای دانست که به گفته‌ی او «در مسیر کار خود دچار حُب و بغض شده و متاسفانه از مسیر اصلی کار خود بازماندند.»

وی گفت: «این فیلم‌سازان متعلق به نسلی بودند که در همان نخستین گام‌ها بهترین فیلم‌های خود را ساختند اما در ادامه به سختی توانستند موفقیت فیلم‌های نخست خود را تکرار کنند.»

وی سپس با اشاره به فیلم‌های «مردی که زیاد می‌دانست»، «اتوبوس» و «ایستگاه» به عنوان شاخص‌ترین آثار کارنامه‌ی زنده‌یاد صمدی گفت: «درخشش این فیلم‌ساز در فیلم‌هایش، از زمانی کاهش پیدا کرد که مسئولیت‌هایی را در سینما پذیرفت و به همین خاطر از جنبه‌های هنری آثار خود کمی فاصله گرفت. اما این‌ها از ارزش‌های کارگردانی او چیزی نمی‌کاهد و فیلم‌هایی که از او به جا مانده نیز شاهد این ادعاست.»

مرد تقدیر و تدبیر

منوچهر شاهسواری، مدیرعامل خانه سینما نیز دیگر سخنران این مراسم یادمان بود. شاهسواری گفت: «همه‌ی ما محصول تقدیر، تقصیر و تدبیر هستیم اما یدالله صمدی با شناخت خوبی که از تقدیر خود داشت تدبیر می‌کرد. تدبیری که البته متاسفانه خودش معمولاً سهم چندانی از سفره‌ی آن نداشت.»  

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: «حاضران در این مراسمِ یادمان کسانی هستند که به قلب خود و مهری که از مرحوم صمدی به یاد دارند پاسخ داده‌اند؛ و سپاس من به آن‌ها نیز صرفاً از بابت احترام و دست‌بوسی است.»

از دوران مهرورزی

یوسف‌ صمدزاده، تهیه‌کننده و مدیرتولید سینمای ایران نیز یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود که پشت تریبون قرار گرفت تا درباره‌ی دوستی و خاطرات خود از مرحوم صمدی سخن بگوید.

وی با اشاره به نحوه‌ی آشنایی خود با این فیلم‌سازِ از دست رفته گفت: «زمانی که اولین‌بار و به طور اتفاقی یک پرده از نخستین فیلم صمدی را دیدم نمی‌دانستم او هم آذری‌زبان و مثل خود من در مراغه به دنیا آمده است. در حالی که از دیدن کار صمدی به وجد آمده بودم به او گفتم امیدوارم در آینده فرصتی فراهم شود تا بتوانیم با هم کار مشترکی داشته باشیم؛ و به شکل عجیبی چندی بعد، این آرزوی قلبی با جلب نظر او برای کارگردانی فیلم‌نامه‌ی «اتوبوس» به نتیجه رسید. فیلمی که در جشنواره فیلم فجر خوش درخشید و به نقطه‌عطف کارنامه‌ی سازنده‌اش تبدیل شد.»

وی سپس با یادآوری خاطرات تولید این فیلم که در ارومیه و مناطق اطراف این شهر انجام شده گفت: «روحیه‌ی عاطفی صمدی به گونه‌ای بود که تمام همت خود را به کار گرفت تا یکی از بازیگران جوان این فیلم که تازه ازدواج کرده بود را صاحب خانه کند؛ و برای انجام این کار، جدا از بخشی از دستمزد خود، از اعضای تولید و برخی اهالی روستا نیز کمک گرفت. عمل انسان‌دوستانه و خداپسندانه‌ای که بی‌شک بخشی از برکت تولید فیلم «اتوبوس» به حساب می‌آید.»

صمدزاده هم‌چنین گفت: «با گذشت یک‌سال از سفر ابدی صمدی هنوز هم نمی‌توانم باور کنم که او در میان ما نیست؛ و تنها چیزی که این درد را تسکین می‌دهد، لذتِ تماشای دوباره‌ی کارهایی است که از او به یادگار مانده و خواهد ماند.»

مهربانی و احترام در پشت صحنه

مهدی‌یار عزیزی، بازیگر نوجوان فیلم «پدر آن دیگری» یکی از آخرین افرادی بود که برای صحبت درباره‌ی زنده‌یاد صمدی به پشت تریبون آمد. وی گفت: «امروز روز تولد آقای صمدی است و من خیلی خوش‌حالم که در شش سالگی، بیش از هفت ماه با ایشان همکار بودم و در فیلم‌شان بازی کردم.»

وی سپس با یادآوری یکی از خاطرات تولید این فیلم گفت: «یک‌بار تا ساعت چهار صبح باید کار می‌کردیم و من از شدت خستگی خوابم برد. آقای صمدی آن‌قدر مهربان بود که به‌خاطر من آن روز را تعطیل کرد و از سایر بازیگران خواست تا فردا کار را ادامه دهند. این محبت و احترام او خاطره‌ای است که هرگز از ذهنم پاک نمی‌شود.»

قطعه‌ی گمشده‌ی دل‌تنگی

بنفشه صمدی، تنها یادگار مرحوم صمدی، آخرین سخنران مراسم یادمان او بود. وی با تشکر از دوستان و عزیزانی که به گفته‌ی او در دوران سخت بیماری و روزهای پس از درگذشت زنده‌یاد صمدی، هرگز خانواده‌ی این فیلم‌ساز  را تنها نگذاشته‌اند گفت: «پررنگ‌ترین بخش زندگیِ‌ پدرم عشق بود و این عشق را از نخستین روزی که به این دنیا پا گذاشتم، به من منتقل کرد. او طوری من را با عشق بزرگ کرد که نبودن‌هایش (در زمان‌ فیلم‌برداری فیلم‌هایش) هیچ‌وقت برایم پررنگ نبود.»

بنفشه صمدی هم‌چنین گفت: «وقتی همسرم (سعید کریمی) وارد زندگی‌ من شد، عشق خود به او را به گونه‌ای به نمایش گذاشت که سعید، پسر واقعی‌اش شد و به همین خاطر در بیمارستان محل بستری پدرم هیچ‌کس نمی‌توانست باور کند که او داماد پدرم است؛ و نه پسر او.»

وی سپس با تشکر از کانون فیلم‌ خانه سینما و سایر اعضای برگزارکننده‌ی این مراسم یادمان گفت: «دل‌تنگی برای پدرم قطعه‌ی گمشده‌ای است که تا آخر عمر همراه من خواهد بود. اما خوش‌حالم که هر وقت دل‌تنگ پدر می‌شوم او را در قلبم پیدا می‌کنم.»

پایان‌بخش مراسم یادمان زنده‌یاد یدالله صمدی، نمایش یک فیلم کوتاه از جشن تولد شصت و دو سالگی این فیلم‌ساز (در پشت صحنه‌ی فیلم «پدر آن دیگری») و سپس بریدن کیک تولد او بود. کیکی که در شصت و هفتمین زادروز این فیلم‌ساز بریده شد و در غیبت او میان حاضران توزیع شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز