خبرگزاری کار ایران

نویسنده سریال دلدار:

خط قرمزها سبب محدود شدن سوژه‌ها می‌شود/ در تلویزیون نمی‌توان سراغ موضوعات خاص رفت

خط قرمزها سبب محدود شدن سوژه‌ها می‌شود/ در تلویزیون نمی‌توان سراغ موضوعات خاص رفت
کد خبر : ۷۷۳۷۲۴

آزیتا ایرایی با بیان اینکه همه می‌دانیم در نوشتن آثار تلویزیونی با محدودیت مواجهیم، گفت: خط قرمزها و محدودیت‌ها سبب می‌شود تا سوژه‌هایی که می‌توان از آنها استفاده کرد محدود شوند و ما نتوانیم سراغ یک ماجرای خیلی خاص برویم.

آزیتا ایرایی (نویسنده سینما و تلویزیون) درباره محدودیت‌هایی که نویسنده‌ها در نوشتن آثار تلویزیونی با آن مواجه هستند، به خبرنگار ایلنا گفت: واقعیت این است که همه ما می‌دانیم، یک‌سری محدودیت‌هایی وجود دارد و من به عنوان نویسنده می‌دانم که در تلویزیون باید با این محدودیت‌ها کنار آمد. به هر حال خط قرمزهایی وجود دارد و در تلویزیون نمی‌توان از این خط قرمزها عبور کرد.

وی ادامه داد: در واقع خط قرمزها و محدودیت‌ها سبب شده تا سوژه‌ها و موضوعاتی که می‌توان از آنها استفاده کرد تا حدودی محدود شوند. مثلا ممکن است که ما نتوانیم سراغ یک ماجرای خیلی خاص برویم چراکه قابلیت ساخته شدن و پخش از تلویزیون را ندارد. نمی‌خواهم بگویم در این موضوع چه کسی مقصر است ولی من به عنوان نویسنده با وجود اینکه می‌دانم چنین محدودیت‌هایی وجود دارد، باید سعی کنم که کارم را نمی‌گویم بی‌نقص چون امکان پذیر نیست، ولی حداقل کم نقص پیش ببرم. البته منظورم به سریال‌های حال حاضر تلویزیون نیست، چراکه آنها را ندیدم که بخواهم درباره آنها نظری بدهم.

ایرایی که به تازگی نویسندگی سریال دلدار را برعهده داشته است، در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه به طور کلی در سریال‌ها ماه رمضان فردی که وارد کما می‌شود، به دنیا بازمی‌گردد، چطور ریسک مرگ یکی از شخصیت‌های اصلی داستان را پذیرفتند، اظهار داشت: ریسک این کار خیلی بالا بود، چون به هر حال ما می‌دانستیم که تماشاگر خیلی ناراحت می‌شود. ولی موضوع این بود که یک هدف بزرگتری پشت این قضیه بود و آن هم قضیه بخشش بود که به این منظور حتما باید این مرگ اتفاق می‌افتاد. یعنی اگر شخصیت ما تنها با یک ضربه زدن و به کما رفتن می‌خواست به عقوبتی برسد، آن سرانجام آنقدر بزرگ نبود تا اینکه ماجرا به سمت قتل و قصاص برود. بنابراین این مرگ حتما باید اتفاق می‌افتاد.

وی همچین درباره پایان این داستان که همچون سریال‌های دیگر تلویزیون در این سال‌ها به صورت خوشی تمام شده و به نوعی پدر از خون پسرش می‌گذرد، نیز توضیح داد: هیچ بحثی در اینکه ما می‌خواهیم فرهنگ بخشش را در جامعه جا بیاندازیم وجود ندارد. علاوه بر این نیز سریال به اندازه کافی تلخ بود و ما مرگ یک قهرمان را در آن شاهد بودیم و اگر  قرار بود به خاطر یک اشتباه شخصیت دیگری که به همان میزان آدم خوبی بوده هم جان خود را از دست بدهد؛ خیلی دنیای بی‌رحمی تصویر می‌شد. بر همین اساس ما حتما این بخشش را می‌خواستیم.

این نویسنده همچنین درباره تعامل با صداوسیما نیز توضیح داد: ما هیچ تحمیلی از سوی سازمان نداشتیم و پایان خوش درون سریال خواست خودمان بود. واقعیت این است که مجموعه دلدار از معدود کارهایی بود که من در زمان نگارش آن هیچ اذیتی از طرف سازمان نشدم و هیچ مشکلی درباره آن نداشتیم. البته در زمان پخش صحبت‌هایی مطرح می‌شد چراکه به هر حال پخش؛ محدودیت‌های خاص خودش را دارد ولی آنچه که بخواهد لطمه‌ای به قصه بزند و آسیبی به کار ما وارد کند، نبود.

ایرایی همچنین درباره کند بودن ریتم ابتدایی این مجموعه نیز بیان کرد: من اصلا قبول ندارم که سریال در شروع کند است. ما در شروع سه خط موازی داریم که قصه هر کدام در سریال روایت می‌شود. شاید قصه در ابتدا ضربه نداشت ولی به هر حال ما منتظر ضربه بودیم که این موضوع به خودی خود هیجانی به کار می‌دهد. اینکه مخاطب با دیدن داستان سامان مرتب به خود می‌گوید سامان در حال گول زدن آن دختر بوده و قرار است چه اتفاقی بیفتد. در واقع در زیر متن این انتظار را برای تماشاگر به وجود می‌آوریم که منتظر یک اتفاق باشد. قطعا با ایجاد یک اتفاق هیجان قصه بالا رفته و تعلیق به وجود می‌آید که خب به مراتب این تعلیق در ابتدای پخش مجموعه کمتر است ولی اینکه نبوده باشد را به هیچ وجه قبول ندارم.

وی در بخش پایانی صحبت‌هایش اظهار داشت: کم بودن تعلیق در ابتدای سریال یک چیز طبیعی است. به هر حال خیلی کم پیش می‌آید که ما سریالی در ایران داشته باشیم که با مرگ شروع شود. به عنوان مثال در سریال هشت و نیم دقیقه داستان با مرگ یک پدر و پسر شروع شد ولی بعد از آن داستان آرام شد. چراکه مرگ داستان اتفاق افتاده بود. این موضوع یک انتخاب است. زمانی ما پیش درآمدی را پیش برده و بعد به اتفاق می‌رسیم؛ زمانی هم هست که مجموعه با یک اتفاق شروع شده و بعد داستان آغاز می‌شود. در «دلدار» ما سریال را پرده‌بندی و سعی کردیم اتفاق را در یک سوم ابتدایی داستان داشته باشیم. البته این اتفاق می‌توانست زودتر هم بیفتد ولی به خاطر پخش یک مقدار تایم کار ما دچار تغییرات شد و از لحاظ زمان‌بندی مشکلاتی را ایجاد کرد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز