محمدفاروق درپور در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
بزرگترین منظومهخوان ایران از دست رفت/ نورمحمد بیش از آنکه هنرمند باشد، مبلغ دینی بود با زبان موسیقی/ دویست آلبوم دستنخورده از پدرم موجود است
فرزند نورمحمد درپور درباره «منظومهخوانی» در موسیقی تربتجام میگوید: در «منظومهخوانی» داستانهای به نثر نوشته شده را به نظم درمیآورند و آن را به صورت آواز میخوانند. منظومهها برگرفته از آیات صریح قرآن یا احادیث و روایات معتبر هستند. یوسف و زلیخا، ، لیلیومجنون، نخل اشتر، شقالقمر، و اشتر بَرنا برخی از منظومهها هستند که دوتای آخر معجزات پیغمبرند و پدرم در این بخش بسیار فعال بودند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمد سلیمانی، غلامعلی پورعطایی، حسین سمندری، عبدالله سروراحمدی، ذوالفقار عسگریپور، عبدالعزیز احمدی، عبدالرئوف برنا، تنها برخی از استادان به نام موسیقی مقامی خراسان و شهر تربتجام هستند که در ارتقا و شناساندن موسیقی شرق کشور و معرفی ساز دوتار و سبک و سیاق نواختن آن زحمات بسیاری کشیدهاند. در میان لیست بلند بالای بزرگان موسیقی خراسان که نام بردن از آنها در این مجال نمیگنجد، شیوه و سبک و سیاق نوازندگی و خوانندگی زندهیاد نورمحمد درپور با اغلب هنرمندان هم نسلش متفاوت است زیرا وجه عرفانی آن را مدنظر داشته و اعتقادات دینی و مذهبی محکمی داشته است.
محمدفاروق درپور، فرزند زندهیاد نورمحمد درپور، که خود موسیقیدان و نوازنده دوتار است و پس از فوت پدر سرپرستی گروه موسیقی عرفانی ««انوار تربت جام» را به عهده گرفته، درباره ویژگیهای اخلاقی و هنری پدرش میگوید: پدرم همیشه به هنرمندان عرصه موسیقی و آنها که به دنبال موسیقی عرفانی بودند، توصیه میکرد که مقولات اسلامی را جدی بگیرند و با پرداختن به اعمال واجبی چون نماز و روزه از بدیها پاک شوند.
مبنای موسیقی مقامی تربت جام چیست؟
سبک استاد نورمحمد درپور بیشتر آوازی است و همین موضوع، شیوه ایشان را از دیگر هنرمندان همنسلش متفاوت کرده است. به طور کلی موسیقی تربت جام بیش از آنکه بر مبنای ساز باشد آوازی است، البته اصطلاحأ سازی نیز هست و دوتار در آن نقش مهم و پررنگی دارد اما مقامات سازی موسیقی تربت جام از هفت، هشت آهنگ تجاوز نمیکند و این در حالی است که بخش آوازی و لحنهای موسیقی تربت جام گسترده است و نسبت به مقامهای سازی از تنوع بیشتری برخوردار است.
نام نورمحمد درپور بر اساس چه ویژگیهایی در موسیقی خراسان ماندگار شده است؟
زندهیاد پدرم پیش از آنکه هنرمند باشد، مبلغ دینی بود و زبانش موسیقی بود و یکی از رازهای موفقیت ایشان همین موضوع است. آن زمان که استاد درپور در قید حیات بود استادان، دانشجویان و هنرجویان بسیاری به دیدن ایشان میآمدند و از محضرشان استفاده میکردند.
در تربت جام نورمحمد درپور را به عنوان پدر موسیقی عرفانی میشناسند، دلیلش چیست؟
بله همینطور است. پدرم همیشه به هنرمندان عرصه موسیقی و آنهایی که به دنبال موسیقی عرفانی بودند، توصیه میکرد که مقولات اسلامی را جدی بگیرند و با پرداختن به اعمال واجبی چون نماز و روزه از بدیها پاک شوند. خودشان نیز به شدت به واجبات اینچنینی عمل میکردند و تازه پس از همه اینها بود که به مقوله موسیقی میپرداختند و شاگردانشان را آموزش میدادند و داشتههایش را در اختیار آنها میگذاشتند. پدرم استاد نورمحمد درپور، به طور معمول روزی دو، سه جز قرآن میخواندند و برای این موضوع اهمیت زیادی قائل بودند و تاکید بسیاری بر آن داشتند. ایشان انگیزه بسیار و حافظهای قوی داشتند. به طور مثال در سن هشتاد سالگی برای حضور در جشنواره، اشعاری از عبدالرحمن جامی را انتخاب کردند و از آنجا که چشمشان ضعیف شده بود، خواستند اشعار را درشتتر بنویسیم و دو روز بعد همه آنها را حفظ بودند. درحالی که من به عنوان فرزند ایشان باید یک ماه همان شعر را میخواندم تا آن را از بر کنم. خواندن قرآن و ادعیههای مختلف حافظه ایشان را قوی کرده بود.
جدا از اعتقادات دینی و مذهبی، شیوه و سیاق آوازی زندهیاد درپور با سبک دیگر هنرمندان منطقه تربت جام چه تفاوتهایی دارد؟
موسیقی و سبک و سیاق استاد درپور تاحدودی با شیوه هنرمندان منطقه تربت جام تفاوت دارد. ببیند بخش عظیمی از موسیقی تربتجام را منظومهها تشکیل میدهند و اغراق نیست اگر بگویم استاد درپور بزرگترین منظومهخوان ایران است. در حال حاضر بسیاری از آثار پدرم را در اختیار دارم و استاد محمدرضا درویشی و استاد دکترعدنان نیز در جریان آنها هستند. دویست کاست از پدرم داریم که بکر هستند و دست نخوردهاند.
منظومههای موسیقایی تربتجام درباره چه موضوعاتی هستند و از چه مقولات و منابعی برداشت شدهاند؟
در منظومهخوانی داستانهای به نثر نوشته شده را به نظم درمیآورند و آن را به صورت آواز میخوانند. منظومهها برگرفته از آیات صریح قرآن یا احادیث و روایات و قصص معتبر هستند. یوسف و زلیخا، لیلیومجنون، نخل اشتر، شقالقمر، و اشتر بَرنا برخی از منظومهها هستند که دوتای آخر معجزات پیغمبر(ص) هستند. استاد درپور در قسمت منظومهها بسیار فعال بودند.
در مقوله منظومهخوانی، بداههخوانی چه نقشی دارد و وجود و همراهی ساز چقدر اهمیت دارد؟
در این نوع موسیقی ساز نیز مورد استفاده قرار میگیرد. درباره بداههخوانی و بداههنوازی نیز باید بگویم که منظومهها در مقامات جای میگیرند. مثلأ منظومههایی داریم که با مقامهایی چون جمشیدی، کبکزری و سرحدی خوانده میشوند. دیگر منظومهها نیز همراه با مقامهای دیگر خوانده میشوند. البته این روند به سبک و وزن اشعار بستگی دارد، اینکه مثلأ آن شعر، غزل و مثنوی است یا دوبیتی و چهاربیتی، بر نوع و چگونگی انتخاب مقامها تاثیر میگذارد. در این میان، همانطور که چهاربیتیها را در مقام جمشیدی و سرحدی میخوانیم، میتوانیم مثلا منظومه لیلی و مجنون را در مقامهایی چون جمشیدی، سرحدی یا هزارهای اجرا کنیم.
موسیقی مقامی تربت جام با موسیقی دیگر مناطق خراسان چه تفاوتهایی دارد؟
بله، تفاوتها و شباهتهایی وجود دارد. مثلا اهالی شمال خراسان زبان و لهجه متفاوتی دارند. آنها ترکی و کرمانجی میخوانند و ساز دوتارشان نیز مقداری از ساز ما کوچکتر است و به لحاظ پردهبندیها نیز تفاوتهایی وجود دارد. نوازندگان اهالی شمال خراسان، حتی در شیوه انگشتگذاری نیز به گونهای دیگر عمل میکنند. آنها هنگام دوتارنوازی، دوسیم را میگیرند و شیوه ما اینگونه نیست. همانطور که گفتم مقامهای مورد استفاده توسط هنرمندان تربت جام کمتر از دهتا هستند و بخش بزرگ موسیقی ما آوازی است و لحنهای متفاوتی دارد. این را هم بگویم که در تربت جام، مقامهای آوازی را با لحن میشناسند.
یعنی لحنها بیش از مقامهای منطقه عمومیت دارند؟
در مورد استادان دیگر تربتجام اطلاعاتی دارم، اما درباره پدرم میتوانم با اطمینان بگویم که ایشان نه یا ده استاد داشتهاند که از هر کدام نکته و موضوعی را آموخته بودند و لحنهای مختلفی را فرا گرفته بودند و آنها را در اجراهایش مورد استفاده قرار میدادند. در تربت جام برخی مقامات را به صورت لحن میشناسند و نام نوازنده مقام مربوطه را بر آن میگذارند. گاه پیش میآید که نوازنده و خواننده که شاید گمنام هم باشد، جذب مجلسی شود و شروع به اجرا میکند و مقامی را مینوازد و میخواند که هیچکس آن را نشنیده است. در این صورت سخت است که آن مقام ساخته شود و به این ترتیب نام شخص را بر آن اثر میگذارند و آن را به عنوان لحن میشناسند. مثلا مرتضی فری، عبدالحمید رسولی و ملا دادخدا کبودانی بزرگانی هستند که چندین لحن داشتهاند و آن لحنها را با نام این اساتید میشناسند. استاد درپور با آن حافظه قوی همه آنها را آموخته بود و با آن صدای منحصر بفرد آنها را میخواند.
موسیقی تربت جام چقدر در خانقاهها و کلامخوانیها و ذکرها مورد استفاده قرار میگیرد؟
در موسیقی خانقاهی و طریقت «نقشبندیه» این بخش خراسان و در برنامههای اصلی خانقاه و مجالس ذکرخوانی به هیچوجه از ساز استفاده نمیشود؛ مگر در مراسم و مجالس بسیار کوچک و اصطلاحأ خصوصی و خودمانی که تعداد کمی در آن حضور دارند. اما در حضور جناب سیدعبدالله نقشبندی بزرگ طریقت نقشبندیه به هیچوجه دوتار نمیزنیم. من، برادرم حاج محمدحسین و آقای مصطفی تیموری که هر دو از اعضای گروه موسیقی «انوار تربت جام» هستند، خوانندگان اصلی آن مراسم هستیم. آنچه که خوانده میشود نیز همه در مدح خدا و پیغمبر(ص) است. مورد دیگر اینکه، برداشت عموم مردم از ساز و موسیقی منفی است و یکی دیگر از دلایل عدم استفاده از ساز در موسیقی خانقاهی همین موضوع است.
شیوه نواختن دوتار در تربت جام به چه صورت است. منظور شیوه مضراب زدنها و انواع آن است؟
شیوههای مختلفی وجود دارد که پنجه و نیمپنجه و ریز برخی از آنهاست. به طور کلی شیوه مضراب زدن دوتار تربتجام، تحت تاثیر مقامهاست. مثلأ مقام جمشیدی را نمیتوان با پنجه زد و برای نواختن آن باید از مضرابهای ریز استفاده کنیم. یا برای نواختن مقام سرحدی پایین، حتما باید از مضرابهای ریز استفاده کنیم و این رویه در همه مقامها وجود دارد.
شما سرپرست گروه موسیقی عرفانی «انوار تربت جام» هستید، کمی از فعالیتهای هنریتان در تربت جام بگویید و اینکه در شهرتان تحت حمایت چه مراجعی هستید؟
گروه «انوار تربت جام» از اوائل دهه هفتاد فعال است و پدرم در زمان حیاتشان آن را اداره میکردند، اما انجام کارهای مربوط به آن با من بود. متاسفانه هیچ حمایتی از سوی وزارت ارشاد و دیگر دستگاههای ذیربط وجود ندارد. درباره فعالیتهای گروه نیز باید بگویم به طور معمول در تهران به اجرای برنامه میپردازیم. در دو ماه آخر سال گذشته در تهران برنامه داشتیم و در آخرین دوره جشنواره موسیقی فجر نیز حضور یافتیم و در دانشگاه تهران و وزارت امور خارجه نیز به اجرای برنامه پرداختیم. در آینده نیز به فعالیتهایمان را ادامه خواهیم داد، زیرا موسیقی در خون ما و بخشی از زندگی ماست.