خبرگزاری کار ایران

مهدی معبودی در گفتگو با ایلنا مطرح کرد:

چالشی به‌نام بازنویسی متن/ بازآفرینی، فرصت زایش در ادبیات نمایشی است

چالشی به‌نام بازنویسی متن/ بازآفرینی، فرصت زایش در ادبیات نمایشی است
کد خبر : ۸۲۹۳۷۳

مهدی معبودی (نمایشنامه‌نویس) از چالشی به نام بازنویسی متن در ادبیات نمایشی کشورمان می‌گوید که در این سال‌ها نگاهی تخصصی و مشکل‌گشا برای موارد اختلاف احتمالی نبوده است.

مهدی معبودی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با تاکید بر اینکه در تمام دنیا، بخشی از تولیدات ادبیات نمایشی همین بازآفرینی‌ها و دوباره نگاه کردن‌هاست، خاطرنشان کرد: بارها قبلا به من پیشنهاد بازنویسی شده اما همگی از نویسندگان خارجی بوده است. در مورد کار روی اثر همکاران ایرانی، چهارچوب‌های قانونی برای من مبهم است؛ اگر هم قانونی و اصولی هست، من از آن بی‌اطلاعم. برای همین بیشتر به وجدان خودم رجوع می‌کنم که آیا قصه جدیدی نوشته‌ام یا نه؟

این نمایشنامه‌نویس خاطرنشان کرد: اما باید بدانیم که عموما هیچ نویسنده‌ای، ابتدا به ساکن سراغ بازنویسی متن نویسنده ایرانی دیگری نمی‌رود؛ بلکه وقتی این کار را می‌کند که سفارشی به او شده باشد.

او با بیان اینکه «من به‌ عنوان یک عضو صنف نمایشنامه‌نویسان اطلاع درستی ندارم که حد و مرز بازنویسی یک متن ایرانی کجاست؟» به مشکلی حقوقی اشاره کرد که اخیرا در بازنویسی یک نمایشنامه (حماقت ایکاروس) با نویسنده متن اولیه برای او پیش آمد و یادآور شد: متن حماقت ایکاروس برداشتی آزاد از نمایشنامه «حقیقت ایکاروس» به قلم محمد داداش‌زاده است.

معبودی ادامه داد: بازنویسی این متن هم مبتنی بر سفارش بود؛ یعنی اینطور نبوده که متنی بنویسم و به دنبال گروهی برای اجرایش بگردم. گروه اجرایی، گویا با متن پیشین به شکست خورده بود و اعضا قصد ترک گروه را داشتند که کارگردان از من خواست در متن تغییراتی دهم که نپذیرفتم و گفتم من اگر بنویسم پلات جدیدی برایش تعریف می‌کنم.

معبودی ادامه داد: از آنجا که «حماقت ایکاروس» بر اساس یک داستان اساطیری است و بارها درباره‌اش کار شده، این آزادی برای نویسنده هست که نگاه جدیدی به آن قصه داشته باشد. بنابراین با اصرار گروه اجرایی، پذیرفتم که یک متن جدید بنویسم و در پایان متن، بنا به احترامی که برای نمایشنامه قبلی قائل بودم ذکر کردم که این متن جدید، وصله‌ای است بر متن قبلی. حتی گفتم اگر صلاح می‌دانند از نام من اصلا به‌عنوان نویسنده استفاده نکنند؛ در نهایت وقتی متن را تحویل دادم دیگر در پروسه اجرا قرار گرفت و از روند اجرا و تبلیغاتش با خبر نبودم و بعدا متوجه ناراحتی نویسنده متن قبلی از این بازنویسی شدم.

این نمایشنامه‌نویس با اشاره به نمونه مشابه چنین اختلاف‌هایی، یادی از اختلاف کهنه و قدیمی بین محمد رحمانیان و عبدالحی شماسی کرد که در آن نمایشنامه‌ای از آقای شماسی دست آقای رحمانیان می‌رسد تا بازنویسی‌اش کند، اما آقای رحمانیان نمی‌پذیرد و می‌گوید من قصه‌ای جدید با این مضمون می‌نویسم و همین موضوع باعث دلخوری آقای شماسی و رسانه‌ای شدن موضوع می‌شود.

معبودی با تاکید بر اینکه می‌دانیم آقای رحمانیان قصد انتحال (سرقت ادبی) نداشت و آقای شماسی هم انسان بزرگی است، گفت: آقای رحمانیان با سفارش و اصرار آقای هادی مرزبان (به‌ عنوان کارگردان) مجبور به این کار می‌شود و این مشکلی است که می‌تواند برای هر نویسنده‌ای در مسیر اجرا و در طول دوره کار حرفه‌ایش اتفاق بیفتد.

او تصریح کرد: به‌نظرم این موضوع بیشتر از نمایشنامه‌نویسان، صنف کارگردان‌ها را دربرمی‌گیرد چون بازنویسی متون نمایشی اغلب با سفارش و اصرار آنها انجام می‌شود و عموما قول می‌دهند ناراحتی و سو‌ءتفاهمی برای نویسنده متن اولیه پیش نیاید.

معبودی با اشاره به اینکه باید اصول و خطوط قرمز و نیز مرجع رسیدگی مشخصی برای این دست مسائل وجود داشته باشد، گفت: متاسفانه گاهی شاهدیم در رسیدگی به اختلاف‌های این‌ چنینی، افرادی مامور به رسیدگی می‌شوند که معلوم نیست چقدر صلاحیت کارشناسی دارند. معتقدم اگر قرار به داوری است، باید آدم‌هایی از صنف تئاتر در مسند داوری قرار بگیرند که سفارش‌ناپذیر و نفوذ‌ناپذیر باشند.

نمایشنامه‌نویس «حماقت ایکاروس» یادآور شد: با تمام اینها، من ادعا و خواسته‌ای برای حل این مشکل ندارم و پس از این اختلاف اخیر، فقط می‌توانم برای خودم تصمیم بگیرم که دیگر چنین کاری نکنم چون اعتبار حرفه‌ایم زیر سوال می‌رود و احتمالا دلخوری‌هایی برای دیگر دوستان پیش می‌آید.

معبودی ادامه داد: اما متاسفانه باید بگویم، وقتی من دیگر متنی بازنویسی نکنم و دیگران هم از آن صرف‌نظر کنند، فرصت زایش در ادبیات نمایشی ما و تولدی دوباره کمتر می‌شود. چراکه در تمام دنیا، بخشی از تولیدات ادبیات نمایشی همین بازآفرینی‌ها و دوباره نگاه کردن‌هاست؛ مگر چقدر سوژه جدید در دنیا ایجاد می‌شود؟

او با اشاره به اینکه «موضوع این است که ما به‌عنوان نویسنده یا صنف نویسندگان، چیزی به‌عنوان مدیر برنامه نداریم.» گفت: این کار منِ هنرمند نیست که اصلا درباره این مسائل تمرکز کنم. بلکه کسی در صنف باید باشد که به منِ نوعی مشاوره بدهد که خط قرمزهای قانونی را در چنین مواردی بدانم و کسانی باید باشند که این آگاهی‌های حقوقی را به هنرمندان بدهند. اگر چنین مدیر برنامه‌ها یا افراد کاربلدی از طرف اداره‌کل هنرهای نمایشی یا خانه تئاتر در کنار هنرمندان برای مشاوره باشند چنین اختلاف‌هایی کمتر پیش می‌آید.

معبودی در پایان اظهار امیدواری کرد عزمی جدی از طرف هنرمندان و صنف تئاتر برای رسیدگی به اختلاف‌های خانواده هنرهای نمایشی شکل بگیرد و ادامه داد: امیدوارم این مساله جدی گرفته شود تا دست‌کم مشکلات کمتر مطرح شده‌ای مانند بازنویسی متن هم روی میز بررسی قرار بگیرد و به مرور برای آن فکری شود تا دیگر کمتر شاهد چنین چالش‌هایی باشیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز