تورج شعبانخانی در گفتوگو با ایلنا؛
چرا به حبیب، مازیار و فرهاد اجازه کار داده نشد؟/ دغدغه خوانندگان و فعلان موسیقی ماشین و خانه گرانقیمت شده/ هنرمندان ایمانشان را به کار از دست دادهاند
شعبانخانی درباره روند فعالیت همنسلانش میگوید: حبیب محبیان خواننده پرتوان عرصه پاپ که پس از سالها به ایران آمد چه خللی در کارش وجود داشت؟ او نه سیاسی بود و نه حاشیهای داشت اما به او اجازه فعالیت داده نشد. این هنرمندان تعدادشان کم نیست. مگر مازیار خواننده بدی بود یا مگر فریدون فروغی، و فرهاد مهراد اشکالی در کارشان وجود داشت که از فعالیتشان جلوگیری شد؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، تورج شعبانخانی (آهنگساز، تنظیم کننده و خواننده) یکی از قدیمیترین هنرمندان عرصه موسیقی که طی سالهای فعالیتش با خوانندگان عرصه پاپ همکاری کرده و خود نیز آثار متعددی را خوانده است، جزو معدود هنرمندانی است که بر خلاف بسیاری از همنسلانش پس از پیروزی انقلاب اسلامی ترک وطن نکرد و در ایران ماند. او در گفتگوی پیشرو از تفاوت فعالیت هنرمندان نسل گذشته و فعلی سخن گفت.
با توجه به اینکه در سالهای پیش از انقلاب نیز به صورت حرفهای در عرصه موسیقی فعال بودهاید، نظرتان درباره فضای فعلی موسیقی چیست؟
بازار موسیقی شرایط بدی پیدا کرده است، یعنی میتوان گفت بازار موسیقی در مقاطع مختلف شکل و شمایل خود را داشته است؛ اما بهطور کلی از چهل سال پیش تاکنون وضعیت موسیقی پاپ بدتر و بدتر شده است. گویا موسیقی پاپ را به عنوان گونه و سبک نمیشناسند. در این میان اگر امتیازی نیز وجود داشته باشد متعلق به فعالان گونههای دیگر موسیقی است نه فعالان عرصه پاپ! مدتی قبل در راستای یک اتفاق به یکی از مسئولان گفتم فلان امتیاز و سهمیه چرا به من که سالهاست در زمینه موسیقی فعالم تعلق نگرفته است! ایشان در پاسخ گفت؛ شما در زمینه موسیقی پاپ فعال هستید و این سهمیه به فعالان موسیقی سنتی تعلق میگیرد! زمانی که لیست افراد مورد نظر را دیدم متوجه شدم که آنها آثار قابل قبولی در کارنامه ندارند و نامشان جایی ثبت نشده است، خب زمانی که چنین نگاه و رویهای وجود دارد و چنین پاسخی را از معاون وزیر میشنوم؛ چه جوابی میتوانم به شما بدهم! به هرحال طی این چهل ساله شرایط بدی را برای موسیقی پاپ ایجاد کردهاند و این روند هرچه زمان گذشته بدتر و بدتر شده تا جایی که نمیتوان وضعیت فعلی را درست کرد. حتی میتوان گفت نسبت به سالها و دهههای قبل نیز وضعیت بدتری ایجاد شده است. در دهههای قبل هنرمندان با عشق به کار و هنرشان میپرداختند و حال اینگونه نیست. در حال حاضر ما با چنگ و دندان خودمان را حفظ کردهایم.
البته طی دهههای قبل، پس از آن که فضا بازتر شده بود؛ یعنی تا اواسط دهه هفتاد و چند سال پس از آن موسیقی پاپ روند رو به رشدی را طی کرد گرچه مستمر نبود.
در آن زمان، هم هنرمندان کم سن و سال و هم با تجربهها و کاربلدها با دل و جان پای موسیقی پاپ ایستادند و برای رسیدن به اهدافشان از زندگیشان مایه میگذاشتند. اگر موسیقی پاپ در مقطعی روند روبه رشدی داشته دلیلش این است که هنرمندان آن سالها جا نزدند و به سراغ کارهای دیگر نرفتند. بیشک هنرمندان آن سالها نیز درگیریهای خود را داشتند. بسیاری از آنها زن و بچه داشتند و درگیر مسائلی چون کرایه خانه و قسط و قرض بودند، با این حال پای موسیقی پاپ ماندند و قناعت کردند به این امید که روزی فضای موسیقی وضعیت بهتری پیدا کند و حال پس از چهل سال نه تنها هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده بلکه اوضاع بدتر و بدتر شده است. البته آن هنرمندان پرتلاش هنوز هم مشغول فعالیتند و برای موسیقی زحمت میکشند.
شما نیز همچنان فعال هستید؟
بله. در شرایط فعلی با وجود کسالت و بیماری و این روحیه بد همچنان با دل و جان پای کار ایستادهام. در حال حاضر با وجود فعالیتهای جسته گریخته، تلاشم این است که شرکتی را در زمینه فعالیتهای هنری تاسیس کنم. پس از این اتفاق حتما با دولت و مسئولان ذیربط سر و کار خواهیم داشت و قصدمان این است با سیاستگذاریهای درست جلو برویم تا به نتایج مثبتی برسیم و پیشرفت در کار حاصل شود.
از هنرمندان همدوره خود خبری دارید؟
بسیاری از هنرمندان هم نسل من فعالیت حرفهای و هنری ندارند و در نهایت گوشه خانه نشستهاند. مثلا حبیب محبیان خواننده پرتوان عرصه پاپ که پس از سالها به ایران آمد چه خللی در کارش وجود داشت؟ او نه سیاسی بود و نه حاشیهای داشت اما به او اجازه فعالیت داده نشد. این هنرمندان تعدادشان کم نیست. مگر مازیار خواننده بدی بود یا مگر فریدون فروغی و فرهاد مهراد اشکالی در کارشان وجود داشت که از فعالیتشان جلوگیری شد؟
شما در مقطعی که بسیاری از هنرمندان ترک وطن کردند، شرایط مهاجرت را داشتید و با وجود آنکه برخی از اعضای خانوادهتان در خارج از کشور سکونت داشتند و با وجود اصرار همکارانتان در ایران ماندید، از این تصمیم پشیمان نیستید؟
من ایرانی هستم و ایران مال من است. کجا باید میرفتم؟ شاید به لحاظ بخش تجاری حرفهام و امکاناتی که میتوانست در فضای مساعدتر برایم ایجاد شود از تصمیمام پشیمان باشم، اما عرق ملی و عشقم به ایران چه میشود؟! من زندگیام را فنای هنرم کردهام. من حضور در دانشگاه علم و صنعت را فدای هنرم کردم و از تحصیل انصراف دادم. زمانی که متوجه پیشرفتهای هنریام شدم و فهمیدم مردم نیز کارم را دنبال میکنند تصمیم گرفتم انصراف دهم. اگر توجه کنید من جزو معدود افرادی هستم که در عرصه موسیقی پاپ همچنان پای کار ایستادهام. در مقطعی پس از چند سال فستیوال موسیقی پاپ را راهاندازی کردند و از من به عنوان پیشکسوت خواستند در آن رویداد حضور داشته باشم و من نیز پذیرفتم و با همه کاستیهای موجود همچنان به فعالیتم ادامه دادهام.
با خوانندگان مطرحی همکاری کردهاید که حال بسیاری از آنها در ایران ساکن نیستند، همکاری با حرفهایهای این عرصه چقدر نوع گزینش و همکاریهای شما را تحت تاثیر قرار داده و احیانا شما را دچار وسواس در انتخاب کرده است؟
رویه فعالیت من همانی است که قبلا بوده، یعنی همچنان به زیربنای کار اهمیت میدهم و همواره تلاشم این است که برای جامعه به تولید اثر بپردازم و آینده را مدنظر داشته باشم. آنچه تغییر کرده وضعیت مالی و نوع کسب درآمد من است که با وجود کاستیهایی که در این بخش وجود دارد و با وجود همه سختیها بازهم به فعالیتم ادامه میدهم به امید روزی که فضای موسیقی بهتر شود. به هرحال مشکلات و کاستیها همیشه وجود دارند. البته این رکود، در موسیقی دیگر کشورها نیز هست؛ گرچه شرایط کار آنها با ما تفاوتهای اساسی دارد. چند روز پیش دیدم که «میک جگرز» خواننده «رولینگ استون» در حال برگزاری کنسرت است و در سن هفتاد و شش سالگی مانند یک جوان جست و خیز میکند و مانند فرفره میچرخد و بالا و پایین میپرد. واقعا چرا ما اینگونه نیستیم و در سن پنجاه و چند سالگی دچار افت میشویم تا آن حد که باید نزد پزشکان مختلف برویم؟ دلیلش این است که فشارهای روحی سنگینی را متحمل میشویم. هنرمند نباید تا این حد دچار عذاب و سختی باشد. چرا هنرمندی که طی سالهای فعالیتش روند درستی را پیموده و حق مطلب را درست ادا کرده، باید درگیر مستاجری و اجاره خانه باشد و در نهایت نتواند مانند دیگران موفق شود!
طی این سالها مقوله آهنگسازی به لحاظ تعریف و مفهوم و مضمون چه تغییراتی کرده است؟ بخصوص با توجه به وجود ادوات و ابزارآلات کامپیوتری.
در آن مقطع که من و همنسلانم در زمینه آهنگسازی فعالیت میکردیم تکنیک را مدنظر داشتیم، نه آنکه مانند هنرمندان امروزی ملودی و تنظیمهای هنرمندان خارجی را برداریم و عین آن را در کامپیوتر پیاده کنیم و کپی کاری کنیم. لذا به هنرمندان جوان میگویم؛ پسرم، عزیزم، تازهکار تو بیا تکنیک موسیقیدانان خارجی را مدنظر قرار بده و به کار بگیر نه آنکه کل و جزء آنها را تقلید کنی. آنچه اهمیت داشته و دارد تکنیک است که مورد توجه هنرمندان نسلهای جدید نیست. از گذشته تاکنون تلاشم این بوده تا برای موسیقی قدمی بردارم و همواره هنرمندان جوان را مدنظر داشتهام و حال نیز چنین رویهای دارم. بهطور کلی چه من چه هنرمندان همنسل من و چه هنرمندان جوانتر باید به کارمان ایمان داشته باشیم تا بتوانیم آن را برآورده کنیم. متأسفانه بزرگترین اشکال هنرمندان حال حاضر این است که ایمانشان را نسبت به کار و احساسشان از دست دادهاند. در حال حاضر دغدغه و هدف خوانندگان و دیگر فعلان عرصه موسیقی این است که فلان ماشین را بخرند و فلان خانه خوب را داشته باشند. در دهههای قبل چنین رویهای وجود نداشت و هنرمندان به کارشان و هنرشان ایمان داشتند و برای آن تلاش میکردند.
طی سالهای اخیر برگزاری کنسرت به روندی معمول تبدیل شده، این اتفاق چقدر بر کیفیت آثار تولیدی پاپ تاثیر گذاشته است؟
در اینباره باید به این موضوع توجه کنیم که چه کسانی شرایط برگزاری کنسرت را برای خوانندگان فراهم میکنند! زمانی که فلان برگزارکننده یا کنسرتگذار ، کارش چیز دیگری بوده و برای کسب درآمد کلان به عرصه موسیقی آمده و به دلیل نفوذش در مراجع و دستگاهی خاص موفق به کسب مجوز برای فلان خواننده میشود، نمیتوان انتظاری بیش از این داشت. یعنی نمیتوان انتظار داشت که وجود کنسرتهای متعدد کیفیت موسیقی پاپ را ارتقا دهد. مسئله ریشهای است. زمانی که تهیهکننده یا برگزارکنندهای که ربطی به موسیقی ندارد با نفوذ و رابطه موفق به کسب مجوز میشود، خواننده تحت حمایتش نیز در سالن کنسرت هرکاری دلش میخواهد میکند و کسی هم نمیتواند به او معترض شود. کنسرتگذار صرفأ پرنفوذ تجربه کاری ندارد.
خلاقیت لازمه هنر است و طی چند سال گذشته هنرمندان عرصه موسیقی پاپ به تولید آثار تلفیقی روی آوردهاند، نظرتان درباره این تلفیقها چیست؟
با تلفیق موافقم زیرا باعث ایجاد تنوع میشود به شرط آنکه با تدبیر و تفکر انجام شود و تقلید و کپی نباشد.
در میان خوانندگان حال حاضر موسیقی پاپ کدامها مورد تایید شما هستند؟
برخی از هنرمندان جوان تلاششان این است که خوب کار کنند و آثار با کیفیت تولید کنند، اما مسئله این است که شرایط نامناسب است. هنرمندان جوان باید اصطلاحأ زیر پایشان را سفت کنند و قدمهای محکمی بردارند که این اتفاق با وجود شرایط فعلی غیرممکن است.
در حال حاضر چه فعالیتهایی دارید؟
همانطور که گفتم قرار است شرکتی را راهاندازی کنم. حدود بیست سال به دنبال تاسیس آن بودم و پس از راهاندازی به فعالیتهای هنری و فرهنگی خواهم پرداخت. شاید طی فعالیتهای آینده این شرکت بتوانیم تاثیرات مثبتی ایجاد کنیم تا کشورهایی چون تاجیکستان در زمینه موسیقی از ما جلو نزنند. دلم میخواهد هنرمندان و رسانهها و فعالان رسانهای اعم از روزنامهها و خبرگزاریها دست به دست هم دهند تا به این ترتیب باعث تغییر وضعیت موجود شویم. در حال حاضر نیز با توجه به بلایایی چون سیل و زلزله مردم ما از شرایط روحی مناسبی برخوردار نیستند که همین موضوع کار را سختتر میکند.