فرهاد حسنزاده:
جای طنز، ترس و عشق در رمانهای نوجوان خالی است
فرهاد حسنزاده گفت: جای خالی ژانرهایی مانند ترس، طنز و عشق در رمانهای نوجوان ایرانی خالی است.
به گزارش ایلنا، فرهاد حسنزاده (نویسنده و نامزد جایزه هانس کریستین اندرسن در جریان برگزاری سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به خلاهای ادبیات کودک ونوجوان اشاره و تاکید کرد: بیشتر فضای داستانهای ما واقعی است و بچهها بسیار در آن پاستوریزه هستند و اهل ریسک و خطر و ماجراجویی نیستند، در حالی که نوجوانان در نشستهایی که با آنها برگزار میکنیم به ژانرهایی مانند ترس و طنز و موضوع عشق در ادبیات بسیار علاقه نشان میدهند.
او با بیان این که بچهها دوست دارند با شخصیت داستانها همزادپنداری کنند و خودشان را در موقعیت شخصیت داستان قرار دهند، گفت: آنها وقتی از شخصیت اصلی رمان «هستی» حرف میزنند میگویند با آن احساس قرابت دارند و از ما میخواهند شخصیتهایی را خلق کنیم که به دنیا و فضای فکری و دغدغههایشان نزدیک باشد و از موضوعهایی حرف بزنیم که مساله آنها هم هست. نوجوانان گاهی سربسته و گاهی آشکار هم بیان میکنند که دوست دارند عشق بهنوعی در این داستانها مطرح شود.
نویسنده رمان پرمخاطب «هستی» معتقد است بخشی از این مساله به توان نویسندهها برمیگردد که آیا این مساله برای خود آنها هم مساله و دغدغه هست و به آن فکر میکنند؟ و البته بخشی هم به ممیزی حاکم بر ادبیات برمیگردد که هم میتواند از سوی نهادهای مختلف اعمال شود یا خود نویسندگان خودبهخود دچار خود سانسوری شوند و به سمت موضوعی مانند عشق نروند. او در این زمینه گفت: بهنظر من ما میتوانیم این خطوط قرمز را کم رنگ کنیم یا به نوعی در کنار سایر خطوط قرار دهیم کاری که در رمان هستی به آن پرداختم یعنی در کنار موضوعی چون جنگ یک دلبستگی لطیف و کم رنگ هم وجود دارد و بچهها آن را حس میکنند.
ادبیات زمان نمیشناسد
حسنزاده در ادامه، تجربههایش در پرداختن به زمانهای مختلف در رمانهایش و بازخورد نوجوانان امروز از این آثار را، مثبت ارزیابی کرد و افزود: من در رمان هستی به زمان جنگ پرداختم و در داستان «این وبلاگ واگذار میشود» هم اگرچه مربوط به گذشته است اما از تکنیک وبلاگنویسی که تکنیک امروزی است، استفاده کردم اینها بازخوردهای خوبی داشت. به نظرم ادبیات زمان نمیشناسد و یک داستان ممکن است در هر زمانی اتفاق بیفتد.
نویسنده رمان «زیبا صدایم کن» ادامه داد: خود من در حال حاضر روی یک ایدهای برای رمان کار میکنم که در زمان قاجار اتفاق افتاده است، یعنی زمانی بسیار دورتر از زمان جنگ. پس نمیتوانیم بگوییم که بچههای امروز این داستانها را نمیخوانند اتفاقا بچهها باید این داستانها را از دورههای مختلف تاریخی مطالعه کنند و به نحوی با آن فضا هم آشنا شوند مهم نحوه بیان، چیدمان و طراحی نویسنده و زبانی است که از آن استفاده میکند. دربارهی رمان هستی با افراد مختلفی مشورت و تلاش کردم درست حرکت کنم فکر میکنم تا حدودی موفق هم بودم.
جنگ را از رمان هستی شناختیم
او دربارهی استقبال مخاطبان از رمان «هستی» و تاثیر آن بر نوجوانان گفت: در برخی از سفرهایم به استانها بچهها از من میخواهند کتاب دوم و سوم هستی را هم بنویسم. حتی برخی از نوجوانان به من میگفتند؛ ما جنگ ایران و عراق را از طریق آن چیزی که رسانههای رسمی به ما میگویند یا ادبیات برنامههای تلویزیون نشناختیم بلکه از طریق رمان هستی شناختیم و این برای من باعث خوشحالی است که بچهها با این سن و با این تفاوت دیدگاه کار را دوست داشتند و خواهان این بودند که جلدهای بعدی نوشته شود.
ابراز علاقه نوجوانان ترکیهای به رمان زیبا صدایم کن
این نویسنده همچنین به بازخوردهای خارجی اثر دیگرش (زیبا صدایم کن) که به زبان ترکی استانبولی منتشر شده، نیز اشاره کرد و گفت: این کتاب با شمارگان سه هزارنسخه در ترکیه با استقبال روبرو شد و تقریبا نصف آن طی یک سال به فروش رسید. نوجوانان ترکیهای در فضای مجازی و اینستاگرام عکسهای زیادی از روی جلد این کتاب منتشر میکنند و پیام میگذارند و از روی آن میبینم بازخوردها بسیار مثبت بوده است. در سفر به یونان هم وقتی با دو داور جایزه اندرسن گفتوگو میکردم آنها با اشتیاق و خوشحالی از دو رمان «هستی» و «زیبا صدایم کن» یاد میکردند و می گفتند خواندن این رمانها دیدگاه ما را نسبت به ادبیات کودک ایران تغییر داد حتی بیان میکردند که مایلاند در ارتباط با ناشران دیگر کشورها این آثار را به آنها معرفی کنند تا به زبانهای مختلف منتشر شود.
حسنزاده در پاسخ به این پرسش که چرا علیرغم این بازخوردهای مثبت، همچنان دست ادبیات کودک ایران در سالهای اخیر از جایزههای معتبر جهانی همچون هانس کریستین اندرسن کوتاه مانده است، توضیح داد: نویسندگی کاری فردی است و نویسنده در وهله اول باید برای ارضا روح خودش بنویسد بعد به مخاطب و خلق یک اثر خوب برای آنها فکر کند. من در عرصههای بینالمللی فکر میکنم ضعف اصلی ما در ساختارهای فرهنگی کشور ماست در کشور ما نویسندگی بهعنوان یک شغل و حرفه نیست و نویسندگان ما زیست و زندگی حرفهای ندارند و شغل نویسندگی برای آنها بهواقع شغل دوم و سوم است.
نویسنده کتاب «آقارنگی و گربه ناقلا» اضافه کرد: وقتی ساختارهای فرهنگی اصلاح و وضعیت کتاب و کتابخوانی بهتر شود تیراژها بالا میرود و بازخوردی که نویسنده از کارش میگیرد بازخورد خوبی خواهد بود پس از آن به طور طبیعی زندگی نویسندگان به نوعی تامین و حرفهای میشود. در عین حال بخشی از اصلاح این ساختار به حمایت دولت از جریان نشر و آثار خوب و مورد استقبال جامعه برمیگردد اینها همه دست به دست هم میدهند که وقتی از آن بالا به موضوع نگاه میکنیم این ضعف ساختاری به وضوح دیده شود به همین خاطر نویسندگان تلاش خود را میکنند تا به نقطهی بالاتری میرسند اما از آن به بعد دیگر کار نویسنده نیست.
حسنزاده در پایان با بیان مثالی از صحبتهای «چائو ون شوان» نویسنده مشهور برنده جایزه اندرسن در سال ۲۰۱۶ که چند روز پیش میهمان سیو دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بود، ادامه داد: وقتی خبرنگاری از این نویسنده چینی پرسید شما چند عنوان کتاب تاکنون منتشر کردهاید؟ اظهار بیاطلاعی کرد و گفت برایم خیلی مهم نیست من فقط مینویسم و در اختیار کارگزارم قرار میدهم و بقیه کارها را او انجام میدهد. در حالی که ما در ایران بعد از نوشتن، خودمان باید دنبال ناشر بگردیم و پیگیر عقد قرارداد و دریافت حق نگارش و مطالبات باشیم. وقتی کسی با خیال راحت داستانش را در فضایی که این دغدغهها وجود ندارد مینویسد، طبیعی است اثرش به لحاظ کیفی اثر بهتری میشود.
غرفه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در بخش کودک و نوجوان نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، سالن B، راهروی ۴، شماره ۱۲۴ واقع در مصلی امام خمینی تهران(ره) تا روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ هر روز میزبان نویسندگان و هنرمندان عرصه ادبیات کودک و نوجوان است.