آذین موحد در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
نظام فرهنگی کشور، سیاستهای درستی ندارد/ فارغالتحصیلانی که قصد اجرای کنسرتهای حرفهای دارند، درخواست خود را به دانشگاه تهران ارائه دهند
آذین موحد درباره دلیل حضور کم نوازندگان سازهایی چون فلوت و دیگر سازهای بادی غربی در جشنواره ملی جوان میگوید: در مقایسه با سازهایی مانند پیانو و ویلون تعداد افرادی که به سراغ فلوت و دیگر سازهای بادی میروند کمتر است. این سازها طی سالها و دهههای گذشته روال فرهنگی خود را گذراندهاند و به نوعی جایگاه خود را در موسیقی ایرانی پیدا کردهاند. مورد دیگر اینکه سازهایی چون پیانو و ویلون، علاوه بر وجوه فرهنگی، نسبت به دیگر سازهای غربی معلمان بیشتری داشتهاند و این در حالی است که تعداد افرادی که به صورت تخصصی به تدریس سازهای بادی میپردازند بسیار کم است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سیزدهمین جشنواره موسیقی جوان با دبیری هومان اسعدی و حضور اساتید مطرح در بخشهای مختلف در حال برگزاری است. این جشنواره کار خود را از پنجم مردادماه آغاز کرده و تا چهارم شهریورماه ادامه دارد. این رویداد هنری طبق روال سالهای گذشته در سه رده سنی «الف»، «ب» و «ج» برگزار میشود و هنرمندان استانها و شهرهای مختلف در آن حضور پیدا میکنند تا در یکی از بخشهای موسیقی نواحی، موسیقی دستگاهی و موسیقی کلاسیک با دیگر رقبا به رقابت بپردازند.
آذین موحد (محقق و پژوهشگر و نوازنده فلوت) که مدرک لیسانس و فوق لیسانس خود را از دانشگاه کالیفرنیا اخذ کرده و فارغالتحصیل دکترا از دانشگاه «ایلینوی» در رشته نوازندگى فلوت است و همزمان به فراگیرى علم «اتنوموزیکولوژى» پرداخته، جزو سیاستگذران جشنواره موسیقی جوان است. او در دوره سیزدهمین به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران بخش موسیقی کلاسیک حضور دارد.
موحد به تشریح وضعیت کیفی جشنواره ملی موسیقی جوان پرداخت و از ویژگیها و کاستیهایش گفت. این مدرس دانشگاه، درباره نحوه داوری در جشنوارههایی چون جوان میگوید: به نظرم لازمه داوری درست یک دست بودن نگاه اساتید به مسئله داوری است. یک دست بودن معیارهای زیبایی شناختی در نحوه قضاوتهای هنری نوازندگی نیز موضوع دیگری است که باید به آن توجه شود که اتفاقا مقوله راحتی نیست و اساتید مختلف در همه کشورهای دنیا با چنین مشکلی مواجهند، از آنجا که قضاوت هنری زمان زیادی میطلبد و به نوعی subjective است، آنقدر نمیتوانند پارامترها را دقیق معین کنند.
به طور کلی وجود جشنوارههای مختلف در عرصه موسیقی چقدر میتواند در ارتقای سطح کیفی فعالیت هنرمندان بخشها و گونههای مختلف و آثار تولید شده توسط آنها موثر باشد؟
به نظرم شرکت در جشنوارهها و مسابقات ملی و حضور در رقابتهای این چنینی باعث میشود که افراد خودشان را محک بزنند و در مقایسه با دیگران فرصتهایی را به خودشان بدهند که برای هنرمندی خودشان و هنرمندانه عمل کردنشان چالش ایجاد کند. این روند در سنین بالاتر نسبت به سنین پایینتر به مراتب معنای بیشتری پیدا میکند و جشنواره ملی موسیقی جوان نیز رویداد موثری است که خروجی قابل قبولی دارد.
در جشنواره موسیقی جوان ردهبندیهای سنی وجود دارد که اتفاق خوبی است، اما گویا به طور معمول از گذشته تاکنون تعداد شرکتکنندگان ردههای سنی «ب» و «ج» کمتر از رده سنی «الف» بودهاند. درست است؟
بله و جای تاسف دارد که تعداد شرکتکنندگان در این دو رده بسیار کم است. درباره این اتفاق باید بگویم، به طور کلی افراد شرکت کننده ردههای «ب» و «ج» در سنی هستند که نوازندگی و بنیانهای نوازندگی در آنها شکل گرفته و به بیان شخصی رسیدهاند و مهارتهای نوازندگی آنها میتواند در سطح خوب، تخصصی و حرفهای در نظر گرفته شود. متاسفانه همیشه تعداد شرکتکنندگان رده سنی «ج» بخصوص در حوزه موسیقی کلاسیک غرب بسیار کمتر از دیگر بخشها است.
در بخش فلوت و دیگر سازهای کلاسیک وضعیت به چه شکل است؟
در حوزه سازهای بادی نیز این رویه وجود دارد. به طور مثال دانشجویان من که در دانشگاههای تهران در سطوح پایانی لیسانس یا فوق لیسانس تحصیل میکنند و واقعا دانشجویان خیلی خوب و نوازندگانی متبحر محسوب میشوند و به طور معمول در کنکورهای تخصصی دانشگاه حضور مییابند، برای حضور در جشنواره جوان و شرکت در سطوح بالاتر رغبتی ندارند.
دلیل این عدم رغبت چیست؟
اتفاقا در اینباره تحقیقات و بررسیهایی کردهام. به نظرم این موضوع دو دلیل دارد. اول اینکه آنهایی که واقعا در کارشان جدیاند و سطح کیفی کارشان بالاست، لزوما جشنواره جوان را یک اتفاق بسیار حرفهای و جدی به حساب نمیآورند. گروه دوم آنهایی هستند که پس از رسیدن به سطوح بالاتر و اتمام تحصیل و کسب مدارک دانشگاهی، چنان جذب بازار کار میشوند که تمام زمان و سرمایهای که معلم و دانشگاه برایشان صرف کرده را هدر میدهند. این دسته از افراد میتوانند بر هنر موسیقی روی صحنه تاثیر بگذارند و آن را زنده نگه دارند که این مورد و زحمات کشیده در این بخش را نیز به هدر میدهند. این افراد صرفأ جذب بازار تدریس میشوند و زمانی که این اتفاق میافتد و در سنین جوانی فقط تدریس میکنند، طبیعی است که مهارتهای هنری آنها بر روی صحنه خدشهدار شود. در این شرایط سرعت انتقال و نحوه مدیریت آن افراد نیز تحت تاثیر قرار میگیرد؛ در صورتی که مثلأ همان افراد طی اجرای پایاننامهشان از مدیریتی مطلوب و سرعت انتقال بالا و در لحظه، برخوردار بودهاند. در این میان باید مسائل و مشکلات مختلف، همچنین وضعیت اقتصادی این افراد را نیز در نظر گرفت؛ زیرا به طور کلی نظام فرهنگی و هنری در دولت از این جوانها حمایت نمیکند. شما حساب کنید اگر یکی از دانشجویان جوان رشته موسیقی بخواهد کنسرت پایاننامهاش را بیرون از دانشگاه اجرا کند و مثلا آن را در تالار رودکی به روی صحنه ببرد، باید به ازای هر شب اجرا، حدود هفت میلیون تومان هزینه کند که امکانپذیر نیست. همه این موضوعات، دلایلی هستند که باعث میشوند جوانهایی در سطوح علمی و اجرایی بالا، پس از طی کردن دورههای تخصصی به فعالیتهای بازاری گرایش پیدا کنند.
شما و دیگر مسئولان و متولیان نسبت به فعالیت حرفهای دانشجویان خارج از دانشگاه چه تمهیداتی اندیشیدهاید؟
من و دیگر همکاران دانشگاه تهران در این زمینه تلاشهایی کردهایم. همیشه به فارغالتحصیلان خودمان میگوییم اگر چنانچه روزی تمایل داشتند در سطوح حرفهای به اجرای کنسرت بپردازند، میتوانند درخواست آن را به مسئولان مربوطه در دانشگاه تهران ارائه دهند. طی این روند چنانچه زمان برگزاری کنسرت آن دانشجویان در ایام سال تحصیلی (و نه در تعطیلیها) باشد، ما موظف خواهیم بود که تالار «شهید آوینی» دانشگاه هنرهای زیبا را برای اجرای کنسرت در اختیارشان قرار دهیم. این رویه وجود دارد، کما اینکه طی سالهای گذشته، چندین بار پیش آمده که حتی دانشجویان مشغول تحصیل در کشورهای دیگر و آنهایی که در دانشگاههای خارجی ادامه تحصیل دادهاند با انجام برنامهریزیهای لازم، طی سفر به تهران کنسرتشان را در سالن «شهید آوینی» برگزار کردهاند. چنین حمایتهایی وجود دارد، اما موضوع این است که این حمایتها باید گسترده باشند.
مثلا بنیاد رودکی میتواند برای دانشجویان رشته موسیقی که در سطوح بالا فعالیت میکنند و حرفهای محسوب میشوند، سوبسید یا سهمیهای را در نظر گیرد و برای آنها امتیازاتی قائل شود.
بله همینطور است.
به جز موضوعات و مسائل خرد، نظام فرهنگی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم نظام فرهنگی، سیاستهای درستی ندارد.
به عنوان یکی از سیاستگذاران جشنواره موسیقی جوان در دورههای گذشته و یکی از اعضای هیئت داوران در جشنواره امسال، عمدهترین و مهمترین کاستی این رویداد را چه مواردی میدانید؟
یکی از دغدغهها و ناراحتیهای ما وضعیت رده سنی «ج» است. قاعدتا زمانی که کسی میتواند در این رده سنی حضور پیدا میکند، یعنی بیشک آموزشهای حرفهای و تخصصی را سپری کرده است.
این در حالی است که در جشنواره امسال نیز رده سنی «ج» نسبت به دیگر بخشها تا حدودی خلوت بوده است؛ البته تا اینجا و در بخش موسیقی نواحی. اما اگر به جدول برنامههای جشنوارههای امسال توجه کنید و بخش موسیقی کلاسیک را مد نظر قرار دهید، خواهید دید که تنها یک روز به سازهای بادی اعم از فلوت، کلارینت، ابوا، هورن، ترومبون و ترومپت اختصاص داده شده است. دلیل این تقسیم بندی محدود چیست؟ آیا دلیل این اتفاق کم بودن تعداد متقاضیان در بخش موسیقی کلاسیک و سازهای بادی نیست؟
کلا در مقایسه با سازهایی مانند پیانو و ویلون تعداد افرادی که به سراغ فلوت و دیگر سازهای بادی میروند کمتر است و تعداد آنها به لحاظ آماری و کمی یکی نیست. جدا از آگاهی ضمنی مردم نسبت به سازهایی چون پیانو و ویلون و اینکه آنها لفظأ نام آنها را میدانند و نسبت به آنها شناخت دارند، باید به این نکته نیز توجه کنیم که این سازها طی سالها و دهههای گذشته روال فرهنگی خود را گذراندهاند و به نوعی جایگاه خود را در موسیقی ایرانی پیدا کردهاند. از گذشته پیانوی ایرانی داشتهایم و برخی از هنرمندان نواختن ویلون را به شیوه ایرانی آموختهاند. مورد دیگر اینکه سازهایی چون پیانو و ویلون، علاوه بر وجوه فرهنگی، نسبت به دیگر سازهای غربی معلمان بیشتری داشتهاند و این در حالی است که تعداد افرادی که به صورت تخصصی به تدریس سازهای بادی میپردازند بسیار کم است. بنا به همین دلایل، معمولا تعداد متقاضیان پیانو و سازهای زهی نسبت به دیگر سازها بیشتر بوده است. البته نه همه سازهای زهی، منظورم ویلون است که نوازندگان زیادی دارد. اگر شما ارکستری را در نظر بگیرید، خواهید دید که به طور میانگین میتواند پنجاه نوازنده ویلون داشته باشد، بنابراین طبیعی است که تعداد نوازندگان سازهای بادی چون فلوت کمتر باشد. با این تفاسیر و با توجه به اینکه تعداد معلمان حرفهای و کاربلد سازی چون فلوت زیاد نیستند، طبیعتا در رویدادی چون جشنواره موسیقی جوان شرکت کنندگان کمتری خواهد داشت.
برای جذب بیشتر نوازندگان سازهای بادی و ترغیب آنها به شرکت در جشنوارهای چون موسیقی جوان چه باید کرد؟
با توجه به تلاشهای آقای اسعدی برای ارتقای سطح کیفی جشنواره میتوان در جهت بهبود وضعیت فعلی تمهیداتی را به کار گرفت. به طور مثال میتوان رده سنی «ج» را به کنکور سازهای بادی و بخشهای دیگر مرتبط با آن تبدیل کرد. مثلأ میتوان بخشی را ایجاد کرد به عنوان سازهای بادی چوبی.
لازمه ایجاد دستهبندیها و قوانین جدید در جشنواره موسیقی جوان چیست؟
به نظرم لازمه این اتفاق یک دست بودن نگاه اساتید به مسئله داوری است. یک دست بودن معیارهای زیبایی شناختی در نحوه قضاوتهای هنری نوازندگی نیز موضوع دیگری است که باید به آن توجه شود که اتفاقا مقوله راحتی نیست و اساتید مختلف در همه کشورهای دنیا با چنین مشکلی مواجهند، از آنجایی که قضاوت هنری زمان زیادی میطلبد و به نوعی subjective است، آنقدر نمیتوانند پارامترها را دقیق معین کنند. در این میان یکی از مشکلات این است که سنتها و مکاتب مختلف قدیمی هنوز ایفای نقش میکنند. زمانی که افراد در نظام دانشگاهی فعال نباشند، لزوما نمیتوانند بروز باشند، زیرا در نظام دانشگاهی افراد مجبورند خودشان را به روز نگه دارند. بسیاری ازهنرمندان در نظام دانشگاهی فعال نیستند و صرفا در ارکسترهای مختلف فعالیت میکنند که هیچ اشکالی ندارد. آنها میتوانند سنتی قدیمی را حفظ کنند، زیرا معیارهای نوازندگی تفاوتی نکرهاند و نمیکنند. به طور مثال کوک همان کوک است وصدای ساز نیز همان صدای ساز است و تغییری نکرده است. اما در ارتباط با مباحثی مربوط به تفسیر موسیقی و در ارتباط با مباحثی که مربوط به انتخاب رپرتوار میشود و در ارتباط با مباحثی که مربوط به تنوع قطعات برای سنجش مهارتهای شرکت کننده میشود، اگر افراد به روز نباشند، اختلاف نظرهایی ایجاد میشود که داوریها را با چالشهای بسیار زیادی مواجه میکند. در چنین شرایطی در بسیاری از مواقع جشنواره مجبور است برای ایجاد نظم در داوریها سازها را باهم ادغام کند.