خبرگزاری کار ایران

استاد دانشگاه ییل در گفت‌وگو با ایلنا:

کوروش پادشاهی برجسته بود که حقوق انسان‌ها را محترم می‌شمرد/ نسل‌کشی‌های امروز در سوریه و میانمار اهمیت مدارای کوروش با پیروان ادیان را نشان می‌دهد

کوروش پادشاهی برجسته بود که حقوق انسان‌ها را محترم می‌شمرد/ نسل‌کشی‌های امروز در سوریه و میانمار اهمیت مدارای کوروش با پیروان ادیان را نشان می‌دهد
کد خبر : ۸۲۴۹۷۲

کوروش بنیان‌گذار نهاد دولت به مفهوم امروزی است. شخصیت کوروش بزرگ، نمونه یک شاه آرمانی و یک سیاستمدار قانون‌مدار و انعطاف‌پذیر تاریخی‌ست که می‌تواند سرمشق بسیار خوبی برای دنیا باشد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، کوروش‌شاه هخامنشی را بدون مقدمه باید آغازگر تاریخ سیاسی جهان به مفهوم تاریخی واجد اندیشه سیاسی دانست. وی بنیان‌گذار نهاد دولت به مفهومی که به شکل امروزین فهمیده می‌شود، بود. با این همه سخن گفتن از پادشاهی که از سویی پهلو به جایگاه قدیسی می‌زند و از سوی دیگر، تقریبا در تمامی کتب ادیان ابراهیمی و آسمانی از او با نامی نیک یاد شده است، امری به غایت ممتنع در بیان و ناهموار در نگارش به شمار می‌آید. «پیامبرشاهی» که نه چون داوود نبی (ع) و سلیمان (ع)، فرمانروایی‌اش به زعامت یک قوم محدود شود بلکه به روایت کتزیاس یونانی، بر نیمی از سرزمین‌های شناخته شده آن روزگار بدون کوچکترین تنشی حکمرانی می‌کرد. دستاورد این مسامحت حقوق بشری توام با اقتدار سیاسی، بنا نهادن بزرگترین امپراتوری تاریخ بود که بیش از دو و نیم سده بر سرزمین‌های پهناوری در آسیا، شمال آفریقا و شرق اروپا پابرجا بود و به‌رغم بی‌کفایتی برخی از جانشینانش، همچنان، کوروش به عنوان پدر ملت برای ایرانیان، به یادگار مانده بود و حتی پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان با استفاده از انتساب (احتمالا ساختگی) به هخامنشیان و کوروش، نظام سیاسی نوبنیاد خود را بنها نهادند. پس از آن نیز کوروش علاوه بر بازنمایی به عنوان سیمای شاهی آرمانی، به عارف ـ حکیمی خضرانجام و مسیح‌صفت با نام ذوالقرنین بدل شد که مخزن بازخوانی حکمت‌های کهن در میان ایرانیان مسلمان و غیرمسلمان باقی ماند.

گفت‌وگوی ایلنا با پروفسور «سوزان پیر اسلیموویچ لویان» استاد مطالعات ایران دانشگاه ییل، پیرامون شخصیت و کامیابی‌های کوروش کبیر، حول مرور دلایل اهمیت این شاه در تاریخ‌نویسی‌های نو و کهن گذشت.

علت برآمدن کوروش در تاریخ ایران و جهان چه بود و چرا یک شاه باید تا این اندازه مورد احترام تمامی اعصار تاریخی قرار بگیرد؟

کوروش یک پادشاه برجسته بود که توانست در بخش‌های وسیعی از جهان، حقوق بشر مبتنی بر احترام به انسان‌ها فارغ از دین، نژاد و جنسیت را محترم شمرد و افراد می‌توانستند آزادانه به کسب و کار، عبادت و زندگی بپردازند و به علت گستردگی این سرزمین‌ها، تجارت برای مردم بسیار تسهیل شده بود و همه کالاهایی که در هند وجود داشت، در مصر نیز قابل تهیه بود و یونانیان می‌توانستند به سادگی از اجناسی که در غرب چین تولید می‌شد، بهره‌مند شوند. معنای ساده این وضعیت این بود که یک حکومت، توانسته بود نظم و ثبات گسترده‌ای در یک گستره وسیع به وجود بیاورد و قوانین تجاری و دینی را تسهیل کند.

به قول هرودوت، در سرزمین ایرانیان، بیش از سیصد خدا وجود داشت ولی ایرانیان اصیل، فقط خدای واحد اهورامزدا را می‌پرستیدند. این تساهل گسترده برای دینداری و آزادی تجارت، در سرتاسر دنیا به عنوان یک آرمان امروزین مطرح است و کشورهای دموکراتیک برای کشورهای توتالیتر یا درگیر آسیب‌های دیکتاتوری، آرزوی دموکراسی‌ای را دارند که حدود سه هزار پیش کوروش برای یهودیان، مردم بابل، سند و پنجاب، لیدی و فینیقیه و سرزمین‌های دیگر به ارمغان آورد.

طبیعی‌ست که چنین پادشاهی همیشه محبوب باشد و حاکمان کشورهای مختلف بکوشند تا خود را با او تطبیق دهند!

آیا نحوه مواجهه او با پیروان ادیان مختلف، باعث شده که تصویر پیامبرگونه‌ای از این پادشاه در کتب مختلف تاریخی برجای بماند؟

مردمان و روحانیان بابل او را برگزیده «مردوک» (مردوخ) می‌دانستند و یهودیان نیز او را دومین «مسیح» می‌دانستند که از جانب «یهوه» برای نجات و آزادی یهودیان به زمین آمده است، یونانیان نیز معتقد بودند که او یک فاتح بزرگ و سیاستمداری پیشتاز بوده است. در منابع تاریخی می‌بینید که گزنفون او را ایده‌ال‌ترین شاه آرمانی تاریخ می‌داند.

اگر بخواهیم از این همه شباهت در نگاه ملل مختلف در رابطه با او نتیجه‌گیری کنیم، متوجه می‌شویم که او رفتاری مشابه با تمام ملیت‌ها و مذاهب داشته و به حدی به آن‌ها آزادی عمل داده است که او را در حد یک قدیس دینی مطابق با دین خود می‌ستایند.

این رویکردها، نتیجه یک رفتار مداراگرایانه و آزاداندیشانه بوده که باعث شده است تمامی ملل قدیم و جدید تاریخ، به او احترام بگذارند. در منابع عهد عتیق بیش از بیست بار (25 بار) با عنوان ماشیاح (مسیح) و به طور اختصاصی و با احترام بالا از او یاد شده است.

در متون نستوری مسیحیان، از انوشیروان (خسرو اول)، به عنوان «کوروش نو» یاد شده و در تلمود نیز از یزدگرد اول ساسانی با این عنوان (کوروش نو) یاد شده است که نشان می‌دهد بسیاری از شاهان پس از کوروش نیز با او سنجه او مورد ارزیابی قرار می‌گرفتند.

این برای قوم رنجوری مثل یهودیان که در آن دوران مورد ظلم و ستم بسیار زیاد بودند، به عنوان یک نجات‌دهنده بسیار مورد احترام است. این در حالی‌ست که در زمانه ما هنوز نسل‌کشی‌های قومی و دینی در سرزمین‌های مختلفی مثل میانمار، سوریه، بوسنی و غیره صورت پذیرفته است و هنوز هم حاکمانی که از حداقل‌های پذیرش تفاوت میان مردم گریزان هستند، باعث می‌شوند که نام کوروش بزرگ‌تر و پرتکرارتر در تاریخ جهان به چشم بیاید و از آن مدارای تاریخی، به عنوان سنگ‌بنای حقوق بشر یاد کنند و معجزه‌ای در هزاره پیش از میلاد به شمار می‌آید.

باید دلیل این احترام را در نحوه حکمرانی توام با مدارای کوروش بررسی کنید و پس از آن متوجه می‌شوید که این تجربه تاریخی تا چه اندازه برای دوران کنونی بشر مناسب و آموزنده است.

آیا کوروش کبیر علاوه بر متون دینی در آثار ادبی و هنری و حقوقی و سیاسی جهان هم بازنمایی شده است؟

هر شخصیت سیاسی تاریخی که در متون دینی یا تاریخ کهن بازنمایی شود، به طور طبیعی مورد توجه سناریست‌ها، نقاشان، شاعران، مجسمه‌سازان و سینماگران خواهد بود و شما این را می‌توانید در رابطه با مسیح (ع)، یا ژولیوس سزار در بسیاری از تولیدات هنری سده‌های اخیر اروپایی و آمریکایی ببنید. البته من در رابطه با آثار هنری مربوط به کوروش پژوهش‌های چندانی نداشتم اما چند اثر بسیار شاخص و ارزنده پیرامون او وجود دارد که می‌شود به آن‌ها اشاره کرد: « ماتئو باندلو ایتالیایی، ویلیام پینتر انگلیسی، هانس زاکس آلمانی اشعار جالبی در رابطه با این پادشاه آرمانی سروده‌‌اند.

ماتین ویلند آلمانی هم در اشعار خود به نام آئینه طلایی، حکومت فریدریک کبیر در اروپا را حکومت جدید کوروش دانسته بود. نقاشی‌های بسیار زیادی نیز از کوروش وجود دارد که مضاف بر نقاشی‌های کلیسایی که پیرامون وی به تصویر درآمده است.

بیش از 10 اپرای معروف در قرن هجدهم و نوزدهم در رابطه با کوروش کبیر در آلمان و ایتالیا ساخته شد. او بر بسیاری از رمان‌نویسان جهان هم اثر گذاشت که البته الان آن‌ها را به خاطر نمی‌آورم. در رابطه با اثرگذاری کوروش بر ساختارهای حقوقی هم، شاید این حرف توماس جفرسون رئیس‌جمهور فقید ایالات متحده را درباره نقش اساسی آرای حقوق بشری کوروش برای تدوین قانون اساسی آمریکا باید یاد کنیم که در آن زمان، آمریکایی‌ها در قیاس میان منشور کوروش و آثار ماکیاولی برای تدوین قانون اساسی کشورشان، کوروش را ترجیح دادند.

شخصیت کوروش بزرگ، نمونه یک شاه آرمانی و یک سیاستمدار قانون‌مدار و انعطاف‌پذیر تاریخی‌ست که می‌تواند سرمشق بسیار خوبی برای دنیا باشد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز