روحالله جعفری مطرح کرد:
عدهای فقط در پی انگزنی به هنرمندان هستند/ پافشاری بر حفظ وضعیت موجود، راهحل موقتیِ حمایت از سینمای داخلی است
روحالله جعفری میگوید: سیوهفت دوره است که در عرصه مدیریت فرهنگی جشنواره فیلم فجر، فرصتها تبدیل به تهدید شده است.
روحالله جعفری، پژوهشگر، منتقد تئاتر و سینما، کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، استفاده از تکنولوژیهای روز در حوزه سینما و افزایش سالنهای استاندارد سینما را یکی از چند راهحلی میداند برای آنکه سینمای ایران، بدون انحصارطلبی بتواند با فیلمهای خارجی در اکران رقابت کند.
این استاد دانشگاه در ارزیابی سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر گفت: در این دوره همانند ادوار گذشته با مدیریتی روبهرو شدیم که از جنس فرهنگ نبود و دغدغه فرهنگی نداشت و سلیقه ارجح بر عقلانیت بود. در این جنس از مدیریت، تخصص، تجربه و داشتن علم مدیریت فرهنگی، جایی از اِعراب ندارد، چراکه پرداختن و بها دادن به این اصول، ارزش تلقی نمیشود و بههمین دلیل، نمیتوان انتظار داشت که برای این رویداد فرهنگی، مدل فرهنگی طراحی کرد و سیاست فرهنگی اتخاذ کرد.
جعفری ادامه داد: طرح مباحثی از این قِسم در زمانی میتواند مفید واقع شود که نیاز به آن به عنوان یک ضرورت، به رسمیت شناخته شود، اما در حال حاضر، مدیریت فرهنگی این رویداد فرهنگی، آنهم بعد از سیوهفت دوره، هنوز نه تنها احساس نیاز برای پوستاندازی نکرده، بلکه مقاومت در حفظ ساختار معیوب و پیلهای که دور خود تنیده، میکند.
جعفری خاطرنشان کرد: بعد از سیوهفت دوره، هنوز یک الگو و نقشه راه برای برگزاری این جشنواره نداریم. سیوهفت دوره است که در عرصه مدیریت فرهنگی، فرصتها تبدیل به تهدید شده است.
او ادامه داد: در هر دوره با تغییر دبیر جشنواره، سیاستها و برنامههای قبلی کنار گذاشته میشود و دوباره از ابتدا باید کار را آغاز کرد که این سردرگمی باعث اتلاف سرمایه و زمان میشود و در دو بعد مادی و معنوی، خسارتهای جبرانناپذیری به بدنه فرهنگ و هنر، بهخصوص به تئاتر و سینما تحمیل میشود.
این منتقد تئاتر و سینما گفت: متاسفانه در فضای فرهنگی و هنری امروز جامعه، عدهای در پی تخریب و انگزنی گسترده به هنرمندان هستند. این افراد آنچه که انجام میدهند، غیرقانونی است و متصور هستند که کار آنها باعث ارتقای فرهنگ و هنر در جامعه است، درحالیکه کار آنها و رفتار آنها ضدارزش و ضداخلاق است. این افراد با نگاه دگماتیسم خود زیست فرهنگی در جامعه را که با اخلاق تأمین میشود، به خطر میاندازند.
جعفری ادامه داد: جامعه امروز ما برای تداوم حیات خود بیش از هر زمان دیگری به سرمایه اجتماعی نیاز دارد؛ چراکه چنین سرمایههایی زیست را برای ما ممکن میکند. اگر در جامعهای سرمایه اجتماعی افول کند، زیست اجتماعی نیز ناممکن خواهد شد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: اجازه ندادن به اکران فیلمهای خارجی و روز جهان در کنار فیلمهای ایرانی، آنهم در طول سال، فرصت رسیدن به چشماندازی روشن از شکل گرفتن گفتمان فرهنگی بین ما و سایر کشورهایی را که صاحب اندیشه در حوزه سینما هستند، گرفته است.
او با تاکید بر اینکه پافشاری بر حفظ وضعیت موجود، راهحل موقتی برای حمایت از سینمای داخلی است، گفت: نسخه چنین امری، بدون انجام پژوهش علمی و کاربردی، از سوی عدهای، پیچیده و ارائه شده که همچنان این نسخه غلط در حال تجویز است.
جعفری با اشاره به نمایش فیلمهای خارجی پیش از انقلاب در ایران، گفت: پیش از انقلاب، کمپانیهای امریکایی و اروپایی، تمایل زیادی برای نمایش فیلمهایشان در ایران داشتند. از این طریق بود که هنر دوبله در ایران رشد بیشتری پیدا کرد.
او ادامه داد: اما تحولات در نیمه دوم دهه ۵۰ وضعیت را بهگونه دیگری رقم زد و اینچنین شد که اکران فیلمهای خارجی به سینمای فیلمفارسی، آسیب وارد کرد.
جعفری یادآور شد: با وقوع انقلاب اسلامی، اکران فیلمهای خارجی، قطع و ممنوع شد.
این منتقد تئاتر و سینما گفت: در دهه ۷۰ به صورت بسیار محدود، آنهم در سانس آخر شب، برخی از سینماها، همچون سینما فرهنگ، نمایش فیلمهای خارجی را در چرخه اکران خود قرار دادند.
او ادامه داد: بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب، هنوز رویکرد مناسبی برای طرح این مسئله و ارائه راهحلی عقلانی و کاربردی، برای برونرفت از آن نداریم و این سردرگمی و آشفتگی در اکران یا عدم اکران فیلمهای خارجی در ایامی که اختصاص به جشنواره فیلم فجر دارد، هنوز مشاهده میشود.
جعفری گفت: اگر در این چهار دهه، به لحاظ نرمافراز و سختافزار، سرمایهگذاری شایستهای در حوزه سینما صورت میگرفت و این مهم، دغدغه مسئولان و متولیان فرهنگ و هنر بود، امروز شاهد استقبال مخاطب از فیلمهای ایرانی در کنار فیلمهای خارجی بودیم و ترس و نگرانی از اکران این دو جنس از سینما را در کنار هم نداشتیم.
این پژوهشگر توضیح داد: افرادی که سکاندار مدیریت فرهنگی هستند، نه اشراف دقیقی بر علم مدیریت فرهنگی دارند، نه با هنرهای نمایشی، سینما و تئاتر آشنا هستند و نه اطلاعی از ظرفیتها و تأثیر شگرف این حوزه برای برقراری دیپلماسی فرهنگی با سایر کشورها دارند. به همین علت، دائماً شاهد تصمیمهای اشتباهی از سوی ایشان هستیم که متاسفانه هزینه این خطاها، سنگین و غیرقابل جبران است.
او در رابطه با تأثیر اکران فیلمهای خارجی در رونق بیشتر سینماهای قدیمی توضیح داد: مخاطب از کالای فرهنگی باکیفیت استقبال میکند. بنابراین اگر کالای فرهنگی باکیفیت تولید شود که دارای محتوای قابل قبول باشد و از استانداردها پیروی کند، برای او فرقی نمی کند که ایرانی است و یا خارجی و از آن استقبال میکند.
این کارگردان افزود: هنوز در بسیاری از محلهها حتا یک سالن سینما، تئاتر و یا موسیقی ساخته نشده و یا اینکه بسیاری از سینماها در بافت قدیمی شهر قرار گرفتهاند. بعد از گذشت چهار دهه، هنوز سیستم اطلاعرسانی مناسبی برای اینکه مخاطب از کموکیف یک کالای فرهنگی باخبر شود، در اختیار خانواده هنر و مخاطب نیست و متاسفانه تلویزیون و رادیو نیز علاقهای برای پرداختن به این مهم ندارد.
جعفری تصریح کرد: حال چطور باید انتظار داشت که مخاطب از یک کالای فرهنگی ایرانی استقبال کند؟ باید بپذیریم که در این زمینه، کمکاری صورت گرفته است و تا با عقلانیت به آسیبشناسی به این قبیل از موضوعها نپردازیم، در بر همین پاشنه میچرخد.