یادداشتی از حمید قزوینی؛
چرا باید پیگیر پرونده امام موسی صدر بود
حمید قزوینی در یادداشت پیشرو به برخی عوامل در عدم پیگیری سرنوشت امام موسی صدر اشاره کرده و مینویسد: بدون شک مسامحه و عدم پیگیری این موضوع نه تنها از نظر حقوقی و سیاسی مسئولیتآفرین است که به لحاظ اخلاقی و فرهنگی نیز تبعات خسارت باری به دنبال خواهد داشت.
نهم شهریور برابر با سالروز ربوده شدن یا به گفته برخی حقوقدانان، ناپدیدسازی امام موسی صدر، روحانی سرشناس ایرانی و رهبر شیعیان لبنان در کشور لیبی است.
جنایتی که در چهل سال گذشته ادامه داشته و برای پایان دادن آن، اقدام موثری از سوی مسئولان و دولتهای منطقه انجام نشده است.
یکی از پرسشهای بعضاً مطرح این است که با گذشت زمانِ طولانی از آغاز ماجرا و مرگ قذافی و سقوط دولت او چه دلیلی برای پیگیری این پرونده وجود دارد؟
در پاسخ باید گفت مهمترین دلیل پیگیری این پرونده، اصل واقعه یعنی ربوده شدن امام موسی صدر و عدم رهایی او و دو همراهش است. به تعبیر اهل فلسفه، علت مبقیه در حدوث آن است. در حقیقت چنانچه این جنایت در زمان مشخصی خاتمه یافته بود، اکنون میشد درباره آن به گونهی دیگری سخن گفت اما تداوم ربایش به عنوان یک جرم مستمر، و قرائن مختلف مبنی بر حیات ایشان تا مدتها پس از ربوده شدن، ضرورت پیگیری را از نظر اخلاقی، عقلی و قانونی مورد تاکید قرار میدهد.
عدم همکاری دولتهای مستقر در لیبی (چه در زمان قذافی و چه پس از آن) به عنوان مسئول حقوقی ماجرا و تلاش برای ایجاد مانع در پیگیری پرونده و عدم همکاری دیگر دولتها و فقدان اراده جدی از سوی دولتهای دوست و کتمان حقایق از سوی همکاران و نزدیکان قذافی و کوشش افراد و گروههای وابسته به قذافی و مطلع (احتمالاً شریک در ماجرا) برای ایجاد انحراف در روند تحقیقات، اهمیت و ضرورت موضوع را مضاعف میکند.
نگاهی گذرا به نمونههای مشابه در دیگر کشورها که چنین پروندههایی را در ابعاد سیاسی، امنیتی و حقوقی پیگیری میکنند، نشان میدهد تا چه اندازه در این ماجرا کوتاهی شده است.
صرفنظر از جایگاه علمی و سیاسی و اجتماعی امام موسی صدر و تاثیری که در جامعهی پیرامونیِ زمان خود داشته، بدون شک مسامحه و عدم پیگیری این موضوع نه تنها از نظر حقوقی و سیاسی مسئولیتآفرین است که به لحاظ اخلاقی و فرهنگی نیز تبعات خسارت باری به دنبال خواهد داشت.
اگر مسئولان و مصلحان و واعظان و معلمان در سطوح مختلف، مستقیم و غیرمستقیم کوشش میکنند جامعهای اخلاقی و مسئولیتپذیر را شکل دهند، باید توجه داشته باشند که در همان لحظات، مخاطبان و اعضای همان جامعه به قضاوت درباره آنها و میزان وفاداریشان به همان کوششها نشستهاند.