خبرگزاری کار ایران

وضع ناشران ادبیات نمایشی خوب است یا بد؟

بحران کاغذ و کاهش آمار مطالعه تیراژ کتب تئاتری را کاهش داده/ آگهی‌های "کتاب شما را با نازل‌ترین قیمت در معتبرترین انتشارات چاپ می‌کنیم" از در و دیوار می‌بارد

بحران کاغذ و کاهش آمار مطالعه تیراژ کتب تئاتری را کاهش داده/ آگهی‌های "کتاب شما را با نازل‌ترین قیمت در معتبرترین انتشارات چاپ می‌کنیم" از در و دیوار می‌بارد
کد خبر : ۷۶۲۹۴۶

برخی ناشران آثار هنری می‌گویند که بحران کاغذ، نبود ترجمه‌های خوب و کارشناسان تئاتری بر تیراژ کتب تخصصی تئاتر اثر گذاشته اما عده‌ دیگری می‌گویند وضع ناشران خصوصی خوب است. امروز دیگر ناشران اورجینال و قاچاقچیان کتاب قابل شناسایی از هم نیستند چون در این سود سرشار هر دو به‌هم وابسته‌اند و جدال طبیعی آنها، بر سر کشیدن سفره از زیر دست دیگری است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها که از ناشران تا مطبوعات همه در بحران کاغذ دست و پا می‌زنند و هرچند وقت یکبار خبری از نایابی کاغذ می‌رسد، ناشران تخصصی فرهنگ و هنر که حتی در روزهای پررونق کتاب هم مشتری‌های کمتری از ناشران عمومی و آموزشی داشته‌اند، صدای‌شان کمتر از بقیه به گوش می‌رسد. اما در کنار مشکل ناشران در چاپ، توزیع و پخش کتاب هنری به خصوص تئاتر، مساله کیفیت کتب منتشره هم سال‌هاست که مورد بحث بوده اینکه ترجمه‌هایی که از نمایشنامه‌ها و کتاب‌های مرجع و تئوری به بازار روانه می‌شود چقدر دست‌اول و معتبرند و چند تئاتری خبره و کاربلد بر آنها نظارت دارند؟ اینها سوالاتی است که با یک ناشر آثار هنری و تئاتر، یک پژوهشگر و نویسنده تئاتر و یک مترجم آثار نمایشی مطرح کرده‌ایم.

بحران کاغذ تیراژ کتب تئاتری را هم کاهش داده است

اعظم کیان‌افراز (مدیر انتشارات افراز) با اشاره به بحران کاغذ و تاثیر غم‌انگیزی که بر تیراژ کتاب گذاشته است، می‌گوید: کتاب‌های تئاتری همیشه مخاطبش خاص و در نتیجه تیراژش محدود بوده است اما حدود بیست سال پیش که انتشارات افراز شروع به کار کرد با اینکه نسبت به امروز، تعداد دانشجو و هنرجویان تئاتر خیلی کم‌تر بود، تیراژ کتاب‌های تئاتری‌مان روی ۷۰۰ تا هزار نسخه قرار داشت. درحالی‌که امروز باوجود رشد فضای آموزشی، تیراژ کتب تئاتری انتشارات افراز به ۳۰۰ و نهایتا ۵۰۰ نسخه رسیده که موضوعی غم‌انگیز است.

کیان‌افراز یکی از دلایل این اتفاق را افزایش هزینه‌های تولید و وضعیت نامناسب قیمت‌گذاری خوانده و می‌گوید: به دلیل افزایش روز به روز قیمت کاغذ، مجبوریم کتابی را که اسفند سال گذشته و فروردین امسال برای نمایشگاه تولید کرده بودیم، امروز با قیمت بالاتر بفروشیم. ضمن اینکه تقریبا همه ناشران، این روزها کتاب‌های قدیمی‌شان را با یک برچسب قیمت جدید عرضه می‌کنند.

مدیر انتشارات افراز؛ مهم‌ترین مشکل انتشاراتی که به صورت تخصصی به نشر کتب تئاتر و سینما می‌پردازد را توزیع و پخش خوانده و می‌گوید: همه کتاب‌فروشی‌های سطح شهر یا شهرستان‌ها کتاب‌های افراز را نمی‌گیرند و ترجیح می‌دهند رمان یا کتاب‌های روان‌شناسی پرفروش را در قفسه‌های خود داشته باشند.

کیان‌افراز خاطرنشان می‌کند: در کنار تمام این مسائل، عرضه پی‌دی‌اف‌های رایگان در فضای مجازی یا کپی‌های ارزان‌قیمت از کتاب‌ها آسیب‌هایی هستند که بر فروش و در نتیجه تیراژ کتاب‌ها تاثیر می‌گذارند.

اصغر نوری (مترجم و کارگردان تئاتر) اما معتقد است در همه دنیا کتاب‌های تئاتری بیشتر توسط اهالی تئاتر یا علاقه‌مندان جدی آن خریداری می‌شود. او می‌گوید: حتی کشورهایی که رمان‌هایشان در چاپ اول با ۱۰ هزار نسخه منتشر می‌شود، نمایشنامه یا کتاب تئوری تئاتر تنها هزار نسخه تیراژ دارد. این نشان می‌دهد که همان جا هم می‌دانند مخاطب این نوع کتاب‌ها کم است. در ایران هم به نسبت تیراژ سایر کتاب‌های عمومی و آموزشی، تیراژ ‌نمایشنامه‌ها و سایر کتب تئاتری تا حدودی مانند بقیه کشورهاست.

نوری با بیان اینکه نباید از مردم عادی که علاقه‌مند جدی تئاتر نیستند انتظار خرید کتاب‌های تخصصی نمایشی را داشته باشیم، مشکل کتاب‌ها و انتشارات تخصصی هنر به ویژه در زمینه تئاتر را از جای دیگری می‌داند.

مشکل از تیراژ نیست بلکه ناشران، کارشناس تئاتر ندارند

به اعتقاد اصغر نوری، مشکل اغلب ناشرهای تخصصی هنر این است که «کارشناس بخش تئاتری ندارند تا بدانند چه کتاب‌هایی باید برای انتشار و ترجمه انتخاب شوند.»

نوری با تاکید بر اینکه «ما در حوزه کتاب‌های نظری تئاتر واقعا کشور فقیری هستیم» می‌گوید: همین مساله نشان می‌دهد که کارشناسی درستی انجام نمی‌شود که کدام کتاب‌های نظری تئاتر برای ما لازم است و باید ترجمه شود؟ در بخش نمایشنامه هم انتخاب‌ها چندان دقیق نیست؛ بررسی نمی‌شود که چه نمایشنامه‌هایی را ترجمه کنیم که یا بتوانند روی صحنه بروند و به اجرای تئاتر در ایران کمک کنند یا دست‌کم برای درام و نمایشنامه‌نویسان ایرانی عایدی داشته باشند؛ یعنی گونه‌ای تازه از درام‌نویسی را معرفی کنند. البته که چند ناشر قدیمی هستند که در این زمینه خوب کار می‌کنند؛ مانند نیلا، قطره، بیدگل، نیماژ و.. که یا آهسته و پیوسته در طول این سال‌ها کار کرده یا اخیرا نمایشنامه‌ها و کتاب‌های تئوری خوبی منتشر کرده‌اند و امیدوارم این اتفاق‌ها همین‌طور بهتر در سال‌های آینده ادامه پیدا کند.

اما تحقق اتفاق بهتری که اصغر نوری از آن حرف می‌زند، چه در کمیت و چه در کیفیت، از سوی دست‌اندرکاران این حوزه مورد تردید است. اعظم کیان‌افراز از کاهش ۶۰ درصدی چاپ‌اولی‌های این نشر نسبت به سال‌های گذشته خبر می‌دهد و می‌گوید: «با توجه به شرایط کنونی تولید کتاب در کشور مانند افزایش قیمت مواد اولیه مصرفی، هزینه‌های چند برابری تولید کتاب نسبت به گذشته و در نتیجه تیراژهای پایین، اگر بخواهیم امید داشته باشیم که ناشران همچنان نسبت به فعالیت در حوزه‌های هنر رغبت نشان دهند، باید توجه بیشتری به آن نشان دهیم؛ چه از سمت کتاب‌فروشان و چه از سوی دانشگاه و اساتید و چه آموزشگاه و مدرسان آنها و حتی خود دانشجویان.»

هرچند که ظاهرا همه با این ادعا موافق نیستند؛ «ناصر حبیبیان» که نویسنده و پژوهشگر حوزه تئاتر است، معتقد است باید امروز فقط از نظر مالی به ماجرای تیراژ و انتشار کتاب‌های تخصصی تئاتر نگاه کرد و می‌گوید: «به نظرم ناشران خصوصی خوب پول درمی‌آورند. چون هر روز تعدادشان بیشتر می‌شود و رقابت‌شان هم شدیدتر.»

غرق در کتاب و نشر دربارۀ تئاتر و فرهنگ و ادبیات و هنریم

ناصر حبیبیان با اشاره به اینکه «الان آگهی "کتاب شما را با نازل‌ترین قیمت در معتبرترین انتشارات چاپ می‌کنیم" بیشتر از آگهی "ما شما را به هر قیمتی صاحبخانه می‌کنیم" و "دو پیتزا بخر، یکی ببر" از در و دیوار می‌بارد.» می‌گوید: ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که حدود پانزده هزار ناشر پروانه‌دار وجود دارد و غرق در کتاب و نشر دربارۀ تئاتر و فرهنگ و ادبیات و هنر هستیم. مثل خود تئاتر. قبلا بیشتر از شبی ۱۰ تئاتر روی صحنه نمی‌رفت. الان حداقل شبی صدتا می‌رود. چون تئاتر هم مثل کتاب با هر زورچپانی شده دارد تمام تلاشش را می‌کند تا مردم را با فرهنگ و فرهیخته کند.

نویسنده کتاب پژوهشی «تماشاخانه‌های تهران» تصریح می‌کند: در این شرایط قاچاقچی کتاب، از ناشر اورجینال قابل تفکیک و شناسایی نیست چون در این سود سرشار به‌هم وابسته‌اند. جدال طبیعی این دو هم، بر سر کشیدن سفره از زیر دست دیگری است. مثل دو تا بنگاه املاک کنار هم که در ربودن مشتری از هم سبقت می‌گیرند.

حبیبیان ادامه می‌دهد: از سوی دیگر همیشه هستند خریداران فرهیخته‌ای که برای ۱۰ تا پولیتزر بُردۀ گالینگور و نمایشنامۀ لاکچری‌طور برای سِتِ کنار آباژور و آشپزخانه پول خوبی بپردازند. بنابراین الان به نسبت ده پانزده سال پیش گونه‌های متنوعی از کتاب و نویسنده تا خریدار و ناشر، پا به عرصۀ حیات گذارده و وضع اقتصادی این صنف نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است. این را می‌توان حتی از روی مقایسه وضع ظاهری دفتر انتشارات و کتابفروشی الان با دفتر ده پانزده سال پیش آنها که سابقه بیشتری دارند هم فهمید. نویسنده یا مترجم و پژوهشگر هم برخلاف گذشته، برای چاپ اثرش، با مشکل چندانی روبرو نیست. در نهایت این‌طرف نشد آن‌طرف، هم امکان چاپ الکترونیکی کتاب وجود دارد هم چاپ کاغذی. تنها ضرر این خروار خروار کتاب برای محیط‌زیست و درخت‌خواری و قطع درختان می‌ماند که خوشبختانه چون عقیدۀ اکثر اهل فرهنگ هم به تأسی از شاملو این‌ست که «درختان جهل معصیت‌بار نیاکان‌اند» بنابراین آن‌هم مشکلی نیست.

بازار درهم ترجمه‌های خوب و بد

هرچند که اصغر نوری معتقد است «ما هم ترجمه‌های خوب داریم هم ترجمه‌های خیلی بد» اما ناصر حبیبیان نگاه منتقدانه‌تری به ماجرا دارد و می‌گوید: تا آن‌ور یک رمان یا نمایشنامه چاپ می‌شود و جایزه می‌برد سریع گوگل ترنسلیت و با یک دستور «فایند اند ریپلیس»، همۀ «ی»ها را جدا و فعل «برید» را «برین» می‌کنند و می‌چاپند. یک مقدمه هم از آلتوسر، لکان، یا اگر نبود سارتر، و یا جهنم و ضرر؛ یوجینو باربا، از جایی دیگر می‌چسبانند سر و ته کتاب و دستمزد صاحب اصلی اثر هم که مفت درآمده و بنابراین تمام. بعد هم با واه واه و افسوس در روزنامه و خبرگزاری و تلویزیون فرار به جلو می‌کنند که «سرانۀ مطالعه پایین آمده»؛ تازه همین هم وسط آگهی یک پیامک بِزن، دو تا سانتافه بِبر!... در واقع آنها تلاش می‌کنند گناه خودشان را گردن مردمی که کتاب بُنجُل نمی‌خرند، بیاندازند. ولی با این‌حال، از این‌ور و آن‌ور خوب پول درمی‌آورند.

حبیبیان با طرح این سوال که «بشمارید تا حالا از "در انتظار گودو" چند تا ترجمه شده باشد خوب است؟» می‌گوید: بیشترش رونویسی و سرقت چاپ‌های قبل است؛ حالا یا اُفست یا اورجینال یا با مجوز یا بی آن. برای "روسپی بزرگوار" نوشین که دیگر نه دستمزد نویسنده پرداخت می‌شود و نه حق‌الزحمه مترجم. سود خالص است. طی این مدت کم تمام کتاب‌های ادبی و نمایشنامه‌های بی‌صاحب تبدیل به سود خالص شد.

اصغر نوری هم در نقد آنچه ترجمه بد می‌خواند، می‌گوید: ترجمه‌هایی داریم که نشان می‌دهد مترجم تئاتر را نمی‌شناسد. تئاتر مثل هر تخصص دیگری مترجمانی را لازم دارد که یا خودشان تئاتری باشند یا تئاتر را به خوبی بشناسند. هر مترجمی با دانستن یک زبان خارجی نه می‌تواند کتاب تئوری و نه نمایشنامه ترجمه کند. لازمه اصلی این کار، شناخت تئاتر است.

این مترجم تصریح می‌کند: اگر ناشران دولتی که بودجه‌ای در اختیار دارند و نگران فروش کتاب نیستند به حوزه کتاب‌های نظری تئاتر ورود کنند و با یک هیئت علمی متشکل از اساتید دانشگاه که به زبان‌های خارجی مسلط‌اند و دغدغه این کار را هم دارند، کتاب‌های تئوری از زبان‌های مختلف را انتخاب و به مترجمانی بدهند که هم به زبان و هم به تئاتر مسلط‌اند شاید بتوانیم به این قضیه به صورت کاربردی نگاه کنیم.

نوری با اشاره به اینکه هرچند این اتفاق به صورت جسته گریخته در سال‌های اخیر رخ داده، یادآور می‌شود: اما متون تئوری آنقدر زیاد است که اگر چند ناشر دیگر هم به این مساله ورود کنند بازهم احتمالا در این زمینه کمبود داشته باشیم.

با این همه، به نظر می‌رسد مشتری کافی برای تولیدات تخصصی تئاتر کشور وجود ندارد. مشکلی که نوری و کیان‌افراز برای آن؛ دانشگاه را راه‌حل می‌دانند.

راه فروش کتاب‌های تخصصی تئاتر از دانشگاه می‌گذرد

اعظم کیان‌افراز با تاکید بر اینکه «یکی از مشکلات انتشارات تخصصی، خاص بودن مخاطبان و همچنین گستره فعالیت ناشر، نویسنده و مترجمی که در این حوزه فعال‌اند است» می‌گوید: متاسفانه آنطور که باید فضای دانشگاهی و آکادمیک کشورمان نسبت به معرفی این آثار اهتمام نمی‌ورزند. این در حالی است که برخلاف سال‌های پیش، مدت‌هاست شاهد رشد و افزایش آموزشگاه‌ها، سالن‌ها و رشته‌های تئاتر و در نتیجه تعداد مخاطبان بالقوه این کتب هستیم.

کیان‌افراز با بیان اینکه «در چنین شرایطی که سیستم توزیع چندان به نفع ناشر تخصصی هنر نیست و در عین حال، فضای تبلیغاتی کمی هم در اختیار دارد، توقع داریم فضای آکادمیک خیلی بیشتر از اینها به این دست کتاب‌ها اقبال نشان دهند»، با تاکید دوباره بر معضل توزیع و فروش، ادامه می‌دهد: توقع داریم استاد دانشگاه و مدرس آموزشگاه تئاتر این کتاب‌ها را به دانشجو و هنرجویش معرفی کند. چراکه وقتی یک استاد کتابی را معرفی کند، خواه‌ناخواه کتابفروش هم راحت‌تر آن را از ناشر می‌گیرد.

اصغر نوری هم معتقد است اگر یک هیئت کارشناسی برای انتخاب آثار داشته باشیم بخش زیادی از مشکل حل می‌شود؛ او می‌گوید: گاهی در دل جشنواره هم می‌توان این کار را کرد. وقتی جشنواره تئاتری برگزار می‌شود می‌تواند بخشی از بودجه‌اش را صرف چاپ کتاب کند و دبیر برای این بخش،‌ چند کارشناس را بیاورد تا کتاب انتخاب و به مترجم خوبی سپرده شود که در ایام برگزاری جشنواره منتشر شوند. این اتفاق‌ها گاهی عملی شده اما فکری برایش نمی‌شود. نتیجه آنها نشان می‌دهد که به صورت برنامه‌ریزی و با هدف‌گذاری نبوده است.

نوری ادامه می‌دهد: ما الان دپارتمان‌های بسیاری در تهران و شهرهای دیگر داریم. در همه کشورها، دانشگاه‌ها یک بودجه چاپ کتاب دارند که بهترین تئوری‌ها را منتشر می‌کنند؛ کتابی را تولید می‌کنند که می‌دانند می‌تواند تبدیل به کتاب درسی شود. تئوری برای پژوهشگران و دانشجویان آن رشته منتشر می‌شود. اگر این اتفاق در دانشگاه‌های ایران رخ دهد هم می‌توانیم امیدوار به انتشار کتاب‌های کاربردی تئاتر باشیم که در این صورت به نوعی مشکل فروش کتاب هم برطرف می‌شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز