روحالله شیرازی میگوید:
پیکرکهای شهرسوخته کاربرد آیینی داشتهاند
روحالله شیرازی در گفتوگویی به مناسبت همایش «هنر و تمدن جنوبشرق ایران، با محوریت شهر سوخته» در فرهنگستان هنر، پیکرکهای شهرسوخته را دارای کارکرد آیینی برای مردمان آن زمان برشمرد.
به گزارش ایلنا، همایش «هنر و تمدن جنوبشرق ایران، با محوریت شهر سوخته» ۲۷ آبان ۱۳۹۸ در فرهنگستان هنر برگزار خواهد شد. این همایش با همکاری استانداری سیستانوبلوچستان، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، ادارهکل میراث فرهنگی و گردشگری سیستان و بلوچستان و موزه ملی ایران، به آخرین پژوهشها و دستاوردهای پژوهشگران و باستانشناسان درباره این حوزه تمدنی میپردازد. گفتوگوی پیشِ رو با روحالله شیرازی (رئیس پژوهشکده باستانشناسی)، به این منظور نگاشته و تنظیم شده است تا پیش از برگزاری این همایش، سبب آشنایی بیشتر مخاطبان را با پیکرکهای یافتهشده در شهر سوخته فراهم آورد.
پیکرکهای شهر سوخته در چه دورههایی شکل گرفتهاند؟
واقعیت این است که از همه دورههای فرهنگی شهر سوخته (چهار دوره)، پیکرکهایی در این شهر یافت شده است؛ یعنی از حدود سالهای ۳۲۰۰ قبل از میلاد تا سالهای ۲۰۰۰ و ۱۹۰۰ قبل از میلاد، این پیکرکها را در لایههای باستانی شهر سوخته میتوانیم مشاهده کنیم. اما بیشترین تعداد و تنوع پیکرکها مربوط به دورههای دوم و سوم استقرار در شهر سوخته و سالهای حدود ۲۳۵۰ قبل از میلاد است. در این سالها به این دلیل که با استقرار شهرنشینی روبهرو هستیم، بر تعداد و تنوع پیکرکها در شهر سوخته افزوده میشود و در اغلب بافتهای باستانشناسی، بهجز بافتهای تدفینی و گورها، اینگونه اشیا را مشاهده کردهایم.
کاوشهای باستانشناسانه در این شهر تا به امروز، به چه دستاوردهایی رسیده است؟
کاوشهای باستانشناسی که بیش از پنجاه سال پیش در شهر سوخته انجام شده، اطلاعات بسیار مناسبی درباره چگونگی شکلگیری شهرنشینی در شهر سوخته به ما میدهد. این کاوشها اطلاعات گوناگونی از نظر ابعاد و اندازه به ما میدهد. دوره شهرنشینی در این شهر، از سالهای ۲۸۰۰ قبل از میلاد آغاز میشود و تا سالهای ۲۴۰۰ و ۲۳۰۰ قبل از میلاد، بیوقفه ادامه داشته است. یافتهها نشان میدهد بخشهای مختلف از نظر کارکردی از هم منفک بودهاند؛ بهعنوان مثال، بخشهای گورستان، مسکونی، اداری و... از هم مجزا بودهاند و این، ایده شهرنشینی مردمانی را که در فلات ایران زندگی میکردند نشان میدهد. این ایده مطابق با همان ایده شهرنشینی شهرهای بااهمیت، یعنی بر اساس تفکیک کارکردی بخشها شکل گرفته بوده است. این شهر، نقشی بسیار مهم در تجارت فرامنطقهای ایفا میکرده است. مواد خام کمیابی مثل لاجورد از کوههای بدخشانِ تاجیکستان یا از معادن سَرسنگ در افغانستان به این شهر وارد میشده و تجار، آنها را بهصورت مواد خام اولیه یا پس از ساخت کالا، به بازارهای مصرف در سرزمینهای غرب ایران و یا میانرودان منتقل میکردند.
از ابتدا تا انتهای هزاره قبل از میلاد، این شهر یکی از بزرگترین استقرارگاههای منطقه شرقی فلات ایران بوده و به همراه محوطههای شاخص دیگری در ایران و آسیای مرکزی و شبهقاره هند و سرزمینهای جنوبی خلیجفارس و دریای مَکران، یک شبکه مهم مبادلاتی و حوزه فرهنگی مستقلی را تشکیل میداده است.
جنس این پیکرکها از چیست و آیا میتوان دریافت که توسط چه کسانی ساخته شدهاند؟
عموماً از گِل حرارتدیده و یا گل پختهشده (سفال) است و در مواردی معدود هم پیکرکهایی داریم که از سنگ ساخته شدهاند. بهطور کلی، پیکرکها را به دو دسته انسانی و حیوانی میتوانیم تقسیم کنیم. انسانیها را باز به دو بخش زنانه و مردانه میتوان تقسیم کرد و اغلب پیکرکهای انسانی، پیکرکهایی با شمایل زنانه است. حیوانیها هم شامل پیکرکهای گاو، پرندگان، سگ، شتر و... است که معمولاً بهصورت تمثال ساخته شدهاند. اغلب این پیکرکها شیوه ساخت خیلی ماهرانهای ندارند و هر کسی میتوانسته آنها را ساخته باشد. ولی نکته قابل تأمل دیگری وجود دارد که نشان میدهد اینها کاربرد روزانه در زندگی افراد داشتهاند و به این دلیل در مقطعی ساخته و بعد از مدتی کنار گذاشته میشدهاند؛ بهعنوان مثال، مصادیقی وجود دارد که این پیکرکها را بعد از استفاده شکستهاند؛ پس نتیجه میگیریم که برای دوره زمانی محدودی از آنها استفاده میکردهاند.
این پیکرکها در زمان خودشان، چه کاربردهایی داشتهاند؟
با توجه به نظریات موجود، یکی از مهمترین و پذیرفتهشدهترین فرضیههایی که وجود دارد، این است که این پیکرکها، کارکرد آیینی داشتهاند و مرتبط با نیروهای الوهی در زندگی مردمان بودهاند؛ بنابراین به آنها توجه میکردند و از جنبه تقدس به این پیکرکها نگاه میکردند.
آیا این پیکرکها وجه تمایزی با دیگر پیکرکهای سرزمین ما دارند؟
به هر حال مفهوم کلی پیکرکها در اغلب محوطههای باستانی ایران به دست آمده، ولی نکتهای که باید توجه کنیم این است که پیکرکهای هر منطقهای بر اساس سنت شمایلنگاری همان منطقه ساخته میشدند. پیکرکهایی که در منطقه فرهنگی ایلام یا در بخشهای شمالی یا در جنوبِ فارس ساخته شدهاند، همه را بهراحتی میتوان از هم تفکیک کرد. نکته مهم این است که نهفقط این پیکرکها را میتوان دستهای از اشیایی در نظر گرفت که دارای وجه جغرافیایی متمایزی هستند، بلکه از نظر گاهنگاری هم میتوان آنها را عاملی که میتوانند برای تشخیص در تاریخگذاری نسبی در محوطههای باستانی کمککننده باشند، در نظر گرفت.
آیا قدمت همه این پیکرکها یکسان است و همه در یک دوره تاریخی ساخته شدهاند؟
پیکرکها از دورههای مختلف استقرایی یعنی از اواخر هزاره چهارم تا اوایل هزاره دوم قبل از میلاد، در چهار دوره فرهنگی به دست آمدهاند. اما بیشترین تعداد آنها در دوره گسترش شهرنشینی یعنی در دورههای دوم و سومِ استقرار فرهنگی این شهر، همزمان با سالهای ۲۸۰۰ تا ۲۳۵۰ قبل از میلاد، قابل مشاهده است.
تحلیل جامع شما درباره این پیکرکها چیست؟ اگر نکته دیگری از منظر شما، لازم است که درباره آنها بیان شود بفرمایید.
تعداد بسیار فراوانی پیکرکِ متنوع داریم که بیشترشان در دوره آغاز شهرنشینی شکل گرفتهاند و اینها شامل دو دسته انسانی و حیوانی در بافتهای باستانشناسی میشوند؛ از اینرو میتوانیم بگوییم آنها در نزد مردمان شهر سوخته بهعنوان نمادهایی الوهی و خداگونه در نظر گرفته میشدهاند؛ خصوصاً پیکرکهای زنانه که شمار فراوانی نیز دارند و شاید نماد یکی از الهههای مادری بودهاند که یکی از مهمترین کارکردهای آنها برآوردن نیازهای مردمان شهر و ایجاد وفور، فراوانی، حاصلخیزی و باروری بوده است. لازم به ذکر است که درصد بسیار کمی از اینها، پیکرکهای مردانه هستند. همچنین در حدود ۸۰درصد این پیکرکها، پیکرک گاو است. گاو به دلیل اهمیتش از نظرش اقتصادی و همچنین به دلیل نیرویی که دارد، حیوانی مقدس است. این نیروهای الوهی در تجسم دیدگاه مردمان شهر سوخته نمایان میشده است.