خبرگزاری کار ایران

مدیر گروه فلسفه تاریخ دانشگاه ورونا ایتالیا:

جهانی‌سازی باعنوان آمریکایی‌سازی فرهنگ به شدت خطرناک است/ زبان فارسی بدون هیچ‌ پشتوانه دولتی توانست تکثر ایرانیان را به وحدت تبدیل کند/ با جریان‌سازی رسانه‌ای تحت عنوان دفاع از حقوق بشر مخالف هستم

جهانی‌سازی باعنوان آمریکایی‌سازی فرهنگ به شدت خطرناک است/ زبان فارسی بدون هیچ‌ پشتوانه دولتی توانست تکثر ایرانیان را به وحدت تبدیل کند/ با جریان‌سازی رسانه‌ای تحت عنوان دفاع از حقوق بشر مخالف هستم
کد خبر : ۷۷۴۰۰۶

پروفسور «ریکاردو پوزو» معتقد است: باید خرده‌ فرهنگ‌های اجتماعی به رسمیت شناخته شوند اما نباید در این زمینه افراط و زیاده‌روی کرد؛ زیرا این رویکرد به تشدید نقاط اختلاف میان ملت‌ها دامن می‌زند و برای جبران این وضعیت، گفتگوی میان فرهنگ‌ها بهترین راهکار است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، رواداری و تکثرگرایی، به عنوان یکی از دستاوردهای معنوی تمدن مدرن است که اثرات بسیار زیادی بر ساحت حیات مادی بشر نیز گذاشته است. پیش‌تر و در قرون تاریک وسطا و پس از آن در دوران استعمار مرکانتیلیستی و در نهایت در عصر دگماتیسم برآمده از رسوخ ایدئولوژی‌های رنگارنگ گوناگون، سرخی و سیاهی بسیاری بر روی چهره تاریخ در پهنه‌های گوناگون جغرافیایی، نشسته است که البته آثار پیشینی و پسینی‌اش، همچنان تباهی می‌آفریند؛ تفاوتی نمی‌کند که یک مسیحی ارتدوکس به مسجدی در نیوزلند حمله کند و یا یک اونجلیست آخرالزمان‌گرای افراطی، یک زن محجبه مصری (مروه شربینی) را در جلسه یک دادگاه به قتل برساند! دقیقا همان شکلی که داعشی‌ها تکبیرگویان، خون مسلمانان بسیار دیگری را بر زمین ریختند. این در حالیست که عقلانیت تاریخی بشری، مدتهاست که این نتیجه را به رسمیت شناخته که رواداری در ساحت‌های گوناگون دینی، نژادی، طبقاتی، صنفی و جنسیتی، می‌تواند به زیست بهینه بشر در پهنه ربع مسکون منتهی شود.

پروفسور «ریکاردو پوزو» مدیر گروه فلسفه تاریخ دانشگاه ورونا ایتالیا در گفتگو با ایلنا در این رابطه اشارات متفاوتی نسبت به دستاوردهای پلورالیسم (تکثرگرایی) تاریخی دارد و معتقد است که البته هر کشوری باید نسبت به حفظ سنن خود، وفاداری‌های لازم را به خرج دهد.

آیا تکثرگرایی یک اجبار عقلانی و تاریخی‌ است یا یک دستاورد تجربی و کارآمد برای مدیریت بهتر فضای زیستی جهان؟

اصولا انسان‌ها بر خلاف تصور رایج توسط ایدئولوژی‌ها، که نسخه‌های یکسانی را برای زیست بشری تجویز می‌کنند، موجودات متفاوتی هستند و هرگز نمی‌توانند به اشکال واحدی رفتار کنند یا لباس بپوشند و غذا بخورند! انسان‌ها موجودات متکثر و متنوعی هستند با باورها و دیدگاه‌ها و سبک زندگی که بر اساس تجربه زیسته تاریخی، طبقه اقتصادی و مواردی مثل این‌ها، الگوهای زیستی خود را انتخاب می‌کنند. به همین دلیل می‌توانند بدون توجه ـ البته با حفظ احترام ـ به الگوهای زندگی دیگران، سبک زندگی شخصی‌شان را انتخاب کنند! به همین معنا، باید گفت که لازم است که سطوح مختلف تنوع زیستی در جهان به رسمیت شناخته شود.

اگر پذیرش تکثرگرایی به تضعیف بنیان‌های هویتی و تمدنی ملل گوناگون بیانجامد، بازهم باید این تکثرها را به رسمیت شناخت؟ مرزهای به رسمیت شناختن این تکثرها تا کجاست؟

 در گروه‌های مختلف انسانی به تنوع در خاستگاه‌های جغرافیایی، دینی و اقتصادی و تاریخی آن‌ها باید دقت کرد و البته افراط‌هایی تحت عناوین مختلف برای غلیظ کردن این تفاوت‌ها نیز اتفاق می‌افتد. من با این جریان‌سازی رسانه‌ای تحت عنوان دفاع از حقوق بشر مخالف هستم. هرچند که حقوق بشر در سراسر دنیا باید به رسمیت شناخته شود و باید با متخلفان در قبال آن نیز، برخورد صورت بگیرد اما این به معنای تلاش برای تقویت تفاوت‌ها نباید باشد! اجازه بدهید واضح‌تر به شما بگویم: تفاوت‌های بشری نباید به محلی برای پررنگ‌سازی اختلاف‌ها بدل شود؛ همانطور که جهانی‌سازی، تحت عنوان آمریکایی‌سازی فرهنگ نیز به شدت خطرناک است. این اختلافات باید طی گفتگوهای مستمر جهانی، باید به اشتراکات تبدیل شوند و دولت‌های مختلف، بخش خصوصی، تشکل‌های اجتماعی، نخبگان و روشنفکران، روزنامه‌نگاران و احزاب گوناگون در سراسر جهان، باید پیشگام گفتگوهای بین‌ فرهنگی شوند. خوشحالم که کشور ایران پیشگام ایده گفتگوی میان تمدن‌ها و فرهنگ‌ها بود.

دولت‌های گوناگون، به ویژه در کشورهای با سابقه تاریخی، در برابر پذیرش فدرالیسم زبانی و ایجاد ناحیه‌های زبانی و قومی مقاومت می‌کنند. آیا این مقاومت، نقض حقوق بشر است یا دفاع از هویت ملی؟

 در ایتالیا تاریخ جالبی در این زمینه داریم. زبان‌های مختلف ونیزی، فلورانسی و ناپلی و لاتین وجود داشت و به همین دلیل، دولت‌ ـ شهرهای مختلفی وجود داشت، اما این زبان ملی ایتالیایی بود که ایتالیای متکثر قرون وسطا را به ایتالیای واحد بدل کرد. با این حال تجربه شما بسیار شگفت‌‌انگیز است! من تخصصی در رابطه با تاریخ ایران و زبان فارسی ندارم، با این حال می‌دانم که زبان فارسی، بدون داشتن هیچ‌گونه پشتوانه دولتی توانست تکثرهای ایرانیان را به وحدت سرزمینی و تاریخی بدل کند! این نکته بسیار مهمی هست که فعالان اجتماعی و سیاسی و همچنین دولت‌های کشورهای مختلف باید به آن توجه ویژه داشته باشند. درواقع یکی از تکثرهایی که باید به رسمیت شناخته شود، همین قدمت تاریخی و هویت ملی یکپارچه ملت‌هاست. راه دقیق‌تر این است که یک نقطه تعادلی میان حفظ هویت‌ ملی و خرده هویت‌های اجتماعی و فرهنگی وجود دارد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز