رسوم و موسیقی هفتلنگها و چهارلنگهای بختیاری چیست؟
عشایر مناطق مختلف ایران مانند دیگر اقوام به موسیقی و آداب و مناسک موسیقیمحور توجه ویژهای دارند. در میان اقوام اصلی کرد، لر، فارس، ترک و ترکمن، عرب، بلوچ و براهویی، بختیاریها قدمت بسیاری دارند و به لحاظ موسیقی نیز تنوع بسیاری دارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با توجه به آمار و ارقام موجود، کشور ایران حدود چهار میلیون عشایر دارد. نکته جالب اینکه عشایر ایرانی نیز مانند یکجا نشینان به موسیقی توجه ویژهای دارند. میتوان گفت یکی از دلایل مهم توجه عشایر به موسیقی، زندگی سخت و دشوار و مملو از تحرک آنهاست. ناگفته پیداست که عشایر مناطق مختلف در مکانی ثابت سکونت ندارند و مهاجرتهای ییلاقی و قشلاقی بخشی از زندگی روزمره آنها به حساب میآید. طی این روند کوچهای سالانه دشواریهای بسیاری در پی دارد و عشایر ایرانی با استفاده از موسیقی رنجهای مرسوم را به نوعی تلطیف میکنند تا به این ترتیب زندگی راحتتری داشته باشند. زندگی عشایر با طبیعت ارتباط مستقیم دارد و همین موضوع باعث شده که موسیقی آنها نیز متاثر از طبیعت و اتفاقات اقلیمی و آب و هوایی باشد. به طور کلی موسیقی عشایر ایران مانند موسیقی سایر مناطق در مراسمی چون جشنها، عزاداریها و شکارها نیز کاربرد دارد و مناسبتهای دیگری را دربرمیگیرد.
بر اساس طبقهبندیهای آماری، عشایر ایران به اقوام اصلی کرد، لر، فارس، ترک و ترکمن، عرب، بلوچ و براهویی تقسیم میشوند. در میان نژادها و قومهای مذکور نیز اقوام و عشایر بختیاری از قدمت و پیشینه بسیاری برخوردارند و دارای تنوع بسیارند که این تنوع، موسیقی و گونههای آن را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
جایگاه جغرافیایی و اقلیمی «چهارمحال و بختیاری» و «کهگیلویه و بویراحمد»
درتقسیمبندیهای کشوری، سرزمین بختیاری بخشهایی از شش استان «چهار محال وبختیاری»، «کهگیلویه و بویراحمد» اصفهان، فارس، لرستان وخوزستان را دربرمیگیرد. در این میان دو استان «چهارمحال و بختیاری» و «کهگیلویه و بویراحمد» که به لحاظ فرهنگی شباهتهای بسیاری به هم دارند، محل سکونت عمده ایلهای بختیاری و سرزمین اصلی بختیاریها هستند. این مناطق از شمال شرقی به استان اصفهان (شهرهای داران وخوانسار) از شمال غربی به استان لرستان (شهرهای الیگودرز و...) از مغرب به استان خوزستان (شهرهای دزفول شوشتر ایذه و مسجد سلیمان) و از جنوب شرقی به استان فارس (منطقه نورآباد و ممسنی) محدود هستند.
«هفت لنگها» و «چهار لنگها»
ایل بختیاری به دوشاخه بزرگ «هفت لنگ» و «چهار لنگ» تقسیم میشود که شاخه «هفت لنگ» بیشتر در استان چهارمحال و بختیاری زندگی میکنند.
عشایر منطقه چهارمحال بختیاری یکی از مهمترین ایلهای ایرانی را تشکیل میدهند و قدمت بسیاری دارند. محل تردد عشایر بختیاری پل «خدا آفرین» است که در 140 کیلومتری استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد و از جادههای باستانی «دژپارت» یا «پلکانی لینج» که طولانیترین مسیر کوچ در ایران به حساب میآیند، میگذرد.
استان چهارمحال و بختیاری دارای ۱۰ شهرستان با جمعیتی حدود ۹۴۷ هزار نفر است و عشایر آن از ۵ طایفه بزرگ، ۲۴ زیرطایفه، ۳۲ تیره و دو هراز و ۹۴۰ تش تشکیل شده است. بنا به دلایل بسیار، فرهنگ و هنر عشایر و یکجانشینان استان چهارمحال بختیاری، یکی از غنیترین ذخایر فرهنگی و هنری ایران و تمدن بشری بهشمار میرود.
موسیقی بختیاری و قشقایی و تاثیر آنها بر یکدیگر
موسیقی اقوام بختیاری اعم از یکجا نشینان و عشایر بسیار متنوع و کاربردی است و توصیفات طبیعت، رنج و مرارتهای زندگی کوچنشینی، اندوه هجران و فراق یار و دیار و ستایش عشق و زیبایی را دربرمیگیرد. موسیقی بختیاری در منطقه جنوب غربی استان کهگیلویه و بویراحمد، ممسنی و نورآباد (در استان فارس) تا حدی متاثر از موسیقی قشقایی است تا آنجا که مثلأ نقاره قشقایی جایگزین دهل بختیاری شده است.
درعین حال بسیاری از نغمههای بختیاری از طریق مناطق مذکور (که معمولاٌ مسیر حرکت مشترک دو ایل بختیاری و قشقایی بوده) به موسیقی قشقایی راه یافته است. به طور مثال، عنوان «لری» یا «لری ممسنی»، برای بسیاری از آوازها و ترانههای مهاجر به ایل قشقایی، نمونهای از این داد و ستد است.
از سویی دیگر، موسیقی نواحی غربی استان چهارمحال و بختیاری و بخشهایی از سرزمین بختیاری که در جنوب غربی استان لرستان قرار گرفته نیز، تحت تاثیر موسیقی لری و گاه لکی بوده است. بنا به همین دلایل است که موسیقی شمال استان چهارمحال با موسیقی جنوب منطقه تفاوتهایی دارد. باید یادآور شد در مناطق مختلف چهارمحال و بختیاری (مانند دیگر بخشهای ایران) و در میان اقوام مختلف این قسمت از ایران، علاوه بر آیینهای شادی و عزا (که اغلب با موسیقی اجرا میشوند) آداب و مناسک دیگری نیز وجود دارد.
برخی از آیینها و مناسک بختیاریها در کهکیلویه و بویراحمد
«هبرسه»
«هبرسه» یا مراسم طلب باران یکی از آیینهای مرسوم اقوام بختیاری در منطقه بویراحمد است. چنانچه باران مدت زیادی نبارد و مردم دچار بیآبی شوند، عده زیادی از اهالی هر آبادی در یاعات ابتدایی شب گرد یکدیگر میآیند و هر یک دو پاره سنگ در دست میگیرند و دستجمعی به راه میافتند و ضمن به هم زدن سنگها میگویند: «هبرسه هبرسه، بارون بزن به کاسه». آن افراد با نواختن سنگها و تکرار شعر به درب خانهها میروند و اهالی هر خانه بر روی آنان کاسهای آب میپاشند. سپس اهالی خانه نیز میگویند: «اوشه کی دی دونشه بیه» یعنی «آب را دادی، آذوقه آن را هم بده». در ادامه مراسم صاحب خانه مقداری آرد به سنگزنان میدهد. در مرحله بعد آردهای جمعآوری شده را خمیر میکنند و سه دانه سنگریزه در خمیر میاندازند، سپس خمیر را چانه میکنند، هر کدام از افراد به اندازه دلخواه از خمیر برمیدارند. در این میان، فردی که مسئول خمیر کردن و انداختن ریگها بوده، میداند که چانه محتوی سنگ ریزه را چه کسی برداشته است و با علم بر این اتفاق اصطلاحأ مچ شخص را میگیرد و چانه خمیر او را به دیگران نشان میدهد تا آن را بررسی کنند. بنا بر این رسم افراد مذکور معتقدند که کمبود باران تقصیر همان فرد بوده است. شخص مقصر را به باد کتک میگیرند تا در نهایت یک یا دو نفر ضامن او شوند و تعهد میدهند که در مدت زمانی معین (از 3 تا 7 روز) باران ببارد. اگر طی آن مدت باران نبارد، شخص ضامن را حاضر کرده و او را نیز کتک میزنند تا آنکه شخص سومی بیاید و ضامن او شود. این عمل به همین ترتیب ادامه مییابد تا باران ببارد.
دعای توقف باران
اقوام بختیاری برای بند آمدن باران نیز دعا و مراسم خاص و مشخصی دارند که شکل و شمایل کلی آن شبیه «هبرسه» است. طی این آیین تعدادی از کچلهای ایل انتخاب میشوند و ریسمانی را به تعداد آنها گره میزنند. ریسمان گره زده را مقابل چادر میآویزند و یکی از کچلها را میآورند و او را به باد کتک میگیرند تا آنجا که فردی ضامن او شود و تعهد بسپارد که باران در مدت یک تا سه روز بند بیاید. اگر باران بند نیامد شخص ضامن را حاضر کرده کتک میزنند تا شخص سومی ضامن او شود. این عمل تا بند آمدن باران ادامه پیدا میکند.
تعلق خاطر بختیاریها به فرهنگ و تاریخ گذشته
رواج منظومههای تغزلی چون «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین»، همچنین منظومههای بومی ایل و تقدس و ستایش پهلوانان حماسی نشان از علاقه اقوام بختیاری به میراث ادبی است.
موسیقی حماسی، شاهنامهخوانی و اهمیت آن در میان بختیاریها
اقوام بختیاری به شاهنامهخوانی علاقه بسیار دارند و در این زمینه کاربلد و حرفهای هستند. بختیاریها با پرداختن به اشعار مختلف فردوسی به ستایش قهرمانان و دلاوران و سرداران ایل میپردازند. خواندن شاهنامه فردوسی که گاه در ایل به آن «جنگ هفتلشکر» نیز میگویند، از دیر باز در منطقه بختیاری مرسوم بوده و گاه بر وزن شعرهای آن شعرهای جدیدی نیز سروده میشده است.
در گذشته، معمولاٌ قبل ازآغاز جنگ مجلس شاهنامه خوانی برپا میشده و تا نیمههای شب طول میکشیده است. به طور کلی انتخاب داستان در مجلس شاهنامهخوانی یا تابع ضرورت و اقتضای مجلس و یا به خواست مردم بوده است. در منطقه بختیاری گاه شاهنامه را با همراهی نی میخواندهاند. آوازهای شاهنامهخوانی درحوزه شاهنامهخوانی مجلسی قرار میگیرد.
موسیقی و مقامهای شاد و مهیج اقوام بختیاری
بخشی از موسیقی بختیاریها شامل ترانههای عروسی است که با دست زدن (شپ و تنگه) و دایرهنوازی همراه است.
سازهای مورد استفاده در موسیقی بختیاریها و گونههای مختلف آن
موسیقی سازی اقوام بختیاری در شادیها و عزاداریها با سازهایی چون کرنا، سرنا و دهل اجرا میشود. تشمالها دو نوع کرنای کوچک و بزرگ دارند که از نوع بزرگ آن در عروسیها و از نوع کوچک آن که به ساز «چپی» مشهور است، در عزاداریها استفاده میشود. طی سالهای اخیر، کمانچه نیز به یکی از سازهای پرکاربرد بختیاریها تبدیل شده و در مناطقی چون شهرکرد و بروجن از آن استفاده میشود. کمانچهنوازان بختیاری با کمانچه آهنگهای چهارمحالی، ترکی، بختیاری مینوازند و به طور کلی موسیقی دستگاهی ایرانی را نیز مدنظر دارند. تار و تنبک نیز در موسیقی منطقه چهارمحال مورد استفاده است و مطربها آن را رواج دادهاند. «نیهفتبند» یا «چوپانی» نیز از دیگر سازهای پرکاربرد اقوام بختیاری بوده که خاص عشایر کوچرو و نگهدار گله است. متاسفانه «نی هفتبند» یا چوپانی مانند بسیاری از سازهای بومی دیگر مناطق، رو به اضمحلال و فراموشی است.
بنا به گفته محققان و موسیقیپژوهان (با توجه به گستردگی جغرافیایی و تنوعهای موسیقایی منطقه چهار محال بختیاری) تحقیق موسیقی بختیاری، یکی از دشوارترین کارهای حوزه موسیقیشناسی قومی ایران است.
«تشمالها» چه کسانی هستند؟
«تُشمال» یا «توشمال» علاوه بر تعاریف و کاربردهای مختلف، نامِ نوازندگان محلیِ بختیاریها است. تشمالها یا توشمالها را راویان اصیل سنت و آیین ایلهای بختیاری میدانند. بسیاری از بزرگان موسیقی چهارمحال بختیاری تشمالها را پاسداران هنر موسیقی بختیاری میدانند و معتقدند که آنها حق بزرگی بر گردن موسیقی و فرهنگ موسیقایی اقوام بختیاری دارند.
به لحاظ لغوی«توش» به معنای توان و قدرت و«مال» به معنای ایل است. در زبان بختیاری نیز«تشمال» به معنی بزرگ ایل نیز آمده است. در برخی مناطق بختیاری به جای واژه «توشمال» از عنوانهای چون «خطیر»، «مهتر» و «میرشکال» استفاده شده است.
تشمالها، هنرمندانی هستند با هویت شخص که با پرداختن به ادبیات بختیاری و نقل سینه به سینه آنها، باعث ماندگاری اشعار و ترانهها شدهاند. «شیر علی مردان» و «دی بلال» نواها و آوازهایی هستند که توسط تمشالها تا به امروز حفظ شدهاند. شاید اگر تمشالها نبودند، حماسهها و دلاوریهای رزمندگان و جنگآوران بختیاری مغفول میماند و پس از مدتی فراموش میشد. «گاه گریو» یکی دیگر از آوازهایی است که در زمان سوگواری خوانده میشود و توسط تمشالها حفظ شده است.
تشمالها و شکار
هنر دیگر تشمالها شکار یا «ردیلبی» است. اغلب تشمالها شکارچیانی ماهرند و آنها را با نام «میرکشال» یا «میشکال» میخوانند. این اشخاص خانها و بزرگان ایل را هنگام شکار همراهی میکردهاند و باعث تضمین موفقیت در شکار بودهاند.
دیگر مشاغل تشمالها
تشمالها اگرچه زمین برای کشاورزی در اختیار نداشتند اما با کار و شغل خود در خدمت ایلشان بودند. آنها برخلاف امروز، برای انجام مراسم مختلف، به جز دریافت گاه به گاه انعام، دستمزد نمیگرفتند و تنها درآمد آنها سهمی بود که «بُری» نام داشت و در آخر سال از فروش محصول نصیبشان میشد.
تشمالها بجز نوازندگی و کار، به فعالیتهای دیگری نیز میپردازند. به طور کلی آنها در مراسم عزاداری، عروسی، ختنهسوران، آرایشگری یا حتی کشیدن دندان به انجام امور خدماتی میپردازند. آنها طی اجرا علاوه بر نوازندگی از میهمانان پذیرایی میکنند.
ترانههای مرسوم و رو به زوال بختیاری
ترانهها به طور کلی توسط مردم و به صورت جزییتر توسط زنان و دختران تشمال خوانده میشوند. طی خواندن ترانهها حاضران نیز شخص یا اشخاص خواننده را همراهی میکنند. «دوالالی»، «واسونکها»، «آهای گل»، «المان المان»، «شیرین شیرین» و «سرو» برخی از ترانههایی هستند که توسط اقوام مختلف بختیاری خوانده میشوند و هنوز منسوخ نشدهاند. «حناحنا» یا «نینای» یکی از ترانههایی است که اغلب توسط زنان خوانده میشده و حال رو به فراموشی است.
رقص و گونههای مختلف بختیاریها
رقص در ایل بختیاری، مانند انواع رقصهای قوم کرد، ریشههای حماسی دارد و نشان اتحاد و همبستگی است. «رقص چوبی»، «سه پا پنج پا»، «دستمال بازی»، «رقص مجسمه»، «ترکهبازی» یا «رقص جنگنومه» معروفترین رقصهای بختیاری هستند. در رقصهای «سه پا» و «دستمالبازی» زنان ومردان میتوانند باهم به اجرای رقص بپردازند. اما رقص «ترکهبازی» یا «جنگنومه» مخصوص مردان است. در میان انوع رقصها، «دستمال بازی» انواع و مراحل مختلفی دارد که شامل دستمال بازی عربی یلمبه و رقص معمولی است. طی این روند در اغلب مواقع شرکتکنندگان هنگام رقص ترانههایی را نیز میخوانند.
موسیقی عزاداری اقوام بختیاری
به موسیقی عزاداری بختیاریها «چمر» گفته میشود. «چمر» به دو بخش تقسیم میشود که شامل «گاگریوخوانی» و موسیقی مراسم «کتل» است.
«گاگریوخوانی»
واژه «گاگریو» یا «گوگریو» به معنای بگو، بخوان، گریه کن و نیز بساط و جایگاه گریستن است. این مرثیهها، شرح دلاوریها و رشادتهای افراد ازدست رفته است که با آوازی غمناک و عجیب اجرا میشود.
در واقع میتوان گفت، «گاگریو» نوعی آواز است که میان تکخوان و گروه بطور متناوب مبادله میشود و معمولاٌ زنان آن را میخوانند. آوازهای «گاگریو» بسیار کهن هستند و بررسی آنها میتواند پیشینه گونههایی از آوازهای آیینی و مذهبی ایران قدیم را بهتر و دقیقتر مشخص کند. باید یادآور شد طی اجرای «گاگریو»، درتوالی آوازها، دو ساز سرنا و دهل نیز به طور متناوب نواخته میشوند.
مراسم «کتل»
مراسم «کتل» نیز بخشی دیگر از مراسم عزاداری بختیاریهاست. موسیقی این مراسم آهنگ چپی (وارونه) است که با کرنا و دهل نواخته میشود. در مراسم «کتل» علاوه بر سیاهپوش کردن اسب متوفی، تفنگ و سایر لوازم و ادوات جنگی او را به مرکب او میآویزند. در ادامه یکی ازمردان ایل اسب را به آرامی درمیدانگاهی از پیش تعیین شده میچرخاند و زنان و مردان به دنبال کتل حرکت میکنند و به زاری میپردازند. البته در این مراسم، مرگ هر فرد درهر سن و گروه اجتماعی سوگنامه خاص خود رادارد.
گاگریوخوانی محمد بهاروند سر مزار مسعود بختیاری خواننده، ترانهسرا و آهنگساز بختیاری؛
ساز چپ و کتل (به روشِ نواختنِ موسیقی در مراسمِ عزا که به روشِ محزونی است اصطلاحاً چپ گفته میشود و در چنین مواقعی میگویند تشمال چپ مینوازد)؛
شاهنامهخوانی (نبرد رستم و افراسیاب) توسط نیوشا احمدزاده در چهارمین همایش شاهنامهخوانی بختیاری؛
بخشی از رقص محلی جوانان بختیاری؛
بخشی دیگر از مراسم چوببازی اجرا توسط اهالی قوم بختیاری؛