استاد انستیتو مطالعات صلح و سیاست لوزان در گفتوگو با ایلنا:
آمریکاییها میخواهند مردم ایران را از حقوق طبیعیشان محروم کنند/ ایرانیها آماده جنگ حقوقی و رسانهای تمامعیار با کاخ سفید باشند/ نهادهای بینالمللی سکوت نکنند
این پژوهشگر علوم سیاسی سوئیسی معتقد است که ایرانیها با هوشمندی تاکنون از برجام خارج نشدهاند و پروژه جنگ رسانهای ترامپ و تیمش را ناکام گذاشتهاند اما باید در انتظار یک جنگ رسانهای شدیدتر باشند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تحریمهای شدید اقتصادی، سیاسی و تکنولوژی که دولت ایالات متحده بر ایران تحمیل کرده است، به یک سوژه پژوهشی تاملبرانگیز برای متخصصین اقتصادی و حقوقی در محافل آکادمیک جهان بدل شده است.
براساس پروپاگاندای رسانهای که همراستا با رژیم تحریمهای گسترده پیشین در رابطه با ایران و به پشتوانه قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل صورت پذیرفت، این ذهنیت عمومی شکل گرفت که احتمالا این تحریمها به علت رفتار تهاجمی در ایران بوده است با این حال، با بکارگیری دیپلماسی گسترده رسانهای و کاربست نسبتا حرفهای از ابزارهای دیپلماسی عمومی توسط محمدجواد ظریف و تیم کاریاش، باعث شد تا نگاه محافل آکادمیک و مراکز مطالعات سیاسی نسبت به آن چیزی که به «مسئله ایران» مشهور شده بود، تغییر کند و با به بار نشستن مذاکرات ایران با قدرتهای بینالمللی در جامهای به نام برجام، ایران توانست بار دیگر، نام خودش را به عنوان یک ملت صلحجو در جهان تثبیت کند.
تغییر حکومت در آمریکا و در پی آن، خروج از این توافق بینالمللی توام با اعمال تحریمها و فشارهای شدید بر ایران، باعث شد تا مراکز مطالعات سیاسی و رسانهای بسیاری از کشورهای دیگر، نسبت به دور جدید تحریمها، با دیده تردید بنگرند و در رابطه با آن چه که در رابطه با ایران در سالیان اخیر مورد بازنمایی قرار گرفته است، تامل کرده و مفهوم «Hyper Reality» یا فراواقعیت که ژان بودریار پیش از جنگ با عراق مطرح کرده بود، به طور جدی دوباره مطرح شود.
دکتر «مارک آندره مایسز» استاد انستیتو مطالعات صلح و سیاست لوزان سوئیس، در رابطه با تحریمهای جدید علیه ایران، وزیر خارجه و فشار رسانهای بر ایران، با ایلنا گفتوگو کرده است.
متن این گفتوگو به این شرح است:
اعمال تحریمهای جدید و غیرقانونی علیه ایران، به چه دلایلی صورت پذیرفته و آمریکا از این تحریمها چه اهدافی را پیگیری میکند؟
تحریم ایران، به دلیل این بود که ترامپ میخواست هرچیزی که دستاورد دولت دموکرات بود را از میان ببرد و با طرح این ایده که به دنبال توافقی بهتر است، آن توافق قبلی را بهم زد.
دولت آمریکا حاضر نیست منافع ایران را به رسمیت بشناسد و حقوق کنوانسیونی ایران هم که سالها پیش با پیوستن ایران به سازمانهای بینالمللی از جانب تمام مراجع حقوقی بینالمللی، به رسمیت شناخته شده بود را با اعمال زور و فشار، میخواهد از ایران سلب کند.
ایرانیها میخواهند به هر قیمتی که شده، از حقوق قانونی خودشان و منافع اقتصادی توافق بینالمللی که داشتند (برجام)، بهرهمند شوند و تا اینجا نشان دادهاند که از هیچ ایستادگی و مقاومتی دریغ نمیکنند.
عدم خروج ایران از برجام، ان.پی.تی و پروتکل الحاقی باعث شده که همه کارشناسان و ناظران رسانهای، پایبندی ایرانیان به حقوق بینالملل را تایید کنند.
ایالات متحده در دوران ریاستجمهوری ترامپ نشان داده که هر زمان که آداب سیاسی و حقوق بینالملل را نمیپسندد، مثل دوران ریاستجمهوری افرادی نظیر نیکسون و ریگان، حقوق بینالملل را به شکل کلی به چالش میکشد و این اتفاق زمانی به وقوع میپیوندد که آمریکاییها امکان تفسیر یکسویه از حقوق بینالملل را، مانند دوران ریاستجمهوری بوش، ندارند.
ایرانیها در برجام، از جزئیترین ظرافتهای حقوقی ممکن غافل نشدند.
تحریم رسانهای ظریف چه تبعاتی را در پی خواهد داشت؟ آیا ایالات متحده به دنبال جنگ روانی برای اخذ امتیازات بیشتر است یا واقعا از جانب وزیر امور خارجه ایران احساس ترس میکند؟
رفتار دولت ترامپ با ظریف، شبیه رفتار رومیها با هانیبال است! هانیبال یک سردار شایسته کارتاژی (تونسی) بود که در برابر رومیها ایستادگی شدیدی از خود نشان داد و تا پای جان از استقلال کشورش در برابر هژمونی امپراتوری روم ایستادگی کرد. رفتار رومیها با او، نشان دهنده تحسین و تنفر همزمان از وی بود!
ظریف نشان داده که برای منافع ملی ایران از هر ابزار و ظرفیت حقوقی و رسانهای، حداکثر استفاده ممکن را به عمل میآورد و آمریکا با اعمال فشار و تحریم رسانهای و حقوقی ظریف، در واقع به دنبال از میان بردن ظرفیت دیپلماسی رسانهای و حقوقی ملت ایران است و به نظر من نهادهای بینالمللی نباید در برابر این رفتار غیر دیپلماتیک و فاقد آداب سیاسی دولت ایالات متحده در رابطه با وزیر خارجه ایران، سکوت کنند.
من در زمانی که تفاهم لوزان و پس از آن، توافق ژنو (برجام) میان ایران و قدرتهای جهانی انجام شد، از نزدیک شاهد تلاشهای وزیر خارجه ایران و تیم حرفهای او بودم که رفتار با رسانهها را باهوشمندی خاصی تنظیم میکردند و این باعث میشد تا ایرانیها بتوانند امتیازات بیشتری را در رسانهها بگیرند.
این یک جنگ روانی نیست بلکه نوعی اعلام جنگ رسانهای و حقوقی به دولت ایران، از جانب دولت ایالات متحده است.
آیا فشارهای رسانهای دیگری هم علیه ایران قابلیت پیشبینی دارد؟
تا آنجا که اطلاع دارم، ایران چندین کانال تلویزیونی به زبانهای عربی، انگلیسی و اسپانیولی دارد که میتوانند در چارچوب تحریمهای غیرقانونی ایالات متحده برای فشار به ایران، از سرویس خارج شوند و همچنین امکان تشدید محدودیت بکارگیری ابزارها و اپلیکیشنهای پیامرسان ارتباطی که در آمریکا حضور دارند، (علیه مردم ایران) ممکن است.
احتمال دارد که در این جنگ رسانهای، آمریکاییها، از ابزار فراواقعیت علیه ایران استفاده کنند.
ایرانیها مردم باهوشی هستند و خطرات تاریخی زیادی را از سر گذراندهاند این بارهم باید آماده یک جنگ رسانهای تمامعیار با آمریکا باشند و این خطر را هم از دروازه تاریخ طولانی خود پشت سر بگذارند!