کوروش سلیمانی:
تئاتر باید با روزگار خودش ارتباطی جدی داشته باشد/ «سکوتِ سفید» آرامش گمشده انسان مدرن را جستجو میکند
کوروش سلیمانی که قرار است «سکوتِ سفید» را از تام استوپارد روی صحنه ببرد، آن را درامی روانشناسانه خواند که درباره سرگشتگی و خستگی انسان مدرن که در پی آرامش است؛ چراکه جنگها، سیاستهای غلط حاکم بر جهان، مسائل زندگی خصوصی، کاری و همه اینها باعث شده انسان امروز، انسان خستهای باشد و به شکلی نیاز به آرامش را احساس کند.
کوروش سلیمانی که قرار به زودی نمایش «سکوتِ سفید» را بر اساس متن «آرامش از نوعی دیگر» تام استوپارد در عمارت نوفللوشاتو روی صحنه ببرد، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، از اهمیت این نمایشنامه گفت؛ متنی که درباره «جان براون»، مردی میانسال است که نیمه شب با دو ساک پر از پول به یک بیمارستان خصوصی میرود و میخواهد که در ازای پرداخت هزینه به او یک اتاق اختصاصی بدهند و مورد پذیرایی قرار بگیرد. او که هیچ بیماریای ندارد شک و تردید دکتر و سرپرستار را برمیانگیزاند. دکتر در طول مدتی که براون در بیمارستان ساکن شده با کمک پلیس سعی در افشای هویت واقعی او دارد و همه به دنبال این هستند که بدانند او کیست، از کجا آمده و آیا قوم و خویشی دارد یا نه. جان براون سالهای دشواری را پشت سر گذاشته، در جنگهایی شرکت کرده و زندگی پر فراز و نشیبی داشته است و میگوید به این بیمارستان آمده تا به آرامش برسد.
درامی روانشناسانه درباره سرگشتگی و خستگی انسان مدرن
سلیمانی با بیان اینکه در «سکوتِ سفید» با یک اثر پلیسی طرف نیستیم که بخواهیم روی بحث معمایی و کاراگاهیاش کار کنیم، گفت: بهنظر من این اثر، یک درام روانشناسانه است؛ درامی درباره سرگشتگی و خستگی انسان مدرن که در پی آرامش است. چراکه جنگها، سیاستهای غلط حاکم بر جهان، مسائل زندگی خصوصی، کاری و همه اینها باعث شده انسان امروز، انسان خستهای باشد و به شکلی نیاز به آرامش را احساس کند. جان براون هم از نظر من، نمونه چنین آدمی است. در این نمایش هم ما روی این بخش از متن، تمرکز داریم و در پی این هستیم که این تصویر را از این انسان نمایش دهیم.
کارگردان «فالومی» با تاکید بر اینکه در این نمایش به دنبال موضوعات درونیتر و در عین حال مرتبط با روابط انسانی بوده، خاطرنشان کرد: در این اثر شاهدیم چگونه انسانی که در پی یک حق طبیعی بشر یعنی صلح، آرامش و آسودگی است و ظلمی هم به کسی نمیکند و میگوید پول تخت بیمارستان را هم میدهم، بهشدت از سوی دیگران منع میشود بهطوریکه گویی نمیخواهند نظمی که بین خودشان و در شرایط اجتماعی آنجا حاکم است از بین برود و کسی علیهشان ساز مخالفی بزند. برای همین دنبال این هستند که او را از این آرامش نسبی که به دست آورده دور کنند.
اگر تئاتر از جنس شرایط اجتماعی پیرامونش نباشد، اثرگذار نخواهد بود
سلیمانی با اشاره به موضوع دیگری که علاوه بر موضوع سرگشتگی و خستگی انسان مدرن در این نمایشنامه مطرح است یادآور شد: باید حواسمان باشد که ما بهنوعی همدیگر را محدود میکنیم و آزادی را از هم میگیریم. یعنی موضوعاتی که جامعه ایرانی هم به آن مبتلاست.
او با تاکید بر اینکه همواره متنهایی را انتخاب میکند که نگاهی به مردم کشورش داشته باشد، گفت: چون اعتقاد دارم تئاتر باید با روزگار خودش ارتباطی جدی داشته باشد. آنچه روی صحنه اتفاق میافتد اگر از جنس شرایط اجتماعی پیرامون خودش نباشد، اثرگذار نخواهد بود و هنرمند وظیفه تئاتری و تعهدش را انجام نداده است. برای همین این مسائل در انتخاب «آرامش از نوعی دیگر» برای کارگردانی مدنظرم بود.
سلیمانی ادامه داد: طبیعی است که متنی که انتخاب میکردم باید متنی خوشریتم، خوشساختار و به لحاظ زیباییشناسی دارای ویژگیهایی میبود که تماشاگر در عین حال که درگیر مضمونش میشود با یک اثر زیبا هم روبهرو شود.
همه ما گمشدهای به نام آرامش داریم
کارگردان «خرده نان» خاطرنشان کرد: متن اصلی با عنوان «آرامش از نوعی دیگر» توسط زندهیاد هوشنگ حسامی به فارسی ترجمه شده ولی من ترجیح دادم اسم نمایش را «سکوت سفید» بگذارم که از واژههای خود متن و دیالوگهای شخصیت اصلی وام گرفته شده و ارتباطی معنایی هم با محتوای اثر دارد. چراکه به اعتقاد من، گمشده بشر امروزی سکوتِ سفید است؛ همه ما گمشدهای به نام آرامش داریم که اینجا با عنوان سکوتِ سفید از آن یاد میشود.
سلیمانی با اشاره به اینکه سر تام استوپارد یکی از بزرگترین نمایشنامهنویسان زنده جهان است، خاطرنشان کرد: سر تام استوپارد (Tom Stoppard) درامنویس بزرگ معاصر در سال ۱۹۳۷ در شهر زلین چکسلواکى به دنیا آمد اما در همان کودکى براى جان سالم به در بردنِ از حملات نازىها در جنگ جهانى دوم، همراه با خانواده کشورشان را ترک کرده و پس از اقامتى سه ساله در هیمالیا و پس از کشته شدنِ پدر در اسارت ژاپنىها به بریتانیا مهاجرت کرد و در سال ۱۹۶۰ نخستین نمایشنامه خود به نام «پیادهروى روى آب» را متاثر از نویسندگانى چون رابرت بولت و آرتور میلر نوشت. مهمترین اثر وى در سالهاى نخست نمایشنامهنویسىاش که هنوز هم از بهترین آثارش به شمار مىآید نمایشنامه «روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند» است که در سال ۱۹۶۶ بر مبناى هملتِ شکسپیر نگاشته شد و در همان سال در جشنواره ادینبورگ به اجرا درآمد.
نمایشنامهنویسی با تمرکز بر تعهد اجتماعى، حقوق بشر، سانسور و آزادى
او ادامه داد: استوپارد در طول سالها فعالیتش چند جایزه تونى و یک جایزه اسکار را گرفت و تاکنون نمایشنامههایی چون «روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند»، «بعد از مگریت»، «بازرس هاند واقعى»، «مساله پیچیده»، «راک اند رول»، «سفر» و «آرامش از نوعى دیگر» از این نویسنده هشتاد و دو ساله به فارسی ترجمه شده است.
سلیمانی با اشاره به ویژگی آثار این نمایشنامهنویس تصریح کرد: استوپارد در آثار خود معمولا مضامینى چون تعهد اجتماعى، حقوق بشر، سانسور و آزادى را مورد توجه قرار داده است.
«سکوتِ سفید» اثری به کارگردانی کوروش سلیمانی است که قرار است آبان و آذر ماه امسال در عمارت نوفللوشاتو روی صحنه برود؛ گروه نمایشی «سکوتِ سفید» مشغول تمرین هستند و به زودی بازیگران و سایر عوامل اجرایی معرفی میشوند.